واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
نویسنده تنهایی لیلا: شخصیت «لیلا» واقعی است حامد عنقا نویسنده سریال «تنهایی لیلا» در نست رسانه ای این سریال گفت: ما به ازای واقعی لیلا را هم وجود داردو کاملا واقعی است که اتفاقاً شوهرش هم نمرده است و شخصیت واقعی او نسبت به لیلایی که ما نشان میدهیم بسیار غلیظتر است.
به گزارش فرهنگ نیوز، نشست مجموعه «تنهایی لیلا» سریال شبکه سه سیما که تاکنون بیش از ۲۲ قسمت از این سریال ۳۰ قسمتی پخش شده است، با حضور محمد حسین لطیفی (کارگردان)، محمدرضا شفیعی (تهیهکننده)، حامد عنقا (نویسنده)، بهروز شعیبی (بازیگر نقش محمد)، مینا ساداتی (بازیگر نقش لیلا)، نسرین مقانلو، آفرین عبیسی و بهادر زمانی (دیگر بازیگران سریال) برگزار شد.
لطیفی درباره فیلمنامه سریال تنهایی لیلا توضیح داد: درام قصه از ابتدا تا انتهای آن دست حامد عنقا بوده و تنها ۳ پیشنهاد درباره فیلمنامه به او ارائه دادم که در ادامه در داستان سریال اعمال شد.
محمد حسین لطیفی در پاسخ به سوال خبرنگار سینماپرس در خصوص باورپذیری شخصیت های «تنهایی لیلا» گفت: شخصیتهای این سریال غیرقابل باور هستند چون در اقلیت قرار دارند اما این آدمها وجود دارند. آنچه که غیرواقعی بودن شخصیت سریال مربوط میشود، با متن و فیلمنامه در ارتباط است و باید نویسنده کار آن را توضیح دهد اما من هم به نوبه خود وقتی کاری را میپذیرم، مدافع آن هستم.
وی افزود: از جمله انتقاداتی که به سریال مطرح میشد این بود که این دختر نصف خارج را گشته است و حالا ازدواج او با محمد غیرقابل باور است اما لیلا در شخصیت محمد به دنبال چیزی است که تاکنون نیافته است. ما در شروع قصه میفهمیم که محمد مرده است و نیمی از داستان سریال مشخص میشود و حالا در ادامه میخواهیم بگوییم که چرا این دختر با محمد میماند و در اصل آموزههایی که با آنها زندگی میکند، در ادامه سریال نمایش داده میشود.
لطیفی در تکمیل صحبتهای خود درباره قسمتی از سریال که محمد انگشتان خود را برای گناه نکردن میسوزاند، گفت: او این کار را برای گناه نکردن انجام نداد. او این کار را انجام داد تا از این حیث که در جایگاهی قرار بگیرد که حتی در مرحله اول از گناه باشد، اجتناب کند. محمد در این سریال یک بیمار است و میخواهد داروهای خود را از اتاق بردارد و در این حین افکاری به سراغش میآید که باعث میشود او بخواهند انگشتانش را بسوزاند.
در ادامه حامد عنقا نویسنده سریال در پاسخ به این پرسش که چرا شخصیتها و داستان غیرقابل باور هستند، توضیح داد: هیچ فیلمی را نمیتوان مثال زد که ماجرا به یک قصه تبدیل شود مگر اینکه استثنایی از یک قاعده باشد. اینکه شما هر روز صبح از خواب بیدار شوید و به سر کار خود بروید، نمیتواند داستان یک فیلم باشد بلکه داستان زمانی اتفاق میافتد که روند عادی به هم بخورد.
وی ادامه داد: وقتی درباره ما به ازای شخصیتهای سریال در جامعه حرف میزنیم، تنها باید شمایلی نزدیک به افراد عادی جامعه را در این شخصیتها ببینیم و این یک سوءتفاهم است که ما فکر میکنیم این شخصیتها حتماً باید همان افرادی باشند که در زندگی عادی میبینیم. قصه محمد در سریال «تنهایی لیلا» هم از زمانی شنیدنی میشود که این اتفاق برایش رخ میدهد و تا قبل از آن شنیدن قصه او جذابیتی ندارد. خود ما هم اگر بخواهیم خاطرهای را تعریف کنیم، چیزی را تعریف میکنیم که با دیگر روزهایمان متفاوت است.
این نویسنده سینما و تلویزیون اضافه کرد:ما به ازای واقعی لیلا را هم وجود داردو کاملا واقعی است که اتفاقاً شوهرش هم نمرده است و شخصیت واقعی او نسبت به لیلایی که ما نشان میدهیم بسیار غلیظتر است. بنابراین باید مشخص کنیم که داستان برای کدام جامعه غیرقابل باور است؟ آیا از جامعه خیابانهای جردن و دربند حرف میزنیم و یا درباره مخاطبان شهرستان سخن میگوییم. ممکن است شخصیت محمد و لیلا در خیابان جردن غیرقابل باور باشند اما در جامعهای دیگر کاملاً باورپذیر هستند.
در ادامه این نشست محمد حسین شفیعی تهیه کننده این سریال در خصوص متن فیلمنامه و نگارش آن توضیح داد و گفت: جلسات پیش از تصویربرداری لازمه کار است و وقتی گفتوگویی میان عوامل شکل میگیرد نتیجه بهتری حاصل میشود. وقتی سریالی به طور همزمان مرحله نگارش و ساخت خود را دنبال میکند ممکن است که نویسنده احساس کند آن چیزی که نوشته شده است اتفاق نیفتاده است و این امر نیز طبیعی بوده است و اگر فیلمنامه کامل بود اختلاف نظری میان نویسنده و کارگردان بسیار کمتر میشد.
تهیهکننده سریال تنهایی لیلا در پاسخ به انتقادها به این اثر گفت: ما بر اثر این انتقادها هرگز محدود نمیشویم و بلکه با جدیت بیشتر به کار خود ادامه میدهیم و این حاشیهها نشان دهنده دیده شدن سریال تنهایی لیلا است.
وی درباره فلشبکهای موجود در سریال و اطلاع دادن به مخاطب گفت: استفاده نویسنده از فلشبکها بر اساس ارائه اطلاعات از شخصیتها و داستان به مخاطب است و ما چون دو قصه را در دو زمان متفاوت داشتیم و آنها را به جلو میبردیم طبیعتا این جابهجاییها کار را جذاب میکرد و اگر فلشبکها به ارائه اطلاعات خلاصه میشد برای مخاطب خسته کننده بود اما تمام این فلشبکها دارای قصه و داستان مجزایی بود که در طول هم حرکت میکردند.
در ادامه بهروز شعیبی بازیگر نقش محمد در سریال «تنهایی لیلا» نیز در سخنانی بیان کرد: در حال حاضر مجموعه شبکههای ماهوارهای جم وجود دارند و ما باید در سریالسازی خود نکاتی را از این شبکهها یاد بگیریم. ما باید عادت کنیم که با استثاناها و اقلیتها، قصههایی را بسازیم که جذاب باشد. باید بتوانیم قصههای خود را در قسمتهای طولانی توسعه دهیم و نه تنها فیلمسازان بلکه بینندگان هم باید عادت کنند تا در چنین مسیری حرکت کنند.
محمد حسین لطیفی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتقادات وکلا به سریال «تنهایی لیلا»، اظهار کرد: در کشورهای غربی فیلم میسازند و شوخیهای زیادی با پلیس فدرال انجام میشود اما پلیس فدرال حرفی نمیزند، چرا که فکر میکند او اینگونه نیست و من فکر میکنم اگر بخواهم بار دیگر در سریالم یک کلاهبردار داشته باشم، تنها میتوانم یک کارگردان جای او بگذارم.
لطیفی از حمایت صدا و سیما در این زمینه سخن گفت و اظهار کرد: من حدود ۱۱ سال پیش جلسهای با ضرغامی داشتم. آن زمان جعفری جوزانی به ضرغامی بیان کرد که در کشورهای غربی، دوربین تلویزیون به هر سمت میرود، همه میترسند اما این قضیه اینجا برعکس است و دوربین از همه میترسد. در حالی که تلویزیون باید به سمتی برود که دیگران از این فیلمها بترسند.
شفیعی نیز در این باره گفت: فکر میکنم برخی از مدیران تلویزیون باور ندارند که مهمترین رسانه کشور در دستان آنها قرار دارد، در حالی که اگر به این موضوع باور داشته باشند و اینکه رسانه میتواند مثل یک دانشگاه باشد و همچنین به کار خود مطمئن باشند، نباید از سر و صدای برخی رسانهها که میدانیم اهداف صنفی دارند، بترسند.
در پایان این نشست لطیفی به یک مراسم برای خیریه «روز سوم» اشاره کرد و گفت: ۲۰ شهریورماه یکی از فرهنگسراهای تهران مراسمی را به صورت یک خیریه سینمایی برگزار میکند که در آن بازیگران سریال «تنهایی لیلا» و همچنین هنرمندان دیگری دستپختهای خود را میآورند و برای فروش میگذارند.
منبع: سینما پرس
94/6/3 - 22:16 - 2015-8-25 22:16:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]