محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831417841
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) نويسنده :*دکترغلام محمد طاهري مبارکه/**مسعود رأفت نيا 6ـ جدّ و فتح و خيال ناصر در جامع الحکمتين درباره اين سه حد، به تفضيل سخن گفته است و معتقد است که هفت نورازلي عبارتند از :1-ابداع 2-جوهر عقل3-مجموع عقل(عقل- عاقل و معقول)4-نفس5- جدّ 6-فتح7-خيال و سپس مي گويد که :اندر ظاهر شريعت مرين سه حد،را نام"جبرئيل "و ميکائيل و اسرافيل است و...(ص109)او سپس در ص138اين کتاب مي گويد که فرشته، روح مجرّد است و ايجاد او به ابداع بوده است. از عقل و نفس و جدّ و فتح و خيال که نام هاي آن اندر ظاهر کتاب و شريعت ، قلم، لوح، اسرافيل، ميکائيل و جبرئيل است . و موجودات ابداعي را دو اصل است:از عقل و نفس. وز آن سه فرعست:جدّ و فتح و خيال(1) او سپس در صص 155-154،سلسله مراتب اسماعيليه را بر مي شمارد و مي گويد که "رسول فرعست مر او را واصلست مر وصي را -وصي فرعست مر رسول را واصلست مر امام را.."و به ترتيب ..حجّت -داعي و اهل دعوت (=اسماعيليه)-سپس مي افزايد که "و ديگر جانب اصل:عقل برابر رسول فرعست مر او را واصلست مر وصي را و نفس را. و نفس فرعست مر عقل را واصلست مر امام را وجدّ را.و جد فرعست مر نفس را واصلست مر فتح را و حجّت را . و فتح فرعست مر جدّ را واصلست مر خيال را و داعي را و خيال فرعست مر فتح را واصلست مر اهل دعوت را (2)پس اول عقل را، بعد نفس سپس جدّ ، فتح و خيال. او در کتاب خوان الاخوان ،ازص199در صف 67و بخش سخن اندر اثبات سه فرع روحاني:جدّ و فتح و خيال به تفصيل درباره اين سه حدّ، روحاني توضيح داده است:"او معتقد است که جدّ اندر عالم روحاني، برابر با معادن اندر عالم جسماني و فتح اندر عالم روحاني برابر با نبات اندر عالم جسماني و خيال (اندر عالم روحاني ، برابر است با حيوان اندر عالم جسماني "(3) عالم روحاني / عالم جسماني جدّ = معادن فتح = نبات خيال = حيوان سپس به تشريح اين سه حدّ روحاني در عالم علوي مي پردازد و مي گويد که هر يک از اين سه حد فائده مي پذيرند، از آن حد که برتر از اوست و در عالم جسماني فائده برسانند بدان حد که فرود اوست. به عبارت ديگر، جدّ قوت امر را بپذيرد از نفس و آن را برساند به فتح، فتح به خيال و خيال به ناطق که در عالم جسماني همان منزلتي را دارد که عقل در عالم روحاني و ناطق به وصي که وصي در عالم جسماني همان منزلتي را دارد که در (عالم علوي مرتبه نفس است و وصي به امام و...(4). تنها با درک مطالب فوق است که مي توانيم اين سه اصطلاح را در ديوان ناصر بشناسيم او مي گويد: امام زمان وارث مصطفي که يزدانش يارست و خلقتش عيال زجد چون بدو جد پيوسته بود به رحمت مرا بهره داد از خيال (251ابيات9-8) و نيز در مورد مستنصر آورده است : جوهر عقل زير گفته اوست گر کسي يافت مر خرد را کان فتح را نام اوست فتح بزرگ به مثالش خيال بسته ميان (242ابيات9-8) و نيز در مورد اين سه اصطلاح که مطابقند با داعي -مأذون و مکاسر(نقيب)رجوع کنيد به ص231تاريخ و عقايد اسماعيليه دکتر دفتري ... . $ديگر اصطلاحات همان گونه که ديديم ناصر همانند ديگر اسماعيليان از فرقه خود به نام "دعوت "ياد کرد. و هرگز نام آنان که به اسماعيليه معروفند نياورده است. حتّي در آثارش نيز بارها از واژه "دعوت"بجاي اسماعيليه استفاده کرده است:"خداوند علم تأويل وصي رسول الله است و مدّققان دعوت استخراجي کرده اند از اين سه نام ؛يکي علّي و ديگر حق و سه ديگر وصي(5) و نيز:"واصلست مر اهل دعوت را"(6) اين راز را درست کسي داند که ش دل به علم دعوت مشحونيست (257-25) 7ـ ياران از اصطلاحات ديگر اين فرقه واژه "ياران"است که مکرّر به کار رفته است و منظور خلفاي راشدين مي باشد، البته همان گونه که ديديم در جامع الحکمتين صص61-60مي نويسد که خبرست از رسول -عليه السلام - که روزي با ياران نشسته بود....و معلوم است که در آثار نثرش اصحاب پيامبر را "ياران "ناميده است و لي در شعر، تنها خلفاي راشدين را مي گويد: اي آنکه چهار يار گوئي من با تو بدين خلاف نارم شش بود رسول نيز مرسل بنديش نکو در اعتذارم از پنج چو بهتر ست ششم بهتر زسه باشد اين چهارم (419ابيات 14-12) :و نيز چه گويم کسي را که ابليس گمره کشيده ست از راه يک سو فسارش؟ بگويم چو گويد"چهارند ياران" بيا هنجم از مغز تيره بخارش (337ابيات 12-13) نيز :ص220ب465/7ب55/2ب509/19ب435/3ب197/22ب10و436/11ب17و219/21ب234/23-24ب9و538/10ب3. 8ـ جفت از واژه هاي ديگر که در اصول اعتقادي و تبيين مسائل فکري از آن زياد استفاده کرده است واژه "جفت "است. او معتقد است که هرچه درعالم علوي است مشابهي در عالم سفلي دارد؛وارد شدن در اين مورد نياز به مقايسه و رجوع به اديان و اساطير قبل از اسلام، مانند "زروانيسم" يا "ميترائيسم" و نيز بررسي مباني اعتقادي زرتشت دارد که بحثي مفصّل است و جاي آن اينجا نيست . هر آن چيزي که در آفاق موجود است هستي را در انفس مثل آن بنهاده ايزد سر به سر بر خوان (356،تقوي ) "پس گفت که از هر چيزي دو جفت آفريدم يعني که پيامبري از آن چيزهاست که او با وصايت جفت است مگر ايشان ياد کنند و بدانند که چون همه چيزها جفت است پيمبري نيز جفت است و تنزيل با تأويل جفت است. (7)بر اساس همين اعتقاد بود که ناصر جفت هر چيزي را در عالم علوي در عالم جسماني هم مثال مي زند . در قسمت اصطلاحات بخش جدّ و فتح و خيال به خوبي اين انديشه را مي توان شناخت. در شعرش نيز : مادر تو خاک و آسمان پدرتست در تن خاکي نهفته جان سمائي نيک بينديش تا همي که کند جفت با سبک باقي اين گران فنائي جفت چرا کردشان به حکمت و صنعت چون به ميانشان فگند خواست جدائي ؟ (91ابيات 11-9) او در شعري با مطلع: امّهات و نبات با حيوان بيخ و شاخند و بارشان انسان (ق111،ص240ب3) به خوبي در مورد "جفت"توضيح داده است، آنچه مهم است، اين است که اسماعيليان در علم کلام هر مبحثي را با بينشي خاص مطرح کرده اند؛يکي همين واژه "جفت"است: آنکه معقول هست چون بهمان وين که محسوس نام اوست فلان جفتها را ز طاق بشناسي به غلط نوفتي در ين و دران جفت را جفت و طاق دان زنخست با صفت جفت و بي صفت به عيان حدّ و محدود جفت يکديگرند نيست با هست چون مکين و مکان عقل و معقول هر دوان جفتند همگان جفت کرده سبحان طاق با جفت هر دوان مقهور زانکه توحيد نيست ز ير بيان چون بداني حدود جفتيها برتر آئي ز پايه حيوان (241ب9-3) مي بينيم که ناصر خسرو در اين اشعار از معناي رايج"جفت" و کاربرد آن مانند ديگر مواردي که در ص84ب10(خرد با جان جفت است)، ص10ب15(جان با جسم جفت است)، ص300ب11(جان با شخص(=وجود و تن) جفت است و نيز، ص426ب19آورده، استفاده نکرده است. شرط گذاشتن از مرحله حيواني، دانستن"حدود جفتيها"ست و مي دانيم که در بينش ناصر؛گاه 21حد و شش حد و ...وجود دارند و همان گونه که ديديم از نظر او در مجموع"عقل"که يکي از "هفت نور ازلي"است، "عقل و معقول"قرار دارند . پس عقل و معقول وقتي جفت شدند در واقع ما با يک بينش خاص يک نوع تفسير و تأويل خاص از پديده هاي جهان روبه روئيم . به هر حال براي درک بهتر اين واژه ها بايد همه قصيده 111خوانده شود. 9ـ خط خدا تا اينجاي کار،با فضاي حاکم بر شعر ناصر آشنا شديم. حالا مي توانيم با اطمينان بگوييم که با شاعري سرو کار داريم که همه چيز را "ديني"واز دريچه دين نگاه مي کند. براي روشن شدن مطلب، ما يک موضوع به ظاهر ساده را در تمامي ديوان او پي مي گيريم تا بتوانيم او را بهتر بشناسيم و آن واژه "خط " است. ممکن است به نگارنده ايراد بگيرندکه اين اصطلاحات ممکن است خاصّ ناصر خسرو باشد و نه ديگر اسماعيليان؛بايد بگويم که حق با ايراد گيرنده است چرا که ما تا آن زماني که همه آثار فارسي اسماعيليه و از جمله ناصر خسرو را برگه نويسي(=فيش)نکرده ايم نمي توانيم در مورد واژه اي مانند "ياران"با قاطعيّت سخن بگوئيم . مثلاً ناصر خسرو واژه ديگري را با نام "ناصبي" بارها به کار برده است که البته مي دانيم اين واژه نه خاصّ اسماعيليان است بلکه ديگر فرق اسلامي و بويژه شيعيان در برابر کلمه "رافضي"،اهل تسنّن را" ناصبي"مي گفتند ودر بسياري از کتب گذشته مانند دبستان المذهب، ج1،ص245به بعد، يک فصل بلند درباره ناصبيان آورده است. ولي اين را هم مي دانيم که در شعر فارسي هيچ شاعري به اندازه ناصر اين واژه را بکار نبرده است. پس"ناصبي"را مي توان جزواصطلاحات ناصر خسرو نيز ،بناميم و به اين ترتيب اين واژه را هم يکي از اصطلاحات اسماعيليان . البته دراين مورد و موارد ديگر بايد يکي از کليدهاي اصلي ما که اسماعيليان بدان توجه خاص داشته اند، بدون شک ،«نهج البلاغه»باشد. چرا که آنان کلام حضرت علي(ع)را اصل مي دانند. مثلاً اعتقاد به باطن قرآن که باعث شد آن را "باطنيّه"هم بنامند،در واقع نوعي برداشتي است که آنان از کلام علي(ع)داشته اند چراکه آن حضرت بارها در اين باره سخن گفته است. مثلاً امام علي (ع) مي فرمايد که :قرآن ظاهره أنيق و باطنه عميق لا يفني عجائبه و لا ينقصي غرائبه."پس اعتقاد به ظاهر و باطن قرآن مي تواند جزو اصطلاحات خاصّ اسماعيليه باشد(هر چند بسياري از فرق ديگر اسلامي نيز به باطن و تأويل قرآن اعتقاد داشتند.)به هر حال يکي از آن واژه هايي که ناصر بيش از شاعران ديگر به کار برده است و جزو واژگان خاصّ او و در حدّ مشخّصه سبکي او قرار مي گيرد(مانند واژه ياران و ناصبي)، واژه "خط"است. براي آشنايي بيشتر خواننده، اين واژه را در کلّ ديوان تحليل مي کنيم :ناصر خسرو همه مظاهر آفرينش و نيز حواس و نيروهاي دروني آدمي را از جمله چشم و گوش و هوش و عقل و خاطر را"خط خداوند "مي داند. اووجود آدمي را خط خدا و عالم را از زبان خدا مي داند، پس هر چه در اين جهان هست و نشانه اي از اوست خط و نوشته خداست . زين فلک بيرون تو کي داني که چيست؟ کاين حصاري بس بلند و بي در است قول اين و آن درين نايد بکار قول قول کردگار اکبر است قول ايزد بشنو و خطش ببين قول و خط من ترا خود از بر است همچنان کز قول ما قولش بهست خط او از خط ما نيکوتر است چشم و گوش خلق بي شرح رسول از خط و از قول او کور و کر است قول او را نيست جز عالم زبان خط او را شخص مردم دفتر است خط او بر دفتر تن ها ما چشم و گوش و هوش و عقل و خاطر است (34ابيات 11-5) اگر مي خواهي منظر مبارک حيدر را ببيني به سوي مستنصر بشتاب تا او آن خط را به تو بياموزاند: (صص47-46) او همچنين عمل انسان را، خط خدا و جان را، نامه خدا مي داند ...ترا جانت نامه ست و کردار خط به جان بر مکن جز به نيکي رقم (62-16و18) گوهر و نبات و حيوان نيز، سه خط مسطّر خداوندي هستند: از گوهر و از نبات و حيوان بر خاک ببين سه خط مسطر (93ابيات 16-14) مي گويد که من خط الهي را از مستنصر آموخته ام و در تمامي کتابهايم اين خط را مي تواني ببيني : وانگاه مرا بنمود اين خط الهي مسطور بر اين جوهر و مجموع و مکسر اقول مرا گر نبود باورت ، اين قول.... اندر کتبم يک يک بنگر تو و بشمر (صص134-133) او مي گويد که پيغام فلک را مي داند چون مي تواند خط رحمان را که بر خاک نوشته است بخواند . (157ابيات 16-14) ناصر خسرو همه مواردي را که تاکنون از ديوان اشعارش آورديم در کتاب معروف خود؛ يعني زادالمسافرين در قول هفدهم از ص 197به بعد، کامل آورده است. او در اين صفحات" بيان نوشته هاي آفريدگار اندر جسد ما که کدامست (ص202)و نيز "دليل بر اينکه نوشته خداي آفرينش عالم است (ص207)، نوشته هاي خدا را به لطيف چون نفس و کثيف چون جسم و ..تفسير مي کند(ص211)او بارها و بارها از "خط الهي"در اين فصل و نيز کتابهاي ديگرش سخن گفته است. اما درقصيده 96ديوان اشعارش ص 208درباره خط خدا حقّ سخن را ادا کرده است و مطلب را به اوج رسانيده است. مطلع آن قصيده، اين است: اي آنکه جز طرب نه همي بينمت طلب گر مردمي ستور مشو، مردمي طلب (208ب2) اين خط را تنها حضرت علي (ع) مي تواند بخواند و "ياران"براي خواندن آن کورند (منظور از ياران، سه خليفه هستند). با علي باران بودند، بلي پيرو ليک به ميان دوسخن گستر فرقست کثير ...جز که حيدر همگان از خط مسطور به بصرهاي پر از نور بماندند ضرير (220ابيات و 7و10) شاعر ما در قصيده 153ديوان و با مطلع: اي به خور مشغول دايم چون نبات چيست نزد تو خبر زين دايرات؟ (324-8) مي گويد که اگر در لوح محفوظ بنگري خط خداي را از کاينات و فاسدات مي داني و مي يابي.خطي که قلمش درختان و دواتش درياست: بنگر اندر لوح محفوظ ، اي پسر خطهاش از کاينات و فاسدات جز درختان نيست اين خط را قلم نيست اين خط را جز از دريا دوات (324ابيات17-14) سپس در شعري مي گويد که تا خط خداي را نخواني هيچ نمي داني : غرّه چه شوي به دانش خويش؟ چون خط خداي بر نخواني؟ (343-12) نيز: 368-2 395،ب6و7 406،ب16-10 او از خط فرشتگان نيز در ص468ابيات 7تا10سخن رانده است و سپس به شرح نامه اي مي پردازد که خداوند سوي ما بندگان نوشته است (468ابيات 24-12) و سرانجام اينکه، اي بنده تو خود قلم کردگار حق هستي : تو خود قلم کردگار حقي احسنت و رهي هوشيار خامه قول تو خط تست مر خرد را سامه کن و بيرون مشو ز سامه (523ب7و8) ناصر علاوه بر اينها،از خط معمّا ص ب24و نيز خط پرگار ص18ب15/ص177ب1/ص284ب16/ و نيز، از خط دبيري ص43ب23/خط طاعت ص49ب15/ و نيز ص199ب11/خط قيد علوم ص143ب7 و نيز 539ب 2و3و143ب23درباره خط خاصي که به يهوديان انتساب مي دهد و آن سندي است که جعلي بودن آن را استاد محقّق در تحليل اشعار،روشن ساخته است / و نيز از خط بدي ص178ب14سخن گفته است ، مواردي که غير از خط خداست . پي نوشت ها: 1.جامع الحکمتين،ص138. 2.جامع الحکمتين ،صص155-154. 3.خوان الاخوان،ص202. 4.همان ،ص203. 5.جامع الحکمتين ،ص116به بعد. 6.همان،ص155. 7.خوان الاخوان ،ص257،در اين مورد به ص334زاد المسافرين هم مراجعه کنيد . منابع و مآخذ ـ دفتري ،فرهاد، تاريخ و عقايد اسماعيليه، نشر فرزان، تهران 1375. ناصر خسرو: ـ جامع الحکمتين ،به تصحيح و مقدّمه هنري کربن و محمد معين،طهوري،تهران 1363. ـ خوان الاخوان ، با مقدّمه و حواشي باراني، تهران،1338. ـ ديوان اشعار، به تصحيح سيد نصرالله تقوي ...دنياي کتاب، تهران،1372. ـ ديوان اشعار،به تصحيح مينوي ،محقق دانشگاه تهران، 1365. ـ زاد المسافرين ،بذل الرّحمن محمد، کتابفروشي محمودي،تهران،1341. تذکر:ارجاعات اين مقاله به ديوان اشعار ناصر خسرو به تصحيح استاد مينوي و محقّق ،از انتشارات دانشگاه تهران است(شماره سمت راست به صفحه ي کتاب فوق و سمت چپ به شماره ي بيت در آن صفحه مربوط است ). استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر مجلسي مربي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر مجلسي منبع:نشريه پايگاه نور ،شماره 14 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3691]
صفحات پیشنهادی
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4)
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) نويسنده :*دکترغلام محمد طاهري مبارکه/**مسعود رأفت نيا 6ـ جدّ و فتح و خيال ناصر ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) نويسنده :*دکترغلام محمد طاهري مبارکه/**مسعود رأفت نيا 6ـ جدّ و فتح و خيال ناصر ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1)
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر ... vazeh.com 03:05:06 04:52:23 12:08:46 19:23:26 19:44:59 4:46 مانده تا اذان صبح ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر ... vazeh.com 03:05:06 04:52:23 12:08:46 19:23:26 19:44:59 4:46 مانده تا اذان صبح ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(2)
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(2)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر ... جز بر جان ناصبي نزند ژوپين (90ب7-4) 1-5امام در آيين اسماعيليه"امام"داننده علم حق است و ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(2)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر ... جز بر جان ناصبي نزند ژوپين (90ب7-4) 1-5امام در آيين اسماعيليه"امام"داننده علم حق است و ...
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3)
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) ... (441،ابيات5-4) 4ـ تعليم اسماعيليّه را "تعليميه " و "اهل تعليم" نيز ناميده اند.
اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) ... (441،ابيات5-4) 4ـ تعليم اسماعيليّه را "تعليميه " و "اهل تعليم" نيز ناميده اند.
آثار علمى امير المؤمنين (ع)
3- الجامعه، 4- الجفر، 5- صحیفه الفرائض، 6- کتابى درباره زکات چارپایان، 7- کتابى ... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر .
3- الجامعه، 4- الجفر، 5- صحیفه الفرائض، 6- کتابى درباره زکات چارپایان، 7- کتابى ... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3)-اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر .
آشنایی با اصطلاحات ادبی!(8)
آشنایی با اصطلاحات ادبی! ... (8) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) . ... رديف نام درس 1 اصطلاحات زبان 2 اصول و روش ترجمه 3 انگلیسی 1 4 انگلیسی 2 5 .
آشنایی با اصطلاحات ادبی! ... (8) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) . ... رديف نام درس 1 اصطلاحات زبان 2 اصول و روش ترجمه 3 انگلیسی 1 4 انگلیسی 2 5 .
آشنایی با اصطلاحات ادبی!(3)
آشنایی با اصطلاحات ادبی! ... بیت:به معنی خانه و در اصطلاح ادبی یک واحد شعری است که از دو مصراع تشکیل شده است. .... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) . ... رديف نام درس 1 اصطلاحات زبان 2 اصول و روش ترجمه 3 انگلیسی 1 4 انگلیسی 2 5 .
آشنایی با اصطلاحات ادبی! ... بیت:به معنی خانه و در اصطلاح ادبی یک واحد شعری است که از دو مصراع تشکیل شده است. .... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) . ... رديف نام درس 1 اصطلاحات زبان 2 اصول و روش ترجمه 3 انگلیسی 1 4 انگلیسی 2 5 .
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (3
... اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(2) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) ...
... اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(2) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(3) · اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) ...
ادبيات آرمان شهري (1)
اصطلاح ادبيّات آرمان شهري که مأخوذ از همين واژه است، به آن دسته از آثار ادبي عطف مي کند که به طرح جامعه (آرماني مي پردازند. ..... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) ...
اصطلاح ادبيّات آرمان شهري که مأخوذ از همين واژه است، به آن دسته از آثار ادبي عطف مي کند که به طرح جامعه (آرماني مي پردازند. ..... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو(4) ...
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (4)
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (4)-بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (4) نويسنده: دکتر جواد ... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1) ...
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (4)-بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (4) نويسنده: دکتر جواد ... اصطلاحات اسماعيليه در آثار ناصر خسرو (1) ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها