واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بانکهای ما هیچ نسبتی با اسلام و اقتصاد مقاومتی ندارند
وابستگی اقتصاد ایران به نفت طی 60 سال گذشته نشان میدهد که نگرش ما تاکنون نگرش اقتصاد غیرمقاومتی بوده و آنچه در اقتصاد کشور دیده میشود، مصرفگرایی، رفاهزدگی، عافیتطلبی و بیعدالتی است.
![خبرگزاری فارس: بانکهای ما هیچ نسبتی با اسلام و اقتصاد مقاومتی ندارند خبرگزاری فارس: بانکهای ما هیچ نسبتی با اسلام و اقتصاد مقاومتی ندارند](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/06/12/13930612000706_PhotoA.jpg)
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم«سید مهدی زریباف» نوشت: در شرایط اقتصادی موجود کشور برای جبران عقبماندگیها و ضربههای ناشی از تحریم، اجرای اقتصاد مقاومتی بدون هیچ شک و شبههای باید در اولویت قرار گیرد. اقداماتی نظیر خامفروشی و تمرکز بر درآمدهای نفتی و چینش بودجه و هزینههای جاری و عمرانی کشور بر اساس این درآمدها ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی را قطعی و لازم میکند. برونرفت از اقتصاد نفتی و وابستگی درآمدی به نفت راهبردی است که حداقل 20 سال است توسط مقام معظم رهبری مطرح میشود. اما وابستگی اقتصاد ایران به نفت طی 60 سال گذشته نشان میدهد که نگرش ما تاکنون نگرش اقتصاد غیرمقاومتی بوده و آنچه در اقتصاد کشور دیده میشود، مصرفگرایی، رفاهزدگی، عافیتطلبی و بیعدالتی است. لذا لازم است برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی تمام استراتژیها بر اساس عدالت طراحی و همه بهصورت یکجا اصلاح شود تا با منطق عدالت و اقتصاد قابل تبیین باشد.
در زمان حاضر، نظام بانکی هیچ نسبتی با اسلام ندارد و در مسیر حل مشکلات جامعه نیست. نظام بانکی نمیتواند پولسازی کند؛ لذا بهنظر میرسد ساختار بانکها برای اجرای مختصات اقتصاد مقاومتی آماده نیست و باید کارشناسان اقتصادی مدلهایی ارائه کنند که متناسب با مبانی فکری اقتصاد مقاومتی باشد و نقطه آغازخوب نیز میتواند همین بانکها باشند که در مسیر تولید قرار گیرند. به عبارت دیگر برای ورود به حوزه اجرای اقتصاد مقاومتی باید نظام موجود تمرکز خود را بر فعالیتهای تولیدی به جای فعالیتهای سرمایهگذاری متمرکز کند و لازم است مدلهایی ارائه شود که سیستم بانکی به مبانی اقتصاد مقاومتی نزدیک شود.
این در حالی است که برخی در تلاشند برای بهبود شرایط اقتصادی فقط متمرکز بر مذاکرات شوند. کسانی که چنین راهبردی را از سر آگاهی یا نا آگاهی دنبال میکنند مسیری کاملاً اشتباه را انتخاب کردهاند و باید به جای آن برای اقتصاد ایران که ساختار بیمارگونه دارد و بهصورت مزمن طی سالهای گذشته اداره شده است، چارهاندیشی شود. چارهای که در اقتصاد مقاومتی میتوان جست و آن را عملی کرد که بهصورت زیربنایی به بدنه اقتصاد کشور مینگرد، میتواند مهمترین راهکار باشد. البته منظور از این توضیح ترک بدون منطق مذاکرات نیست بلکه باید برای فردای پس از مذاکرات برنامه داشت. باید برنامه جامع توسط نخبگان و اقتصاددانان تدوین شده و برای شرایط بعد از نتیجه مذاکرات آماده شود. زیرا فرض حصول توافق یا نرسیدن توافق از بیماری مزمن اقتصادی کشور چیزی کم نخواهد کرد؛ لذا بهمنظور جلوگیری از شوک اقتصادی به بازار داخلی و وضعیت کلان اقتصاد کشور باید هماکنون برنامهریزی کرده وحتی بهصورت آماده در اختیار رسانهها قرار گیرد تا شرایط روانی جامعه پذیرای نتیجه مذاکره باشد و اقتصاد کشور پیوند منفی با نتیجه مذاکرات پیدا نکند.
لذا بنابر آنچه گفته شد اقتصاد مقاومتی باید تعریف و مؤلفههای آن تعیین شود. مؤلفههای مؤثر بر بازار، اینکه چگونه باید تولید شود، منابع تولید چگونه توزیع شود، قیمتها چقدر عادلانه شود، مبانی تجارت، چگونگی استحصال درآمدها و شناخت ظرفیتهای موجود از مهمترین اتفاقهایی است که باید پیش از شروع اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گیرد و در این میان رسانهها نیز بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگسازی کشور با تحقیق و ارائه مدلهای مختلف توسط اقتصاددانان باید زمینه اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را فراهم کنند.
انتهای پیام/ز
94/03/20 - 05:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]