تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835279404
(گزارش توليد «برادران» ساخته جيم شريدان)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
(گزارش توليد «برادران» ساخته جيم شريدان) برادران يک درام جنگي با شرکت ستارگاني چون توبي مگواير، جيک گيلنهال و ناتالي پورتمن است. اين فيلم بر مبناي دانمارکي سوزان باير به همين نام ساخته شده و حوادث آن در افغانستان و دانمارک رخ مي دهد. هر دو فيلم از شعر حماسي"اديسه" سروده هومر، شاعر شهير يونان باستان الهام گرفته اند. اين فيلم داستان دو برادر به نام کاپيتان سام کاهيل، سي و چند ساله (مگواير) و برادر کوچک ترش تامي(گيلنهال) با رفتارها و شخصيت هاي کاملاً متفاوت را حکايت مي کند. سام، تفنگدار دريايي و شوهري وفادار است که با دختر مورد علاقه اش گريس (پورتمن) ازدواج کرده و پدر دو دختر بچه است. تامي، برادر کوچک و جذاب سامي به تازگي از زندان آزاد شده و زندگي اش را از طريق تکيه به جذابيت و هوشش مي گذراند. او در شب اول آزادي اش از زندان در مراسم شام خداحافظي سام با حضور والدين شان السي و هانک به راحتي در نقش بچه بد خانواده فرو مي رود. سام راهي افغانستان مي شود و پس از سقوط هليکوپترش در کوهستان همه باور مي کنند که مرده است. پس از مرگ سام، خانواده کاهيل ناگهان با شوک غير قابل تحملي مواجه مي شوند و تامي مي کوشد تا با پذيرفتن مسئوليت گريس و فرزندانش، جاي خالي برادر را پر کند. با اين حال سام جان خود را از دست نداده، چرا که او و يکي ديگر از هم رزمانش به دست جنگجويان طالبان افتاده اند. او در کوهستان خشک و دور افتاده پامير با چنان ضربه هاي عاطفي اي مواجه مي شود که حتي حس انسانيت اش در معرض خطر قرار مي گيرد. جالب اين جاست در حالي که شخصيت سام در ورطه نابودي است، تامي با رفتارهايش به وجود خود در خانه ارزش مي بخشد. درد و غمي که بر زندگي گريس و تامي سايه انداخته، آن ها را به طور طبيعي به هم نزديک مي کند و سردي عميقي که هميشه بين شان بوده از ميان مي رود، اما آن ها به دليل وحشت و شرمي که از يکديگر دارند، نمي توانند علاقه دو طرفه شان را به هم ابراز کنند. با بازگشت غير منتظره سام به خانه، فضاي خانواده بسيار متشنج و عصبي مي شود. او که برخلاف معمول بسيار درونگرا و دمدمي شده، به رابطه همسر و برادرش شک مي کند. حالا نقشي که آن دو سابقاً در خانواده ايفا مي کردند، برعکس شده است. اين مساله در نهايت به درگيري فيزيکي و رواني آن ها مي انجامد. اما چه کسي مي تواند بر خانواده مسلط شود؟ برادرها چگونه مي توانند با موضوعاتي همچون عشق، وفاداري، مردانگي و زني که هر دو دوستش دارند کنار بيايند؟ کارگردان معروف، جيم شريدان با ساختن برادران دوباره مهارت خود را در ساختن درام هاي احساسي ثابت مي کند. اين فيلم با پس زمينه جنگ افغانستان داراي چند تم مختلف است که شريدان در طول دوران کار خود به خوبي از عهده به تصوير کشيدن شان برآمده؛ تم هايي از روابط خانوادگي، سايه جنگ بر زندگي افراد و شانس ماندگار بخشش و درمان در زندگي. شريدان براي ساختن برادران که در حومه آمريکا فيلمبرداري شده، گروهي از قوي ترين ستارگان هاليوود، شامل سه بازيگر جوان و موفق را در کنار هم جمع کرد. اين گروه از توبي مگواير بازيگر سه گانه مرد عنکبوتي و آلماني خوب، جيک گيلنهال بازيگر فيلم هايي همچون زودياک و کوهستان بروکبک و ناتالي پورتمن که در فيلم هايي مثل دختر ديگر بويلن ها و نزديکتر نقش آفريني کرده، تشکيل شده است. به علاوه نمايشنامه نويس و بازيگر بزرگ، سام شپارد و مير وينينگام در نقش پدر و مادر کاهيل ها در اين فيلم حضور دارند. برادران بر مبناي فيلمي دانمارکي با همين نام ساخته سوزان باير در سال 2004 ساخته شده. قصه دانمارکي فيلم، تهيه کننده کهنه کار سيگوريون سيگواتسن را که تهيه کنندگي فيلم هايي چون قلب خشمگين (ديويد لينچ)، K-19(کاترين بيگلو) و وزن آب را در کارنامه هنري خود دارد، عميقاً تحت تأثير قرار داد و باعث شد انرژي اش را بين کاليفرنيا و دانمارک تقسيم کند. از نظر او ميان روايت داستان برادران و فيلم هايي که پس از جنگ ويتنام در آمريکا ساخته مي شدند، شباهت هايي وجود داشت. اين فيلم ها به موضوع اثرات جنگ در زندگي خانوادگي افرادي که از آن برگشته بودند و سايه اي که بر سر اين سربازان و خانواده هايشان مي انداخت، مي پرداختند. سيگواتسن با در نظر داشتن چنين داستان آشنايي تصميم به ساخت نسخه آمريکايي برادران گرفت. او اعتقاد دارد که داستان اين فيلم خانوادگي است. فيلم در مورد کشتن انسان ها حرف نمي زند، بلکه به تأثير اين کار در زندگي شخصي افراد مي پردازد. هنگامي که سيگواتسن در دانمارک مشغول مذاکره با باير بود، برادران در لس آنجلس توجه شرکت تهيه کنندگي ميشل دولوکا را هم به خود جلب کرد. دولوکا از نحوه تحليل فيلمساز و خلق و خوي دو برادري که زندگي شان کاملاً با هم تفاوت داشت، خوشش آمده بود. يکي از اين برادران به شکلي سازنده و ديگري به شکلي مخرب زندگي مي کرد. دولوکا مي گويد: «به نظرم فيلم اصلي در جست و جوي يافتن پاسخ براي اين دو سوال است: چه چيزهايي در زندگي از يک مرد، مردي واقعي مي سازند و چه چيزهايي باعث سقوط او مي شوند؟ برادر جوان تر که محکومي سابقه دار است، با پيوستن به اعضاي خانواده از لبه پرتگاه بر مي گردد و مرد مي شود، اما برادر بزرگ تر که هميشه بچه خوب خانواده محسوب مي شده، با شرکت در جنگ، تجربه اسارت و از دست دادن پاکي اخلاقي اش درهم مي شکند. در واقع اين دو برادر جايشان را با هم عوض مي کنند و اين نکته است که توجه مرا به ساخت اين داستان در متن زندگي آمريکايي جلب کرد.» وقتي دولوکا تصميم گرفت امتياز ساخت فيلم را بخرد، متوجه شد سيگواتسن قبلاً آن را خريده، اما از آن جا که ديدگاه و نقطه نظرات آن ها درباره فيلم مشابه بود، تصميم گرفتند در تهيه کنندگي کار با يکديگر شريک شوند. آن ها از ديويد بتيوف، نويسنده فيلمنامه هايي همچون بادبادک باز، ماندن و تروا خواستند اقتباس آمريکايي اين داستان را برايشان بنويسد. او هم از تاريخ معاصر آمريکا براي نوشتن داستان سام و تامي، پسران يکي از افسران بازنشسته جنگ ويتنام بهره برد. بتيوف مي گويد: «خط اصلي داستان تغيير نکرده و در مورد دو برادر است که يکي هميشه آدم نيکوکاري بوده و در راه راست قدم برداشته، اما ديگري هيچ وقت آدم سر به راهي نبوده است.» پس از اتمام اقتباس فيلمنامه، تهيه کنندگان تصميم به انتخاب کارگردان گرفتند و با خوشحالي از پذيرش جيم شريدان استقبال کردند. فيلم هاي شريدان از پاي چپ من و به نام پدر گرفته تا بوکسور و در آمريکا همگي به تحليل و بررسي پيچيدگي هاي زندگي خانوادگي مي پردازند و هسته اصلي برادران را هم همين موضوع تشکيل مي دهد. سيگواتسن اعتقاد دارد شريدان هميشه روي احساسات تمرکز مي کند. او هميشه به داستان و حوادثش توجه دارد، اما اين احساسات شخصيت ها هستند که داستان فيلم هاي او را پيش مي برند، و اين يکي از خصوصيت منحصر به فرد وي تلقي مي شود. شريدان که زندگي کاري اش را با ساخت پاي چپ من آغاز کرده و در به تصوير کشيدن شخصيت هايي از طبقه کارگر جامعه مهارت دارد، از شخصيت هاي فيلم برادران خوشش آمد. او مي گويد: «کاهيل ها از طبقه متوسط جامعه اند. من اين آدم ها را خوب مي شناسم. جنگ آن ها را در هم مي شکند و فيلم در مورد نحوه برخورد آن ها با اين قضيه است.» شرايط سختي که سام در طول دوران اسارتش مي گذراند، بُعد ديگري به تصوير فيلم از وضعيت انساني افراد اضافه مي کند. شريدان در ادامه اين طور مي گويد: «تجربه سام در افغانستان فراتر از درک معمول بيننده است و داستان را تغيير مي دهد. اين تجربه چيزي بيش از تراژدي است و احساسات زيادي در فيلم برمي انگيزد.» رايان کاوانوگ، مؤسس شرکت رلتيويتي مديا هم به عنوان تهيه کننده به گروه سازنده برادران پيوست و تهيه کنندگي مالي آن را بر عهده گرفت. او هم مثل شريدان مجذوب وضعيت سام، اثرات جانبي آن و تأثيرش بر خانواده کاهيل شده بود. کاوانوگ معتقد است: «اين فيلم در مورد جنگ نيست، بلکه به بررسي اتفاقاتي مي پردازد که پس از ضربه خوردن افراد و مجبورشدن شان به انجام کارهايي بسيار سخت و غير قابل تحمل، رخ مي دهند. اين اتفاقات با يک آدم چه مي کنند و چه اثراتي روي افراد پيرامون وي مي گذارند؟ سام پس از بازگشت به مردي سياه و رمزآلود تبديل شده که خشم و بدبيني زيادي در وجودش نهفته است. او رازش را از همه مخفي مي کند، حتي از خانواده اش. حالا تامي نقش سام را به عنوان برادر مسئوليت پذير بر عهده گرفته است.» اميد کار کردن با شريدان در درامي قوي به سرعت گروه را جذب کرد. گيلنهال اولين کسي بود که قرارداد را براي بازي در فيلم در نقش تامي، بچه بد خانواده پذيرفت. او دليل اين کار را به اين شکل توضيح مي دهد: «خيلي دلم مي خواست با شريدان کار کنم، آن هم روي شخصيتي که از ساير کارهايم کمي متفاوت بود. تامي هميشه در سايه سام بزرگ شده و احساس مي کند کسي او را دوست ندارد. او خيلي عصباني و گرفته است، اما شرايط سخت قلب او را به شکلي معصومانه از خواب بيدار مي کند.» توبي مگواير به محض خواندن نسخه اوليه فيلمنامه برادران مجذوب شخصيت برادر بزرگ تر شد. به نظر او شغل ارتشي سام نشان دهنده مردي جدي است که به مسئوليت پذيري و ثبات عادت دارد. به عقيده او سام احتمالاً به دليل شرايط خانوادگي اش از بودن در ارتش احساس امنيت مي کند. او در بچگي مادرش را از دست داده و پدرش هم با لطمات عاطفي شديدي از ويتنام برگشته است. سام پس از مرگ مادر از برادرش مراقبت کرده و براي او مثل پدر دوم بوده است.» مگواير با ملاقات از کمپ پندلتون کاليفرنيا و گارد ملي ارتش در نيومکزيکو در مورد نقشش به تحقيق پرداخت. او در مورد تمرينات آموزشي چنين مي گويد: «نبايد حتي نيم گام از سرباز کناري ات عقب باشي، بلکه بايد دقيقاً با او هماهنگ بود. هميشه در حال شنيدن فرمان هستي. همه مردان و زنان ارتش بخشي از يک گروه هستند. من خيلي تحت تأثير قرار گرفتم. ارتش مثل شبکه بزرگي از افرادي بود که از يکديگر مراقبت مي کردند.» ناتالي پورتمن نقش گريس، همسر سام را ايفا مي کند. او و سام از دوران دبيرستان عاشق هم بوده اند و گريس نمونه خوب همسر يک ارتشي است، با خصوصياتي همچون پشتيباني، خوش اخلاقي و گلايه نکردن. پورتمن مي گويد: «من به ايفاي نقش يک همسر و مادر خيلي علاقمند بودم. گريس جزو آدم هايي است که خيلي زود ازدواج کرده و به دنبال زندگي باثبات مي گردد.» پورتمن از پايگاه هاي ارتشي ديدار کرد تا مسئوليت هاي يک زن ارتشي را بهتر درک کند. او معتقد است: «زنان ارتشي گاهي مجبورند يک سال از همسرانشان دور بمانند و تنها سه ماه آن ها را ببينند. آن ها خودشان بايد کارهاي خانه و مراقبت از بچه ها را بر عهده داشته باشند. بچه ها هم دائم مي خواهند بدانند پدرشان چرا رفته و چه مي کند. اين زنان پس از بازگشت شوهرانشان بايد از آن ها مراقبت کنند و با مشکلات شان بسازند.» در اين فيلم براي اولين بار شريدان و فرد المس به عنوان فيلمبردار با يکديگر همکاري مي کنند. المس در کارنامه هنري خود سابقه همکاري با کارگردانان مشهوري همچون ديويد لينچ، آنگ لي، جيم جارموش و بيل کاندن را دارد. حرکات دوربين و انعکاس رنگ ها، سلوک دو برادر از نظم به ترديد و شک را به تصوير مي کشد. المس مي گويد کل فيلم روي دست شخصيت ها مي چرخد. در ابتداي فيلم تصاويري آرامش بخش را مي بينيم که به سمت افغانستان خشک و پر هرج و مرج حرکت مي کنند و سپس دوباره به حومه بر مي گردند. اما اين بار نور تغيير مي کند. فضا تنگ تر و به طور کلي تاريک تر و تغييرپذيرتر مي شود. به عقيده گيلنهال عامل انساني فيلم در عنوان آن نهفته است: «اين فيلم حقيقتاً در مورد يک خانواده ساخته شده است. گاهي تنها کسي که مي تواند پناهگاه انسان باشد، عضوي از خانواده است. شخصيت هاي سام و تامي بسيار متفاوتند، اما شباهت هاي فراواني هم با يکديگر دارند. در نهايت تنها کسي که موفق به نجات زندگي سام مي شود، تامي برادر اوست.» منبع:صنعت سينما،شماره 90 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 816]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها