واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۸ تير ۱۳۹۴ (۹:۵۴ق.ظ)
ايران در دوران بعد از تحريم؛ معجزه يا آغاز يک راه؟! موج - مردمي که مديرانشان، ميزهاي مديريتي را نه جايي براي خدمت به جامعه و رشد کشور که غنيمتي براي پيشرفت فردي بدانند و ...، چه تحريم ها باشند و چه نباشند، محکوم به زوال هستند. تحريم يا عدم تحريم، براي چنين ملتي، فقط زمان بندي زوال را تغيير ميدهد.
عصر ايران نوشت:
1 - اگر ايران و 1+5 توافق کنند، دلار 1000 تومان ميشود؛ با پاسپورت ايراني ميتوان بدون ويزا به کشورهاي اروپايي سفر کرد، همه چيز ناگهان ارزان ميشود، سرمايه گذاران خارجي براي ورود به ايران سر و دست ميشکنند، صنعت ايران متحول ميشود، ميزان صادرات کشور چند برابر ميشود و حتي آلودگي هوا کاهش مييابد.
اينها، حرفهايي است که اين روزها در برخي محافل زياد رد و بدل ميشود.
2 - ايران براي رشد اقتصادي، چاره اي جز تعامل سازنده با همه جهان ندارد. همکاري با جهان و بهره مندي از امکانات بين المللي، البته نافي توجه به درون نيست و قطعاً با تمرکز صرف بر خارج و غفلت از تواناييهاي دروني نميتوان به رشد و توسعه فراگير رسيد.
بله؛ قرار است بعد از توافق، ارزش پول ملي ايران تقويت شود، پاسپورت ايراني ارزشمند شود، قيمتها متعادل گردد، سرمايه گذاران به ايران بيايند، صادرات کشور بيشتر شود، مشکلاتي از قبيل آلودگي هوا، کمبود برخي داروها، سموم کشاورزي غير استاندارد و ... حل شوند و اتفاقات خوب ديگري در کشور رخ دهد.
اما واقعيت اين است که توافق به خودي خود، اين معجرات را به بار نميآورد. توافق، تنها گشودن يک در است. بقيه راه را بايد خود رفت.
بعد از توافق، تازه خواهيم رسيد به سالهاي قبل از تحريم که در آن سالها، هزاران مشکل داشتيم، مشکلاتي که نه تنها حل نشدند بلکه در سايه تحريمها، تشديد هم شدند؛ بنابراين، بعد از تحريم، تازه روند حل مشکلاتي که گاه نهادينه هم شدهاند، با بهره گيري از شرايط جديد آغاز ميشود.
3 - قطعاً بعد از تحريمها، معجزه رخ نخواهد داد و همه آنچه در بند يک آمد و نظاير آنها، در چشم به هم زدني رخ نخواهند داد. بعد از تحريمها، تازه ميشويم مانند دهها کشور در حال توسعه ديگر؛ و از آن پس اين توان مديريتي و روحيه ملي ماست که سرنوشت ما را تغيير خواهد داد.
ملتي که ميهن خود را دوست نداشته باشد، مردمي که هميشه به دنبال راههاي ميانبر براي ثروت اندوزي هستند، جماعتي که کار، کلافهاش کند و از زير کار در رفتن را زرنگي بداند، مردماني که از خيانت به هم و کلاه بر سر هم گذاشتن ابايي نداشته باشند، ملتي که تمام مسووليت اجتماعي خود را در انداختن يک رأي به صندوق بداند و بعد، همه چيز را از معدود مديران بخواهد، مردمي که مديرانشان، ميزهاي مديريتي را نه جايي براي خدمت به جامعه و رشد کشور که غنيمتي براي پيشرفت فردي بدانند و ...، چه تحريم باشند و چه نباشند، محکوم به زوال هستند. تحريم يا عدم تحريم، براي چنين ملتي، فقط زمان بندي زوال را تغيير ميدهد.
بر عکس، مردمي که عاشق کشورشان باشند، کار را ارزش بدانند، روحيه همگرايي داشته باشند، همديگر را دوست بدارند، هميشه و در همه حال، خود را به تمام معنا مسؤول بدانند، مديراني را برگزينند که خدمت، پاسخگويي و کارآمدي سه ويژگي اصليشان باشد، حتماً سري بين سرها در خواهند آورد. چنين ملتي اگر تحريم هم نباشد، چه بهتر؛ راه پيشرفت را سريع تر و کم هزينه تر خواهد پيمود.
تحريمها، دير يا زود لغو خواهند شد. اميد که اين اتفاق، هر چه زودتر محقق شود، اما اين اميد، تنها در صورتي تمدن اين مرز و بوم را بار ديگر به اوج خواهد رساند که مردم ايران از صاحبان منصب گرفته تا من و شما و آناني که خيابانها را جارو ميکنند، قدر اين گشايش را بدانيم و عاشقانه براي وطن و آينده فرزندان اين وطن، کار کنيم. اگر دست در دست هم ندهيم به مهر، اين ميهن هرگز آباد نخواهد شد، چه با تحريم، چه بي تحريم. اين يک شعار نيست؛ يک راه طي شده و يک تجربه جهاني و بشري است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]