واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۴
یک منتقد با نگاهی به نظرسنجی اخیر رسانه ملی درباره «تعبیر وارونه یک رویا» و «تنهایی لیلا»، معتقد است: فارغ از درستی یا نادرستی این نوع افکارسنجی، باید پذیرفت، شاید شیوه نظرسنجی مرکز سنجش افکار عمومی صدا وسیما آن چنان از اعتبار علمی برخوردار نباشد و صرفا نوعی انجام وظیفه برای تایید فعالیت برنامههای این سازمان باشد. هوشنگ صدفی منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی که در اختیار سرویس تلویزیون و رادیو قرار داده است،آورده است: «بنا به اعلام مرکز پژوهش و سنجش افکار عمومی صداوسیما، ساکنان تهران سریال «تنهایی لیلا» را بیشتر دیدهاند. در افکارسنجی مرکز پژوهش و سنجش افکار عمومی صداوسیما ، از نمونه ۴۵۷ نفری ساکنان شهر تهران، بیش از ۵۰ درصد بیننده سریالهای جدید بودهاند. در این میان سهم زنان حدود ۵۴ درصد بوده است. طبق اعلام بینندگان رسانه ملی ، مجموعه «تنهایی لیلا» از شبکه سه سیما با حدود ۸۸ درصد رضایت پربینندهترین برنامه بوده ضمنا مجموعه «تعبیر وارونه یک رویا» و سریال «آقای دکتر» به ترتیب با ۸۴ و ۷۸ درصد میزان رضایت در رتبه بعدی قرار گرفتهاند. اما فارغ از درستی یا نادرستی این نوع افکارسنجی، باید پذیرفت شاید شیوه نظرسنجی مرکز سنجش افکار عمومی صدا وسیما آنچنان از اعتبارعلمی برخوردار نباشد و صرفا نوعی انجام وظیفه برای تایید فعالیت برنامهای این سازمان باشد. هرچند که در نظرسنجی مشخص نشده چه تعداد ازمخاطبان نمونه آماری، زن یا مرد بودهاند؟ این منتقد به این نکته اشاره کرده است که پیش از این، طرح نظر سنجی درباره برنامههای تلویزیونی رسانه ملی کمتر رواج داشت و در عنوان کرده است:«با افزایش شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و تنوع برنامههای فارسی زبان، رسانه ملی تلاش کرده با استفاده هدفمند از این نوع نظر سنجیها، ضمن به رقابت کشاندن مدیران تلویزیونی و برنامهسازان، واقعیتهای برنامهسازی و استقبال مخاطبان از برنامهها را به رخ برنامهسازان خارجی بکشد. البته هنوز نظرسنجی تطبیقی رسانه ملی از شبکههای ماهوارهای ترکیه و امریکایی با برنامههای ایرانی صورت نگرفته تا بتوان تحلیل درستی از این رقابت برنامهسازی به دست آورد. صدفی در ادامه این یادداشت با استناد به نظریه ماکس وبر معتقد است:«ماکس وبر، یکی از جامعهشناسان اصولاً اعتقادی به روش مصاحبه و پرسشگری در کشف واقعیتهای اجتماعی ندارد چرا که واقعیتهای اجتماعی عمیق، چندلایه و بسیار پیچیده هستند که از این روشها نمیتوان به عمق آنها دست یافت.» این منتقد در یادداشت خود عنوان کرده است: «بیایید واقع بینانه قضاوت کنیم برخی از خانوادههای ساکن تهرانی به خاطر پیگیری همزمان با برنامههای شبکههای ماهوارهای اصلا فرصت دیدن برنامههای موفق ایرانی «تعبیر وارونه یک رویا» و «تنهایی لیلا» را نداشتند. نگارنده در مراودات اجتماعی گاهی از مخاطبان عام وخاص درباره برنامه موفقیت "خندوانه" پرسوجو کردم برخی از آنان شاید یک بار موفق به دیدن برنامه شده بودند چه برسد به اینکه پای برنامه باشند! هرچند تجربه پخش برنامههای «تعبیر وارونه یک رویا» و «تنهایی لیلا» از رسانه ملی نشان داد اتفاق جدیدی در سطح رسانه ملی رخ داده است،انحصارشکنی برنامهسازان کلیشهای، یک اتفاق مهم در این برنامهسازی تلویزیونی است آن چه که از دید منتقدان پنهان ماند این بود که فریدون جیرانی و محمد حسین لطیفی جزو دوکارگردانانی بودند که مدتی برای رسانه ملی کار نکردند. احتمال دارد افراد خوش ذوق دیگری در این میان باشند که مورد حب و بغض مدیران سابق رسانه ملی قرار گرفته باشند لذا در دنیای پر رقابت رسانهای؛ کنار گذاشتن کارگردانان ملی و بومی نه تنها کمکی به مبارزه با تهاجم فرهنگی نمیکند بلکه خود نوعی تسلیم شدن در مقابل شبکههای تلویزیونی مهاجم است.» وی در این یادداشت اظهار کرده است:«باید بپذیریم همیشه نمیتوان یک خوراک فرهنگی کلیشهای با کارگردانان نورچشمی به خورد مخاطبان پرتنوع رسانه ملی داد وگرنه نیازی به تعددشبکهها نبود چون میشد، با سه شبکه هم برنامه سخت و پخش کرد بیگمان هرقدر تنوع سلیقههای برنامهسازی بیشتر شود آشتی مخاطبان گریز پا زودتر صورت میگیرد.» صدفی دربارهی «تعبیر وارونه یک رویا» معتقد است:«این مجموعه به رغم ریتم تند و ضرباهنگ قسمتهای آغازین،متاسفانه قسمتهای میانی برنامه دچار اطناب کلام شد و با گره افکنی کشدار در ابره خانواده قهرمان و ضدقهرمان ریتم قصه از دست رفت اما در مراحل پایانی؛ ناخواسته فیلمنامه قربانی شتابزدگی کارگردانی شد. مطمئنا اجیرانی برای آشفتگی فیلمنامه دفاع قابل تاملی دارد. فارغ از انتقادات به شیوه شروع و پایان آن باید گفت پردازش شخصیتها،طراحی صحنههای تعقیب و گریز و استفاده خلاقانه از موقعیتهای پلیسی در طول قسمتهای ابتدایی و پایانی توانست این سریال را برای مخاطبان موفق جلوه دهد.» وی با اشاره بر این مطلب که تاکنون فریدون جیرانی مجموعه دوگانه رویا را باعناوین «مرگ تدریجی یک رویا» و «تعبیر وارونه یک رویا» را برای رسانه ملی ساخته است،بادآور شد: «لذا انتظار می رود مثل فیلم سینمایی سهگانه ستارهها ، این بار بتواند سه گانه تلویزیونی "رویای" خود را در آینده به تصویر بکشد. ترانه پایانی با صدای یزدانی نیز از جمله نکات برجسته این مجموعه تلویزونی نیز محسوب میشود. نگارنده دوست ندارد مثل برخی دوستان منتقد نعل به نعل درباره قصه اصلی و گرههای فرعی به نقد و انتقاد بپردازد اما باید پذیرفت جیرانی با بازیگردانی مناسب ،شخصیتپردازی خوب و چند بعدی ماموران، طراحی صحنه، تصویربرداری توانست از آزمون کارگردانی موفق بیرون بیاید. شاید یک دلیل نقادی عریان دوستان منتقد از کاراخیر فریدون جیرانی، به خاطر نقادی وی در برنامه «هفت» از فیلم سازان ایرانی باشد.» این منتقد سپس دربارهی «تنهایی لیلا » در یادداشت خود آورده است: «کار حسین لطیفی نیزنوعی نوآوری در پردازش و شیوه بیان قصه برای مخاطبان بود. بخصوص که مخاطبان عام تلویزیونی اغلب ازشیوه قصهپردازی(فلاش بک) بازگشت به گذشته وی تاحدودی دچار اشتباه میشدند. اما قدرت ریسک او در استفاده خلاقانه از این شیوه توانست این برنامه (فمنیستی) زن گرایانه را در بین مخاطبان زن مورد توجه قراردهد. برخلاف انتظار مخاطبان، همزاد پنداری از او به خاطر بروز وقایع فرعی و ریتم تند برنامه با ایجاد قصههای فرعی واستفاده خلاقانه از موقعیت غافلگیری، توانست همذات پنداری خوبی را در بین مخاطبان رقم زند.» وی معتقد است: «محمدحسین لطیفی نشان داده میتواند ژانرهای متفاوتی را با استعداد و ذوق مناسب در منظر دید مخاطبان قرار دهد. انتخاب شغل بازیگران قصه میتواند تاحدودی در ایجاد موقعیتهای شخصیت پردازی موثر باشد، اما به جز سرگردکلانتری، مصالح فروش، مشاور املاکی و وکیل، سایر شخصیتهای داستانی فاقد شغل مشخصی بودند. بکارگیری سبک زندگی ایرانی – اسلامی در مجموعه تلویزیونی با به چالش کشیدن مفهوم فقر و غنا وبکارگیری عنصر عشق زمینی، توانست این مجموعه را تاحدودی جذاب کند. هر چند کادربندی تصاویر گاهی به خاطرریتم تند مجموعه، دچارکاستیهایی شد.» هوشنگ صدفی در پایان یادداشت خود آورده است:« استفاده خلاقانه از چادر در تیتراژ آغازین مجموعهی «تنهایی لیلا» ناخواسته مفهوم ارزشی این برنامه را به ذهن مخاطبان متبادر میکند. ترانه پایانی نیز توانست همگونی مفهوم آن را با محتوای برنامه به رخ مخاطبان بکشد. در خاتمه باید به دست اندرکاران دو مجموعهی «تعبیر وارونه یک رویا» و «تنهایی لیلا» دست مریزاد گفت که توانستند تاحدودی ذائقه و سلیقه مدیران رسانه ملی را تغییر دهند.» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]