تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 29 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سزاوار است هر يك از شما در دهان و بينى زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1854451044




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بار کج به منزل نمي رسد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بار کج به منزل نمي رسد
بار کج به منزل نمي رسد   نويسنده: مهدي عبدالله زاده   (نقد فيلم نامه «ارتفاع پست» نوشته اصغر فرهادي) 1- تمثيل به فاصله يک فيلم پس از آژانس شيشه اي، حاتمي کيا با ارتفاع پست عملاً نشان داد که زبان تمثيل را مناسب ترين راه براي بيان حرف هاي خود يافته است. اين نوع رويکرد، دليل اش هر چه باشد، اتفاقي است ميمون و مبارک، و البته شروع موفق مسيري است پرمخاطره در عرصه فيلم نامه نويسي در ايران. دشواري اين راه نويافته را زماني مي توان دريافت که بر جايگاه صنعت تمثيل در روايت، و حساسيت هاي رويکرد به آن وقوف بيش تري داشته باشيم. در نمونه هاي نخستين قصه هاي تمثيلي، داستان و ماجرا، اساساً بر پايه روايت هاي غيرواقعي که در حاشيه فانتزي قرار مي گيرند بنا شده است. اما در نمونه هاي متفاوت و متأخر ادبيات مدرن (و بعد هم سينما) شيوه اي از داستان گويي بنا نهاده شد که مي شود وجهي تمثيلي در آن يافت، اما خود داستان، در سطح و حتي ابعاد مختلف، زمان و مکان1، رخدادها، شخصيت ها، ماجراها و باقي عناصري که در چارچوب روايت / داستان2 قرار دارند را، در ساختاري متعادل و سيستمي به هنجار با خود دارد. بر اين اساس، در اين قبيل آثار مي توان در لايه نخست از لايه هاي مطلوب کانتي، صرفاً شاهد ماجراهايي بود که براي تعدادي کاراکتر رخ مي دهد و همين. اما چينش حوادث، و مهم تر از آن، نوع شخصيت پردازي در آن ها به گونه اي است که در لايه هاي بعدي تفسير، مي توان قائل به وجهي تمثيلي براي داستان شد که علاوه بر ماجراي ظاهري، اشاره مند به جامعه اي بسيار گسترده تر از جامعه کوچک تر و محدودتر در داستان ظاهري است. «ارتفاع پست از اين منظر، اثري است تقريباً موفق، چرا که از يک سو قصه اي پرماجرا را با جذابيت تمام به تصوير مي کشد و از سوي ديگر... حاتمي کيا در اين فيلم همان کاري را مي کند که در آژانس شيشه اي نيز تجربه کرده بود: تعدادي آدم با ويژگي هايي کاملاًً خاص و متفاوت از هم را در فضايي محدود، کوچک و سر بسته قرار مي دهد که به لحاظ نوع ارتباط متقابل و جبرگرايانه، حکم يک جامعه را دارند. با نگاه به اين جامعه از دريچه تمثيل، همه چيز، آدم ها، هواپيما و فراز، فرود و فرودگاه و... اشاره به معناهايي دارند که به گستره جامعه اي کلان تر (ايران)، قابل تعميم است. در اين ميان، بيش تر از همه، شخصيت هاي فيلم اند که مي توان براي شان ما به ازا پيدا کرد. مسافران هم سفر قاسم، همه آدم هايي اند که مال هواپيما نيستند3، هواپيما که به واقع همان «ايران»اي است که در نمودار زمان رو به جلو است. خلباني دارد که قرار است در مسيري از پيش تعيين شده و مطلوب، آن را به مقصد برساند، اما هر از گاه، آدم هايي بر آن مسلط مي شوند و مي خواهند سرنوشت آن را مطابق با رأي خود رقم بزنند. يکي غالب اوقات آن را به سويي مي برد و آن يکي هر گاه بتواند به سويي ديگر. لحظه اي غالب، مغلوب را با چسب مي بندد و ساعتي بعد، نوار چسب را دور بدن اش مي بيند. نه اين آدم هاي خاص و نه آدم هاي عادي ديگر، هيچ کدام «طبيعي» نيستند. همه به شدت از نوعي حماقت، که خاص ايراني هاي از خود بيگانه است، در رنج اند. نوعي از خود بيگانگي که محصول شرايط ايران حاضر است. در نگاهي ژرف تر، همه اين آدم ها به دو دسته قابل تقسيم اند4: يکي آن هايي که از وضع غالب و هميشگي اين هواپيما / ايران بنا به دلايل مختلف مالي و غيره (اعتقادي؟) خشنوداند و در رفاه و امنيت اقتصادي / اجتماعي به سر مي برند، و ديگري آن هايي که به واسطه جنگ و تحولات پس از آن بازنده اند يا دست کم احساس بازنده بودن مي کنند. از ميان آن ها، حاتمي کيا بر آدم هايي تأکيد مي کند که با اندک تغييري در وضع داخلي هواپيما، در ميانه رسيدن به دبي، به شيوه آمريکايي لباس پوشيده اند و بين خودشان، قرار خوردن شام در مک دونالد را گذاشته اند!! در آن سو نيز آدم هايي مثل مسؤول پرورشي يک مدرسه، زير ذره بين فيلم ساز مي آيند که از نگراني نرسيدن به مسابقات استاني و توبيخ احتمالي (!) دارد دق مي کند! 2- شخصيت ها در اين بين آدم هاي ارتفاع پست سه شخصيت اصلي وجود دارد که همگي در هر دو سوي واقعيت و تمثيل، اهميتي يک سان دارند. «محافظ پرواز» که آشکارا خود را جزو گارد آهنين معرفي مي کند، تنها آدمي است که هم در قصه و هم در بعد تمثيلي، وجهي منفي دارد. آدمي است نمونه اي، با ظاهري نمونه اي که در همان حال که صحبت از کشور و دين و جبهه و... به ميان مي آورد، پس از رهايي از چسب ها (!) کينه و انتقام را به عنوان نخستين فريضه، لازم الاجرا به حساب مي آورد. وسط هواپيما هم بازپرسي مي کند، هم تفتيش، هم مچ گيري، هم تهيه فهرست اسامي (؟) آخر سر هم در مقام قاضي حکم مي دهد و کم مي ماند که همان وسط هواپيما حکم اش را هم اجرا کند. او تنها شخصيت اين فيلم است که يکي از هزاران هزار کپي برابر «اصل» به شمار مي آيد. در سوي ديگر، شخصيت قاسم، آن قدر ملموس و آشناست که جايي براي ارائه تعريف باقي نمي گذارد. او همان عباس آرام، مهربان، جهادگر و بازنده آژانس شيشه اي است که اين بار خودش قد علم کرده و سر به عصيان برداشته؛ نه براي آرمان هايش، که براي هشت ساعت کار، هشت ساعت خواب و هشت ساعت خانواده. اگر در آن جا عباس، ترکشي در کنار عصب گردن اش داشت، حالا ديگر به خرخره اش رسيده و دارد خفه اش مي کند. اما با وجود تمام پتانسيلي که براي خلق دوباره چنين شخصيتي وجود دارد، اصرار حاتمي کيا و اختيار از کف دادن او منجر به اين اشتباه شده که وي هراز گاهي ايدئولوژي خود را ناخودآگاه به رخ ما / تماشاگر بکشاند؛ آن هم از هراس اين که نکند ما اين قاسم را نفهميم!!5 خلبان هواپيما، اما، به تعبيري شفاف ترين، «طبيعي»ترين، منطقي ترين و در يک کلام منحصر به فردترين شخصيت از ميان مجموعه پرتعداد شخصيت هاست. همان ايده آل ماست از يک ايراني صاحب هويت تمام عيار، تنها آدمي است که حرف هايش در ميان انبوه سرسام آور حرف هايي که هم غيرمنطقي اند و هم در قالبي پرتنش و بيمارگونه مطرح مي شوند، تمايز و صلابت منحصر به فردي دارد. علاوه بر اين، او ظاهراً تنها آدمي است که تجربه سفر به خارج و زندگي در آن سوي آب ها را داشته است و در وجه تمثيلي، تنها آدمي با اين مشخصات است که مي تواند به جامعه اي اين چنين سمت و سو دهد. بر اين اساس پشت شخصيت خلبان، درواقع نوعي غرب گرايي مثبت نهفته است. بعيد است حاتمي کيا با متمايز قرار دادن چنين آدمي در داستان اش، بخواهد پيشنهاد کند که وام گرفتن نکات مثبت فرهنگ غرب، يکي از راه هاي «طبيعي» شدن و «طبيعي رفتار کردن» آدم هاي جامعه ما باشد. اما آن چه مسلم است، مطلوب ترين شخصيت در نظر حاتمي کيا (ما؟) همين جناب خلبان است. اين نکته زماني جالب تر به نظر مي رسد که کمي از فيلم نامه فاصله بگيريم و به مقايسه شکل ظاهري اين شخصيت و ظاهر محافظ هواپيما بپردازيم. اما در کنار چنين پرداختي، فارغ از ويژگي هايش، حاتمي کيا در مواردي دچار همان خطايي مي شود که در پرداخت شخصيت قاسم؛ در ميانه فيلم، از طريق بلندگوهاي داخل سالن هواپيما، صداي کاپيتان را مي شنويم که (طبق عادت مألوف و مطبوع خلبانان فرهيخته و متشخص) قرار است چند کلمه اي با سرنشينان گپ بزند و توضيحاتي آماري - پروازي ارائه کند، اما در کمال تعجب، هم جواري ادامه رشته کوه هاي زاگرس و آب هاي نيلگون خليج فارس را به پيشينه مردم شناسانه ايرانيان تشبيه مي کند و اين چنين جغرافياي ايران را به تاريخ آن ربط مي دهد و حتي به همين هم بسنده نمي کند... ادامه مي دهد و ادامه حرف هايش که هنوز زير صداهاي ديگر مي شنويم، به تفسير و شعار و بيانيه نزديک مي شود. 3. دو سکانس برگزيده در طول فيلم، دو سکانس وجود دارد که از جهاتي مي توان به آن ها هويتي مستقل داد. اولي، سکانسي است که درست در لحظه فرود هواپيما در فرودگاه دبي، محافظ هواپيما، خلبان را برخلاف اصول امنيتي و پروازي مجبور به برخاستن مجدد مي کند. اين سکانس در واقع در بر گيرنده چکيده حرف ها و خشم هاي حاتمي کياست در باب اين نکته ساده و همه فهم که هيچ کدام سر جاي خودش نيست، تخصص فراموش شده و برخي کارهاي مملکت به دست افراد نامناسب افتاده است. اين سکانس کاملاً خشک، قوي و سرشار از خشم است. دوم، در سکانسي که محافظ پرواز پس از رها شدن، قاسم را خلع سلاح کرده است و با غرور يک سردار فاتح، زن قاسم را با فرياد به حضور مي طلبد، زير يک موسيقي سنتي با تمي حماسي، برادران و مادر نرگس براي نخستين بار جلوي او سينه سپر مي کنند. اين سکانس، بر خلاف سکانس قبلي که از آن سخن به ميان آمد، کاملاً پر احساس و ملايم، اما ضعيف به چشم مي آيد. 1-setting 2-narrative 3- در يک سکانس، در لحظه take off هواپيما از آبادان، ابوالفضل. شخصيت ساده لوح فيلم. سه بار با صداي بلند از همه مي خواهد صلوات بفرستند و شخصي معترض او مي شود. صحنه فوق کنايه اي از واقعيتي است که ذکر آن در متن آمد. 4- در صحنه اي ديگر، طي ديالوگي که ميان دو برادر نرگس مي گذرد، ابتدا به نظر مي رسد که هر دو درباره قاسم به عنوان عامل از هم پاشيده شدن خانواده اتفاق نظر دارند، اما اندکي بعد متوجه مي شويم يکي از اين نگران است که قاسم و خانواده اش، بقيه را ترک مي کنند اما ديگري از اين ناراحت است که قاسم، بقيه خانواده پرجميت شان را همراه خود به آرمان شهر خود در آن سوي آب ها نمي برد! 5- الف- در صحنه اي که يکي از دخترها با رضايت پدرش حجاب از سر برمي دارد، حاتمي کيا از زبان قاسم به وي پرخاش مي کند و به او / ما چنين مي فهماند که: وي مسلمان است و معتقد، واقدام اش براي رسيدن به آسايش است نه رسيدن به جذابيت هاي آن سوي آب ها. ب- در جايي ديگر، محافظ دوم هواپيما که هنوز ناشناس مانده، پيشنهاد رفتن به اسرائيل را مي دهد، اما قاسم با چنان قاطعيت آرمان گرايانه پيشنهاد او را رد مي کند که نه در تطابق با قصه است نه شخصيت واقعي او در قصه و نه شخصيت تمثيلي او. منبع:نشريه فيلم نگار، شماره 2  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46394]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن