واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رویاهای زندگیبن استیلر در نمایش خانه برگهای آبی بازی كردماجرای نمایشنامه «خانه برگهای آبی» در یك آپارتمان درب و داغان در منطقه كوئینز شهر نیویورك در سال 1965 و در روزی كه پاپ پل ششم از این شهر دیدار كرد، رخ میدهد.
آپارتمان مزبور در طول نمایشنامه توسط آدمهایی كه به افراد مشهور وسواس دارند و همچنین خود افراد مشهور، خرابتر و درب و داغانتر میشود. سبك نگارش این نمایشنامه مثل سوارشدن در یك قطار هوایی شهر بازی است، چون ناگهان از كمدی به سمت تراژدی حركت میكند.فالكو كه نقش شخصیتی به نام بناناز شاؤگنِسی )Bananas Shaughnessy)را بازی میكند (كلمه بناناز به معنای احمق و دیوانه، اسم مناسبی برای این شخصیت است)، میگوید همین تغییرات ناگهانی و شلاقگونه عاطفی باعث علاقهمندی او به این نمایشنامه شد: از این وضعیت كه ندانی چه احساسی داری، خوشم میآید. احساسات آدم گاهی وقتها متناقض است. به نظر من این عالی است.تلاش برای جلب توجهتمام شخصیتهای نمایشنامه «خانه برگهای آبی» كه این روزها در نیویورك اجرا می شود ، برای جلب توجه كردن لحظه شماری میكنند و این قضیه آنقدر شدید است كه آنها اغلب مستقیما با حضار صحبت میكنند. جان گوآر، نویسنده نمایشنامه میگوید: هر كدام از این شخصیتها وقتی روبه تماشاگر صحبت میكنند، گمانشان این است كه كل نمایشنامه در مورد خودشان است و این كه تماشاگران فقط به آنها علاقهمند هستند و بجز آنها صدای هیچ شخصیت دیگری را نمیشنوند.در بخشی از پرده اول، شخصیتی كه فالكو نقش او را بازی میكند با تماشاگران از خوابی كه دیده است، صحبت میكند؛ او میگوید در این خواب داشته در یكی از خیابانهای نیویورك رانندگی میكرده كه «جكی كندی، لیندون جانسون، كاردینال اسپلمن و باب هوپ» را دیده كه همگی میخواستهاند تاكسی بگیرند. فقط بناناز نیست كه خواب دیدار با افراد مشهور را میبیند؛ شوهرش آرتی شاؤگنِسی كه نقش او را بن استیلر بازی میكند، یك نگهبان باغ وحش است كه یك ترانهنویس نوچه هالیوودی نیز هست. جنیفر جِیسون لی كه نقش یكی از دوستان آرتی به نام بانی فلینگوس را بازی میكند، میگوید شخصیت بانی دست به هر كاری میزند تا آرتی را به آرزویش برساند: بانی معتقد است كه آنها سوار اسب مراد هستند. او واقعا به دیدار پاپ اعتقاد دارد؛ واقعا به معجزه اعتقاد دارد و واقعا به هالیوود اعتقاد دارد.برایم حیرتانگیز است كه این نمایشنامه بعد از گذشت این همه سال همچنان سرحال است. به نظرم میرسد كه این نمایشنامه نسبت به اولین باری كه گوآر آن را نوشته، تاثیرگذارتر است.دیوید كرومِر، كارگردان نمایشخانه برگهای آبی میگوید گوآر برایش توضیح داده است كه نمایشنامه او میخواهد وجه دیگر خیالپردازیهای هالیوودی را بكاود. در مورد این كه شخص در پی دستیابی به رویاهایش باشد نمایشنامههای زیادی وجود دارد (مثل «شهرت» یا «موزیكال دبیرستان») گوار میپرسد: ولی تكلیف كسانی كه رویاهایشان آنها را خرد و خمیر میكنند، چیست؟ تكلیف كسانی كه رویاهایشان، رویاهایی اشتباه است، چیست؟ آیا آن رویاها برای آنها اشتباه است یا این كه آن رویاها اصلا قرار نیست برای آنها به واقعیت تبدیل شود؟یك مساله خانوادگیاستیلر از بچگی با نمایشنامه خانه برگهای آبی آشنایی داشته است. مادرش ـ آنا میرا ـ در نمایشی كه 40 سال پیش در خارج از برادوِی بر اساس این نمایشنامه روی صحنه رفته بود، نقش بانی را بازی كرده بود. مادر استیلر بعضی وقتها او را با خود سر تمرین میبرد. استیلر میگوید: این نمایشنامه و همچنین نویسندهاش جان گوآر همیشه بخشی از زندگی ما بودهاند.استیلر اولین نقش حرفهای خود در صحنه تئاتر را با ایفای نقش رانی، پسر آرتی در نسخه دوبارهسازی شده این نمایش كه سال 1986 در تئاتر لینكلن سنتر روی صحنه رفته بود، بازی كرد. او حالا به یك مرد میانسال تبدیل شده و در نمایش جدید خانه برگهای آبی نقش خود آرتی را بازی كرده است.
او معتقد است تماشاگران میتوانند با این شخصیت میانسال با تمام امیدها و یاسهایش ارتباط برقرار كنند. استیلر میگوید: آرتی از یك طرف نگران این است كه پیرتر از آن باشد كه به عنوان یك استعداد جوان شناخته شود و از طرف دیگر میخواهد در زندگیاش كاری انجام داده باشد، چون در میانسالی آدم دیگر فرصت زیادی ندارد كه برای زندگیاش كاری انجام بدهد. همه آدمهایی كه 40 سالگی را پشت سر میگذارند این حس را دارند. آدم در این سن با خودش میگوید: همین است، دیگر. تا بیاییم بفهمیم چی به چی است بخش زیادی از عمرمان را از دست دادهایم. الان چه چیزی پیش رویم قرار دارد؟ من كدام رویاهای زندگیام را به واقعیت تبدیل نكردم؟این دغدغههای جاودانه انسانها هرگز با گذشت زمان كهنه نمیشوند و به همین دلیل هم نمایشنامه خانه برگهای آبی نوشته جان گوآر پس از 45 سال كه از اولین انتشار آن میگذرد، همچنان زنده و ملموس است. استیلر میگوید: برایم حیرتانگیز است كه این نمایشنامه بعد از گذشت این همه سال همچنان سرحال است. به نظرم میرسد كه این نمایشنامه نسبت به اولین باری كه گوآر آن را نوشته، تاثیرگذارتر است.بخش سینما و تلویزیون تبیان منبع: فرشید عطایی / جام جم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]