تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828702010




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

(«مسلح/ ضد سرقت» ساخته نيمرود آنتال به روايت طراحان و فناوران)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
(«مسلح/ ضد سرقت» ساخته نيمرود آنتال به روايت طراحان و فناوران)
(«مسلح/ ضد سرقت» ساخته نيمرود آنتال به روايت طراحان و فناوران)     مسلح اثري جنايي و هيجان انگيز است که فيلمنامه آن را جيمز و. سيمپسن نوشته و مت ديلن، ژان رنو و لارنس فيشبرن در آن نقش آفريني مي کنند.   تاي هکت(کلمبوس شورت) پس از مرگ والدينش از جنگ عراق باز مي گردد و با صورت حساب هاي سنگين پرداخت نشده درماني، قرض و مسئوليت هاي نگهداري برادر چهارده ساله اش جيمي مواجه مي شود. تاي به عنوان نگهبان در سازمان امنيتي ايگل شيلد استخدام شده، همان جايي که پدرش نيز کار مي کرد. تاي تحت سرپرستي ناپدري اش، سرافسر مايکل کاچران(ديلن) براي شغل جديدش که خسته کننده و در عين حال خطرناک خواهد بود، آموزش مي بيند. در آخرين روز دوره آموزشي اش، همکارانش او را براي يک مهماني خداحافظي بيرون مي برند. بعد از صرف نوشيدني، حکايت هايي در باب نفوذ در دستگاه امنيتي تعريف مي کنند و درباره سرقت هاي ناکام و دزدي هاي پيروزمندانه بحث مي کنند. کاچران جالب ترين قصه را تعريف مي کند: حمله مسلحانه مرموزي که در تگزاس اتفاق مي افتد و کاچران ادعا مي کند از آن با خبر است. او مي گويد: «تنها راه اين اتفاق، همدستي محافظ ها با دزدهاست.» بعداً در حالي که تاي را به خانه مي برد، مي گويد که واقعه اي که درباره اش صحبت کرده، باعث شده که به فکر طراحي جنايت بي نقصي بيفتد. آن ها با 42 ميليون دلاري که خواهند دزديد، از مسير خارج مي شوند و پول ها را در يک انبار متروک مي گذارند. سپس يک سرقت مسلحانه را گزارش مي دهند. هيچ قرباني و مدرک و مظنوني و هيچ سر نخي در کار نيست. همه آن چيزي که لازم است تا شش مرد را پولدارتر از روزهاي دور و درازشان کند، همدستي با نگهبانان است. کاچران از قبل افرادي را متقاعد کرده است: بينز، فردي بسيار هيچاني و عجول و تندمزاج(فيشبرن)، کوئين آرام و در عين حال مشتاق(رنو)، دابز عصبي و آسيب پذير(اسکيت آلريچ) و پالمر تازه سعي که قبلاً کلاهبردار بوده است (آمائوري نولاسکو). تاي حدفاصل اين چند نفر تا نقشه هايشان براي زندگي بهتر است. تاي در ابتدا حتي قبول نمي کند که از صاحب کارش دزدي کند، اما مصادره خانه شان که در گروي بانک بوده و همچنين سرپرستي برادر کوچک ترش وي را متقاعد مي کند که در اين ماجرا با همکارانش همدست شود، تنها به اين شرط که کاچران به او اطمينان دهد که در اين ماجرا کسي آسيبي نخواهد ديد. در روز موعود، سرقت به خوبي پيش مي رود. بعد از اين که سرپرست گروه، نگهبان را کنترل مي کند، دزدها مجبورشان مي کنند تا به مسير مورد نظرشان که به مخفي گاه مي رسد، منحرف شوند. آن ها با خودسري و به سرعت پيش مي روند تا پول ها را خالي کنند، اما يک وقفه غير منتظره نقشه بازي را عوض مي کند. با ميليون ها دلار که در معرض خطر قرار گرفته و آينده شان که به مويي بند است، کارکنان تلاش مي کنند تا مي توانند از پول ها بردارند و در لحظه اي غم انگيز ورق برمي گردد. جيمز و سيمپسن، نويسنده فيلمنامه قبل از نوشتن اثر مي دانست که مي خواهد اثري غير کليشه اي و هيجان انگيز خلق کند، فيلمي که مجموعه اي از تعليق ها و کنش هاي گوناگون است و خالي از طرح هاي سنتي آدم بد. سيمپسن مي گويد: «فيلم درباره مردمي معمولي و ناقص است. کساني که در اصل خوبند. اين ها در شرايطي دشوار قرار گرفته اند و مجبور به انتخاب گزينه هاي بد هستند و بايد با عواقب آن ها دست و پنجه نرم کنند.» سيمپسن همچنين مي خواست براي داستانش فضايي منحصر به فرد بيافريند. يک روز که در ونکوور نزديک خانه اش با سگش قدم مي زد، چيزي در ذهنش جرقه زد. اتومبيل ضد سرقتي که در گوشه اي افتاده بود، توجه او را به خود جلب کرد. او مي گويد: «فوراً به نظرم رسيد که اين اتومبيل ضد سرقت، همان چيزي است که مي تواند مردم را ميخکوب کند. مردم خود به خود جذب آن مي شوند و دريافتم که بايد چنين فضايي را براي داستانم فراهم کنم.» وقتي سيمپسن پيش نويس کار را نوشت، آن را به جشنواره معتبر فيلمنامه نويسي نيکول فرستاد، رخدادي سالانه که پشتيبان آن آکادمي علوم و هنرهاي تصويري است. دست نوشته توجه کريس لموس و لوئيز گوئه ررو (تهيه کنندگان) را به خود جلب کرد. اولين باري که سيمپسن درباره اين اثر غافلگير و خوشحال شد، وقتي بود که فهميد اثرش مورد علاقه مردم قرار گرفته است. او مي گويد: «ما با جان دانن و کلينت کالپير در سوني تماس گرفتيم. آن ها واقعاً جريان داستان را گرفته بودند و شخصيت ها و روابط پوياي حاکم بر نيروهاي نگهبان را به خوبي دريافته بودند.» کالپير فيلمنامه را به نيمرود آنتال ارائه داد، کارگردان جواني که به تازگي اثر ترسناکي را براي سوني به پايان رسانده بود. مثل آثار قبلي آنتال، اين فيلم هم در فضايي مرموز و محدود شکل مي گيرد. دان فره از گروه فيلمسازي فره مي گويد:« ما به سراغ کارگردانان ديگر نرفتيم. او در اثر قبلي اش کار بزرگي را پديد آورده بود. نيمرود اين اثر را چيزي بيش از يک فيلم کرد. حتي اگر هر روز کار را مي ديديد، احساس مي کرديد که با کار خارق العاده اي مواجهيد.» مثل اثر قبلي آنتال برخي از سکانس هاي تعيين کننده فيلم، در فضايي خفقان آور و گرفته به همراه تنش هاي تصويري شکل مي گيرد. آنتال مي گويد: «من از فيلمبرداري در مکان هاي محدود و گرفته لذت مي برم. اين نوع گرفتگي باعث خلاقيت و کشف ايده هاي جديد در من مي شود.» فيلم هاي جنايي از نوع سرقت ژانر محبوب اين کارگردان مجارستاني است. يک بار از يک کارگردان فرانسوي پرسيدند چرا فيلم هاي جنايي در باب سرقت هاي کلان مي سازد و او پاسخ داد: «من جرأت زدن بانک را ندارم، فقط مي توانم درباره آن فيلم بسازم!» آنتال مي گويد: «به نظر مي رسد پرداختن به اين ژانر، بسيار آسان و بي دردسر باشد، در حالي که اگر بخواهي آن را خوب از آب در بياوري، خيلي دشواراست.» شرکت هاي سازنده اتومبيل هاي ضدسرقت زيادي حاضر به همکاري با آن ها نشدند. نهايتاً سيمپسن با يکي از دوستانش در پليس ونکوور تماس گرفت و او پادرمياني کرد. آنتال به اين نکته اشاره مي کند که «شرکت هاي سازنده اتومبيل هاي ضدسرقت چون خيلي مرموزند، بدنام شده اند، زيرا چون خيلي آسيب پذير و در معرض خطر هستند. آن ها خيلي مضطرب و مشکوک شدند که ما روي نقشه دزدي کار مي کنيم، چون در مورد جزئيات همه اطلاعات مي گرفتيم.» يک بار که آن ها موفق شدند اطلاعاتي در اين زمينه به دست بياورند، ساعت ها وقت صرف صحبت کردن در گاراژها با راننده ها و آشنا شدن با اين اتومبيل ها کردند. آنتال مي گويد: «با اين که قادر به ديدن همه چيز نبودند، حس همذات پنداري با افراد نگهبان در آن ها ايجاد شد. شغل بسيار سختي دارند. اگر تصور کنيد در مقابل خطري که تهديدشان مي کند چقدر عايدشان مي شود، باور نمي کنيد. براي من که غير ممکن است. آن ها اجازه ندادند ما چندان وارد جزئيات اتومبيل ها شويم و با آن ها رانندگي کنيم، فقط امکانات آن ها را برايمان توضيح دادند و اين که در چه موقعيتي چه کار مي کنند. محافظ ها توضيح دادند که فعاليت هاي روزمره شان از چه قرار است و چرا نبايد دچار روزمرگي شوند. سيمپسن مي گويد: «آن ها براي ما چيزهايي را بازگو کردند که يک آدم عادي هرگز از آن ها با خبر نمي شود، مثلاً اين که در مخابره هاي راديويي نيز در اتومبيل ضدسرقت و مسلح هرگز نام محل يا خياباني که در آن هستند را نمي آورند، مبادا از طريق استراق سمع محل استقرارشان فاش شود. آن ها از يک در وارد يک ساختمان مي شوند و از در ديگري خارج مي شوند. اين کار حدس اين که اتومبيل ها به کجا مي روند را غير ممکن مي سازد. هر روز از مسير متفاوتي به محل معيني مي روند، بنابراين نمي توان پيش بيني کرد امروز کدام مسير را انتخاب خواهند کرد.» يکي از امکانات ديگري که اين اتومبيل ها دارند، قابليت قفل شدن شان از داخل است. سيمپسن اين قابليت را در فيلم به کار گرفت. امکان قفل شدن اتومبيل از داخل، نگهبان را از مورد حمله قرار گرفتن و کشته شدن حفاظت مي کند. او هنگام قفل کردن ماشين از داخل مي تواند مطمئن باشد که هيچ کس با قواعد فيزيکي و به طور طبيعي از خارج نمي تواند آن را باز کند. هر کدام از افراد نگهبان رفتار متفاوتي درباره شرکت در دزدي نشان مي داد، اما همه در يک مورد مشترک بودند؛ هيچ يک قهرمان و هيچ يک برده و هيچ يک خيانتکار نبودند. اين پيچيدگي و ترکيب، کارگردان را به اين فکر انداخت که بايد به دنبال بازيگراني بگردد که بتوانند در يک مرز نيک و شر قدم بردارند. از بازيگران قديمي و با تجربه مثل مت ديلن، لارنس فيشبرن، ژان رنو و فرد وارد گرفته تا بازيگران تازه کاري مثل کلمبوس شورت، اسکيت الريچ، آمائوري نولاسکو و ميلو ونتي همه کمک کردند تا بينشي واحد به شخصيت هايي که دارند بازي مي کنند، ببخشند. در مرکز داستان تاي هکت قرار دارد، مرد جوان ناسازگاري که بدون آمادگي با مشکلاتي از قبيل نگهداري از برادرش و حفظ خانه شان مواجه شده. گروه کارگرداني به دنبال بازيگري مي گشتند که بدون ترديد گيرا بوده و جنبه اي روحاني در او وجود داشته باشد. آنتال مي گويد: «کلمبوس شورت تجسم اين شخصيت بود. استعداد قابل توجهي هم داشت. هر روز با انرژي به صحنه مي آمد و اشتياق او براي فيلم غير قابل انکار بود.» شورت مي گويد اولين بار که فيلمنامه را مطالعه مي کرده، قادر به کنار گذاشتن آن نبوده: «فيلم بسيار زيرکانه اي بود و من براي آن مبارزه کردم. اين فيلم درام و اکشن را در کنار هم مي گذارد، طوري که باورکردني باشد. معتقد بودم با يک کارگرداني درست، اين فيلم مي تواند دنيايي شگفت انگيز و داستاني شگفت انگيز خلق کند. آنتال کارگردان مناسبي بود. رفتار او سر صحنه بازتاب رهبري گروه بود و اين کار سختي است که در ساختن محيط تأثير بسزايي دارد. او با افرادي که نقش هاي جانبي در توليد فيلم داشتند هم مثل من و لارنس و مت رفتار مي کرد. او بي ريا گوش مي کرد. وقتي کارگردان تا اين اندازه فروتن باشد، نمي تواني تشنج ايجاد کني. او گروه را به راه مي اندازد و همه پشت او هستند. بازي کردن در مقابل بازيگران با تجربه بسيار آموزش دهنده است. تجربه اي قابل توجه براي يک بازيگر 26 ساله. مي توانم ساعت ها برايتان در مورد تجاربي که از اين اشخاص کسب کرده ام صحبت کنم. از اول مرا حمايت کردند، هر لحظه مطلبي حکيمانه در بر داشت و من خوشحال بودم که آن جا حضور دارم تا بتوانم از آن ها استفاده کنم.» مت ديلن نزديک ترين فرد به او بود. از نظر شورت او خيلي جدي و اصيل بود: «شخصيت او در مقابل شخصيت من و برادرش، پدرانه بود.» اين فيلم ادامه همکاري اين کارگردان با گروه فيلمبرداري است که از جاي خالي آغاز شده بود. آنتال مي گويد: «مدير فيلمبرداري اين فيلم همان کسي است که نزديک ترين همکاري را با او داشته ام. من يک رابطه نزديک و صميمي را ترجيح مي دهم.» يکي ديگر از کساني که در جاي خالي کار مي کرد و حالا هم در اين فيلم همکاري اش را ادامه داده، جان گري استيل، طراح صحنه است. آنتال همکاري او را شراکت گرانبهاي او در ساخت متفاوت ظاهر فيلم مي داند: «صحنه هايي که او مي سازد، خاص هستند. ما لوکيشن هايي را در مونتانا، کاليفرنيا و در يک کارخانه در حال فرو ريختن پيدا کرديم. از بيرون ظاهر بي عيب و نقصي داشت. کار ما اين بود که داخل آن را درست کنيم، طوري که با ظاهرش مطابق شود.» چون حدود نصف فيلم در داخل کارخانه اتفاق مي افتد، همه همّ و غمّ آنتال و استيل بر اين بود که از لحاظ ظاهري آن را تغيير دهند. استيل مي گويد: «ما بر آن شديم تا صحنه هايي ساختگي ايجاد کنيم. با ابعاد مختلف. اين کار به کارگردان امکان فيلمبرداري در ابعاد مختلف را در فضايي غارمانند مي داد.» بعد از آن گروه کم تر از هفت هفته فرصت داشتند تا صحنه را بسازند. استيل مي گويد: «تقريباً همه چيز را نو استفاده کرديم، به جز چند مورد کوچک که براي تجهيزات مان اجاره کرديم. طراح هنرمند صحنه ما چارلي برايان طوري آن را ساخت که انگار سال هاست آن جا قرار دارد.» صحنه سازي علاوه بر اين که دست کارگردان را باز مي گذاشت و کنترل صحنه را آسان مي کرد، مزايايي هم براي بازيگران داشت.فيشبرن مي گويد: «گاهي فراموش مي کردم که در صحنه اي ساختگي بازي مي کنم. در انباري متروکه کار کرديم که به صحنه اي ساختگي تبديل شده و همان طور که بايد به نظر برسد، هست. محيط گرم بود و جانور موذي آن جا نمي چرخيد و در کل مناسب بود.» منبع:صنعت سينما،شماره 90 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن