تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831156210




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ثبت حقیقت


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ثبت حقيقتگفت‌وگو با عليرضا داوودنژاد نويسنده و كارگردان فيلم «مرهم»موادمخدرصنعتي، دختران فراري، سردرگمي ميان سنت و تجدد، کمبود روابط عميق عاطفي و... مضامين آخرين ساخته عليرضا داوودنژاد هستند که نام «مرهم» بر‌ آن گذاشته شده.
داوود نژاد
او معتقد است با اينکه به اين موضوعات پرداخته شده، اما براي جلب توجه کافي و انجام اقداماتي براي حل اين معضلات، هرچه به آنها پرداخته شود بازهم کم است. بعد از چندين سال فيلمي از داوودنژاد روي پرده مي‌بينيم که اگر کسي موضوعش را برايتان تعريف کند، شايد اشتياقي به ديدنش نداشته باشيد و فکر کنيد که تکراري است، اما «مرهم» بر پايه يک موضوع تکراري، زواياي تازه‌اي نشان مي‌دهد که اين فيلم را از ديگر آثار ساخته شده در اين زمينه متمايز مي‌کند. شايد استفاده از نابازيگران در اين فيلم باعث شده که بتوانيم بيشتر باورش کنيم و تنها به چشم يک اثر سينمايي به تماشايش ننشينيم. در حالي‌که «مرهم» اولين روزهاي اکران خود را پشت سر مي‌گذارد، به سراغ داوودنژاد مي‌رويم تا با آخرين ساخته‌اش بيشتر آشنا شويم.    * باتوجه به اينکه با موضوع فيلم جديدتان، فيلم‌هاي بسياري ساخته شده است، چه شد که سراغ چنين سوژه‌اي رفتيد؟فکر نمي‌کنم در مورد موادمخدر صنعتي فيلم‌هاي زيادي ساخته شده باشد اما موضوع دختران فراري از معضلاتي است که ادامه دارد و مرتب اتفاق مي‌افتد و هرچقدر به آن پرداخته شود، تکراري نمي‌شود. ما به اين موضوع به عنوان يک معضل کور بايد بيشتر بپردازيم و در موردش تامل در آن را تکرار کنيم تا به اندازه کافي حساسيت در اين مورد ايجاد شود؛ شايد با اين روش فکرهاي اساسي در اين رابطه صورت گيرد.    * دليل‌تان براي انتخاب نابازيگران چيست؟اين کار به باورپذيرترشدن فيلم خيلي کمک مي‌کند هرچه مسئله‌اي را بيشتر باور کنيد، تاثير بيشتري روي شما خواهد گذاشت. از طرفي کار من سينماست و تجربه تازه در سينما و شناخت هرمسئله جديد در اين حوزه به ويژه بازيگري هميشه برايم جاذبه داشته است؛ پيدا کردن شگردهايي که مي‌تواند به شما کمک کند تا از کسي که تا به حال جلوي دوربين نرفته، بازي‌اي بگيريد که از بازيگران کارکشته و کهنه‌کار ممکن است ديده شود، براي من بسيار ارزشمند است وقتي از يک نابازيگر بازي خوبي مي‌گيرم، برايم شيرين است.«مرهم» بر پايه يک موضوع تکراري، زواياي تازه‌اي نشان مي‌دهد که اين فيلم را از ديگر آثار ساخته شده در اين زمينه متمايز مي‌کند. شايد استفاده از نابازيگران در اين فيلم باعث شده که بتوانيم بيشتر باورش کنيم و تنها به چشم يک اثر سينمايي به تماشايش ننشينيم.     * تصور نمي‌کنيد اگر برخي از شخصيت‌ها مثل مادر مريم يا پسري که دوست او است، از بازيگران حرفه‌اي‌تر بودند فيلم نتيجه بهتري مي‌داشت؟شما اولين کسي هستيد که اين نظر را داريد. من قبلا اين حرف را نشنيده‌ام و فکر مي‌کنم که نظرتان بيشتر سليقه‌اي است. تا آنجايي که من شنيدم مثلا سکانسي مانند درگيري پدر با مريم و خانواده بسيار خوب و قابل قبول بوده و همه از آن راضي هستند.    * بله، صحنه خوبي است و بازي قابل قبولي از پدر و مادربزرگ مريم مي‌بينيم. صحبت من در مورد بازي مادر مريم در همين صحنه که مثال زديد و آن پسر جوان است.من اينطور تصور نمي‌کنم. به نظرم بازي‌ها بسيار زنده و باورپذير هستند.    * چه توانايي و ويژگي متمايز کننده‌اي در طناز طباطبايي ديديد که او را براي اين نقش انتخاب کرديد؟
مرهم
ابتدا مي‌خواستم اين نقش را هم به يک نابازيگر بدهم، حتي کسي را پيدا کرده بودم که در همين موقعيت بود و بخشي از داستان هم به همان نابازيگر مربوط مي‌شد ولي به دو دليل اين اتفاق نيفتاد؛ اول اينکه آن فرد از بازي در فيلم به‌‌ترديد افتاده و ترسيده بود و اصرار زيادي نياز داشت تا کار را بپذيرد حتي بعد از مدتي ناپديد شد و با اين کار من را به ترديد انداخت که آيا اصلا با چنين آدمي مي‌توان کار را شروع کرد و به پايان رساند؟بنابراين تصميم گرفتم از چهره‌اي که تقريبا ناآشنا بود و زياد در فيلم‌ها ديده نشده بود استفاده کنم به همين دليل طناز طباطبايي را انتخاب کردم.دليل ديگرم براي اين انتخاب اين بود که کسي را بايد براي نقش مريم در نظر مي‌گرفتم که با عزيز تناسب خوبي مي‌داشت و مشکلي از نظر جثه در قاب‌بندي تصوير برايمان ايجاد نمي‌کرد. لازم بود کسي که اين نقش را بازي مي‌کند به اين کار بسيار علاقه‌مند باشد، چرا که ايفاي اين نقش کار سختي بود و طباطبايي اين خصوصيت را هم داشت.    * مريم در فيلم يک رابطه باورپذير با عزيز دارد. در مورد چگونگي شکل‌گيري اين رابطه بگوييد.اتفاقا اصلي‌ترين دليل انتخابم همين بود. اولين تستي که من در مورد طباطبايي زدم اين بود که چقدر مي‌تواند رابطه طبيعي با «عزيز» برقرار کند؛ رابطه‌اي زنده و گرم صرف نظر از فيلم. چرا که عزيز به عنوان نابازيگر احتياج داشت طرف مقابلش ارتباط واقعي با او برقرار کند تا اين رابطه رفته رفته شکل بگيرد و پيش‌برود. بنابراين خواستم با عزيز بيشتر آشنا شود و او را کاملا ببيند و بشنود. اين شناخت به خوبي به وجود آمد و اين رابطه شکل گرفت بعد از اين اتفاق من اقدام به انجام کارهاي بداهه کردم و پس از آن به تدريج شروع به ساخت فيلم کرديم.    * چقدر اين کار زمان برد؟فکر مي‌کنم دو، سه ماهي قبل از شروع فيلمبرداري زمان صرف اين مسئله کرديم.
مرهم
    * باتوجه به اينکه اين سوژه خط قرمزهاي زيادي اطرافش داشت، ترس اين را نداشتيد که در انتها شرايط اکران را از دست بدهيد؟به هر حال ما در شرايطي خاص فيلم مي‌سازيم و ناگزيريم اين شرايط را در نظر بگيريم و راهي براي انجام درست کار پيدا کنيم. اصولا فکر مي‌کنم مميزي بين سينما و زندگي فاصله مي‌اندازد و وقتي بين آنها فاصله افتاد جريان فيلمسازي از متن و خاستگاه اصلي خود جدا شده به طرف تقليد و کپي‌برداري مي‌رود؛ يعني تا زندگي ما به طور باورپذير وارد سينما نشود، سينما هم به صورت پايدار وارد زندگي نمي‌شود. ما بايد بتوانيم زبان حال ساده را با موضوعات و افراد جامعه، حوادث و ماجراهايي که در متن زندگي ما جاري است نشان دهيم. هميشه فکر مي‌کردم اين کار به عنوان يکي از ضرورت‌هاي اوليه براي فيلمسازي لازم است و براي همين در اين زمينه تلاش و تجربه کردم. در هنگام ساخت اين فيلم نيز تا آنجايي که احساس مي‌کردم مسئله جدي‌اي ايجاد نمي‌شود ملاحظاتي را در نظر مي‌گرفتم ولي از يک جايي به بعد آدم هميشه فراموش مي‌کند و تنها فکرش اين است که فيلمي را که مي‌سازد، اثر خوبي شود.    * چرا اطلاعات زيادي از زندگي گذشته مريم به مخاطب داده نمي‌شود؟به نظرم ما در سينما نبايد زياد به بيوگرافي بپردازيم. بيوگرافي براي کتاب و ادبيات خوب است که ما فقط باچشم حروف و کلمات را مي‌بينيم و آنها بايد در ذهن ما به تصاوير تبديل شوند تا بتوانيم با عالم درام و آدم‌هاي آن ارتباط برقرار کنيم. آوردن بيوگرافي در ادبيات نقش موثرتري به نسبت سينما دارد؛ زيرا در يک فيلم شما نه فقط با چشم، بلکه با گوش و به صورت زنده با افراد و موقعيت‌ها آشنا مي‌شويد و کافي است آن آدم‌ها نقشي را که برعهده گرفته‌اند خوب اجرا کنند. البته در کنار اين بايد اطلاعاتي که براي داستان ضروري است به تماشاگر داده شود تا او به اندازه‌اي که نياز است با شخصيت‌ها و زندگي‌شان آشنا شود. اطلاعات براي شناختن ابعاد يک شخصيت است. ما وقتي آدمي را مي‌بينيم و در متن مسائل زندگي‌اش قرار مي‌گيريم، مي‌توانيم شناختي را که براي درک او نياز داريم پيدا کنيم. به نظرم سينما خيلي به بيوگرافي احتياج ندارد بيشتر به اجراي زنده و گرم نياز دارد. در واقع سينما ما را با شناختي شهودي‌تر و نسبتا بي‌واسطه‌تر از زندگي مواجه مي‌کند به همين دليل کاربرد بيوگرافي در سينما آنچنان نيست که در ادبيات است.
داوود نژاد
    * چقدر مسئله دختراني نظيرمريم در اجتماع همه‌گير است؟من از نزديک زندگي بسياري از اين افراد را دنبال کردم؛ تقريبا از سال 86 تا88.طي اين سال‌ها با آنها از نزديک ارتباط برقرار کردم تا جايي که متوجه شدم ديگر اين افراد را به خوبي مي‌شناسم و حال مي‌توانم کارم را شروع کنم. اما اينکه چند درصد افراد درگير آن هستند را نمي‌توانم بگويم زيرا تحقيقات من آماري نبوده و بيشتر با مصاديق برخورد داشتم. استنباط من اين است که اين معضل به مرز خطرناکي رسيده در حدي که شما احساس خطر مي‌کنيد و بايد براي جلوگيري از توسعه آن فکر اساسي کرد.    * باتوجه به آنچه از نزديک ديده‌ايد و شناخته‌ايد، به نظرتان چه راهکارهايي براي حل اين معضل مي‌توان در نظر گرفت؟جوانان چشم‌اندازي اميدوارکننده براي آينده و کارشان مي‌خواهند. آنها همچنين به روابط عاطفي توام با محبت و نوازش نيازمندند. نبودن اين قضايا، عوارضي اينچنين را در پي خواهد داشت. به نظرم راه حل ديگر اين است که آغوش خانواده روي بچه‌هايي که اشتباه مي‌کنند، بسته نشود و به خاطر يک خطا تبعيدشان نکنيم. اين بچه‌ها با انجام اولين اشتباه معمولا سرنوشت خوبي پيدا نمي‌کنند. بايد به زمينه‌هاي بازگشت براي اين تبعيدهاي اولين گناه فکر کرد. يکي ازاهدافم در «مرهم» اين بود که نشان دهم در اين ميان از مادرها و مادربزرگ‌ها انتظار مي‌رود که محبت بي‌قيد و شرط‌تري را نسبت به فرزندان‌شان داشته باشند.    * چقدر پايان فيلم را واقع‌گرايانه مي‌بينيد؟من فيلم مستند نساختم و فيلمم سينمايي است. وقتي فيلم سينمايي مي‌سازيد اينکه واقعي است يا نه، مهم نيست؛ آنچه اهميت دارد باورپذير بودن کار شماست.    * باتوجه به مصاديقي که گفتيد و از نزديک با آنها برخورد داشتيد، چقدر زندگي اين افراد را شبيه زندگي مريم ديديد؟يکي از افرادي که طي آن دوره با او برخورد داشتم، دختري بود درست مثل مريم که تنها نگراني‌اش، مادربزرگش بود و در مورد او خيلي صحبت مي‌کرد. اما اينکه چقدر زندگي اين افراد شبيه مريم مي‌شود و چقدر با ‌آن تفاوت دارد نيازمند يک تحقيق ميداني کامل و ساخت فيلم‌هاي مستند است تا به وسيله آنها بتوان به پاسخ اين سوال رسيد.
مرهم
    * رابطه مريم با مادربزرگش بسيار صميمانه و صادقانه است. چنين تعريفي از اين نوع رابطه به نظرتان چقدر براي مخاطب و در زندگي واقعي امکان‌پذير است؟در درجه اول نشان دادن اين رابطه همان طور که پيش‌تر هم گفتم راهکار ديگري براي مواجهه با اين مشکل است؛ اينکه به بچه‌ها بيشتر نزديک شويم و آنها را ببينيم و بدانيم به کجا مي‌روند، چه مي‌کنند و چه بر سرشان مي‌آيد.آدم هرچه در شرايط سختي و مشکلات به افراد نزديک‌تر شود، رابطه عميق‌تر و صميمي‌تري با آنها پيدا مي‌کند. مي‌خواستم نشان دهم بايد به بچه‌ها نزديک‌تر شد تا کمتر احساس تنهايي و گمشدگي کنند، زيرا تنهايي، انحراف را تقويت و خطا را بيشتر مي‌کند. بازهم تکرار مي‌کنم که «مرهم» يک فيلم سينمايي است و نه مستند و... .    * «مرهم» به موازات هم، رابطه دو مادربزرگ و دو نوه را که در يک دوره سني هم هستند، به تصوير مي‌کشد. قصدتان از اين مقايسه رفتاري در روابط چه بود؟اينها دو تيپ کاملا متفاوت و حتي درحد متضاد بودند؛ يکي خانواده نسبتا مرفه متمايل به تجدد و ديگري خانواده‌اي از کف يا زير طبقه متوسط و متمايل به زندگي سنتي.ما دو نوع مادربزرگ و نوه مي‌بينيم. رضا، نوه خانواده متجدد است که تجدد را تجربه کرده، رفته و حال بازگشته است؛ آدمي که علقه‌هاي عاطفي برايش اهميت داشته‌‌اند و به خاطر آنهاست که برگشته. ديگري مريم است از يک خانواده سنتي، که تازه حرکت مي‌کند و مي‌رود تا ماجراجويي کند و سرنوشت خود را بسازد و دنبال کند. فرار از سنت به طرف تجدد و بازگشت از تجدد، مشخصه‌هاي اين دو نوه است که در کنار آن دو مادربزرگ برخوردشان معنا پيدا مي‌کند.با اينکه عزيز و مريم متعلق به يک خانواده سنتي‌اند، اما آنچه اتفاق مي‌افتد اين است که مريم رابطه صادقانه‌تري با مادربزرگش دارد؛ حتي جاهايي که کارش کاملا خطاست. اين انتظار شايد از رابطه رضا و مادربزرگش بيشتر وجود داشت.وقتي پول از راه‌هاي صحيح به دست نيايد، عوارضي وارد مناسبات مي‌کند. درآمدي که رضا از بازار سياه و راه‌هاي نادرست به دست مي‌آورد، آلوده است. اين نوع درآمدها تشنج را وارد زندگي اين قشر از افراد مي‌کند و حتي وارد زندگي خانواده‌هاي ديگر. اقتصاد مريض دامنه تخريب بسيار وسيعي دارد و به بيمار کردن مناسبات انساني مي‌انجامد.    * باتوجه به آنچه مي‌بينيد«مرهم» تمام حرف‌هايي است که مي‌خواستيد به تصوير بکشيد؟به هرحال مي‌توانم راحت بنشينم و اين فيلم را ببينم. من خيلي براي ديدن فيلم‌هاي خودم زمان نمي‌گذارم ولي مي‌توانم اين فيلم را بدون آنکه اذيت شوم، تماشا کنم.    * از نظر تبليغات و وضعيت اکران، «مرهم» چه شرايطي دارد؟مشکل اساسي‌اي که «مرهم» داشت اين بود که قبل از اکران تبليغات شهري قابل‌توجهي برايش انجام نشد تا به مردم معرفي شود. اين دسته از فيلم‌ها که ستارگان اسم و رسم‌دار زيادي هم ندارند خطر اينکه ديده نشوند، برايشان زياد است.اين فيلم‌ها حتما بايد به مردم معرفي شوند البته تيزرهاي تلويزيوني داريم اما نداشتن تبليغات محيطي برايم بسيار نگران‌کننده بود.اما در مورد شرايط اکران بايد بگويم، من سالن‌هاي نمايشي زيادي براي شروع نمي‌خواستم و نيازي نمي‌ديدم که سالن‌هاي زيادي بگيرم. با تاثيرات مثبتي که نمايش فيلم در مراکز مختلف داشت، براي گرفتن سالن با مشکلي برخورد نکردم، مخصوصا که فيلميران به دليل روي پرده داشتن فيلم‌هاي خيلي موفق اين امکان را داشت که بتواند سالن‌هاي مورد نياز «مرهم» را فراهم کند.سينما و تلويزيون تبيان مايا شرفي / همشهري





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6228]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن