واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ماه هميشه پشت ابر پنهان نميماند!
نویسنده : دكتر مرتضي مشير
يكي از مهمترين پديدههاي سده بيستم تاريخ جهان، انقلاب اسلامي ايران است كه تمام ناظران جهان را به تعجب واداشته است و به همين دليل طي اين 35 سال، سالانه حدود 150 جلد كتاب درباره انگيزهها و عوامل به وجود آمدن اين انقلاب چاپ و منتشر شده است! اغلب اين كتابها عوامل زير را ريشههاي انقلاب دانستهاند: 1ـ ديكتاتوري مطلق رضاشاه و محمدرضا شاه 2ـ نفوذ بيش از حد بيگانگان، بهويژه امريكا در دولت و حكومت و در نتيجه سرنوشت مردم ايران 3ـ عوامل سركوب، شكنجه و. . . ساواك و غيره ترديدي نيست هر ديكتاتور تلاش مذبوحانهاي ميكند كه تمامي مهرههاي كليدي خود را از ميان افراد معلومالحال انتخاب كند، بنابراين اغلب نمايندگان مجلس شوراي ملي، سنا و وزرا به انتصاب و انتخاب رضاشاه و محمدرضا شاه و حتي اشرف پهلوي بودند و اينها مهرههاي بلااراده و «بله قربانگو»، «غلام خانهزاد» و «غلام جان نثار» آنها بودند. شك نيست با چنين انتصابهايي، اصل مسلم دموكراسي زير پا گذاشته ميشود. بنابراين در دوره پادشاهي اين پدر و پسر آزاديهاي اساسي جامعه ايران از بين ميرود و هر نوشتهاي كه از آنان باقي مانده، تحريف تاريخ بوده است. براي مثال همه كتابهاي منتشره، به وقوع كودتاي امريكايي و انگليسي 28 مرداد 1332 اذعان دارند. حتي اشرف پهلوي، خواهر دوقلوي شاه در كتاب خود به كودتاي مزبور و نقش كليدياش اعتراف كرده است، اما محمدرضا پهلوي در كتابهايش آن را قيام ملي مردم ذكر ميكند! در اين حالت تاريخ معاصر در مقطع پهلوي اول و پهلوي دوم بايستي بازنويسي و حقايق آن بيرون ريخته شود و البته اين كار چه سخت است و مشكل. در راستاي اين هدف، كتابي در 16 جلد تحت عنوان ايران در عصر پهلوي توسط دكتر مصطفي الموتي در خارج از ايران چاپ و منتشر شد كه با توجه به نقاط مثبتش گوشههايي از ابهام و نقاط ضعف را نيز دارد و از اين نظر براي پر كردن خلأ ابهام و نقاط ضعف تصميم به پژوهش در اين باره گرفتم و سعي كردم تا سر حد امكان از تمامي منابع و مآخذ موجودي كه در امريكا وجود داشت از طريق پژوهش كتابخانهاي مطالعه و فيشبرداري و سپس از طريق پژوهش ميداني با افراد ذينفوذ در دوره پهلوي از جمله وزرا، وكلا و غيره مصاحبه و مكاتبه كنم و اطلاعات دست اولي به دست بياورم و اين مجموعه را كامل كنم. چه اعترافي بهتر از بيان واقعيت توسط ارتشبد فريدون جم، داماد رضاشاه كه برايم مينويسد: «شاه كه طي ساليان به مداهنه، تملق و خاكساري همه عادت كرده بود، هيچ آدم باشخصيتي را تحمل نميكرد. او فقط نوكر ميخواست نه ليدر!». افزون بر آن خود شخصاً در پيش از انقلاب با گروهي (بيش از 100 وكيل و سناتور. . . ) رابطه و آشنايي داشتهام كه همين امر سبب شده است بتوانم خصوصيات آنان را شرح بدهم. مسلم است بسياري از كساني كه برايشان نامه نوشتهام، از جمله حسين آزموده دادستان نظامي دادگاه دكتر مصدق يا برخي از وزيران شاه به نامههايم پاسخ ندادهاند تا اعترافات آنان را به عنوان سند و مدرك ذكر كنم. گرچه «ماه هميشه پشت ابر پنهان نميماند» و تاريخ واقعي را ملتها مينويسند نه پادشاهان ديكتاتور!به هر روي، اين اثر اينك نشريافته و به پيشخوان كتابفروشيها راه پيدا كرده است و ميتوانيد قضاوت كنيد چه بر سر مردم ايران در دوره اين پدر و پسر آمده است. سرانجام از كليه كساني كه به من در امر تهيه، ويراستاري و ساير امور مربوط به كتاب ياري رساندهاند صميمانه سپاسگزاري ميكنم و اميد ميبرم كه توانسته باشم شمهاي از وقايع تاريخي اين دوره را در برابر جويندگان قرار داده باشم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]