واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: وقتی به حضرت خدیجه(س) بیان میکنند: علت اینکه پیامبر را انتخاب کردی، چیست؟ حضرتشان بیان میفرمایند: ایشان رسول خداست. یعنی عاقل است و میداند معاملهای که میکند، معامله الهی است؛ پس خداشناس است.
به گزارش تراز ،آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران به مناسبت ماه مبارک رمضان به شرح دعای ابوحمزه ثمالی پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:«مَعْرِفَتِی یَا مَوْلَایَ دَلِیلِی عَلَیْکَ وَ حُبِّی لَکَ شَفِیعِی إِلَیْکَ وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِیلِی بِدَلَالَتِکَ وَ سَاکِنٌ مِنْ شَفِیعِی إِلَى شَفَاعَتِک»*معرفت عاملی برای حبّ و خوفتمام مطالب حبّ در همین معرفت است. وجود مقدّس ابیعبدالله(ع) میفرماید: «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ أَحَبَّه» هر کس خدا را بشناسد، دوستش دارد.اصلاً این معرفت هم حبّ میآورد، هم خوف میآورد، حبّ به خدا و خوف از اعمال زشت، هم طاعت میآورد، هم عمل، اینها نکات بسیار مهمّی است.در یک روایت شریفه بیان میفرماید که معرفت حتّی دنیا را هم برای انسان به حقیقت میبرد؛ یعنی معمولاً تارکین دنیا آنهایی هستند که معرفت دارند و اتّفاقاً آنهایی که این حال را به سخره میگیرند، دنیاپرستان، معرفت ندارند.در روایت دیگری حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(ع) میفرمایند: «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْیا». در روایت قبل ابیعبدالله فرمودند: «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ أَحَبَّه» یعنی احب الله، اینجا میفرمایند: «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ».قبلاً عرض کردم که عمده خوف از خدا هم عندالاولیاء همین است که انسان بترسد که از خدا دور شود. بله، یک مطلبش هم این هست که بالاخره انسان از عذاب الهی بترسد امّا عمده عندالاولیاء و عرفا این است که انسان کاری نکند که چنان جلوات دنیا او را بگیرد که دیگر از پروردگار عالم دور شود.اتّفاقا شاید همین مطلب است که میفرمایند: «وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْیا» آن کسی که از خدا خوف و ترس دارد، نفسش را از دنیا باز میدارد؛ چون اگر بناست امر دائر گردد بین اینکه من حبّ محبوب و حبیبم را داشته باشم یا حبّ به دنیا، عند اهل المعرفه معلوم است حبالله انتخاب میشود. لذا تبیین میفرمایند: «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْیا». این یک نکته بسیار مهم است.لذا در این فراز از دعا هم فرمود: «مَعْرِفَتِی یَا مَوْلَایَ دَلِیلِی عَلَیْکَ وَ حُبِّی لَکَ شَفِیعِی إِلَیْکَ» همین معرفت، حقیقت حبّ را میآورد و همه مطالبی دیگر را هم که عرض کردیم، گفتیم: عمل هم میآورد.*ذکری که آیتالله بهجت با آن مأنوس بودیکی از مطالب دیگری که در باب معرفت ایشان هست که در کتاب الدعوات سیّد ابن طاووس و همچنین امالی شیخ طوسی بیان شده، این است که ایشان دائم الذکر بود. خیلی عجیب است! اسلام تازه آمده امّا ایشان دائم الذکر بودند و دائم یاد خدا بودند.چندتا از ذکرهای ایشان را هم بیان فرمودند. از جمله آوردند که ایشان دو حرز مخصوص داشت و دائم با این دو حرز مأنوس بود. یکی از آنها این بود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ أَسْتَغِیثُ فَأَغِثْنِی وَ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ وَ أَصْلِحْ لِی شَأْنِی کُلَّه». این باب معرفت را ببینید. معمولاً کسانی این «ولا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا» را دائم میگویند، که باب معرفتی بالایی دارند.یک مطلبی به شما بگویم که خیلی جالب است. خود بنده محضر آیت الله العظمی بهجت، آن بهجت القلوب عرض کردم: یک ذکری که شما بین این اذکار آن را دوست دارید و با آن انس دارید چیست؟ یادم نمیرود، ایشان یکدفعه یک نگاهی کردند و بعد فرمودند این ذکر، ذکر خوبی است. بعد هم فرمودند که آفرین! بالاخره نوع سؤال خوب بود. فرمودند: خیلی بگو «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابداً». با این ذکر انس بگیر.لذا آنها که اهل معرفت هستند میدانند یک لحظه نباید به خودشان واگذار شوند. اگر واگذار شوند، تصوّر میکنند کسی شدند و همان چیزی میشود که بارها در بحث اخلاق بیان کردم: هرکس ولو به لحظهای تصوّر کند کسی شده است، همان لحظه، لحظه سقوط اوست، سقوط میکند.جالب است، میفرماید: «وَ أَصْلِحْ لِی شَأْنِی کُلَّه» من را به خودم وامگذار و در همه حال زندگی من را سامان ببخش. این باب معرفت را میرساند.حرز دیگری که باز سیّد ابن طاووس در اقبال به نقل از حضرت خدیجه کبری(س) بیان میفرماید، این است که ایشان میفرمایند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِیَا اللَّهُ یَا حَافَظُ یَا حَفِیظُ یَا رَقِیب » ای خدا، ای نگهبان، ای نگهدارنده، ای مراقب و پاسدار انسان.
زمانبندی انتشار: 7 تير 1394 - 14:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]