تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844878376




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ویژگى‏‌هاى سیاست‏گذارى مطلوب جمعیت در ایران - بخش اول سوءمدیریت مدیریت کلان جامعه اى درباره نیروهاى جوان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ویژگى‏‌هاى سیاست‏گذارى مطلوب جمعیت در ایران - بخش اول
سوءمدیریت مدیریت کلان جامعه اى درباره نیروهاى جوان
دیدگاه هاى مطرح شده پیرامون «افزایش جمعیت» در قالب رویکردهاى سه گانه «افزایش جمعیت به مثابه افزایش جویندگان رفاه»، «افزایش جمعیت به مثابه افزایش نیروى انسانى در خدمت توسعه» و «افزایش جمعیت به مثابه افزایش مسلمانان یا شیعیان» طبقه بندى شده است.

خبرگزاری فارس: سوءمدیریت مدیریت کلان جامعه اى درباره نیروهاى جوان



  چکیده در این مقاله، دیدگاه هاى مطرح شده پیرامون «افزایش جمعیت» در قالب رویکردهاى سه گانه «افزایش جمعیت به مثابه افزایش جویندگان رفاه»، «افزایش جمعیت به مثابه افزایش نیروى انسانى در خدمت توسعه» و «افزایش جمعیت به مثابه افزایش مسلمانان یا شیعیان» طبقه بندى شده است. سپس براى صورت بندى سیاست گذارى مطلوب جمعیت در ایران، از نوعى مطالعه تطبیقى ـ تاریخى بهره برده ایم. بنابراین، بررسى اجمالى برخى رویکردهاى موجود در سیاست گذارى جمعیت، از جمله در انگلیس، هند، ترکیه، فلسطین اشغالى و لبنان و همچنین مرورى تاریخى بر سیاست هاى جمعیتى پس از انقلاب اسلامى طى سال هاى 1357 تا 1384 و سرانجام، بررسى علل عدم توفیق رویکرد اصلاحى دولت نهم و دهم با عنایت به سایر سیاست هاى مؤثر بر مقوله جمعیت در ایران، از جمله سیاست هاى آموزش عالى، سیاست هاى کلان اقتصادى و... بخش هاى کلیدى این مقاله را تشکیل داده است.      یافته این پژوهش با تأکید بر سه گزاره تناقض آمیز ذیل برجسته شده است: 1. جمعیت ایران باید افزایش یابد؛ 2. جمعیت پایتخت باید کاهش یابد؛ 3. سیاست تمرکززدایى توفیقى نداشته است. کلیدواژه ها: سیاست گذارى جمعیت، رشد جمعیت، جمعیت ایران، دهه پیشرفت و عدالت. مقدّمه سیاست گذارى جمعیت یکى از انواع سیاست گذارى ها در جهان معاصر است که جمعیت را موضوع خود قرار داده و ضمن بررسى آن از جهات مختلف، تحولات جمعیت را در ارتباط با سایر موضوعات کلان یک جامعه، مورد بررسى قرار مى دهد. علم جمعیت شناسى مبناى نظرى سیاست گذارى جمعیتى به شمار مى رود. عمده منابع، مالتوس را ـ که نظریاتش مربوط به دهه 1780م است ـ به عنوان یکى از پایه گذاران جمعیت شناسى و آغازگر شکل گیرى پایه هاى اولیه سیاست گذارى جمعیت معرفى مى کنند (براى مطالعه بیشتر، ر.ک: شیخى، 1373، ص 13؛ کتابى، 1377؛ ص 29ـ30).      بالطبع، در بررسى جمعیت شناسى تاریخى ایران نیز دو دوره کلى را مى توان از هم تفکیک کرد: دوره نخست، به سال هاى پیش از اولین سرشمارى عمومى نفوس و مسکن، سال 1335 در کشور برمى گردد. ارقامى که براى جمعیت ایران و سایر شاخص هاى آن در قبل از این دوره گزارش شده است جنبه تخمینى دارد. دوره دوم، سال هاى بعد از سرشمارى 1335 را دربر مى گیرد (اسماعیلى و آل مولانا، 1389).      از این زمان به بعد همزمان با برگزارى سرشمارى هاى جمعیتى با فاصله هاى منظم، به تدریج سیاست گذارى جمعیتى در ایران متناسب با سیاست هاى نهادهاى بین المللى مورد توجه قرار مى گیرد. بررسى جمعیت در برنامه ریزى ها و مطالعات کاربردى جمعیت در ایران از حدود سال 1344 که تهیه طرح هاى جامع و تفصیلى آغاز شد و براى نخستین بار جمعیت به عنوان مهم ترین عامل در  برنامه ریزى تجلى یافت، آغاز شد (همان).      سیاست گذارى جمعیت پس از انقلاب اسلامى نیز، مسیر پرفراز و نشیبى را پشت سر گذاشته است و از مخالفت با تنظیم خانواده و افزایش شدید موالید، تا اخذ مجوز تنظیم خانواده و کاهش شدید موالید، و در نهایت،ضرورت افزایش مجددموالیدراتجربه کرده است.      على رغم این تحولات، آنچه در طول سالیان گذشته مغفول مانده، استخراج ابعاد و زوایاى سیاست گذارى کلان جمعیت وتلاش براى تدوین چارچوبى براى سیاست گذارى جمعیت در ایران است؛ امرى که در سال هاى اخیر اهمیت و ضرورت آن در حال آشکار شدن است. بدین سبب، این مقاله در تلاش است تا با مرورى تاریخى زمینه طرح سؤالات اساسى در این رابطه را فراهم نماید. طرح مسئله مسئله جمعیت یکى از موضوعات موردنظر برنامه ریزان و سیاست گذاران در هر جامعه اى به شمار مى رود. این مسئله با توجه به اشارات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامى، واکنش هاى بسیارى را برانگیخته است. واکنش هاى مذکور عمدتا بر دو نوع هستند:      ـ تلاش نهادهاى قانونگذار براى تنظیم و تصویب برنامه هاى اصلاحى. این برنامه ها مشتمل بر دو بخش است: سیاست هاى سلبى در جهت حذف برنامه هاى «کنترل جمعیت»، و سیاست هاى ایجابى ـ تشویقى در جهت تسهیل ازدواج و ترغیب فرزندآورى؛ با تأکید بر ابتدایى ترین مرحله یعنى تولد نوزاد (شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلسه 712، 2/3/1391)؛      ـ بررسى و نفى و اثبات اصل موضوع؛ از طریق ارائه شواهد آمارى، سناریوهاى پیش بینى جمعیت و نقد و تحلیل سیاست هاى جمعیتى دهه هاى گذشته و... که عمدتادرچارچوب اظهارنظرهاگنجانده مى شود.      بررسى رویکردهاى پیرامون افزایش جمعیت، نشان مى دهد که کلیه این اظهارات در سه دسته قابل تقسیم مى باشند:      1. اظهاراتى که افزایش جمعیت را به مثابه افزایش جویندگان رفاه (اشتغال، مسکن، تحصیلات و... در سطوح آرمانى) مى دانند. در این رویکرد، منابع محدود و تقاضاى نامحدود، کاهش رفاه را به دنبال خواهد داشت (شیخى، 1373، ص 49).      البته نگرش دیگرى نیز وجود دارد که اصل ازدواج و به تبع، فرزندآورى را خلاف رفاه، آزادى و لذت فردى مى داند. این نگرش، اگرچه در ایران در مقایسه با بسیارى از جوامع محدودتر است (رجانیوز، 2/8/1391)، اما در میان افراد وجود داشته و به صورت محدود در تحلیل ها نیز به چشم مى خورد (شیخى، 1373، ص 92).      2. اظهاراتى که افزایش جمعیت را به مثابه افزایش نیروى انسانى در خدمت توسعه ـ اعم از نیروى کار یا مصرف کننده ـ مى انگارند. در این رویکرد، افزایش نیروى کار به کاهش دستمزد و سهولت تولید منجر مى شود و افزایش مصرف کننده، به توسعه بازار منتهى خواهد شد و از این جهت، شکوفایى اقتصادى را رقم خواهد زد (کتابى، 1377، ص 62ـ63).      موافقان این رویکرد بر عواملى نظیر: ظرفیت بالاى اقلیمى کشور پهناور ایران در مقایسه با سایر کشورها، تراکم جمعیتى و زیستى پایین ایران نسبت به اکثر کشورهاى منطقه و جهان، ظرفیت هاى راهبردى مناسب نظیر منابع آبى و زمین هاى قابل کشت، افزایش جمعیت به عنوان یکى از مهم ترین عوامل گسترش بازار و اشتغال زایى در کشورها، نقش جمعیت در بسیارى از عرصه ها نظیر علم و فناورى، ورزش و... تأکید دارند (رجانیوز، 19/5/1390).      تحقیقات صورت گرفته نیز نشان مى دهند که رشد جمعیت به خودى خود اثرگذارى محدودى بر عملکرد اقتصادى جوامع داشته و بهره بردارى بهینه از تحولات جمعیتى، در ارتباط مستقیم با سیاست هاى حاکم بر هر جامعه قرار دارد (سورى و کیهانى حکمت، 1384).      3. اظهاراتى که افزایش جمعیت را به مثابه افزایش مسلمانان یا شیعیان مى شناسند. این رویکرد، کمتر با اقتضائات جامعه پیشرفته یعنى اصالت توسعه و رفاه در ارتباط بوده و در چارچوب ارزش هاى اسلامى قابل ادراک و تحلیل است (ر.ک: حسینى طهرانى، 1373). روى دیگر این رویکرد، توجه به توطئه دشمن براى کاهش جمعیت مسلمانان است (کتابى، 1377، ص 51ـ52).      این رویکرد، تجلیل از «موفقیت آمیز بودن سیاست هاى تنظیم خانواده و کاهش شدید رشد جمعیت و نرخ بارورى در ایران از طرف سازمان هاى بین المللى و معرفى ایران به عنوان یک الگو در بحث تنظیم خانواده براى کشورهاى جهان سوم» را در کنار «مواجهه سازمان هاى بین الملى با پیشرفت هاى علمى و فناورى دیگر ایران نظیر حوزه هسته اى و...» قرار داده و سؤالاتى را که شاید بدبینانه ولى قابل تأمل هستند، مطرح مى کند. این سؤالات با جملات دیگرى تکمیل شده اند:      روند تغییرات جمعیت کشور به نفع ما نیست و در کمتر از سه دهه، جمهورى اسلامى ایران به کشورى شدیدا سالخورده تبدیل خواهد شد و این یعنى کاهش نشاط و نوآورى در جامعه و افزایش فشارهاى اقتصادى و اجتماعى براى رفع دغدغه خیل عظیم سال خوردگان، و این همان چیزى است که غربى ها مى خواهند؛ افزایش مشکلات کشور و فروپاشى از درون.      در این میان، رویکرد انقلاب اسلامى که در خلال مباحثات ارزش هاى اسلام ناب، شرایط جهان امروز و محدودیت هاى ساختار ادارى موجود در قالب نظام جمهورى اسلامى ایران عینیت یافته است به همه دیدگاه هاى موجود از منظرى عالمانه نظر داشته و طرح کلان خود را پیگیرى مى نماید. از همین روست که اجراى سیاست «تنظیم خانواده» در دهه اى و رفع آن در دهه اى دیگر در دستور کار آن قرار گرفته است.      انقلاب اسلامى اگرچه با آسایش و برخوردارى، همراهى و موافقت دارد، اما اولویت اصلى خود را مقوله «رفاه» نمى داند و اراده خداى تعالى و اتکا به او را در همه امور از جمله در تحقق آسایش و برخوردارى، بر برنامه ها و اراده بشرى مقدم مى شمارد. همچنین، انقلاب اسلامى پیشرفت همه جانبه با محوریت ارزش هاى اسلامى و در جهت سعادت و تعالى انسان را سرلوحه خود قرار داده است، اما به هیچ روى، توسعه مادى بخصوص با الگوهاى غربى را غایت حرکت خود نمى داند (آوینى، 1386، ص 49ـ57). درنهایت، اگرچه انقلاب اسلامى تأکید بر گسترش قدرت و اثرگذارى اسلام ناب در جهان معاصر و زمینه سازى ظهور حضرت مهدى (عج) را ـ در پرتو اتصال به قدرت لایزال الهى ـ چشم انداز پیش روى خود مى داند، اما این قدرت و تأثیرگذارى را به صرف گسترش کمّى جمعیت شیعیان و ایجاد وحدت مسلمانان، محدود نساخته است.      منظومه فوق، سازنده اجراى سیاست «کنترل جمعیت» در دهه 1370 و عذرخواهى رهبرى از کوتاهى در تغییر آن در دهه 1380 و تأکید معظمٌ له بر رفع آن در دهه 1390 مى باشد (بیانات رهبرى، 3/5/1391؛ 16/5/1390؛ 19/7/1391؛ 23/7/1391). این مسئله بخصوص در دهه 1390 یعنى دهه «پیشرفت و عدالت» اهمیت خاصى دارد و این پیام را مى دهد که همه باید در جهت بازنگرى در سیاست هاى نظام جمهورى اسلامى که تداوم سیاست هاى غلط پهلوى یا تحمیل هاى شبه علمى نهادهاى بین المللى و یا خلاف مصالح پیشرفت و عدالت ـ در بلندمدت ـ بوده است، گام بردارند. برخى رویکردهاى موجود در سیاست گذارى افزایش جمعیت نکته اساسى درباره اظهارنظرهاى برشمرده در بخش هاى قبلى نسبت به جمعیت، تأکید آنها بر اصل افزایش یا عدم افزایش است و این اظهارنظرها عملاً از مداقّه در مراحل بعدى یعنى کمّ و کیف افزایش جمعیت و آینده اندیشى پیرامون آن اجتناب کرده اند.      به طور کلى، جمعیت را مى توان با سه مؤلفه مورد بررسى قرار داد: کمّیت، کیفیت، آمایش. به لحاظ کمّى، جمعیت از طریق شاخص هایى نظیر نرخ رشد، نرخ بارورى، مطلق جمعیت، نسبت گروه هاى سنى مختلف و... مورد بررسى قرار مى گیرد (تاجدارى، 1368، ص 18).      به لحاظ کیفى نیز، جمعیت از طریق شاخص هایى مورد قضاوت قرار مى گیرد. این شاخص ها در جوامع مختلف تا حدى متفاوت است. براى مثال، ممکن است در جامعه اى میزان دارایى، تحصیلات و... نسبت به مواردى نظیرباورهاوعقاید،سلامت روان وشخصیت، جسم و تن اولویت بیشترى داشته باشد (همان).      همچنین از منظر آمایشى، جمعیت از طریق شاخص هایى نظیر پراکنش جغرافیایى، نسبت هاى شهرنشینى، روستانشینى، کوچ نشینى، مرزنشینى، مذاهب، اقوام، مشاغل و... موردنظر قرار مى گیرد.      هنگامى که هریک از شاخص هاى فوق، رضایت بخش نبوده و یا نیازمند بازنگرى و اصلاح به شمار آیند، تلاش براى تغییر شاخص هاى موردنظر در دستور کار برنامه ریزان قرار خواهد گرفت.      علاوه بر رویکردهاى سه گانه فوق، رویکردهاى دیگرى نیز در جهت برنامه ریزى هاى جمعیتى وجود دارد. برخى از این رویکردها به شرح ذیل مى باشد:      1. یکى از قدیمى ترین سیاست هاى گسترش جمعیت در جهان مدرن، تلاش براى سرازیر کردن مازاد جمعیت به سایر کشورها و مناطق جهان در قرون 18 و 19 بود که توسط دولت هاى استعمارگر انجام مى گرفت. دولت انگلستان به وسیله این سیاست، سلطه نظامى و پرهزینه خود بر جهان را به سلطه باثباتى تبدیل کرد. به عبارت دیگر، آنگلوساکسون ها با سرازیر کردن مازاد جمعیت به سایر سرزمین ها به اهدافى دست یافتند که بخشى از آنها به شرح ذیل است:      ـ استثمار ممالک دیگر (نظیر کشورهاى آفریقایى)؛      ـ فرستادن مستشاران نظامى، اقتصادى، فرهنگى به سایر ممالک (نظیر ایران عصر پهلوى)؛      ـ مستعمره سازى برخى ممالک (نظیر هندوستان)؛      ـ تصرف سرزمین هاى کم جمعیت و بدون پیشینه تاریخى غنى و ایجاد دولت هاى وابسته (نظیر استرالیاى امروز)؛      ـ تبدیل ممالک تصرف شده از طریق تغییر نسبت هاى جمعیتى به دولت هاى قدرتمند وابسته آنگلوساکسونى براى پیشبرد منافع بین المللى (نظیر کاناداى امروز)؛      ـ ایجاد دولت هاى کوچک وابسته براى کسب سطحى از آراء ثابت در نشست ها و کنوانسیون هاى بین المللى (نظیر جزایر سلیمان)؛      ـ گسترش نفوذ زبان انگلیسى به عنوان زبان علم و ارتباطات بین المللى؛      ـ گسترش سبک زندگى آمریکایى در جهان و... .      جالب آنکه نظرات توماس رابرت مالتوس، به عنوان یکى از مخالفان گسترش جمعیت، مصادف با همین دوره تاریخى است (شیخى، 1373، ص 93ـ94). همچنین، کشورهاى آمریکا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند از مهم ترین کشورهاى تصرف شده انگلیسى ها در دوره موردنظر مى باشند (زلینسکى، 1370، ص 169ـ170).      ساختار حکومت در این کشورها ـ بجز آمریکا ـ به نحوى است که پادشاه یا ملکه بریتانیا، مشروعیت بخش دولت مستقر بوده و فرماندار کل به عنوان نماینده ملکه الیزابت در اداره کشور ایفاى نقش مى کند. گفته مى شود امروزه این نقش، به حالت تشریفاتى درآمده؛ اما آنچه مسلم است، این کشورها در طول جنگ هاى جهانى به طرفدارى از انگلستان وارد جنگ شدند و در تمامى تهاجمات نظامى آمریکا به کشورهاى مختلف نظیر افغانستان، عراق، لیبى و... حضور داشتند.      2. برخى از جوامع که سعى در جذب سرمایه گذارى خارجى با مزیت نیروى انسانى ارزان داشته اند، از ازدیاد نسل با هدف ایجاد کارگر ارزان بهره برده اند. کشور هند در سال هاى اخیر با این رویکرد، سیاست مدیریت گسترش جمعیت را در دستور کار قرار داده و به سرعت مرز یک میلیارد نفر جمعیت را پشت سر گذاشته است (ر.ک: سایت خبرى تابناک، 12/1/1390). چنین رویکردى مستلزم تربیت نیروى انسانى کم توقع، پرکار، داراى مهارت هاى فنى بالا، تحصیلات دانشگاهى محدود، خاضع در برابر سرمایه و سرمایه دار و... مى باشد.      3. برخى دیگر از جوامع با هدف استفاده از معضلات جمعیتى کشورهاى صنعتى اقدام به ازدیاد نسل کرده اند. ازدیاد نسل به منظور پر کردن کمبود نیروى انسانى در کشورهاى صنعتى، از سیاست هاى جمعیتى کشورهایى نظیر ترکیه به شمار مى رود (سایت همشهرى آنلاین، 14/1/1390). این کشور از طریق فرستادن مهاجران به کشورى نظیر آلمان، عملاً اقلیت قومى ترک را تبدیل به یکى از مهم ترین گروه هاى مهاجر در کشور آلمان کرده است (سایت شیعه آنلاین، 17/8/1389). چنین رویکردى مستلزم تربیت نیروى انسانى آشنا به مهارت هاى موردنیاز جامعه مهاجرپذیر، آشنایى به زبان جامعه مقصد، حفظ زبان مادرى در جامعه مقصد، احترام به ارزش هاى جامعه مقصد، پایبندى نسبى به ارزش ها و پوسته سنت هاى جامعه مبدأ و... مى باشد (فرید، 1383، ص 328).      4. بعضى از جوامع نیز با هدف حفظ نسبت هاى جمعیتى و یا تغییر آنها اقدام به ازدیاد نسل کرده اند. گسترش جمعیت فلسطینیان در سرزمین هاى اشغالى و تلاش صهیونیست ها براى تغییر نسبت جمعیتى به نفع خود، از مصادیق چنین رویکردى است. زندگى توأم با قناعت، مبارزه و سخت کوشى براى فلسطینیان و وعده رفاه، تسهیل مهاجرپذیرى و ممانعت از خروج جمعیت از الزامات چنین رویکردى براى صهیونیست ها به شمار مى رود (سایت مرکز اطلاع رسانى فلسطین).      5. در برخى از جوامع، اقلیت هاى مذهبى، قومى و... با هدف تأثیرگذارى در جریانات قدرت، اقدام به افزایش موالید مى نمایند. کشور لبنان داراى چنین الگویى است. این مسئله در سایر کشورهاى اسلامى که در آنها تنوع مذهبى، قومى، زبانى و... وجود دارد نیز به چشم مى خورد. بدین ترتیب، گروه هاى تندرو وهابى داراى رشد جمعیتى بالا بوده و درگیر نوعى آمایش عقیدتى مى باشند (شیعه نیوز). گروه هاى سکولار و غرب زده نیز عمدتا داراى رشد جمعیتى پایین و رفاه طلب بوده و درصدد تولید نیروهاى انسانى تحصیل کرده و داراى مصرف فرهنگى مدرن براى اشغال مناصب و سطوح بالاى سیاسى ـ اجتماعى هستند.      6. در جوامع صنعتى، افزایش جمعیت با هدف تسهیل چرخه تولید و مصرف صورت مى پذیرد. بنابراین، جذب مهاجران ثروتمند و اهل علم به عنوان تسهیل گران چرخه تولید و مصرف در درون مرزهاى ملى و جذب مخالفان دولت هاى مستقل به عنوان تسهیل گران چرخه استعمار و وابستگى در بیرون از مرزهاى ملى در دستور کار قرار مى گیرد (www.westpass.cam). همچنین، در چنین جوامعى با توجه به پایین و یا حتى منفى بودن رشد جمعیت و در معرض تهدید قرار گرفتن ملیت به واسطه حضور دو رگه ها، حفظ نژاد ـ از طرق مشروع یا نامشروع ـ از جایگاه خاصى برخورداراست(فرید،1383،ص336).      علاوه بر آنچه گفته شد، ادیان نیز در قبال افزایش جمعیت موضع خاصى دارند. دیدگاه اسلام پیرامون جمعیت را مى بایست در آیات و روایات جست وجو کرد. افتخار پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بر سایر انبیاى الهى در صحنه قیامت به دلیل تعدد پیروان دین خود، از روایات مشهور و آشنا براى همگان است (شیخى، 1373، ص 164). این منظر با رویکردهاى رفاه محور تفاوت هاى جدى دارد؛ چراکه مقوله رفاه نیز از عوامل تأثیرگذار بر سیاست هاى جمعیتى مى باشد. در این رویکرد، تأمین ملاک هایى نظیر تحصیل، بهداشت، مسکن، اشتغال، درآمد سرانه و... تعیین کننده نیاز یا عدم نیاز جامعه یا گروه هاى اجتماعى خاص به ازدیاد موالید مى باشد. به عبارت دیگر، نظر رایج آن است که جوامع برخوردار از سطوح پایین رفاه، نیازمند کنترل جمعیت هستند و اقشار مرفه در هر جامعه اى از بیشترین صلاحیت براى گسترش جمعیت برخوردارند (همان، ص 97). البته این مسئله در دین مبین اسلام صورت دیگرى دارد؛ از میان بردن نسل به دلیل ترس از فقر، امرى مذموم (اسراء: 31) و زندگى در رفاه مطلق سبب طغیان فرد و جامعه (علق: 6و7) به شمار مى رود (کتابى، 1377، ص 52).      نقطه مقابل رویکرد اسلام (یعنى نگرش جهانى و دعوت همه ملت ها در همه سرزمین ها و اعصار به اسلام و صراط مستقیم، و تقوا به عنوان ملاک برترى) رویکرد «قومى یهودیت منحرف» است. دراین زمینه، صهیونیست ها معتقدند که جمعیت غیریهود باید محدود و در خدمت تأمین خواسته ها و رفاه بنى اسرائیل به عنوان قوم برگزیده و فرزندان خداى یهود باشد (مشرق نیوز، 5/5/1391). سیاست هاى جمعیتى پس از انقلاب اسلامى در سال هاى اولیه پس از پیروزى انقلاب اسلامى، احساس شور و نشاط معنوى و گسترش عدالت در حوزه هاى بهداشت و درمان، آب، برق و... سبب گسترش سطح برخوردارى مادى، توأم با کاهش شدید مرگ ومیر نوزادان شد. این فرایند که افراد بتوانند بدون تهدید مرگ ومیر نوزادان و در سایه عدالت مادى و معنوى نظام اسلامى، جمعیت خانواده خود را افزایش دهند و براى این گسترش از مزایایى نظیر کوپن یا زمین هاى اعطایى به خانواده هاى پرجمعیت و... برخوردار شوند، افزایش محسوس زاد و ولدها را به دنبال داشت (فرید، 1383، ص 46ـ47). این مسئله که در سال هاى بعد با پناه آوردن گروه هاى افغانى، عراقى و کویتى به جمهورى اسلامى نیز همراه شد، سبب رشد کم سابقه جمعیت و نگرانى مسئولان وقت گردید. بنابراین، تداوم چنین فرایندى در درازمدت مطلوب نبود. به عبارت دیگر، کاهش مرگ ومیر نوزادان به موازات افزایش زاد و ولد، رشد جمعیت را به دنبال داشت، اما این میزان رشد جمعیت با کمبودها و زیرساخت هاى معیوب به جامانده از دوره پهلوى، جامعه را به سمت بحران مى برد. از همین رو، مسئولان نظام، شعار «تنظیم جمعیت» را در دستور کار قرار دادند.      این شعار به واسطه اعتماد توده هاى مردم به مسئولان نظام اسلامى، عدم مخالفت و فضاسازى روشن فکران (به دلیل وجود سابقه ذهنى در دولت پهلوى و حمایت نهادهاى بین المللى) و... به سرعت به اهداف موردنظر دست یافت. اما پس از دستیابى به این نقطه، نه تنها متوقف نشد، بلکه به واسطه گسترش مدرک گرایى با شعار «تخصص گرایى»، توسعه بى ضابطه دانشگاه آزاد و بعدها پیام نور، افزایش ظرفیت و تقاضاى تحصیلات عالى به ویژه در میان بانوان و... تغییر الگوهاى ذهنى مرتبط با سبک زندگى را به دنبال داشت. مسائل متعدد دیگرى از جمله آنچه در قالب مسئله «تهاجم فرهنگى» (براى مطالعه بیشتر، ر.ک: نوده فراهانى، 1390 ب) صورت بندى مى شود، جامعه را به سمت سبک زندگى جدیدى رهنمون کرد که ـ براى مثال ـ آموزش زبان مکالمه انگلیسى به عنوان یک ارزش برتر علمى و منزلتى (نوده فراهانى و مقامى، 1390)، گسترش استفاده از شبکه هاى ماهواره اى به عنوان نشانه تشخص و آگاهى، آزاداندیشى و... بخشى از این عوامل به شمار مى رود.      تبدیل تلویحى شعار «تنظیم جمعیت» به «کنترل جمعیت» و سپس «کاهش جمعیت»مهم ترین نشانه انحراف سیاست مزبور است. این انحراف به واسطه جاى گیرى گفتمان «توسعه» و «رفاه» در پوشش شعار «سازندگى» در طى سال هاى 1368 تا 1376 وارد مرحله جدیدى شد.      «فرزند کمتر، زندگى بهتر»، «یکى خوبه، دوتا کافیه» و... شعارهایى بود که در دهه هفتاد در همه جا ازجمله رسانه ها، تبلیغات کالاها، توصیه هاى بهداشتى مراکز درمانى و... به چشم مى خورد. در ذیل، به برخى از سیاست هاى جمعیتى که از آن زمان تاکنون به طور هماهنگ و به وسیله وزارتخانه ها و دستگاه هاى مختلف در کشور ما پیاده شده اند اشاره مى شود:      ـ جوانانى که قصد ازدواج دارند، پس از انجام آزمایش هاى لازم، موظف به شرکت در کلاس هاى تنظیم خانواده مى باشند.      ـ درس تنظیم خانواده به مجموعه ضروریاتى که هر فرد داراى تحصیلات عالى باید بداند و به کار بندد، افزوده شد.      ـ عمل وازکتومى به طور رایگان انجام مى شود.      ـ فرزند چهارم به بعد کوپن دریافت نمى کند (رجانیوز، 5/4/1389) و... .      البته فعالیت هایى که تحت عنوان «توسعه فرهنگى» و «تعدیل اقتصادى» به وقوع پیوست نیز در این مسیر بسیار مؤثر واقع شد. ملموس ترین اثر این سیاست ها، ضرورت افزایش هرچه بیشتر وزن هزینه تحصیلات در سبد هزینه خانوار، افزایش سهم خانوار در تأمین هزینه هاى آموزشى و درنتیجه، گسترش روزافزون هزینه فرزند (فرزندان) بود.      جامعه ما در حالى وارد دوره بعدى شد که نه تنها ساختارهاى اجتماعى از تبدیل نسبى ثروت و قدرت به ارزش، تشدید احساس نابرابرى اجتماعى، تردید نسبت به رفتار و اعمال مسئولان، احساس محرومیت، انحراف و فساد و... رنج مى برد (رفیع پور، 1376، ص 159ـ171)، بلکه این ویژگى ها در سطوح فردى نیز تئوریزه شده و پیام آور ضرورت اصلاحات در ساختارهاى نظام، متناسب با ارزش هاى سکولاریستى بودند. تداوم وضعیت فوق با شعار «توسعه به مثابه آزادى» در طى سال هاى 1376 تا 1384، جامعه را تا مرز بحران هاى جدى پیش برد. تبدیل اوقات فراغت فرزندان به امرى پرهزینه، گسترش اختیار و مطالبه فرزندان در خانواده ـ که در زبان عامیانه به عنوان فرزندسالارى شناخته مى شود ـ و... از دستاوردهاى منفى این دوره است (نوده فراهانى، 1390 الف).      چنانچه سال هاى 1358 تا 1365 را به عنوان سال هاى اوج بارورى در جامعه پس از انقلاب به شمار آوریم، از سال 1374 تا 1384 بیشترین میزان نفرات، وارد دوره جوانى شده اند. مدیریت منابع انسانى و نحوه بهره مندى از نیروى جوانى جمعیت در این دوره به نحوى بود که برخى مسئولان، مهم ترین کارکرد افزایش سال هاى تحصیل به ویژه تحصیلات عالى را به تأخیر انداختن تقاضاى کار مى پنداشتند که البته این رویه کمابیش همچنان ادامه دارد. هنگامى که مدیریت کلان جامعه اى درباره نیروهاى جوان خود، چنین سوءمدیریتى را به کار گیرد، بدیهى است که مردم نیز با بدبینى، تحولات را نظاره کرده و به سیاست هاى کنترل جمعیت تن دهند.      تبدیل رفاه طلبى و لذت جویى به یکى از ارزش هاى جامعه و هماهنگى این خواسته ها با شرایط اقتصادى و اجتماعى، شیوه زیست جدیدى را فراهم آورده است. این شیوه زیست جدید، اصلاح سیاست هاى جمعیتى را با دشوارى هاى بسیارى همراه ساخته است. به همین دلیل، تلاش هاى دولت نهم و دهم براى تغییر شعار جمعیتى با تأکیدات شخص رئیس جمهور ـ بدون توسل به ابزارهاى تشویقى سنگین مادى ـ با توفیق چندانى همراه نشد.    منابع آوینى، سیدمرتضى (1386)، توسعه و مبانى تمدن غرب، تهران، ساقى. اسماعیلى، محمدمهدى و بابک آل مولانا، «بررسى سیاست هاى تحدید و تنظیم خانواده» (1389)، برداشت دوم، ش 11و12. «افزایش جمعیت وهابیت»، در: شیعه نیوز. «برنامه کاهش جمعیت پایتخت» (مصاحبه با عبدالعلى تاجى: معاون حقوقى معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانى رئیس جمهور)، در: رجانیوز، 5/4/1391. «27 پروژه براى نجات پایتخت از تمرکز جمعیتى» (مصاحبه مرتضى تمدن: استاندار تهران)، در: رجانیوز، 29/11/1389. تاجدارى، پرویز (1368)، جمعیت شناسى و بازسازى نیروى انسانى، تهران، اتا. «تاریخچه و اوضاع مهاجران ترک در آلمان»، در: سایت همشهرى آنلاین، 14/1/1390. تافلر، آلوین (1389)، موج سوم، ترجمه شهیندخت خوارزمى، چ نوزدهم، تهران، فرهنگ نشر نو. «ترس آلمان از مهاجران مسلمان ترک»، در: سایت شیعه آنلاین، 17/8/1389. «چرا غرب براى ایران کاهش جمعیت را توصیه مى کند»، در: سایت مشرق نیوز، 5/5/1391. حسینى طهرانى، سیدمحمدحسین (1373)، رساله نکاحیه یا کاهش جمعیت؛ ضربه اى سهمگین بر پیکر مسلمین، تهران، پرتو دانش. رفیع پور، فرامرز (1376)، توسعه و تضاد: کوششى در جهت تحلیل انقلاب اسلامى و مسائل اجتماعى ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتى. «روش هاى مهاجرت به کانادا»، در:www.westpass.cam زلینسکى، ویلبر (1370)، مقدمه اى بر جغرافیاى جمعیت، ترجمه فیروز جمالى، تهران، سمت. سورى، على و رضا کیهانى حکمت (1384)، متغیرهاى جمعیتى، هزینه هاى دولت و رشد اقتصادى، در: مجموعه مقالات همایش سیاست ها و مدیریت برنامه هاى رشد و توسعه در ایران، تهران، مؤسسه عالى آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزى. «شعار آرمانى خروج کارکنان دولت از تهران تا اجراى ناموفق آن؛ تمسخر مردم با وعده انتقال از تهران»، در: سایت خبرى تحلیلى صراط، 9/5/1389. شوراى عالى انقلاب فرهنگى (2/3/1391)، «راهبردها و اقدامات ملى مربوط به جلوگیرى از کاهش نرخ بارورى و ارتقاى آن متناسب با آموزه هاى اسلامى و اقتضائات راهبردى کشور». شیخى، محمدتقى (1373)، جامعه شناسى جمعیت و تنظیم خانواده، تهران، دیدار. عالمى، مسعود، «آیا کنترل جمعیت در راستاى منافع ملى است؟»، در: رجانیوز، 5/4/1389، www.rajanews.com فرید، یداللّه (1383)، جغرافیاى جمعیت، تبریز، دانشگاه تبریز. قنادى، محمد، «ایران مقتدر؛ جمعیت 150 میلیونى»، در: رجانیوز، 19/5/1390. کتابى، احمد (1377)، درآمدى بر اندیشه ها و نظریه هاى جمعیت شناسى، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى. «کم جمعیت ترین روستاى ایران با دو خانوار در سبزوار قرار دارد»، در: رجانیوز، 16/7/1389. مرکز اطلاع رسانى فلسطین، www.palestine-persian «مشوق هاى فرزندآورى بر کدام دهک هاى درآمدى تأثیرگذارند؟»، در: مشرق نیوز، www. mashreghnews.ir مهدوى، مسعود (1373)، اصول و مبانى جغرافیاى جمعیت، تهران، قومس. «نگاهى به سبک زندگى ترویجى سینما و تلویزیون و رابطه آن با جمعیت»، در: رجانیوز، 2/8/1391. نوده فراهانى، اسماعیل (1390 الف)، گزارش «ملاحظات سیاست گذارى فرهنگى نسل جوان: 1. مفهوم شکاف نسل ها»، مرکز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى. نوده فراهانى، اسماعیل (1390 ب)، گزارش «ملاحظات سیاست گذارى فرهنگى نسل جوان: 2. مفهوم تهاجم فرهنگى»، مرکز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى. نوده فراهانى، اسماعیل و عباس مقامى (1391)، گزارش «ملاحظات سیاست گذارى آموزش زبان در کشور»، مرکز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى. «هرم سنى جمعیت کشور به سمت پیرشدن است»، در: رجانیوز، 27/7/1389.   اسماعیل نوده فراهانى: کارشناس ارشد مطالعات فرهنگى دانشگاه علّامه طباطبائى. عباس مقامى: کارشناس ارشد ارتباطات دانشگاه علّامه طباطبائى. مهدیه کاظمى تکلیمى: کارشناس ارشد برنامه ریزى رفاه اجتماعى دانشگاه علّامه طباطبائى. معرفت سال بیست و دوم ـ شماره 189 ـ شهریور 1392، 11ـ24. ادامه دارد/

94/04/30 - 03:16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن