واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سعید مستغاثی در گفتگو با مهر:
بدمنهای «تنهایی لیلا» کلیشه بودند/گافهای «تعبیروارونه یک رویا»
شناسهٔ خبر: 2903173 - جمعه ۱۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۹
هنر > رادیو و تلویزیون
یک منتقد آثار سینمایی و تلویزیونی با اشاره به ضعف ساختاری سریال های تلویزیون و فیلمنامه ها از شخصیت پردازی ها گفت و بیان کرد که به طور مثال در «تنهایی لیلا» بدمن های داستان کلیشه ای و شعاری بودند. سعید مستغاثی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به سریال «تنهایی لیلا» که هر شب به کارگردانی محمدحسین لطیفی از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و نقاط قوت و ضعف آن، بیان کرد: سریال «تنهایی لیلا» موضوع خوبی داشت که نشان می داد یک دختر از خارج بازگشته است و عاشق باورها، ایمان و سبک زندگی اسلامی می شود و به این عشق پایبند می ماند.وی اضافه کرد: این موضوع بسیار خوبی بود اما سریال به شدت از لحاظ ساختاری و فیلمنامه با مشکل مواجه بود. سریال از جملات شعاری بهره گرفته بود و این ساختار از کسی مثل محمدحسین لطیفی که ما پیش از این کارهای قوی همچون «صاحبدلان»، «دودکش» و ... از او دیده ایم، بعید بود.این منتقد سینما و تلویزیون توضیح داد: سریال های قبلی محمدحسین لطیفی در ژانرهای مختلف از جمله کمدی، دینی و... از نقاط قوت بسیاری برخوردار بود و سریال «تنهایی لیلا» تفاوت زیادی با کارهای قبلی وی داشت از جمله اینکه ساختار خوبی نداشت و کش دار هم شده بود از طرف دیگر شخصیت های اضافه در سریال زیاد وجود داشت و باعث پراکندگی کار شده بود.ایده خوبی که به درستی اجرا نشدمستغاثی با بیان اینکه سریال «تنهایی لیلا» ماجراهای مختلفی داشت که قابلیت پرداخت و کار بیشتر داشت، افزود: یکی از جذابیت های این داستان این بود که عشق به یک شخص نبود، بلکه عشق لیلا به باورها و اعتقادات همسرش بود، چنانکه این عشق بعد از مرگ همسرش همچنان باقی میماند. این ایده و موضوع بسیار خوب بود اما در پرداخت و در ساختار کار به خوبی از آب درنیامد.وی اضافه کرد: شخصیتپردازی ضعیف، دیالوگ های نامربوط و سطحی و کش دار بودن داستان به گونه ای که اگر چند قسمت را هم نمیدیدید، باز هم متوجه داستان سریال میشدید، از ضعفهای این اثر بود.این منتقد سینما و تلویزیون درباره استقبال مردم از این اثر که در نظرسنجی های صداوسیما از آن یاد می شود، اظهار کرد: شاید اگر علاقه طرفداران سریال «تنهایی لیلا» نبود، ما هم هیچ گاه این اثر را نگاه نمی کردیم با این حال آنچه که من میگویم از جمله مواردی است که خود علاقه مندان سریال بیان میکنند.وی به ساختار کلیشهای داستان سریال «تنهایی لیلا» اشاره کرد و یادآور شد: شخصیتهای این سریال بسیار شعاری هستند و شخصیت بدمن ها نه تنها کلیشهای است، بلکه از رفتار گرفته تا چهره از همان ابتدا خباثت خود را نشان میدهند. همچنین شخصیتهای مثبت سریال، سرتاپا خوب هستند. در چنین اثری وقتی میخواهید حرف ارزشی و غیرارزشی را بیان کنید، به یک شعار تبدیل میشود و مخصوصا اگر پیام خود را دائم تکرار کنید به صورت معکوس عمل میکند و کار دیگر اثر عمیق خود را ندارد.مستغاثی به آثار قبلی لطیفی اشاره کرد و توضیح داد: محمدحسین لطیفی پیش از این سریالهایی همچون «دودکش» و «صاحبدلان» را داشت که شخصیتها در این آثار بسیار دلچسب بودند، به طور مثال در سریال «صاحبدلان» شخصیتهای مثبت و منفی سریال دارای فراز و نشیب و نقاط دراماتیک بودند، البته هر اثری بنا به مقتضیات ساخته میشود و ممکن است این سریال به دلیل شرایط اسپانسرینگ و مشکلات بودجهای این چنین از کار درآمده باشد.
گاف های داستانی در «تعبیر وارونه یک رویا»وی در بخش دیگری از سخنان خود به «تعبیر وارونه یک رویا» ساخته فریدونی جیرانی که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت اشاره کرد و گفت: پرداختن به یک سریال جاسوسی و نیروهای وزارت اطلاعات که در سینما و تلویزیون کمتر دیده می شوند حرکت بسیار مثبتی است اما این اثر هم نقاط منفی و گاف های داستانی داشت و گاهی از ریتم می افتاد.مستغاثی با اشاره به اهمیت ریتم در فیلم ها و سریال های جاسوسی بیان کرد: گاهی در این سریال در ۱۰ دقیقه هیچ اتفاقی نمی افتاد و کار طولانی و کشدار می شد که چنین ریتمی اصلا در کارهای جاسوسی و پلیسی قابل قبول نیست.این منتقد همچنین به ضعف های فیلمنامه ای اثر اشاره و عنوان کرد: گاف هایی در داستان وجود داشت که از یک اثر جاسوسی بسیار بعید بود. به طور مثال وقتی رویا و تیم جاسوسی متوجه می شوند که هاشم جاوید تحت پوشش پلیس است اولین کار این است که عملیات را لغو کنند و یا زمانیکه ماموران اطلاعاتی یکی از این جاسوس ها را شناسایی می کنند اولین کارشان این است که محل زندگی و آپارتمان او را با ماموران زیاد تحت نظر بگیرند نه اینکه تنها یک مامور در ماشین مشغول به مراقبت شود که او هم به سادگی توسط رویا کشته می شود.مستغاثی یادآور شد: فیلمنامه این کار گاف های زیادی به لحاظ داستان پردازی داشت و همه اینها باعث شد که سریال علی رغم نیت خوبی که سازندگان داشتند ضعیف باشد.وی در پایان درباره نقش مشاور در این سریال ها گفت: فکر می کنم مشاوران در این سریال ها نقش کلیدی ندارند چون به سخنانشان عمل نشده است. جیرانی در این سریال خواسته است مخلوطی از آثاری را که در حوزه های گوناگون انتظامی، اظلاعاتی و... مد نظرش بوده است به تصویر بکشد و نتیجه به گونه ای حاصل شد که نسبت به اثر قبلی خود وی با نام «مرگ تدریجی یک رویا» افت بسیار پایینی داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]