تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816446188




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چارلي کافمن Charlie kaufman


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چارلي کافمن Charlie kaufman
چارلي کافمن Charlie kaufman     چارلي کافمن، فيلم نامه نويس و تهيه کننده، بر خلاف شخصيت پر جنب و جوشش، هيچ تمايلي به آشکار کردن زندگي شخصي و پس زمينه کاريش ندارد. يکي از غصه هاي خبرنگاران در تقابل با کافمن اين است که نمي توانند از زير زبان او چيزي بيرون بکشند. او هميشه در برابر روشن شدن جزييات زندگي اش مقاومت مي کند. اين جمله او بسيار معروف است: «دوست ندارم خودم را توضيح بدهم.» شايد تنها چيزي که بتوانيم از پس زمينه زندگي او بيان کنيم، اين نکته باشد که «او در جايي مثل لويتان بزرگ شده است». اين چيزي است که او در گفت و گو با يک سايت اينترنتي گفته است. البته در يکي از شماره هاي مجله ورايتي که در سپتامبر سال 1999 به چاپ رسيد، اين طور آمده است که او از مدرسه فيلم نيويورک فارغ التحصيل شده است. بايد اذعان کرد که کافمن بيشتر ترجيح مي دهد که از وراي آثارش شناخته شود تا اين که بخواهد خودش را به آن ها سنجاق کند و از خود بگويد. با تمام اين اوصاف، اگر به دهه قبل برگرديم، به چارلي کافمني بر مي خوريم که دور و اطراف نيويورک پرسه مي زند و سعي مي کند که در عالم تجارت براي خود کاري دست و پا کند. تا اين که ناگهان او در سال 1991 به استخدام فوکس در مي آيد تا به عنوان دستيار نويسنده روي يک مجموعه کمدي موقعيت کار کند. در دو اپيزودي که او مي نويسد، زندگي زني که پيشتر زنداني بوده، در مرکز داستان قرار مي گيرد. او در اين اپيزودها با بهره گيري از عناصر دنياي سوررئال، معجوبي از زندگي اين زن را به نمايش مي گذارد و از همان آغاز، سبکي خاص از خود ارائه مي دهد. او در فاصله سال هاي 92 تا 93، حدود سي طرح داستاني براي مجموعه کمدي لبه مي نويسد و هم چنان در استخدام فوکس است. موفقيت کارهايش باعث مي شود که فوکس بين سال هاي 96 تا 97 دوباره به سراغ او بيايد و از او بخواهد که مجموعه ند و استاسي را براي آن ها بنويسد. در حالي که کافمن دوره اي پر مشغله را در تلويزيون مي گذراند، نوشتن براي سينما را رؤياي خود مي پندارد. بنابراين او دست به نوشتن داستاني عجيب مي زند. او داستان زندگي مردي را دستمايه قرار مي دهد که عاشق زني مي شود که همسرش نيست. کافمن اين فيلم نامه را تبديل به انباري از ايده هاي بديع و تازه مي کند. در اين داستان، مرد به کار عروسک گرداني مشغول است، اما همواره دنبال کاري ديگر نيز مي گردد تا اين که در طبقه هفت و نيم ساختماني در منهتن شغلي پيدا مي کند. مهم ترين ويژگي اين شغل آن است که او بايد بتواند از انگشتانش در پيدا کردن پرونده ها به سرعت استفاده کند. رئيس او در اين دفتر، يک بازيگر سينماست؛ جان مالکوويچ. کافمن آگاهانه از نام مالکوويچ سود مي برد، چرا که اين نام مي تواند بار طنز فيلم نامه را افزايش دهد. راضي کردن مالکوويچ براي استفاده از نام او و بازيش در جايگاه شخصيت خود، خيلي به طول نمي انجامد و به محض موافقت او، پروژه آماده ساخت مي شود. نو بودن داستان و خلق موقعيت هايي به غايت عجيب و غريب و بيرون کشيدن ده ها موضوع زيبايي شناسانه، جزو مواردي است که بازيگران صاحب نامي چون کامرون دياز و جان کيوزاک را به طرف اين پروژه مي کشاند. اين فيلم نامه، جان مالکوويچ بودن نام گرفت و خيلي زود نام چارلي کافمن را بر سر زبان ها انداخت. دياز درباره آن مي گويد: «بين اهالي سينما ضرب المثلي وجود دارد، اين که در هاليوود فقط چهارده فيلم نامه وجود دارد. اما من مي گويم جان مالکوويچ بودن پانزدهمين فيلم نامه هاليوود است.» فيلم نامه توسط اسپايک جونز ساخته مي شود و پيش از آن که به اکران عمومي در آيد، در چندين جشنواره هنري به نمايش در مي آيد و با استقبال شايان توجهي رو به رو مي شود. جونز و کافمن يک بار ديگر در فيلم طبيعت انساني با يکديگر همکار مي شوند. اين فيلم نامه نيز از عناصري سوررئال بهره مي گيرد و به زندگي زني پرمو مي پردازد که عاشق مردي لاغراندام مي شود. سال بعد، آن دو در پروژه اقتباس در همان جايگاه پيشين قرار مي گيرند؛ کافمن به عنوان فيلم نامه نويس و جونز به عنوان کارگردان. در اين فيلم نامه، کافمن به عنوان فيلم نامه نويس سعي مي کند فيلم نامه اي براساس داستاني از سوزان اورلئان به نام دزد ارکيده بنويسد. فيلم شناسي: 2003: تابش ابدي نور آفتاب بر ذهن بي عيب، 2002: اعترافات يک ذهن خطرناک، 2002: اقتباس، 2001: طبيعت انساني، 1991: جان مالکوويچ بودن، 1996: نمايش دانا کاروي (تلويزيوني)، 1996: ند و استاسي (تلويزيوني)، 1991: زندگي کن (تلويزيوني). منبع:فيلم نگار، شماره 6 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن