واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهی به فیلم «پریدن از ارتفاع کم» ساخته «حامد رجبی»
جای پای مادر و فرزند
تاریخ انتشار : دوشنبه 25 خرداد 1394 ساعت 15:56 | شماره خبر : 1979743710707713845 تعداد بازدید: 4
پ پ




در سینمای ما آثار خانوادگی و فیلمهای مادرانه عمدتا یا اشکآورند یا حسرتآور یا حتی سرخوشانه. پریدن از ارتفاع کم اما درامی است کمی تا قسمتی روانشناسانه که دغدغههای یک مادر جوان را روایت میکند؛ مادری که سفر فرزند در راهش نیمهتمام باقی مانده است...
یک مادر جوان به نام نهال که با یک دنیا شوق وشور در انتظار تولد فرزندش است، در مییابد که بچه در شکمش مرده و او که چهار ماهه باردار است در این گیرودار تصمیم عجیبی میگیرد؛ اینکه هیچ کس از رازش با خبر نشود. بررسی رفتارشناختی آدمها در فیلمهای درام اجتماعی کار سختی است.حالا اگر از منظر روانکاوانه یا حتی روانشناختی و معناشناختی نیز قرار باشد داستانکهای فیلم و آدمهای آن پرداخت شوند کار دوچندان سخت خواهد شد. حامد رجبی حداقل به لحاظ نوشتاری این تجربه را پیش از این از سر گذرانده است. او پیش از این در فیلمهای پرویز و فصل بارانهای موسمی همکار فیلمنامه نویس بوده و با داستانهایی که به نوعی بحرانهای آتشین و به یکباره در زندگی افراد ایجاد میکنند آشنا بوده است. پریدن از ارتفاع کم روایتگر مادری است که درگیر همین بحران خاص میشود. حالا اگر برای هر بحرانی باید علاج منطقی یافت یا باید سراسیمگی کرد یا دیوانگی این دیگر برمیگردد به همان معناشناختی قهرمان فیلم و ماجرا. در این فیلم کاراکتر اصلی در میانه بحران زندگیاش یعنی از دست دادن جنین و فرزند آیندهاش نه اهل مدارا با منطق است و نه سرسازش با دنیا دارد. احتمالا او نمونه کامل یک مادر بسیار عاشق است، بنابراین رازش را فاش نکرده و نقش مادر باردار را ایفا میکند. نکته دیگر فیلم حامد رجبی رفتارشناختی دیوانهوار است و این رفتار به مرز عشق و دیوانگی میرسد. کارگردان در این مسیر تواناست. نهال وقتی میفهمد جنین در شکمش ناکار شده و قطعا مرده است به جای اینکه طبق عرف مرسوم بستری شده و جنین از رحمش خارج شود تصمیم میگیرد هیچ اقدامی انجام ندهد. او بماند در ظاهر یک مادر منتظر و جنین هم بماند در قالب یک نوزاد واقعی که فعلا چهار ماهه است تا چه پیشآید. در پریدن از ارتفاع کم در کنار طرح سوژه بکر فیلم و همچنین بحثهای روانشناختی سهم انتقام، قدرت طلبی، دیوانگی و دست شستن از زندگی پارادوکسهای داستانکهای آن است. نهال به همه میگوید اوضاع بر وفق مراد است. در واقع تماشاگر از سکانس افتتاحیه که درمییابد اوضاع جنین روبراه نیست نگران میشود و باور میکند نهال مادر را ولی همین مادر در ادامه چنین لجبازی که با خودش و با اطرافیان انجام میدهد، تماشاگر این نهال را ممکن است دوست نداشته باشد. گرچه این تناقضات گاهی باعث پیشرفت قصه هم میشوند، اما در مجموع کنارهگیری نهال از شوهرش و از خویشان گویی خوب پرداخت نشده است. در واقع تماشاگر مادری را میبیند که عاشق بچهدار شدن است اما نمیفهمد دلیل رفتارهای او پس از اطلاع از مرگ جنین چیست؟ معناشناختی رفتار نهال دارای چه نتایجی است؟ آیا او دشمن خود است که جنین مرده را در شکم نگه داشته است؟ آیا به دنبال ایجاد ترحم است تا با عفونت و مرگ خود بیشتر عزیز باشد؟ آیا خود را مستحق عذاب میداند و خود را گناهکار شناخته است؟ یا اینکه به دنبال عذاب دادن دیگران است. اگر چنین است پس چرا روشی چنین ناهنجار یعنی نگه داشتن یک جنین در شکم را برگزیده است؟ اینها پرسشهایی است که در چنین فیلمی با بار معناشناختی و رفتارشناختی مطرح میشود اما جوابی عمدتا از آن به دست نمیآید و برای تماشاگر سردرگمی باقی میگذارد. با این حال پریدن از ارتفاع کم یک اثر قابل قبول و کمتر تکراری با بازیهای کم و بیش خوب است. ضمن اینکه باید بپذیریم اصولا بحث سقط جنین به دلایل مختلف ( عوامل فیزیکی یا بیولوژیکی و یا محیطی) از جمله مواردی است که در سینما جای کار دارد. قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
تاریخ انتشار :
دوشنبه 25 خرداد 1394
ساعت 15:56
|
شماره خبر :
1979743710707713845
تعداد بازدید:
4
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]