محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842115095
دلایل موفقیتهای ظاهری باطل چیست؟
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
دلایل موفقیتهای ظاهری باطل چیست؟ وحدت و انسجام فراوان میان اهل باطل و اطاعت بی چون چرا از رهبران و سردمداران مفسد و شرور خود؛ آمیختگی باطل با حقّ و ظهور آن در چهرة حق؛ بهره گیری از مظاهر حقّ و حقیقت و به خدمت گرفتن آنها و... از جمله این دلایل است.
به گزارش فرهنگ نیوز، در آیات زیادی از قرآن، این مسئله مورد توجه قرار گرفته و مبارزات پیامبران و صالحان با گروه باطل، به روشنی بیان شده است. قرآن از طرفی نوعی حالت دو قطبی را در جامعه بر اساس مادی (مادیات)؛ یعنی، بر اساس برخورداریها و محرومیتهای مادی مطرح میکند که یک قطب، با عناوین ملأ، مستکبران، مسرفان، مترفان و قطب دیگر با عناوین مستضعفان، تودههای عمومی (ناس)، ذریه (کوچکها و به چشم نیاها)، ندارها (ارذلون در گفتار مخالفان) و ... یاد میشود و این دو قطب در مقابل هم قرار میگیرند.[۵۱]از طرف دیگر، نوعی حالت دو قطبی در جامعه، بر اساس مفاهیم معنوی طرح میکند که یک قطب آن کافران، مفسدان، مشرکان، منافقان، فاسقان، مختالین، عالین، جباران و ... میباشند و قطب دیگر، مؤمنان، موحدان، متّقیان، صالحان، مصلحان، مجاهدان و شهیدانند. البته با بررسی همه این موارد، روشن میشود که جامعه دو قطب بیشتر ندارد: قطب برخوردار و ستمگر (جبهه باطل) و گروه مستضعفان و صالحان که معمولاً جبهة مؤمنان (گروه حق) را تشکیل میدهند.
در طول تاریخ پیامبران، رهبری گروه مؤمنان (جبهه حق) را در دست داشتند و با تمام قدرت و توان در برابر حبود شیطان و کافران (جبهه باطل)، صفآرایی میکردند و در صدد از بین بردن تصویر کریه کفر و باطل از جهان بودند. در مقابل شمار زیادی از زورمندان، زرداران و ستمگران قرار داشتند که در صدد ریشهکنی تمامی مظاهر حقّ و حقّ خواهی بودند. بعضی از آیات مربوط به مبارزه حقّ پرستان و باطل را میتوان در دستهبندی زیر بیان نمود:
۲ ـ ۱. مبارزه هابیل و قابیل
قرآن نخستین مبارزه حقّ و باطل را در میان فرزندان آدم، در سر گذشت دو فرزند او (هابیل و قابیل) میداند. این مبارزه موقعی آغاز شد که هر دو، برای تقرّب به درگاه الهی، عملی را انجام دادند که از یکی پذیرفته شد و از دیگری قبول نشد. پس دوّمی (قابیل) تصمیم به قتل برادر خود گرفت و او را کشت:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ[۵۲]؛ «داستان دو فرزند آدم را به حقیقت، برای آنان بخواند... (برادری که عملش قبول نشد، گفت:) من تو را خواهم کشت. آن دیگری در پاسخ او گفت: ]من چه گناهی دارم،[ خدا عمل پرهیزگاران را میپذیرد».
در نهایت نفس سرکش قابیل، او را، بر قتل برادر مصمّم ساخت و وی را کشت و از زیانکاران شد: فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ.[۵۳]
۲ ـ ۲. مستکبران، سردمداران گروه باطل
قرآن در مورد قوم شعیب میفرماید: قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ؛[۵۴] «سران قومش ملأکه تکبّر میورزیدند، گفتند: ای شعیب! یا تو و کسانی را که به تو ایمان آوردهاند، از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد و یا به کیش ما برگردید؛ گفت: آیا هرچند کراهت داشته باشم». اشراف و مستکبران قوم شعیب، تهدیدهای زیادی علیه او و یارانش داشتند و از هیچ مانعتراشی در برابر آنان فروگذاری نکردند.
در مورد حضرت صالح نیز آمده است: قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحاً مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِیَ آمَنتُمْ بِهِ کَافِرُونَ[۵۵]؛ «سران قوم او که استکبار میورزیدند، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: آیا میدانید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟!
گفتند: بی تردید، ما به آنچه وی بدان رسالت یافته، مؤمنیم. کسانی که استکبار میورزیدند، گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان آورده اید، کافریم».
مخالفت گروه باطل با حضرت موسی و عیسی علیه السلام شدیدتر و گسترده بوده است: وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقاً تَقْتُلُونَ؛[۵۶] «و همانا به موسی کتاب (تورات) را دادیم و پس از او پیامبرانی را پشت سر هم فرستادیم و عیسی پسر مریم را معجزههای آشکار بخشیدیم و او را با «روح القدس» تأیید کردیم؛ پس چرا هر گاه پیامبری چیزی را که خوشایند شما نبود، برایتان آورد، کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغ گو خواندید و گروهی را کشتید!»
این آیه در مورد دشمنان موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام است که استکبار ورزیده، با تکذیب و قتل پیامبران، مؤمنان و یکتاپرستان، مخالفت خود را ابراز کرده و در برابر آنها صف آرایی نمودند!
گروه باطل در زمان موسی علیه السلام عبارت بودند از: فرعون، قارون و هامان (مثلث قدرت، ثروت و شیطنت) که در زمین استکبار و سرکشی میکردند و با حقّ پویان دشمنی میورزیدند: وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ.[۵۷]
۲ ـ ۳. مفسدان، تبهکاران گروه باطل
قرآن درباره مبارزه داوود با جالوت و سپاه مفسد و باطل او میفرماید: فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَـکِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ[۵۸]؛ «پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داود، جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهی و حکمت ارزانی داشت و از آنچه میخواست، به او آموخت و اگر خداوند برخی از مردم را به به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد، قطعاً زمین تباه میگردید؛ ولی خداوند نسبت به جهانیان تفضّل دارد».
درباره بنی اسرائیل نیز میفرماید: ... وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ[۵۹]؛ «قطعاً پیامبران ما، دلایل آشکار برای آنان آوردند؛ ]با این همه[ پس از آن بسیاری از ایشان، در زمین اسراف و زیادهروی میکنند».
ذالقرنین نیز با یأجوج و مأجوج ـ که از مفسدان و تباه گران روی زمین بودند ـ مبارزه و درگیری شدیدی داشت: قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا[۶۰]؛ «گفتند: ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج، سخت در زمین فساد میکنند؛ آیا ]ممکن است[مالی در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّی قرار دهی؟»
حضرت لوط علیه السلام نیز از خداوند میخواست که در برابر قوم مفسد وتباهگر، او را یاری کند و پیروزش گرداند: قَالَ رَبِّ انصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ[۶۱]؛ «]لوط[ گفت: پروردگارا مرا بر قوم فسادکار، غالب (و چیره) گردان».
۲ ـ ۴. مغروران و نیرنگ بازان
قرآن میفرماید: وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ[۶۲]؛ «و بدین گونه برای هر پیامبری، دشمنی از شیطانهای انس و جنّ برگماشتیم. بعضی از آنها به برخی برای فریب، ]یکدیگر[ سخنان آراسته القا میکنند. و اگر پروردگار تو میخواست، چنین نمیکردند. پس آنان را با آنچه به دروغ میسازند، واگذار».
بر اساس این آیه، همواره پیامبران، دشمنان و مخالفان فراوانی داشتند که مهمترین ویژگی آنها، خود فریبی و نیرنگ بازی بود. اینان همواره با آیات الهی مخالفت کرده، به آنها کفر میورزیدند.
أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُندٌ لَّکُمْ یَنصُرُکُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلاّ فِی غُرُورٍ[۶۳]؛ «یا آن کس که خود برای شما ]چون[ سپاهی است که یاریتان میکند، جز خدای رحمان کیست؟ کافران جز گرفتار فریب نیستند».
۲ ـ ۵. برتری طلبان گروه باطل (عالین)
یکی از دورههای سخت مبارزه گروه حقّ با باطل، مربوط به دوران حاکمیت فراعنه و مخالفت شدید پیامبران ـ به خصوص حضرت موسی علیه السلام ـ با آنان بود. این گروه طغیان گر و برتری طلب، نهایت دشمنی را با موسی و قومش ابراز داشتند و تحت سلطة فرعون، دعوتها و انذارهای پیامبران خدا را نپذیرفتند:
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ [۶۴]؛ «سرانجام، کسی به موسی ایمان نیاورد؛ مگر فرزندانی از قوم وی؛ در حالی که بیم داشتند از آنکه مبادا فرعون و سران آنها، ایشان را آزار رسانند و در حقیقت فرعون در آن سرزمین برتری جو و از اسراف کاران بود».
فرعون، با بهره کشی و استضعاف مردم و کشتار فرزندان و زنان، چهره کریهی از جبهه باطل بر جای نهاد: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِی الأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ[۶۵]؛ «فرعون، در سرزمین ]مصر[ سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت.
طبقه ای از آنان را زبون میداشت: پسرانشان را سر میبرید، ... وی از فسادکاران بود». این حضرت موسی علیه السلام است که با شجاعت تمام او را به راه حقّ دعوت کرد و از فساد و سلطهگری بر حذر میداشت: وَأَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّی آتِیکُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ[۶۶]؛ «و بر خدا برتری مجویید که من برای شما، حجتی آشکار آوردهام».
۲ ـ ۶. مترفان، ثروتمندان طغیانگر
قرآن درباره مخالفت این گروه با پیامبران میفرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ[۶۷]؛ «برای هیچ آبادی، پیامبر بیم دهنده ای نفرستادیم، مگر اینکه افراد دارا و خوشگذران، به آنها میگفتند: ما به رسالت شما کافریم».
حضرت نوح علیه السلام نیز با مترفان و اهل کفر و لجاجت، مبارزات پیگیر و مداومی داشت: وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاء الآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلاّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ[۶۸]؛ «و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگی دنیا، آنان را مرفه ساخته بودیم، گفتند: این ]مرد[ جز بشری چون شما نیست؛ از آنچه میخورید، میخورد...».
۲ ـ ۷. جباران و گردن کشان
حضرت هود در برابر قوم سرکش و مغرور خود قرار گرفته، همواره با انکار، دشمنی و عصیان آنها رو به رو بود: وَتِلْکَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْاْ رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ[۶۹]؛ «و این ]قوم[ عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانش را نافرمانی نمودند و به دنبال فرمان هر زورگوی ستیزه جو رفتند».
از آیات دیگر برمی آید که پیغمبران در برابر این گروه، همواره از خداوند، فتح و پیروزی را خواستار بودند: وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ[۷۰]؛ «و ]پیامبران از خداوند[ گشایش خواستند و ]سرانجام[ هر زورگوی لجوجی، نومید شد».
۲ ـ ۸. کافران، مشرکان و منافقان
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز از همان آغاز دعوت علنی به اسلام، با مخالفت تند و شدید کفار و مشرکان رو به رو بود و نبردها و درگیریهای حساس و سرنوشت سازی میان آنان روی داد. پیامبر اسلام ومسلمانان مأمور انذار و مبارزه پیگیر با گروه باطل بودند و در این راه سختیها و ناراحتیهای زیادی را تحمل کردند: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ[۷۱]؛
«محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خدا است و کسانی که با اویند، بر کافران سختگیر هستند...» و أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ ... [۷۲] «چرا با کسانی که پیمانهای خود را شکستند و در صدد بیرون کردن پیامبر برآمدند و در ابتدا با شما «دشمنی» آغاز کردند، جنگ نمیکنید؟ آیا از آنها بیم دارید؛ اگر به راستی اهل ایمان هستید، خداوند سزاوارتر است که از او بترسید».
و نیز دستور میدهد که: قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ[۷۳]؛ «با آنان نبرد کنید ]تا[ خدا، با دستهای شما آنها را عذاب کند و خوارشان سازد و شما را بر آنها پیروز گرداند و دلهای گروهی را که مؤمنند، بهبود بخشد».
قرآن کریم میفرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ[۷۴]؛ «ای پیامبر! با کافران و منافقان، جهاد کن و بر آنها سخت بگیر؛ جایگاهشان جهنّم است و چه بد سرنوشتی دارند».
و نیز: یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْراً لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَاباً أَلِیماً فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ[۷۵]؛
«به خدا سوگند میخورند که ]سخنان زننده در غیاب پیامبر[ نگفتهاند؛ در حالی که قطعاً سخنان کفر آمیز گفته اند و پس از اسلام، کافر شدهاند و تصمیم ]به کار خطرناکی[ گرفتند که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام میگیرند که خداوند و رسولش آنان را به فضل ]و کرم[ خود بینیاز ساختند؛ ]با این حال[ اگر توبه کنند، برای آنها بهتر است و اگر روی گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت به مجازات دردناکی کیفر خواهد داد و در سراسر روی زمین، نه ولیّ و حامی دارند و نه یاوری».
این کافران، همانهایی هستند که در طول تاریخ، با پیامبران خدا دشمنی کرده و بسیاری از آنان را به شهادت رساندهاند: بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ[۷۶]؛ «... آنان، آیات الهی را انکار میکردند و پیامبران را به نا روا میکشتند».
این مسئله بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز ادامه یافت و گروه باطل، همواره با حقّ پویان و اولیای الهی ـ به خصوص امامان شیعه ـ دشمنی و خصومت فراوانی داشتند. طبری از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است: «همانا مکر و حیلهای که امّتهای گذشته نسبت به خلفا و اوصیای پیامبران نمودند، این امت نیز نسبت به من و فرزندانم مرتکب خواهند شد»[۷۷].
البته این سؤال همیشه مطرح است که چرا بین این دو جبهه منازعه بوده و چرا گروه باطل، قدرت و سلطه ظاهری داشته است؟ البته هرکجا پیامبران و مؤمنان گام نهادهاند، پیروزی و نصرت الهی با آنان بوده است و یا در این نبردها غالب و چیره بودند و یا اینکه با عذاب الهی دشمنانشان نابود شدند. شهید مطهری مینوسید: «... حقّ اصیل است و باطل غیر اصیل و همیشه بین امر اصیل و غیر اصیل، اختلاف و جنگ است؛ ولی این طور نیست که حقّ همیشه مغلوب باشد و باطل همیشه غالب.
آن چیزی که استمرار داشته و زندگی و تمدّن را ادامه داده، حقّ بوده است و باطل نمایشی بوده که جرقهای زده بعد خاموش شده و از بین رفته است... ]بر این اساس[ جنگ میان حقّ و باطل همیشه وجود داشته است. انسان میبیند که باطل به طور موقّت میآید و حقّ را میپوشاند؛ ولی آن نیرو را ندارد که بتواند به صورت دائم باقی بماند و عاقبت کنار میرود»[۷۸]
با این حال علت موفقیتهای ظاهری «باطل» در بعضی مواقع، چند چیز میتواند باشد؛ از جمله:
۱. استفاده فراوان از امکانات مادی و ابزارهای چپاولگری و سلطه جویی؛
۲. بهره گیری از انواع روشها ـ مشروع یا نامشروع ـ جهت رسیدن به اهداف و خواستههای خود؛
۳. وحدت و انسجام فراوان میان اهل باطل و اطاعت بی چون چرا از رهبران و سردمداران مفسد و شرور خود؛
۴. آمیختگی باطل با حقّ و ظهور آن در چهرة حق؛
۵. بهره گیری از مظاهر حقّ و حقیقت و به خدمت گرفتن آنها و... .
حضرت علی علیه السلام در این زمینه مطالب زیبا و نغزی دارند که به دو مورد آنها اشاره میشود:
الف. «فلو انّ الباطل خلقن من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین»[۷۹]؛ «اگر باطل از آمیزش با حقّ خالص شود، بر حقّ جویان مخفی نخواهد ماند».
ب. «و لو انّ الحق خلص من لبس الباطل، انقطعت عنه السنّ المعاندین»[۸۰]؛ «اگر حقّ از آمیزش با باطل رهایی یابد، زبان دشمنان قطع میشود».
سه. پیروزی حقّ بر باطل
با توجه به آیات و شواهد تاریخی گوناگون، روشن میشود که تاریخ چیزی جز انعکاس درگیری پایدار و بی امان حقّ و باطل نیست. رویارویی طرفداران این دو از سپیده دم تاریخ تاکنون، به طور مداوم و در میدانهای گوناگون حیات جریان داشته و پیروزی و شکست، دست به دست گردیده است. البته قدرت غیبی خداوند، همیشه یاور حقّ پرستان و مؤمنان بوده است.
در روند تاریخ مقاطع بسیاری پیش آمده که حقّ و رهروان راهش، در «ضعف و فشار» و باطل و میدان دارانش در «تاخت و تاز» بوده اند؛ ولی سرانجام تاریخ طبق سنّت الهی، از آن حقّ و حقّ طلبان است و حاکمیت خط انبیا، بر تمامی قلوب و نفوس تحقق خواهد یافت قرآن نویدگر این حقیقت است که در مبارزة طولانی و پر دامنه حقّ و باطل، سرانجام حقّ پیروز است و باطل محتوم به اضمحلال و انهدام و فنا.[۸۱]
قرآن در آیه شریفه ...کذلک یضرب الله الحقّ و الباطل؛ برای مجسّم ساختن حقّ و باطل مثالی گفته که مخصوص به زمان و مکان معینی نیست. صحنهای است که همه ساله در نقاط مختلف جهان در مقابل چشم انسانها مجسّم میشود و این نشان میدهد که پیکار حقّ و باطل یک پیکار موقّت و موضعی نیست ... این مسئله همیشه جریان دارد؛ مگر آن زمانی که جهان و انسانها به صورت یک جامعه ایده آل (همچون جامعة عصر قیام مهدی(عج)) در آید که پایان این مبارزه اعلام گردد.
لشگر حقّ پیروز و بساط باطل برچیده شود و بشریت وارد مرحله تازهای از تاریخ خود گردد و تا زمانی که این مرحلة تاریخی فرا نرسد، باید همه جا در انتظار برخورد حقّ و باطل بود و موضع گیری لازم را در این میان در برابر باطل نشان داشت.[۸۲]
در تفسیر آیه قل جاء الحق و زهق الباطل نیز آمده است: «بر اساس احادیث، قیام مهدی(عج) از روشن ترین مصداقهای این آیه است و نتیجه آن، پیروزی نهایی حقّ بر باطل در سراسر جهان است. این قانون کلی الهی و قاموس تخلّف ناپذیر آفرینش (پیروزی حق)، در هر عصر و زمانی، مصداقی دارد. قیام ]و بعثت[ پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروزی آن حضرت بر لشکر شرک و بت پرستی و نیز قیام مهدی(عج) بر ستمگران و جبّاران جهان، از چهرههای روشن و تابناک آن قانون عمومی است.
این قانون الهی، رهروان راه حقّ را در برابر مشکلات امیدوار و نیرومند و قوی و پر استقامت میدارد و به ما در همه تلاشهای اسلامی نشاط میبخشد.
بر این اساس، در بعضی از روایات، جملة جاء الحق و زهق الباطل به قیام مهدی(عج) تفسیر شده است...[۸۳] این بشارتی است در زمینه پیروزی حقّ بر باطل و ایمان بر کفر... نمونه گستردة آن (حکومت عدل)، ظهور حکومت حقّ و عدالت در تمام کرة زمین به وسیله مهدی(عج) است»[۸۴].
از دیدگاه شهید مطهری:
در طول تاریخ، همیشه حقّ و باطل با یکدیگر، در حال جنگ بوده اند؛ ولی قرآن وعدة پیروزی نهایی حقّ بر باطل را میدهد؛ آن چنان که هیچ نشانه ای از باطل باقی نماند و این را سرنوشت نهایی تاریخ میداند. لذا توصیه میکند که ایمان داشته باشید... که برتری مال شما (مؤمنان) است. از کمی خودتان و زیادی آنها، بیم نداشته باشید.
از مال فراوانشان که ثروتهای دنیا را انباشته اند، ترس نداشته باشید. از اسلحه و زور فراوانشان نترسید؛ فقط مجهز به ایمان و حقیقت باشید. مؤمن واقعی باشید، انسان واقعی باشید. اگر چنین شدید، پیروزی از آن شما است.[۸۵]
بر این اساس قرآن در مبارزه مداوم «حقّ و باطل» انسان را به جانبداری و پاسداری از حقّ فرا میخواند و هشدار میدهد که مبادا بهانهها و مشکلات و هواهای نفسانی در این پیکار، امر را بر انسان مشتبه کند و یا انسان در صدد چنین اشتباه کاری بر آید و بر حقّ لباس باطل بپوشاند و یا به باطل پوشش حقّ دهد.
حق باید استقرار یابد و باطل زدوده شود، هر چند که بر خود شخص و یا دیگران گران آید. اصولاً قرآن باطل را زوال پذیر و حقّ را جاویدان ترسیم میکند و حقّ را معیار اصلی سنجشها و ارزش گذاریها تلقی میکند. چنان که پیشتر نیز اشاره شد، قرآن میفرماید: «حق را بر باطل میزنیم تا باطل را از میان بردارد؛ در این هنگام است که این حقیقت آشکار میشود که باطل رفتنی و زایل شدنی است (فاذا هو زاهق)[۸۶]» و نیز میفرماید: «بگو اینک حقّ آمد و باطل از میان رفت، زیرا که باطل نابود شدنی است: وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً[۸۷]».
در این رابطه میتوان به آیات زیادی در قرآن برخورد که به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱. َیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ[۸۸]؛ «خداوند میخواهد حقّ را با کلمات خود تقویت و ریشه کفر و کافران را قطع کند تا حقّ تثبیت شود و باطل از میان برود، هر چند مجرمان را خوش نیاید».
۲. قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلاّمُ الْغُیُوبِ قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ[۸۹]؛ «]ای پیامبر[ بگو: پروردگارم حقّ را ]بر روی باطل[ پرتاب میکند و دانای نهانها است. بگو: حقّ بیامد و باطل نه ]کاری را[ آغاز میکند و نه دوباره به انجام رساند».
۳. َیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ[۹۰]؛ «خدای متعال، باطل را نابود میسازد و حقّ را، با کلمات خویش، استقرار میدهد».
۴. بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ[۹۱]؛ «حق را بر روی باطل میافکنیم و ]حق[، باطل را در هم میشکند و آن (باطل) یکباره از میان میرود».
براساس بعضی دیگر از آیات خداوند، پیامبران خود و فرمانبران و پیروان آنان را کمک و یاری میکند و پیروزی و چیرگی میبخشد:
۱. فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۹۲]؛ «به راستی گروه خدای متعال، چیره و غالب است».
۲. إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الأَشْهَادُ[۹۳]؛ «ما به یقین فرستادگانمان و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی این جهانی و روزی که گواهان میایستند، یاری میکنیم».
۳. ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ حَقّاً عَلَیْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِینَ[۹۴]؛ «آنگاه فرستادگانمان و نیز کسانی را که ایمان آوردهاند، میرهانیم. بر عهدة ما است که مؤمنان را نجات دهیم».
۴. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ[۹۵]؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خدای متعال را یاری کنید، یاریتان میدهد و گامهایتان را استوار میسازد».
۵. کَتَبَ اللَّهُ لأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی[۹۶]؛ «خداوند مقرّر کرده است که به یقین، من و فرستادگانم چیره میشویم».
در بعضی از آیات نیز قرآن وعدة پیروزی اهل حقّ را در همین دنیا میدهد:
۱. وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ[۹۷]؛ «سست مشوید و اندوهگین مباشید که شما اگر ]واقعاً[ مؤمن باشید، برترید».
۲. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۹۸]؛ «خدای متعال به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که در زمین جانشینشان سازد...».
۳. وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الأَرْضِ[۹۹]؛ «می خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین زبون شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایانی سازیم و آنان را وارث ]آن سرزمین کنیم[ و در آن سرزمین فرمانرواییشان دهیم».
۴. إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ[۱۰۰]؛ «زمین از آن خدای متعال است و آن را به هر کس از بندگان خویش که بخواهد، وا میگذارد و سرانجام ]نیک[ از آن پرهیزگاران است».
۵. وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ[۱۰۱]؛ «در زبور، پس از آن کتاب ]آسمانی[ نوشتیم که زمین را بندگان شایستة من به میراث میبرند».
در بسیاری از روایات و تفاسیر شیعی، آیات یاد شده، به ظهور و پیروزی نهایی امام زمان(عج) ـ به عنوان رهبر گروه حقّ ـ و غلبه مؤمنان و یکتاپرستان در آن دوران، تفسیر و تأویل شده است. در صفحات بعدی به این آیات و روایات اشاره خواهد شد.
با توجه به این وعدههای قرآنی، به دست میآید که نقطه پایانی تضادّ و درگیری حقّ و باطل، غلبه و پیروزی ایمان و حقّ و نابودی کفر و باطل است. بدین صورت که در عصری حقّ به اوج قدرت و کمال خود میرسد و زمینه برای فتح و پیروزی آن به وجود میآید.
باطل نیز به نهایت قدرت رسیده و به انحطاط و فساد کشیده میشود. وقتی هر دو به نهایت خود رسیدند، حقّ با امداد خداوند و آگاهی و توانایی مومنان و صالحان، بر باطل غلبه میکند و کافران و مفسدان نابود میشوند و قدرت و سلطة شیطان از بین میرود. پس پیروزی نهایی با دین حقّ و ایمان، غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ظالمان و مستکبران و آینده روشن و سعاتمندانة بشر است.
پی نوشت
[۵۱]. ر.ک: جامعه و تاریخ، ص۳۲۳ و ۳۲۴.
[۵۲]. مائده، (۵)، آیه ۲۷.
[۵۳]. همان، آیه۳۰
[۵۴]. اعراف، (۷)، آیه ۸۸.
[۵۵] . همان، آیه ۷۵و۷۶.
[۵۶]. بقره، (۸۷)، آیه ۸۷.
[۵۷]. عنکبوت (۲۹)، آیه ۳۹.
[۵۸]. بقره (۲)، آیه ۲۵۱.
[۵۹]. مائده (۵)، آیه۳۲.
[۶۰]. کهف (۱۸)، آیه۹۴.
[۶۱] . عنکبوت (۲۹)، آیه۳۰.
[۶۲]. انعام (۶)، آیه ۱۱۲.
[۶۳]. ملک (۶۷)، آیه۲۰.
[۶۴]. یونس (۱۰)، آیه۸۳.
[۶۵]. قصص (۲۸)، آیه۴.
[۶۶]. دخان (۴۴)، آیه ۱۹.
[۶۷]. سبأ (۳۴)، آیه ۳۴.
[۶۸]. مؤمنون (۲۳)، آیه۳۳.
[۶۹]. هود (۷)، آیه ۵۹.
[۷۰]. ابراهیم (۱۴)، آیه۱۵.
[۷۱]. فتح (۶۸)، آیه ۲۹.
[۷۲]. توبه (۹)، آیه ۱۳ و ۱۴.
[۷۳]. همان، آیه ۱۴.
[۷۴] . همان، آیه ۷۳.
[۷۵] . همان، آیه۷۴.
[۷۶]. بقره (۲)، آیه ۶۱
[۷۷]. تفسیر برهان، ج۴، ص۶۴۴.
[۷۸]. حقّ و باطل، ص۳۵.
[۷۹]. نهج البلاغه، خطبه۵۰.
[۸۰] . همان.
[۸۱]. نگا: نگارنده، آینده جهان، ص۶۰ و ۶۱؛ علی کرمی، ظهور و سقوط جامعهها و تمدنها، ص۴۳۸.
[۸۲] . تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۷۱.
[۸۳]. همان، ج۱۲، ص۲۳۵.
[۸۴]. همان، ج۱۶، ص۱۷.
[۸۵]. حقّ و باطل، ص۴۶.
[۸۶]. انبیاء (۲۱)، آیه۱۸.
[۸۷]. اسراء (۱۷)، آیه۸۱.
[۸۸]. انفال (۸)، آیه۷ و ۸.
[۸۹] . سبأ (۳۴)، آیه ۴۸و ۴۹.
[۹۰] . شوری (۴۲)، آیه۲۴.
[۹۱] . انبیاء (۲۱)، آیه۱۸.
[۹۲] . مائده (۵)، ایه۵۶.
[۹۳] . غافر (۱۰)، آیه۵۱.
[۹۴] . یونس (۴۷)، ایه۱۰۳.
[۹۵] . محمد (۵۸)، آیه۷.
[۹۶] . مجادله (۵۸)، آیه۲۱.
[۹۷] . آل عمران (۳)، آیه۱۳۹.
[۹۸] . نور (۲۴)، آیه۵۵.
[۹۹] . قصص (۲۸)، آیه۵و۶.
[۱۰۰] . اعراف (۷)، ایه۱۲۸.
[۱۰۱] . انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۵.
ماهنامه انتظار موعود - شماره ۱۹
94/4/15 - 12:06 - 2015-7-6 12:06:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]
صفحات پیشنهادی
مهدویّت و فرجام ستیزش حقّ و باطل - بحش دوم دلایل موفقیتهای ظاهری باطل
مهدویّت و فرجام ستیزش حقّ و باطل - بحش دومدلایل موفقیتهای ظاهری باطلوحدت و انسجام فراوان میان اهل باطل و اطاعت بی چون چرا از رهبران و سردمداران مفسد و شرور خود آمیختگی باطل با حقّ و ظهور آن در چهرة حق بهره گیری از مظاهر حقّ و حقیقت و به خدمت گرفتن آنها و از جمله این دلایل احکم استعمال دخانيات در حال روزه چيست؟ / آیا سیگار کشیدن روزه را باطل میکند؟
احکام ویژه ماه رمضان -5 حکم استعمال دخانيات در حال روزه چيست آیا سیگار کشیدن روزه را باطل میکند احتياط واجب آن است که روزهدار از دودهاى انواع دخانيات و نيز مواد مخدّرى که از راه بينى يا زير زبان جذب مىشود خوددارى کند به گزارش گروه آئین و اندیشه فرهنگ نیوز یکی از ممهدویّت و فرجام ستیزش حقّ و باطل - بخش اول ویژگیهای حق و باطل/ باطل، ظاهری فریبنده اما توخالی دارد
مهدویّت و فرجام ستیزش حقّ و باطل - بخش اولویژگیهای حق و باطل باطل ظاهری فریبنده اما توخالی داردبه تبع هلاکت و نابودی شیطان به دست حضرت مهدی عج و دجّال به دست حضرت عیسی علیه السلام طرفداران آنان و رهپویان راه ضلالت ظلمت و شیطنت نیز نابود خواهند شد و تمامی موانع بالندگی اندلایل داغ شدن کف پا چیست؟
یک متخصص طب سنتی علت داغ شدن کف پا از نگاه طب سنتی را تشریح کرد و گفت اخلاط در کبد از دلایل داغ شدن کف پا است غلامرضا کردافشاری درباره علت داغ شدن کف پای برخی افراد در شبها اظهار کرد داغی کف پا میتواند به دلیل بروز چربی خون باشد - یکی دیگر از عوامل احتمالی داغ شدن کف پا سوخدلایل کند شدن تلگرام در ایران چیست؟
دلایل کند شدن تلگرام در ایران چیست بدنبال درخواست از مدیریت تلگرام مبنی بر پاسخ به دلایل کند شدن این شبکه اجتماعی در ایران آنها قول دادند تا موضوع را رسیدگی کنند به گزارش فرهنگ نیوز مسوولان شبکه اجتماعی تلگرام با بیش از ۶۰ میلیون کاربر نوشتند «اپراتورهای محلی ایران دچدلایل بروز گرد و غبار در ایران چیست؟
دلایل بروز گرد و غبار در ایران چیست تاریخ انتشار پنجشنبه ۱۸ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۰ ۱۰ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار داشت زمینهای رهاشده کشاورزی در عراق که به شورهزار تبدیل شدند نقش اساسی در مسئله گرد و غبار دارد به گزارش مهر علی درویشی در کارگاه آموزشی گرد و غبار کمعادل فارسی کلمات «پیش فاکتور»، «تکنوگرات» و «دوپینگ» چیست؟
بدرود بیگانه-42 معادل فارسی کلمات پیش فاکتور تکنوگرات و دوپینگ چیست فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل کلمات پیش فاکتور تکنوگرات و دوپینگ را پیش برگ فن سالار و زور افزایی قرار داده است به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران در دوره ساسانیاعلت مخفی بودن شب قدر چیست؟
علت مخفی بودن شب قدر چیست شناسهٔ خبر 2854110 - سهشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۴ - ۱۹ ۲۲ مجله مهر > دیگر رسانه ها اینکه شب قدر بین سه یا دو شب عنوان شده یا هر سه شب شب قدر عنوان شده است براى این است که عبادت شب قدر افضل از عبادت هزار ماه است که هشتاد و سه سال و چهار ماه است فارس نوشت &افضل اعمال در ماه مبارک رمضان چیست؟
حجتالاسلام ادیب یزدی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افضل اعمال در ماه مبارک رمضان چیست استاد حوزه و دانشگاه گفت در خطبه شعبانیه پیامبر اکرم ص فرمودهاند که ترک محرمات از دیگر اعمالی است که بسیار در ماه رمضان توصیه شده که البته همین کار زمینهساز ظهور امام زمان عج است حجتمعادل کلمات فارسی «تاکسیدرمی»، «پاسیو» و «چیلر» چیست؟
بدرود بیگانه-34 معادل کلمات فارسی تاکسیدرمی پاسیو و چیلر چیست فرهنگستان زبان و ادب فارس معادل کلمات تاکسیدرمی پاسیو و چیلر کلمات آکنده نور خان و سرد کن را قرار داده است به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران هر زبانی یک سیر تحولیوظیفه من در مورد افراد بد حجاب چیست؟
پرسش و پاسخ وظیفه من در مورد افراد بد حجاب چیست مسأله امر به معروف و نهی از منکر از وظایف مهم دینی هر مسلمان است البته برخی از مراتب امربه معروف از وظایف نظام اسلامی است و از همین رو سرویس فرهنگی- اجتماعی جام نیوز سوال وظیفه من در مورد افراد بد حجاب چیست &nbگفتاری از آیتالله آقامجتبی تهرانی ارمغان ویژه خدا برای روزهداران چیست+صوت
گفتاری از آیتالله آقامجتبی تهرانیارمغان ویژه خدا برای روزهداران چیست صوتمرحوم آیتالله آقامجتبی تهرانی میگفت آیا میشود در باب میهمانداری خداوند آداب میهمانداری را بیاموزد اما خودش عمل نکند یعنی خداوند آداب میهمانداری را به پیغمبر ص بیاموزد و خودش آنگونه پذیرایی نکندمعیار انتخاب سوژهها در ماه عسل چیست؟!
گفتگو با سوژه یاب ماه عسل معیار انتخاب سوژهها در ماه عسل چیست به صرف عجیب بودن و حادثه بودن سوژه برای ما خاص نمی شود من هزار بار هم گفته ام دختری که تمساح پرورش می دهد هیچ وقت موضوع ماه عسل نیست با اینکه عجیب است سوژه ماه عسل باید یک نخ و طنابی درونش باشد که در یک کنش ومعادل فارسی کلمات «پلمب»، «دکوراتور» و «روتوش» چیست؟
بدرود بیگانه-39 معادل فارسی کلمات پلمب دکوراتور و روتوش چیست فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل کلمات پلمب دکوراتور و روتوش را کلمات مهر و موم آرایه گر و پرداخت قرار داده است به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران برخیعلت جدایی محمدرضا فروتن از این تئاتر چیست؟
محمدرضا فروتن بازیگر نمایش عاشقانه های ناآرام به دلیل پایان قرارداد در ادامه اجراهای این اثر نمایشی که پس از ایام سوگواری شهادت حضرت علی ع آغاز می شود حضور نخواهد داشت خداحافظی محمدرضا فروتن از عاشقانه های ناآرام محمدرضا فروتن بازیگر سینما که در نمایش عاشقانه های ناآرامچیست این قلم، معجزه هزارگان بشری!
به مناسبت روز قلم چیست این قلم معجزه هزارگان بشری در اهمیت نوشته و نوشتن همین بس که سندی است ماندگار عمیق و دقیق و فکر نویسنده و صاحب قلم است که بر روی کاغذ مینشیند و میتواند هدایتگری بشری را عهدهدار باشد و یا ذلت آن را رقم بزند حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاهابراهیمیدینانی: فلسفه شهادت علی (ع) در شب قدر چیست
ابراهیمیدینانی فلسفه شهادت علی ع در شب قدر چیستچهره ماندگار فلسفه ایران گفت وجود شبهای قدر قراردادی از سوی خداست تا انسان با خلوص کامل قدر خود را شناخته و میزان قربش به خداوند را درک کند به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس غلامحسین ابراهیمیدینانی چهره ماند-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها