محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842031504
افشای یک جنایت پس از نیم قرن
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
افشای یک جنایت پس از نیم قرن
شناسهٔ خبر: 2777092 - شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
مجله مهر > دیگر رسانه ها
مسئولان دانمارک به این نتیجه رسیدند که بهترین راه برای مدرنیزه کردن این جزیره این بود که گونۀ جدیدی از گرینلندیها خلق شود و بنابراین تلگرامهایی به سرکشیشان و مدیران مدارس فرستادند. فرادید نوشت: در دهۀ ۱۹۵۰، گروهی از کودکان "اینوئیت" را از خانوادههایشان در گرینلند جدا کردند، تا شهروند نمونۀ دانمارکی از آنها تربیت کنند. بیش از ۶۰ سال از آن زمان گذشته و آنها از دولت دانمارک میخواهند که بابت این آزمایش که آسیبهای بزرگی به آنها زده، عذرخواهی کند.
هلن تیسن میگوید: "یک روز زیبای تابستانی بود که دو مرد دانمارکی با سرووضع مرتب دم در خانۀ ما ظاهر شدند." سال ۱۹۵۱ بود، و هلن و خانوادهاش در "نوک"، پایتخت گرینلند، زندگی میکردند.
"یک مترجم همراه آنها بود و من و خواهرم فکر میکردیم که برای چه کاری به خانۀ ما آمدهاند. ما خیلی کنجکاو بودیم. وقتی که با مادرمان صحبت میکردند، ما را بیرون فرستادند."
"آنها از مادرم پرسیدند که آیا حاضر است که من را به دانمارک بفرستد؟ به او گفته بودند که در این صورت دانمارکی یاد میگیرم و تحصیلات مناسبی خواهم داشت. آنها گفتند که این موقعیتی بزرگی است که به من رو کرده."
"مادرم دو بار به آنها نه گفت. اما آنها مرتب به او اصرار میکردند و میگفتند که به نظر ما باید هلن را به دانمارک بفرستی، فقط برای شش ماه است. و او موقعیتی برای آیندهای درخشان پیدا خواهد کرد و به نظر ما باید بگذاری برود." دانمارک مصمم بود تا شرایط زندگی در مستعمرۀ قطبیاش را بهبود بخشد. بسیاری از مردم در آن زمان همچنان از طریق شکار فکها خرج خود را درمیآوردند، درصد کمی از مردم دانمارکی صحبت میکردند و بیماری سل شیوع داشت.
مسئولان دانمارک به این نتیجه رسیدند که بهترین راه برای مدرنیزه کردن این جزیره این بود که گونۀ جدیدی از گرینلندیها خلق شود و بنابراین تلگرامهایی به سرکشیشان و مدیران مدارس فرستادند و از آنها خواستند تا کودکان باهوش با سن میان ۶ تا ۱۰ سال را شناسایی کنند. این برنامه که با کمک خیریۀ "کودکان دانمارک را حفظ کنید" شکل گرفته بود، از این قرار بود که کودکان شناسایی شده را نزد خانوادههایی در دانمارک بفرستند تا آنها بتوانند در این خانوادهها "بازآموزی" شده و به دانمارکیهای کوچک تبدیل شوند.
بسیاری از خانوادهها حاضر به جدایی از بچههایشان نبودند، اما در نهایت ۲۱ خانواده راضی به انجام این کار شدند.
پدر هلن تیسن سه ماه پیشتر از سل مرده بود و مادرش با سه بچه خردسال تنها مانده بود.
"مادرم روی زمین زانو زد و به من گفت "قراره بری دانمارک" من گفتم: دانمارک چیه؟"
"مادرم گفت: "یک کشوره که از اینجا خیلی دوره. اما زیباست، درست مثل بهشت. نباید ناراحت باشی."
در ماه می ۱۹۵۱، کشتی اماس دیسکو، به همراه ۲۲ کودک از "نوک" حرکت کرد.
تیسن میگوید: "ما پیاده با پای پیاده از خانه به بندر رفتیم."
"از توی قایق به مادرم نگاه کردم، اما نمیتوانستم برایش دست تکان دهم. خیلی ناراحت بودم. دستهایم را پایین نگه داشتم. پیش خودم فکر کردم: "چرا گذاشتی بروم؟" ما نمیتوانستیم درک کنیم که چرا ما را میبرند؟ چه چیزی در انتظارمان بود؟ همه چیز نامطمئن بود."
"ورود به کپنهاگ را به یاد دارم. تنگ غروب بود و بندری که به آن وارد میشدیم بسیار بزرگ بود. و من فکر میکردم که مادرم اشتباه میکرده، چون میتوانستم ببینم که دانمارک کوه دارد. اما وقتی که نزدیکتر شدیم، دیدم که آنها در واقع درختهایی بودند که شبیه کوه به نظر میرسیدند. نمیدانستیم که چه هستند. اما قدبلند، سبز و زنده بودند."
کودکان قرار بود پس از وارد شدن به دانمارک، نزد خانوادههای سرپرست فرستاده شوند. اما ابتدا باید تابستان را در جایی که به آن "کمپ تعطیلات" میگفتند، میگذراندند.
تیسن میگوید: "بعداً فهمیدیم که آنجا در واقع قرنطینه بوده است."
"آن مزرعه آنقدر دور افتاده بود که هیچ خانهای در اطرافش دیده نمیشد. ما را قرنطینه کردند چون اولین بار بود که گروهی از کودکان خردسال از گرینلند به دانمارک وارد میشدند. این ترس وجود داشت که ما بیماریِ مسریای داشته باشیم."
"پیش خودم مرتب فکر میکردم، که چرا اینجاییم و کی به خانه میرویم؟ دلم برای مادرم تنگ شده بود و هنوز عزادار پدرم که چند ماهی بیشتر از مرگش نمیگذشت بودم."
ورود کودکان اینوئیت، پروژۀ چنان با پرستیژی بود که ملکۀ دانمارک شخصاً از کمپ بازدید کرد. تیسن میگوید: "هیچ چیز را درک نمیکردم. شدیداً ناراحت بودم و تمام مدت با قیافۀ جدی برای خودم قدم میزدم."
"شما در این عکس میتوانید ببینید که وقتی دور ملکه حلقه زده بودیم هیچ یک از ما لبخند نمیزد. همۀ ما وقتهایی که در وطنمان به ساحل میرفتیم، و از این قبیل کارها، خوشحال و راضی بودیم. شبها در تختخوابهایمان یواشکی گریه میکردیم. من در آنجا شدیداً حس غم و ناامنی داشتم."
سپس، کودکان نزد خانوادههایی که سرپرستیشان را برعهده گرفته بودند، به جاهای مختلف کشور فرستاده شدند. در ماه دسامبر ۱۹۵۱، یک هفتهنامۀ دانمارکی مقالهای دو صفحهای را به این آزمایش اختصاص داد و مدعی موفقیت آن شد."
در این مقاله آمده بود: "شیوۀ زندگی در دانمارک، تفاوت زیادی با آنچه که این کودکان طبیعت تجربه میکردند دارد، اما توانایی آنها در تطبیق مثال زدنی است. خیلی کم پیش میآید که واکنشی متناقض با تمدن از خود نشان دهند. کودکان گرینلندی همین حالایش هم به خوبی دانمارکی حرف میزنند، اما هر گاه که شدیداً خوشحال یا عصبانی شوند، سیلی از واژههای گرینلندی را بر زبان میآورند و صداهای عجق وجق سراسر خانه را فرا میگیرد."
"هلن یک کلمه هم با پدر و مادرخواندهاش صحبت نکرده... و وقتهایی که با او صحبت میشود، تنها با سر تکان دادن پاسخ میدهد. اما از حرف زدن با خواهرخواندهاش، ماریان، خوشحال میشود. ماریان در حال یاد دادن بافتنی به اوست." هلن تیسن در کمپ تعطیلات به اگزما مبتلا شده بود و تصمیم گرفته شد که باید با یک پزشک زندگی کند. این پزشک برای درمان اگزمای هلن به سرشانهها و پاشنههای او پمادی سیاهرنگ میمالید و او را از رفتن به اتاق پذیرایی منع کرده بود تا مبلمان خراب نشود.
هلن میگوید: "در آن خانواده حس پذیرفته بودن نداشتم. حسِ غریبه بودن داشتم. مادر خانواده دچار ناراحتی روانی بود و همیشه در تختخواب بود."
"به بزرگسالها اعتماد نداشتم. آنها بودند که من را به دانمارک فرستاده بودند. هر وقت که چیزی به من میگفتند، فقط سر تکان میدادم. نمیخواستم جوابشان را بدهم."
چند ماه بعد، اگزمای او تحت کنترل درآمده بود. تیسن به خانوادهای دیگر سپرده شد.
او میگوید: "خانوادۀ سرپرست دوم، در مقایسه با اولی، به قصههای پریان میماند. آنها آدمهای خیلی خونگرمی بودند."
سپس، در سال بعد، ۱۶ کودک از ۲۲ کودک اینوئیت، از جمله تیسن، به گرینلند برگرانده شدند. نهاد خیریۀ دخیل در این ماجرا، ترتیبی داده بود تا شش کودک باقی مانده توسط خانوادههای دانمارکی سرپرستشان، به فرزندخواندگی پذیرفته شوند."
تیسن میگوید: "وقتی که کشتی در نوک پهلو گرفت، چمدان کوچکم را برداشتم و از پل پایین دویدم و آغوش مادرم پریدم."
"راجع به چیزهایی که دیده بودم، حرف میزدم. اما او پاسخی نمیداد. با سردرگمی به او نگاه کردم. کمی بعد چیزی گفت، و متوجه نشدم که چه میگفت. یک کلمهاش را هم نفهمیدم. پیش خودم فکر کردم: "وحشتناک است. دیگر نمیتوانم با مادر خودم حرف بزنم." ما به دو زبان متفاوت حرف میزدیم."
در همین اثنا، شوک دوم هم به او وارد شد. در غیاب هلن، یک موسسۀ خیریۀ دیگر به نام "صلیب سرخ دانمارک"، یک آسایشگاه کودکان در نوک ایجاد کرده بود. نظرشان این بود که کودکانی که در خانههای متمولین دانمارکی زندگی کردهاند، نباید در "شرایطی بدتر" با خانوادههای خودشان زندگی کنند. "مادر جدیدمان، رییس آسایشگاه کودکان، روی شانهام زد و گفت: "زودباش، سوار اتوبوس شو، قرار است به یتیمخانه بروی." من فکر میکردم که قرار است با مادرم به خانه برویم. چرا من را به آسایشگاه کودکان میفرستادند؟ هیچ کس پاسخی به من نداد. فقط سوار اتوبوس شدم و به خاطر اشکهایم به سختی میتوانستم شهر با ببینم."
در آسایشگاه، از کودکان میخواستند که به زبان اینوئیت صحبت نکنند. هلن میگوید: "ما میخواستیم تا دوباره گرینلندی را یاد بگیریم چرا که اکثر کارکنان آسایشگاه از اهالی گرینلند بودند و دانمارکی صحبت نمیکردند."
اما مدیر دانمارکی سروکلهاش پیدا شد و گفت: "چه کار میکنید؟ نباید به آنها گرینلندی یاد بدهید. این بچهها باید تحصیل کنند و در جامعه پیشرفت کنند. از حالا به بعد فقط باهاشان دانمارکی صحبت کنید." رابطۀ تیسن با مادرش هرگز بازسازی نشد. او میگوید: "من خیلی از تصمیم او برای اینکه مرا به دانمارک بفرستد، ناراحت بودم. از اینکه گذاشته بود بروم، عصبانی بودم. همینطور از اینکه گذاشته بود با وجود اینکه در یک شهر بودیم در آسایشگاه کودکان باشم، عصبانی بودم."
"اینها مربوط به دورانی است که گرینلند، مستعمرۀ دانمارک بود. و اربابان استعماری، که اربابانی به بدترین مفهوم کلمه بودند، همه چیز را در اختیار داشتند و شما نمیتوانستید با یک دانمارکی مخالفت کنید. در نتیجه حتی حق نداشتید که چیزی را میگفتند، مورد پرسش قرار دهید."
تیسن میگوید که این تجربه برایش پیامدهای طولانی مدتی داشته است.
"در طول زندگیم، هیچگاه نفهمیدم که چرا اغلب اوقات ناراحتم و به راحتی گریهام میگیرد. وقتی که اولین بار با شوهرم "اووه" در سال ۱۹۶۷ آشنا شدم، نزدیک بود به خاطر اینکه زیاد گریه میکردم، ولم کند."
او تازه در سال ۱۹۹۶ ، وقتی که ۵۲ سال داشت، بود که دریافت چرا او را از مادرش جدا کرده بودند. خبر از جانب دولت دانمارک به او نرسید، بلکه یک نویسندۀ دانمارکی بود که مجموعهای از اسناد را در آرشیو ملی دانمارک پیدا کرد و جریان را با او در میان گذاشت.
"او با من تماس گرفت و گفت: "میشه لطفاً بنشینید؟ شما بخشی از یک آزمایش بودید.""
"من کف زمین نشستم و فقط گریه کردم."
هر از گاهی، که البته خیلی کم پیش میآید، هلن و سایر بچهها دور هم جمع میشوند، هر چند که او میگوید، تنها هفت نفر از آنها باقی ماندهاند.
او میگوید: "ما هم این حس را داشتیم که کاری که با ما شده بود، نادرست بوده است. ما حس خسران داشتیم و اعتماد به خود نداشتیم، و آن احساسات هنوز هم سر جایشان هست."
این کودکان نه تنها به الگوهایی برای تغییر فرهنگی در گرینلند، بدل نشدند، بلکه در جامعۀ خودشان به گروهی از آدمهای بیریشه و به حاشیه رانده شده بدل شدند. بسیاری از آنها الکلی شدند و در جوانی مردند. تیسن میگوید: "بعضی از آنها بیخانمان شدند و برخی دچار فروپاشی شخصیتی شدند. آنها هویتشان را از دست داده بودند، قابلیت صحبت به زبان مادریشان را از دست داده بودند، و بدین ترتیب، این حس را که هدفی در زندگی دارند را از دست داده بودند."
او در سال ۱۹۹۸، نامهای از صلیب سرخ دانمارک دریافت کرد، که در آن این موسسه از نقش خود در آن جریان ابراز "پشیمانی" کرده بود.
در سال ۲۰۰۹، بالاخره خیریۀ "کودکان دانمارک را حفظ کنید" هم عذرخواهی کرد. اما یک تحقیق داخلی نشان داد که بعضی از اسنادی که جزئیات دخالت این موسسه را در آن برنامه نشان میدادهاند، از بین رفتهاند. این موسسه میپذیرد، که این اسناد احتمالاً تعمداً از بین برده شدهاند.
میمی یاکوبسن، رییس خیریۀ "کودکان دانمارک را حفظ کنید"، میگوید: "وقتی که به آنچه اتفاق افتاده نگاه میکنیم، شاهد نقض آشکار حقوق اساسی کودکان هستیم. قانونی نیست که در این ماجرا زیر پا گذاشته نشده باشد."
"از سلامتی و رفاه آنها به نفع پروژه چشم پوشی شد. آنها قصد خوبی داشتند، اما همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفت. به نظرم آنها در آن زمان این فکر را کردهاند که با آموزش و بهبود گرینلندیها، آیندۀ بهتری را برایشان به وجود بیاورند."
"آنها میخواستند الگوهایی درست کنند که به گرینلند بازگردند و آن جامعه را رو به جلو ببرند. این تفکر سیاسی پشت این پروژه است. و از خیریۀ "کودکان دانمارک را حفظ کنید" توسط دولت دانمارک خواسته شد که به پروژه کمک کند، که متاسفانه موسسه پذیرفت." در سال ۲۰۱۰، مسئولان گرینلند نیز خواهان عذرخواهی دولت دانمارک شدند.
حزب سوسیال دموکراتیک دانمارک که در آن زمان اپوزیسیون بود، پذیرفت که عذرخواهی باید صورت گیرد و تحقیقات مستقل انجام شود. سپس، این حزب در سال ۲۰۱۱ وارد دولت شد، و در این موضوع سکوت اختیار کرد.
تیستن میگوید که این آزمایش، نتایج مثبتی هم داشته است. او میگوید: "با وجود این به خاطر عصبانیتم از استعمارگری دانمارک، قسم خورده بودم، هرگز با یک دانمارکی ازدواج نکنم، آخر سر شوهری دانمارکی نصیبم شد. من در کنار او و بچههایم، زندگی شادی در دانمارک داشتهایم. ضمن این که دانمارکیم خوب شد، و مدرک گرفتم و شاغل شدم."
تیسن در حوزۀ مراقبت از کودکان مشغول به کار و رییس یک کلوپ فوقبرنامه شد. او اکنون در ۷۱ سالگی بازنشست شده و در جنوب دانمارک زندگی میکند.
"تا جایی که به مسئولان دانمارکی مربوط میشود، من همیشه اوقاتم تلخ بوده و از آنها ناامیدم. هرگز درک نکردم که آنها چگونه توانستند ما را به سوژۀ یک آزمایش تبدیل کنند. غیرقابل درک است و من هنوز دلخورم. تا روزی که بمیرم دلخور خواهم ماند."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]
صفحات پیشنهادی
کارم بعد از نیم قرن دیده شد/ خاطرهای از دیدار با رهبر انقلاب
جلال مقامی در گفتگو با مهر کارم بعد از نیم قرن دیده شد خاطرهای از دیدار با رهبر انقلاب شناسهٔ خبر 2771481 - سهشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳ ۲۲ هنر > رادیو و تلویزیون جلال مقامی با اشاره به دریافت گواهینامه درجه یک هنری بیان کرد که کارش بعد از نیم قرن مورد توجه دولت و وزارت فرهنماجرای سه تندیس اسکار گمشدهای که نیمقرن پس از مرگ صاحبش پیدا شد
ماجرای سه تندیس اسکار گمشدهای که نیمقرن پس از مرگ صاحبش پیدا شدسه اسکار متعلق به اوری کلی طراح لباس استرالیایی که برای نیم قرن گم شده بود در استودیوی وارنر پیدا و به زودی در ملبورن به نمایش درخواهد آمد به گزارش خبرنگار سینمایی فارس «اورلی کلی» طراح استرالیایی دنیم قرن پس از گنج قارون
نیم قرن پس از گنج قارون فیلم گنج قارون که در هفته سوم اکرانش در سال ۱۳۴۴ به نوشتۀ روزنامه اطلاعات اثر موثر و عمیق سینمای فارسی و کمدی درام رکوردشکن توصیف شده بود از سوی ادارۀ بازبینی و نظارت وزارت فرهنگ و هنر مجوز نگرفته بود و پس از آن اجازۀ نمایش گرفت تاریخ ایرانی فیلمماجرای نیم قرن عشق نافرجام در یک کتاب | خبرگزاری ایلنا
ماجرای نیم قرن عشق نافرجام در یک کتاب ایلنا کتاب مسیری باریک به ژرفای شمال برنده جایزه بوکر 2014 با برگردانی از فرزام حبیبی توسط انتشارات آریابان به بازار نشر عرضه شد به گزارش ایلنا کتاب مسیری باریک به ژرفای شمال که نام آن برگرفته از اثر باشو شاعر سبک هایکوی قرن هفدهم ژاپنی انقصان قریب به نیم قرن مالکیت دانشگاه برطرف شد
نقصان قریب به نیم قرن مالکیت دانشگاه برطرف شد استانها > مازندران - دکتر اسماعیل هادی تبار مدیر امور حقوقی دانشگاه مازندران از صدور 11 فقره سند اراضی معروف به شصت هکتاری پردیس و خوابگاه شهید نواب صفوی دانشگاه مازندران خبر داد &درپی رخدادهای اخیر فیفا بیانیه AFC: از افشای مسائل پشت پرده استقبال میکنیم
درپی رخدادهای اخیر فیفابیانیه AFC از افشای مسائل پشت پرده استقبال میکنیمکنفدراسیون فوتبال آسیا در بیانیهای جدید از استقبال خود نسبت به روشن شدن مسائل و تخلفات پنهان فیفا سخن گفت به گزارش خبرگزاری فارس کنفدراسیون فوتبال آسیا درپی رخدادهای واقع شده در روزهای اخیر مجدداAFC: از افشای مسائل استقبال میکنیم
AFC از افشای مسائل استقبال میکنیم کنفدراسیون فوتبال آسیا در بیانیهای جدید از استقبال خود نسبت به روشن شدن مسائل و تخلفات پنهان فیفا سخن گفت به گزارش "ورزش سه" و به نقل از فارس کنفدراسیون فوتبال آسیا درپی رخدادهای واقع شده در روزهای اخیر مجددا پس از بیانیه&zجنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان با پسرعموی شوهرش
جنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان با پسرعموی شوهرش روز نو این پرونده که دیروز در شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران موردرسیدگی قرار گرفت یک سال قبل با اعلام شکایت خانوادهای افغان تشکیل شد آنها در گزارشی که به پلیس دادند اعلام کردند جسد فرزندشان به نام عظیم را از میان سنگجنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان با پسرعموی شوهرش/ زن انگلیسی نامزدش را کشت تا از سرطان درد نکشد /شغل خط
در باشگاه شبانه بخوانید جنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان با پسرعموی شوهرش زن انگلیسی نامزدش را کشت تا از سرطان درد نکشد شغل خطرناک یک دختر در باشگاه شبانه امشب داستان جنایتی را بخوانید که نتیجه برملاشدن رابطه عاشقانه زن جوان با پسرعموی شوهرش بود همچنین گزارشی از شغل یکبیانیه AFC: از افشای مسائل پشت پرده استقبال میکنیم
بیانیه AFC از افشای مسائل پشت پرده استقبال میکنیم جام جم ورزشی کنفدراسیون فوتبال آسیا در بیانیهای جدید از استقبال خود نسبت به روشن شدن مسائل و تخلفات پنهان فیفا سخن گفت کنفدراسیون فوتبال آسیا درپی رخدادهای واقع شده در روزهای اخیر مجددا پس از بیانیهای که سه روزوجود جنگلهای دستکاشت، با نیمقرن قدمت در سمنان
یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵ ۲۲ معاون فنی اداره کل منابعطبیعی و آبخیزداری استان سمنان از وجود جنگلهای دست کاشت با عمر قریب نیم قرن در این استان خبر داد محمدنقی عزیزی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه سمنان با اشاره به اهمیت مناطق جنگلی در استان کویری سمبرطرف شدن نقصان نیم قرنی مالکیت دانشگاه
ساری برطرف شدن نقصان نیم قرنی مالکیت دانشگاه با اخذ اسناد مالكيت اراضي نقصان قريب به نيم قرن مالكيت دانشگاه برطرف شد به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران ساری به نقل ازروابط عمومي دانشگاه مازندران مدير امور حقوقي دانشگاه مازندران از صدور 11 فقره سند اراضي معروف به شصت هكتاري پافشارزاده: گودرزی با تدبیر روحانی به ورزش آمد/ نیمقرن تجربهام را در اختیار وزیر ورزش قرار میدهم | خبرگزاری
مشاور عالی وزیر ورزش پس از انتصاب افشارزاده گودرزی با تدبیر روحانی به ورزش آمد نیمقرن تجربهام را در اختیار وزیر ورزش قرار میدهم ایلنا مشاور عالی وزیر ورزش پس از انتصاباش به این سمت اظهار کرد حضور فرد متخصصی در ورز ش تدبیر رئیسجمهوری بوده است به گزارش ایلنا بهرام افشارز«نفس تازه کنيم» اثري تازه از حامد زماني براي ميلاد امام زمان(عج)
۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲ ۴۵ب ظ نفس تازه کنيم اثري تازه از حامد زماني براي ميلاد امام زمان عج موج-حامد زماني تازهترين اثر خود را با عنوان نفس تازه کنم به مناسبت نيمه شعبان و ميلاد حضرت مهدي عج منتشر کرد به گزارش خبرگزاري موج نفس تازه کنيم عنوان اثري تازه از حامد زماني است کهتازهترین سروده آیتالله صافی شُکر فراوان که از عنایت یزدان/ بار دگر شد پدید نیمه شعبان
تازهترین سروده آیتالله صافیشُکر فراوان که از عنایت یزدان بار دگر شد پدید نیمه شعبانمرجع عالیقدر آیتالله صافی گلپایگانی در وصف عید بزرگ نیمه شعبان شعری را با عنوان روز رهایی سروده است به گزارش خبرگزاری فارس آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید به مناسبدر نیمه اول ماه شعبان صورت گرفت ۱۰ هزار ختم قرآن و ۲۰ میلیون صلوات برای سلامتی امام زمان(عج)
در نیمه اول ماه شعبان صورت گرفت۱۰ هزار ختم قرآن و ۲۰ میلیون صلوات برای سلامتی امام زمان عج 270 هزار نفر از عاشقان امام زمان عج بیش از 10 هزار ختم قرآن کریم و حدود 20 میلیون ختم صلوات در پانزدهمین دوره طرح هزاران ختم قرآن کریم برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام عصر عج انجام دادندبرپایی «موکب شباب المقاومه» دانشجویان ایرانی در مسیر پیاده روی نیمه شعبان+عکس
برپایی موکب شباب المقاومه دانشجویان ایرانی در مسیر پیاده روی نیمه شعبان عکسموکب شباب المقاومه که توسط جمعی از دانشجویان ایرانی و عراقی تشکیل شده به صورت تشکیلاتی خودجوش و مردم نهاد فعالیتهای متنوعی در زمینه ایجاد و گسترش تعاملات دانشجویی مردمی بین جوانان و دانشجویان ایران و عراق-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها