تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816316194




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقدهاى پوپر و مشکلات ابطال پذیرى - بخش اول نقد پوپر بر اصالت مشاهده بیکن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقدهاى پوپر و مشکلات ابطال پذیرى - بخش اول
نقد پوپر بر اصالت مشاهده بیکن
ابطال پذیرى دیدگاهى است که توسط کارل ریموند پوپر و تحت تأثیرنقد هیوم بر مسئله استقرا و روش نقّادى کانت در فلسفه علم معاصر طرح شده است و از دیدگاه هاى تأثیرگذار در این حوزه به شمار مى رود.

خبرگزاری فارس: نقد پوپر بر اصالت مشاهده بیکن



  چکیده با اینکه ابطال پذیرى از دیدگاه هاى تأثیرگذار در فلسفه علم قرن بیستم به شمار مى رود، امّا موفقیت این دیدگاه بیشتر در جنبه سلبى آن یعنى در نقد دیدگاه هاى رقیب است. در این نوشتار، ضمن بازخوانى نقدهاى پوپر بر دیدگاه هایى مانند پوزیتیویسم و معینى گرى، به لوازم نظریه ابطال پذیرى در نفى علمیت فرضیه تکامل داروین اشاره خواهد شد؛ در پایان نیز استدلال خواهد شد که ابطال پذیرى در جنبه ایجابى موفقیت چندانى ندارد و از ارائه توصیفى درست از نقش مشاهده در حوزه علم و نسبت آن با نظریه ناتوان است. کلیدواژه ها: ابطال پذیرى، اثبات پذیرى، استقرا، تقرّب به صدق، واقع گرایى پوپر، معینى گرى، پوزیتیویسم، مشاهده، نظریه. مقدّمه ابطال پذیرى1 دیدگاهى است که توسط کارل ریموند پوپر (1902ـ1994) و تحت تأثیرنقد هیوم بر مسئله استقرا و روش نقّادى کانت در فلسفه علم معاصر طرح شده است و از دیدگاه هاى تأثیرگذار در این حوزه به شمار مى رود. پیش از طرح این نظریه، اعضاى حلقه وین در تلاش بودند که جداى از ذات گرایى و عقل گرایى ارسطویى، مبنایى براى قوانین علمى بیابند. امّا پوپر ضمن آنکه بر اساس نقدهایى که در ادامه بیان خواهد شد ناکامى چنین تلاشى را نشان مى دهد، استدلال مى کند که نظریه علمى حاصل انباشت مشاهده نیست تا بتوان مشاهده را اثبات یا تأییدى براى آن دانست. از نظر پوپر، هر نظریه حدسى است که براى حلّ یک مسئله به ذهن دانشمند خطور کرده است. البته، این حدس فاقد عقلانیت و صرفا ابزارى براى حلّ مسئله نیست؛ زیرا حدس علمى در معرض نقد، و در نهایت، قابل ابطال مى باشد و از این رو، داراى عقلانیت است. به بیان دیگر، با اینکه حدس راهى براى رسیدن به صدق نیست، امّا نقد و ابطال یک حدس راهى عقلانى براى نزدیک شدن به صدق است. بنابراین، بر اساس دیدگاه پوپر، نظریه علمى مقدّم بر مشاهده است؛ هدف از مشاهده و آزمایش نیز فقط محک زدن یک نظریه و یافتن راهى براى ابطال آن مى باشد. پوپر بر اساس برداشت واقع گرایانه اى که از نظریه تارسکى دارد، صدق را به معناى مطابقت گزاره ها با واقعیت خارجى تعریف مى کند. البته او با اینکه واقع گراست، امّا تأکید دارد که معیارى قطعى براى رسیدن به صدق وجود ندارد و روش عقلانى یا همان نقّادى صرفا تقرّب به صدق را تضمین مى کند. در ادامه، نخست به نقد پوپر بر دیدگاه هاى رقیب مانند اصالت مشاهده، استقراگرایى، و اثبات پذیرى خواهیم پرداخت و سپس به پاره اى از نارسایى ها و ناسازگارى هاى درونى دیدگاه ابطال پذیرى اشاره خواهیم کرد. نقد اصالت مشاهده بیکن پایه گذار اصالت مشاهده است. او نظریه هاى علمى را حاصل مشاهده مى دانست و توصیه مى کرد که براى رسیدن به حقیقت، نخست باید ذهن را از پیش داورى ها (بت هاى ذهنى) خالى کرد. در واقع، دیدگاه بیکن مبتنى بر نوعى واقع گرایى خام است که بر اساس آن، نظریه هاى علمى رونوشتى از واقعیت هاى خارجى است؛ گویى ذهن دانشمند در شکل گیرى محتواى نظریه هاى علمى نقش فعّالى ندارد. امّا پوپر معتقد است که علم با اسطوره ها آغاز مى شود و دانشمندان نیز مانند سایر انسان ها از تعصّب خالى نیستند.2 استدلال او این است که مشاهده با ذهن خالى امکان پذیر نیست، زیرا مشاهده نیازمند به یک مسئله است و ذهن خالى فاقد مسئله است. کتابى که بدون هیچ پرسشى به مشاهده هاى فرد مى پردازد، ارزش علمى ندارد. تکیه بر گواهى حواس، روش دادگاه هاى قضایى است و البته در گزارش شاهدان عینى نیز اغلب ناسازگارى وجود دارد؛ از این رو، بیشتر وکیلان این روش را غیرقابل اعتماد مى دانند.3 در زندگى روزمرّه نیز کمتر به مشاهده تمسّک مى کنیم. اگر استاد بدون طرح مسئله از دانشجو بخواهد که مشاهدات خود را بیان کند، یا پاسخى دریافت نخواهد کرد و یا با پاسخى بى اهمیت روبه رو خواهد شد.4 در اصالت مشاهده، شرط نخست براى اعتبار هر مشاهده تکرارپذیرى آن است. مشکل چنین شرطى آن است که هر آزمایش در شرایطى منحصربه فرد انجام مى شود و امکان تکرار آن وجود ندارد. طرفداران اصالت مشاهده، براى حلّ این مشکل، شرایط انجام آزمایش را به تأثیرگذار و غیرتأثیرگذار تقسیم مى کنند؛ ولى در اینجا ذهنیت آزمایشگر است که شرایط تأثیرگذار را تعیین مى کند. اینکه از بین دین و ملّیت آزمایشگر، جنس ظروف، امواج الکترومغناطیسى، موقعیت کره ماه، و وضع آب وهوا کدام اثرگذارند و کدام نیستند، پرسشى است که پاسخ آن به ذهنیت و پیش فرض هاى مشاهده گر بستگى دارد. پوپر همچنین استدلال مى کند که تحقّق تکرار مستلزم فرض شباهت است و شباهت ها بر اساس نظریه و چشم داشت فرد تعیین مى شوند.5 بنابراین، باز به این نتیجه مى رسیم که شناخت تجربى، از ذهنیت و پیش فرض هاى فرد پژوهشگر جدا نیست. اصالت مشاهده پاسخى است به پرسش از منبع شناخت (چگونه مى دانید؟). امّا پوپر این پاسخ را نمى پذیرد و در پاسخ به این پرسش که چگونه مى دانید، مى گوید: من نمى دانم، بلکه حدس مى زنم. از نظر او، بسیارى از نظریه هاى علمى مبناى مشاهده اى ندارند؛ حتى نظریه کوپرنیک مبنى بر حرکت زمین نیز با روش اصالت مشاهده بیکن سازگار نیست و خود بیکن آن را ناسازگار با حواس مى دانست. از سوى دیگر، حوزه هایى مانند تعبیر خواب یا طالع بینى نیز مى توانند مدّعى استفاده از روش مشاهده باشند.6 از نظر پوپر، اصالت مشاهده بیکن به نوعى تعصّب و جزم اندیشى گرفتار مى شود؛ چون تلقّى بیکن به عنوان پایه گذار عقلانیت مدرن این است که از بت هاى ذهنى رها شده است و حقیقت محض را در اختیار دارد. از این رو، هر فرهنگى که متفاوت با عقل مدرن مى اندیشید، گرفتار بت هاى ذهنى دانسته شد و پس از بیکن، انسان ها به دو گروه عاقل و غیرعاقل تقسیم شدند. این تلقّى هزینه گزافى براى جوامع انسانى به دنبال داشت.7 به هر حال، پوپر اعتقاد دارد که شناخت علمى به سنّت و متافیزیک نیازمند است.8 بر اساس اصالت مشاهده، پیشرفت حوزه علم به واسطه افزوده شدن گزاره هاى جدید به آن است؛ یعنى علم درست مانند رودخانه اى است که مدام جویبارهایى به آن افزوده مى شوند. پوپر رشد شناخت بر اساس تراکم دریافت هاى حسّى را «رایج ترین اسطوره مدرن» مى نامد.9 او در نقد این اسطوره، استدلال مى کند که تاریخ علم پیشرفت انباشتى را تأیید نمى کند؛ وى به فیزیک نیوتن مثال مى زند و نشان مى دهد که فیزیک نیوتن را نمى توان جمع بین فیزیک کپلر و گالیله دانست و اساسا فیزیک نیوتن با فیزیک قبل از او ناسازگار است.10 تجربه گرایان ذهن را به لوح سفیدى تشبیه مى کنند که محتواى خود را تنها از تجربه به دست مى آورد؛ گویى ذهن دلوى خالى است که با قیف هایى پنج گانه پر مى شود. لذا پوپر این دیدگاه را نظریه دلوى شناخت مى نامد و مى گوید: این دیدگاه اندیشه اى ماقبل داروینى است. از نظر او، زیست شناسى امروز نشان مى دهد که اغلب تمایلات انسان فطرى است؛11 یعنى ما با برخى از تمایلات فطرى به دنیا مى آییم (مانند تمایل به تنفّس) و برخى دیگر نیز در فرایند رشد و بلوغ آشکار مى شوند (مانند تمایل به زبان آموزى.) از نظر پوپر، همین تمایلات و چشمداشت ها مبناى فطرى شناخت هستند. از این رو، در نگاه پوپر، از هزار واحد شناخت 999 واحد آن فطرى مى باشد؛ یک واحد آن نیز تغییر در شناخت فطرى است که البته بر اساس قواعدى فطرى مى باشد.12 بنابراین، پوپر مى نویسد: «رشد هر شناخت عبارت است از: تغییر شناخت پیشین.»13 البته به نظر مى رسد که در اینجا، بیان پوپر از تاریخ، فطرى گرایى کامل نیست؛ زیرا نمى توان باور به امور فطرى را تنها به زیست شناسى جدید نسبت داد (باور به شناخت فطرى، از افلاطون تا دکارت، در حوزه انسان شناسى مطرح بوده است.) تجربه گرایان نیز با اینکه شناخت فطرى را نفى مى کنند، امّا تمایل فطرى به شناخت را انکار نمى کنند. بنابراین، باور به تمایلات فطرى طرفداران بیشترى داشته است. به هر حال، پوپر منکر وجود داده هاى یقینى حسّى است و آنچه را امثال لاک داده بى واسطه حسى مى دانند حاصل رمزگشایى از پیام هاى آشفته جهان خارج مى داند.14 در اینجا پوپر توضیح نمى دهد که ذهن بدون ادراک مستقیم پیام هاى آشفته، چگونه مى تواند آنها را رمزگشایى کند؟! در ادامه خواهیم دید که پوپر در بحث از تقدّم نظریه بر مشاهده، به آموزه اى کانتى نزدیک مى شود که بر اساس آن، داده هاى حسّى ـ تا زمانى که در چارچوب هاى مفهومى و زبانى قرار نگیرند ـ موضوع شناخت نخواهند بود. امّا این موضع براى پوپر مشکل ساز خواهد شد؛ چون پوپر مدّعى واقع گرایى و منتقد ایده آلیسم مى باشد و فطرى گرایى افراطى او بدان معناست که تقریبا همه شناخت ها فطرى مى باشد و همچنین انکار داده هاى مستقیم تجربى با واقع گرایى سازگار نیست. جالب اینجاست که پوپر باور به بى واسطگى را باورى ایده آلیستى مى داند و مى نویسد: این باور که «بى واسطگى یا سرراستى سبب استقرار حقیقت مى شود»،15 اشتباه بنیادى ایده آلیسم است. این در حالى است که به نظر مى رسد، اشتباه بنیادى ایده آلیسم در فطرى گرایى افراطى دکارتى و در این سخن کانت است که: قوانین را ذهن به طبیعت تحمیل مى کند. پوپر هم با فطرى گرایى موافقت مى کند و هم با صراحت مى پذیرد که قوانین را ذهن به طبیعت تحمیل مى کند.16 امّا باور به داده هاى بى واسطه جهان خارجْ یکى از مبانى اصلى رئالیسم، و تنها راه گریز از ایده آلیسم است که پوپر این راه را مسدود مى کند؛ او باصراحت وجود این داده ها را انکار مى نماید و آنها را «اختراع فیلسوفان» مى نامد.17 نقد استقراگرایى پوپر همان گونه که وجود داده هاى بى واسطه را نمى پذیرد، عقلانیت روش استقرا و حتى اصل وجود چنین روشى را نیز انکار مى کند. او همان گونه که داده تجربى را اسطوره مى نامد، از استقرا نیز با عنوان اسطوره یاد مى کند18 و مى گوید: «اندیشه استقرا از طریق تکرار مى بایستى نتیجه یک اشتباه بوده باشد... چیزى به نام استقرا از طریق تکرار وجود ندارد.»19 در مورد استقرا، دو پرسش قابل طرح است: 1) آیا استقرا روشى معتبر و عقلانى مى باشد؟ 2) آیا دانشمندان از روش استقرا استفاده مى کنند یا خیر؟ پاسخ پوپر به هر دو پرسش منفى است. او در خصوص پرسش نخست، براى نقد روش استقرا، به دلایل هیوم تمسّک مى کند و مى نویسد: «هیوم، به نظر من، به صورتى قاطع ثابت کرده است که استقرا اعتبارى ندارد.»20 البته، روشن است که در دیدگاه شکّاکانه هیوم، چیزى به نام «اثبات قطعى» بى معناست؛ حتى اگر هیوم بى اعتبارى استقرا را اثبات کرده باشد، باز سخن گفتن از اثبات قطعى با ابطال پذیرى پوپر ناسازگار است. دلیل اصلى تردید هیوم در استقرا این است که از نظر منطقى، تعدادى مشاهده محدود نمى توانند گزاره اى کلّى را اثبات کنند. این استدلال هیوم بر پایه نام گرایى21طرح شده است. نام گرایان «کلّى» را نامى براى مجموعه اى از اعضا مى دانند و لذا اشتراک در نام را دلیلى کافى براى اشتراک در حکم نمى دانند. امّا از نظر ذات گرایان، مشاهده براى کشف صفات ذاتى شى ء است و صفت ذاتى را مى توان به همه افراد ذات تعمیم داد. به هر حال، تجربه گرایى هیوم در مسیرى که تا پوپر ادامه دارد، به این نتیجه نامعقول ختم مى شود که: بعد از آنکه عقل به عنوان یک منبع شناخت کنار مى رود، تجربه نیز حجّیت خود را از دست مى دهد؛ نه استقرا اعتبار دارد و نه چیزى به نام داده تجربى وجود دارد. این مطلب مى تواند برهان خلفى بر ضدّ نام گرایى هیوم، و تأییدى براى ذات گرایى باشد. در اینجا قصد ورود به این بحث را نداریم؛ آنچه در اینجا اهمیت دارد این است که پوپر نیز نام گرایى را نقد مى کند و همان گونه که در ادامه خواهیم دید، از دیدگاهى که آن را ذات گرایى اصلاح شده مى نامد دفاع مى کند. در این صورت، پذیرش اشکال هیوم به مسئله استقرا که مبتنى بر نام گرایى است براى پوپر مشکل ساز خواهد بود. البته پوپر براى تردید در استقرا، دلیل تاریخى نیز دارد. از نظر تاریخى، روش استقرا در بسیارى از موارد موفّق نبوده است. با اینکه نظریه هاى ابطال شده اغلب در تاریخ علم فراموش مى شوند، امّا همیشه مى توان در کتاب هاى تاریخ علم نمونه هاى زیادى از استقراهاى ناموفّق را یافت. لذا اگر به روش استقرا نیز اعتماد کنیم و با این روش خود استقراها را مورد مطالعه قرار دهیم، استقراهاى ناموفّق و نظریه هاى ابطال شده به حدّى است که خود این روش بى اعتبارى خود را تصدیق خواهد کرد. امّا پیش فرض این دلیل تاریخى آن است که علم از روش استقرا استفاده کرده است و نظریه هایى که ابطال شده اند حاصل استقرا بوده اند؛ امّا پوپر به دلیل اینکه نظریه را حاصل استقرا نمى داند، نمى تواند به این دلیل تاریخى تمسّک کند. ضمن آنکه دستاوردهاى علم نیز دلیلى تاریخى براى اعتبار روش استقرا به دست مى دهند. با این همه، شکّ پوپر در استقرا فراتر از شکّ هیوم است. هیوم تثبیت نظریه را ناشى از عادت، و این عادت را حاصل تکرار مشاهده مى دانست. بنابراین، در دیدگاه هیوم، با اینکه مشاهده نمى تواند نظریه را اثبات کند، ولى علّت طرح نظریه است. امّا پوپر حتى نقش علّى نیز براى مشاهده قائل نیست. او پس از آنکه به شیوه هیوم استدلال مى کند که تکرار مشاهدات راهى براى اثبات نظریه نیست، گامى به جلو برمى دارد و مدّعى مى شود که «ما هرگز استنتاج استقرایى نمى کنیم.»22 از نظر او، دانشمندان هیچ گاه از روش استقرا براى اثبات نظریه هاى خود استفاده نمى کنند؛ در حوزه علم، مشاهده به منظور ابطال نظریه صورت مى گیرد (نه اثبات آن). خواهیم دید که او نظریه را حاصل حدس، و مقدّم بر مشاهده مى داند. بنابراین، با اینکه پوپر منتقد شکّاکیت است،23 امّا به نظر مى رسد شکّ حاصل از نظریه ابطال پذیرى عمیق تر از شکّ هیوم است؛ چون هیوم فقط در امکان اثبات نظریه تردید داشت و دست کم، وجود داده هاى بى واسطه حسّى را انکار نمى کرد، امّا پوپر داده هاى بى واسطه را نیز نفى مى کند. او حتى مشاهده را وابسته به نظریه اى مى داند که صرفا بر پایه حدس طرح شده است. پوپر در مقایسه دیدگاه خود با دیدگاه هیوم، و شاید براى تعدیل شکّ حاصل از دیدگاه خود، به این نکته اشاره مى کند که از نظر هیوم، مشاهده نمى تواند اعتبار نظریه را تعیین کند؛ امّا این مطلب در مورد دیدگاه ابطال پذیرى صدق نمى کند و بر اساس این دیدگاه، مشاهده مى تواند نشان دهد که نظریه اى فاقد اعتبار است.24 البته، در صورتى که مجموعه نظریه هاى قابل تصوّر محدود باشند، حذف یک نظریه به این معناست که یک گام به یافتن نظریه صادق نزدیک شده ایم و احتمال صدق نظریه هاى بدیل افزایش یافته است. امّا پوپر معتقد است: همیشه بى نهایت نظریه قابل تصوّر است که امکان صحت دارند.25 روشن است که حذف یک عضو از یک مجموعه بى نهایت نمى تواند اعتبار اعضاى باقى مانده را افزایش دهد. بنابراین، این تفاوت نمى تواند باعث تعدیل شکّ حاصل از نظریه ابطال پذیرى شود؛ در دیدگاه پوپر نیز مشاهده باعث اعتبار نظریه خاصّى نمى شود، بلکه صرفا اعتبار یک نظریه را نفى مى کند. این مشکل زمانى جدّى تر مى شود که پوپر مشاهده را متأثّر از نظریه مى داند. در این صورت، حذف یک نظریه به وسیله مشاهده اى که حاصل یک نظریه است، صرفا به این معناست که یک نظریه با تکیه بر نظریه اى دیگر حذف شده و در واقع یک حدس با تکیه بر حدسى دیگر کنار رفته است. نقد اثبات پذیرى در آثار مربوط به فلسفه علم، گاهى پوپر را از پوزیتیویست ها معرّفى کرده اند؛ دیدگاه ابطال پذیرى نیز به عنوان نسخه اصلاح شده نظریه اثبات پذیرى تلقّى شده است. امّا این تلقّى ناشى از نادیده گرفتن تفاوت هاى این دو دیدگاه است. اثبات پذیرى معیار معنادارى است، امّا ابطال پذیرى معیار علمیت است. اثبات پذیرى به اصالت مشاهده و استقراگرایى وابسته است، امّا پوپر منتقد اصالت مشاهده است و وجود داده هاى تجربى و وجود روشى به نام استقرا را انکار مى کند. ضمن آنکه بر اساس معیار پوزیتیویست ها، متافیزیک به دلیل اینکه از راه تجربه قابل اثبات نیست، بى معناست. و بنابراین، بین علم و متافیزیک، مرز مشخصّى وجود دارد. امّا پوپر با ا ینکه متافیزیک را ابطال ناپذیر مى داند، ولى آن را بى معنا نمى داند. او بر نیاز علم به متافیزیک تأکید دارد؛ هرچند آن را بخشى از علم نمى داند. او با اشاره به نمونه هایى تاریخى نشان مى دهد که علم مبنایى متافیزیکى دارد. به عنوان نمونه، او به اتمیسم مثال مى زند که نخست به عنوان دیدگاهى متافیزیکى طرح شده است و یا نظریه کوپرنیک که نخست بر اساس دیدگاهى نوافلاطونى طرح شده که در آن عبادت نور خورشید مستلزم مرکزیت خورشید بود.26 البته، در دیدگاه پوپر، جایگاه عقلانى متافیزیک و روش آن تا حدود زیادى مبهم مى ماند. او در خصوص روش متافیزیک تنها به این نکته اکتفا مى کند که بر اساس طرح تارسکى، منطق هر زبان از خود زبان بیرون است و این مطلب در مورد متافیریک نیز صدق مى کند؛ یعنى متافیزیک زبان علم نیز مى تواند بیرون از خود این زبان باشد. امّا او هیچ گاه توضیح نمى دهد که متافیزیک، اگر عقلانى است، بر کدام مبنا تکیه دارد و روش آن کدام است؟! موضع پوزیتیویست ها در خصوص غیرعلم روشن است؛ امّا پوپر صرفا ابطال پذیرى را به عنوان معیار علمیت طرح مى کند و در خصوص عقلانیت و روش ابطال ناپذیرها دیدگاه روشنى ندارد و مى توان گفت: دیدگاه ابطال پذیرى در مورد روش و عقلانیت حوزه هاى غیرعلمى به طور کلّى با ابهام روبه روست. با این حال، تردیدى نیست که پوپر متافیزیک را بى معنا نمى داند. از نظر او، در طول تاریخ علم، متافیزیک در خدمت علم بوده است و با کشف ابزارهاى جدید، برخى گزاره هاى متافیزیکى ماهیتى علمى یافته اند. اتمیسم پیش از پیدایش میکروسکوپ دیدگاهى متافیزیکى بود و اکنون دیدگاهى علمى است. امّا تفاوت اصلى پوپر با پوزیتیویست ها این است که او امکان اثبات گزاره هاى علمى را انکار مى کند و در آثار خود، نقدهاى متعددى را بر پوزیتیویسم وارد مى کند که در ادامه به پاره اى از آنها اشاره خواهد شد: 1. پوپر اساسا مسئله معنا را که مسئله اصلى پوزیتیویسم است، مسئله اى کاذب مى داند؛27 یعنى از نظر او، پرسش از معنا نه تنها پاسخ روشنى ندارد، بلکه مانع بحث است. زمانى که شما در یک بحث از معناى یک واژه مى پرسید، تنها کارى که انجام داده اید این است که مانع ادامه بحث شده اید. از این رو، پوپر از ورود به بحث از معنا خوددارى مى کند.28 2. بى معنا دانستن متافیزیک به این دلیل که قابل اثبات یا تأیید نیست، مستلزم آن است که خود علم نیز بى معنا شود.29 از نظر پوپر، اثبات یا تأیید فرضیه هاى کلّى از راه مشاهده ناممکن است؛ یعنى استقرا نه تنها نظریه را اثبات نمى کند، بلکه حتى احتمال صدق آن را نیز افزایش نمى دهد (زیرا مصداق هاى ممکن یک کلّى نامحدود است و مشاهده محدود نمى تواند احتمال صدق کلّى نامحدود را افزایش دهد.) بنابراین، احتمال صدق نظریه هاى کلّى همیشه صفر است.30 در این صورت، معیار پوزیتیویستى مستلزم بى معنایى گزاره هاى کلّى علمى و بسیارى از مفاهیم علمى است. و نظر نهایى پوپر این است که حذف یکپارچه متافیزیک، مستلزم حذف علم است.31 3. پوپر با نام گرایى حلقه وین مخالف، و معتقد است: نام گرایى مستلزم آن است که همه گزاره ها تحلیلى باشند؛ چون در نام گرایى «انسان» نامى براى سقراط و... است، پس "سقراط انسان است" به این معناست که: سقراط سقراط است.32 بنابراین، پوپر تأکید مى کند که علم به کلّى هاى اصیل نیازمند است؛ کلّى هایى که مصداق آنها نامعیّن است. 4. اینکه هر مفهومى باید درباره چیزهاى فیزیکى باشد، نوعى متافیزیک ماتریالیستى است.33 به عبارت دیگر، حلقه وین با پیش فرضى متافیزیکى شکل گرفت و این با متافیزیک گریزى آنها سازگار نیست. 5. فیزیک گرایى حلقه وین به خودتنهاانگارى ختم مى شود؛ چون از نظر آنها، گزاره هاى رسمى فیزیک در نهایت به گزاره هاى راجع به احساس فرد قابل تحویل است.34 خودتنهاانگارى اوج شک است و به تنهایى اشکالى جدّى به شمار مى رود. ضمن آنکه خودتنهاانگارى صورتى از ایده آلیسم است و با فیزیک گرایى حلقه وین سازگار نیست. مشکل شکّ افراطى پوزیتیویسم را مى توان این گونه تقویت کرد که شکّ حاصل از پوزیتیویسم فراتر از خودتنهاانگارى است؛ چون این دیدگاه به خودى قائل نیست تا تنها بماند. آنچه بر اساس این دیدگاه مى ماند صرفا تصوّراتى پراکنده و بى ارتباط با یکدیگر است که گاه از آن به عنوان گردوغبارى از حقیقت یاد شده است. 6. نوعى جزم اندیشى در دیدگاه پوزیتیویست ها وجود دارد؛ این سخن ویتگنشتاین در رساله که مى گوید: «معمّایى وجود ندارد»، نمادى از آن است. برخى از اعضاى حلقه وین، این آموزه ویتگنشتاین را به مثابه «نظر افتخارآمیز همه توانى علم عقلى و استدلالى» ستوده اند.35 7. پوپر حذف متافیزیک را ناممکن مى داند و معتقد است: «علم در همه زمان ها به صورتى ژرف، تحت تأثیر و نفوذ اندیشه هاى مابعدطبیعى بوده است.»36 هدف اصلى حلقه وین از حمله به متافیزیک این است که گزاره هاى الهیاتى را بى معنا جلوه دهند. امّا پوپر با ارائه تحلیلى منطقى از گزاره «خدا وجود دارد»، نشان مى دهد که حتى با پذیرش معیارهاى پوزیتیویستى، هنوز مى توان این گزاره را به گزاره هایى تجربى که از نظر حلقه وین معنا دارند تحویل کرد.37 8. حلقه وین گزاره هاى ریاضى و منطقى را تحلیلى، و از نظر معرفتى، کم اهمیت تلقّى مى کنند؛ امّا همان گونه که در ادامه خواهیم دید، پوپر در مورد منطق و ریاضى واقع گراست. روشن است که اگر گزاره هاى ریاضى این همان گویى و بى اهمیت باشند، دلیلى براى وابستگى علم فیزیک به ریاضى وجود نخواهد داشت. 9. حلقه وین به جدایى علم از ارزش ها باور داشتند، امّا پوپر حذف ارزش هاى خارج از صدق را ناممکن مى داند. او استدلال مى کند که فارغ بودن از ارزش، حتى اگر ممکن باشد، باز ارزش جدیدى است.38 دانشمند یک ذهن خالص جداى از ارزش ها نیست و ارزش هاى او در تعیین پرسش ها و اهداف علم دخالت دارند.39 مشاهده علمى نیز متأثّر از مسائل و ترس ها و امیدها و نیازها و مهر و کین فرد مشاهده گر است.40 حتى در روش شناسى نیز بى طرفى بى معناست و این حوزه نیز متأثّر از ارزش هاى فرد است؛ براى نمونه، بیکن قدرت را ارزشمند مى دانست و از این رو، در روش شناسى علم، دانایى را براى توانایى مى خواست. امّا پوپر قدرت را هدف سیاست و منشأ فساد تلقّى، و هدف علم را رسیدن به حقیقت معرفى مى کند.41 پی نوشت: 1. Falsifiability. 2ـ کارل پوپر، اسطوره چارچوب: در دفاع از علم و عقلانیت، ترجمه على پایا، ص 169. 3ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها: رشد شناخت علمى، ترجمه احمد آرام، ص 29. 4ـ همان، ص 58. 5ـ کارل پوپر، شناخت عینى: برداشتى تکاملى، ترجمه احمد آرام، ص 26. 6ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 318. 7ـ همان، ص 10. 8ـ کارل پوپر، واقعیگرى و هدف علم، ترجمه احمد آرام، ص 177. 9ـ همان، ص 125. 10ـ همان، ص 160ـ164؛ همچنین، ر.ک: همو، شناخت عینى، ص 222. 11ـ کارل پوپر، شناخت عینى، ص 72. 12ـ همان، ص 79. 13ـ همان. 14ـ همان، ص 71. 15ـ همان، ص 76. 16ـ همان؛ همچنین ر.ک: همو، واقعیگرى و هدف علم، ص 171. 17ـ کارل پوپر، شناخت عینى، ص 70. 18ـ همان، ص 26. 19ـ همان، ص 7. 20ـ همان، ص 302. 21. Nominalism. 22ـ کارل پوپر، واقعیگرى و هدف علم، ص 68. 23ـ کارل پوپر، شناخت عینى، ص 110؛ همچنین، ر.ک: همو، واقعیگرى و هدف علم، ص 55. 24ـ کارل پوپر، شناخت عینى، ص 8ـ9. 25ـ همان، ص 16. 26ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 320. 27ـ همان، ص 322. 28ـ کارل پوپر، واقعیگرى و هدف علم، ص 58. 29ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 325. 30ـ کارل پوپر، واقعیگرى و هدف علم، ص 265. 31ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 329. 32ـ همان، ص 326ـ327. 33ـ همان، ص 331. 34ـ همان، ص 333. 35ـ همان، ص 336. 36ـ کارل پوپر، واقعیگرى و هدف علم، ص 176. 37ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 341ـ343. 38ـ کارل پوپر، اسطوره چارچوب، ص 172. 39ـ کارل پوپر، حدس ها و ابطال ها، ص 7. 40ـ همو، واقعیگرى و هدف علم، ص 78. 41ـ همو، اسطوره چارچوب، ص 358ـ359. منابع ـ کارل پوپر، فقر تاریخیگرى، ترجمه احمد آرام، چ دوم، تهران، خوارزمى، 1358. ـ ـــــ ، حدس ها و ابطال ها: رشد شناخت علمى، ترجمه احمد آرام، چ دوم، تهران، شرکت سهامى انتشار، 1368. ـ ـــــ ، شناخت عینى: برداشتى تکاملى، ترجمه احمد آرام، تهران، اندیشه هاى عصر نو، 1374. ـ ـــــ ، واقعیگرى و هدف علم، ترجمه احمد آرام، تهران، سروش، 1372. ـ ـــــ ، اسطوره چارچوب در دفاع از علم و عقلانیت، ترجمه على پایا، تهران، طرح نو، 1379. ـ چالمرز، آلن ف. چیستى علم: درآمدى بر مکاتب علم شناسى فلسفى، ترجمه سعید زیباکلام، تهران، علمى و فرهنگى، 1374. رضا صادقى: استادیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان. معرفت کلامی 30- سال هشتم، شماره دوم، ادامه دارد...

94/05/18 - 01:32





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن