تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827858505




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

واقعيت و خيال درباره اريك كانتونا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
واقعيت و خيال درباره اريك كانتونا
واقعيت و خيال درباره اريك كانتونا   ترجمه :مرجان گلستاني   گزارش فيلمبرداري «در جست و جوي اريك» (Looking for Eric)ساخته كن لوچ در جست و جوي اريك فيلمي بريتانيايي است كه به دنياي طرفداران فوتبال و زندگي آن ها مي پردازد. فيلمنامه آن توسط پل لاورتي نوشته شده و كن لوچ كارگرداني آن را بر عهده گرفته است. فوتباليست معروف اريك كانتونا نيز در جمع بازيگران اين فيلم به چشم مي خورد. طرح اوليه آن درباره زندگي يك پستچي عاشق فوتبال است كه مشكلات زندگي او را از پاي درآورده است. او براي كمك به خود و غلبه بر اين مشكلات ، رهنمودهايي از اريك كانتونا دريافت مي كند. فيلمبرداري در منچستر انجام شد و فيلم به رقابت اصلي شصت و دومين جشنواره فيلم كن رسيد. به نظر مي رسد اين فيلم شباهت هايي با دوباره بزن سام دارد، اما لوچ مي گويد :«اين فيلم را با فيلم هاي ديگر مقايسه نكنيد.» به هر حال ، اين پستچي در آستانه فروپاشي عصبي است تا جايي كه يك لولا از پسر نوجوانش مي دزدد و بعد از آن تصور اعتصاب كننده پيشروي منچستر را مي بيند. اين قسمت كمي تخيلي ـ واقعي به نظر مي رسد. اين فيلم خيالباف تر از چيزي است که تا به حال از اين کارگردان ديده بوديم.اي فيلم به مخاطب خود يك افسانه ورزشي در حال فوران آن سوي دانش و عقل را نشان داده و از يك ابر استعاره استفاده مي كند. لوچ 72 ساله هميشه ترجيح داده با غير حرفه اي ها كار كند، اما كانتونا مايل بوده تا اين همكاري به وقوع بپيوندد. او اصرار مي كند:« او هيچ نقشي ندارد؛ او فقط يكي از پسربچه ها بود. من فكر مي كنم اين نكته اي است كه بايد از اين ورزش بياموزيم. تو فقط به خوبي تيمي كه در آن بازي مي كني ، هستي و نه بيشتر.» در رأس آن ها ، ستاره كانتونا، نقطه مثبتي به شمار مي رود. شايد شما بر اين عقيده باشيد كه اصلا فيلم در همين مورد است. لوچ توضيح مي دهد:«بازيكناني كه محبوبيتي مشابه كانتونا داشته اند، زياد نيستند. او يك نورافكن طبيعي است، يك گرماي طبيعي در خود دارد. شما مي توانيد او را از روي حركتش در زمين فوتبال بسنجيد همان طور كه يك بازيگر در تئاتر اين مجال را به شما مي دهد.» در نهم آوريل 2008 ، آن دو براي اولين بار درگير يك كار مشترك شدند. كن لوچ نزديك اريك كانتونا در اتاق كارگردان ها در اولدترافورد مي نشيند تا بازي منچستر با رم را در جام قهرمانان اروپا تماشا كند. در حين گزارش زنده بازي ، كانتونا از لوچ مي خواهد تا در فيلم تازه او كه در مورد قايق ماهيگيري در عمق دريا است ، حضور يابد. آخرين خط از يادداشت هاي او با اين جمله خاتمه مي يابد:«... وشايعه در مورد يك پروژه مشترك لوچ ـ كانتونا يك شوخي بود.» اريك كانتونا در يك بار منچستر حرف محرمانه اي در باب كانتونائيسم پچ پچ مي كند؛ كانتونا براي بازي در نقش اريك بزرگ ، با لوچ همكاري مي كند. او خودش است، نقش مقابل او اريك كوچك است ، يك پستچي كه در مشكلات خود غرق شده ، اشتباهات فراواني كرده و دست آخر كارش به يك بيمارستان رواني كشيده ، به اميد رهايي حسابي سيگار كشيده و حالا قهرمانش را مي يابد. در جست و جوي اريك اولين كمدي لوچ در بيست سال اخير است. اين فيلم فوق العاده و مهربان است و حس خوبي به مخاطب مي دهد. گرچه وقتي انتظار شما فيلمي از لوچ است، او را ژرف پيما در همه راه ها مي يابيد. اين فيلم به مردان شكست خورده ، اعتياد، تنگدستي ، خشنونت، خيانت و فساد مي پردازد. كارگردان، جاي پستي و واقع گرايي جادويي كثيف راعوض كرده است. كانتونا حضور اثرگذاري دارد، بخصوص با يقه بالا كشيده شده و سينه برآمده اش. چشمان تيره ، صداي عميق و نگاه خيره؛ حتي لبخندش ترسناك است و در منچستر يونايتد، طرفدارانش او را خدا ناميده بودند. وينسنت ماراوال، يكي از تهيه كنندگان فيلم، در مورد اولين باري كه لوچ و كانتونا ملاقات كردند ، مي گويد: «ملاقات زشت و بي لطافتي» بود. ماراوال مي گويد خوب شد كه دور وبرشان شلوغ بود وگرنه آن ها كاري جز نشستن در سكوت نداشتند.«آن ها خيلي از هم مي ترسيدند. آن ها نمي توانستند موضوع مشتركي براي باز كردن باب گفت و گو با هم پيدا كنند.» خب ، بله ، لوچ مي گويدكه خيلي ترسيده بود، او خود يكي از طرفداران جدي كانتونا بوده است. او كمي شرمنده به نظر مي رسد. «منظورم اين است كه من خيلي تحت تاثير كسي در فيلم ها نيستم چون اين كار و حرفه است و ما كارمان را انجام مي دهيم، اما وقتي كسي آن قدر درنوع خودش خاص و براي تو مهم است، طبيعي است كه كمي دستپاچه شوي... خب، دستپاچه كه نه، اما تحت تاثير قرار مي گيري ، چون او در جايي است كه تو نمي تواني باشي، تو فقط مي تواني عقب بايستي و تحسين كني.» لوچ خود مي گويد كه عاشق بذله گويي كانتونا است، به عنوان يك بازيگر و به عنوان يك مرد. او نقل قول هاي معروفي از كانتونا مي كند. بعد از اين كه كانتونا براي حركات كونگ فو (كتك زدن يك تماشاگر) از بازي محروم شد حرف هايش بر لوچ اثرگذار بود. كانتونا به لوچ نزديك شد تا در مورد ايده او در مورد فيلمي بر اساس روابط كانتونا با يك طرفدار كه به يك دوست تبديل شده بود، حرف بزند. لوچ و نويسنده هميشگي اش پل لاورتي، خيلي تخيل را در داستان وارد نمي كنند، اما آن ها هميشه تمايلي براي ساختن فيلمي در مورد فوتبال داشته اند ، با وجود نقش طلايي شان براي همكاري با بازيگران معروف ، بعد از اين سال ها سراغ كانتونا مي روند. لاروتي تخيل را به داستان دو اريك آورد: اريك بزرگ قهرمان و اريك كوچك بازنده . او با يك مرد معروف كار مي كرد و طبيعت شهرت را مي شناخت . چگونه ستاره ها شناخته شدند ، چگونه ما آن ها را بر محورگذاشتيم و زندگي شان بايد شبيه چه چيزي باشد. اريك پستچي حس مي كند نامرئي شده است، حتي در ميان دوستانش. لاورتي مي گويد دو شرط براي كانتونا گذاشتيم؛ اول ، او بايد شرايط اريك كوچك را درك مي كرد و دوم ، بايد اريك بزرگ را از خود خارج مي كرد. «كانتونا خنديد و سرش را با ايده هاي آرام گرم كرد. او آماده شد تا به شخصيت خودش بخندد. او خيلي توجه داشت . او يك مرد خيلي درخشان و حساس است.» لوچ جايزه هاي بي شماري در اروپا برده است(سه سال پيش ، او در كن جايزه برد)، اما در بريتانيا از 1969 كار تجاري نداشته است.او معمولا سراغ مردم واقعي مي رود تا بازيگران فيلم هايش را انتخاب كند، او بازيگران را غالب بر متن نمي خواهد ، طبيعي است كه آن ها با آن چه بعدتر اتفاق مي افتد شوكه مي شوند . او شايد آرام به نظر برسد، اما لوچ مردي نيست كه عقب بماند براي كانتونا ، لوچ شبيه يك ديپلمات است. در 1987، كانتونا به خاطر مشت زدن در صورت هم تيمي اش برونو مارتيني جريمه شد. سال بعد او از بازي هاي بين المللي براي يك سال محروم شد. در 1991 او يك توپ را به سمت داور پرتاب كرد و وقتي او براي يك ماه از بازي محروم شد ، به همه اعضا مراجعه كرد و به آن ها گفت كه احمقند. وقتي دوره محروميت او بيشتر شد، او بازنشستگي اش را از فوتبال اعلام كرد. او تغيير عقيده داد و به فوتبال برگشت تا بهترين دوره فوتبال در زندگي اش را در انگلستان در ليدز و منچستر يونايتد تجربه كند. آلكس فرگوسن اين بازيكن را مهم ترين بازيكن تاريخ فوتبال ناميد. در شش فصل در انگلستان ، او هر سال غير از 1995 برد، در آن سال او براي 9 ماه به خاطر حركت كونگ فو محروم شد. وقتي محروميت كانتونا تمام شد، او يكي از بزرگ ترين گل هاي زندگي اش را زد، در برابر ساندرلند و در برابر سه دفاع ، بازي يك به دو با برايان ملك كلير، سپس به طور ظالمانه زدن توپ به سمت نوك كورنر كه در حالت آهسته مشخص شد. بعد از گل او دست ها را بالا آورد تا مورد تشويق قرار بگيرد. او در سن سي سالگي بدون آسيب ديدگي از فوتبال خداحافظي كرد. در حالي كه لوچ بيشترين دوره كاري اش را در فرانسه گذرانده و از خانه غافل بوده است، كانتونا هنوز به حرمت انگلستان داوزده سال بعد از كناره گيري درآن جا مانده است . اما در فرانسه او را يك تكرو مي دانند، گر چه در 45 بازي ملي 20 گل زد. او در 1995 آخرين بازي اش را كرد و بازنشسته شد، درست وقتي فرانسه جام جهاني 1998 را برد. از كانتونا مي پرسم چرا آن قدر اشتياق دارد تا با لوچ كار كند؟ او با آن چشمان تيره جسور به من زل مي زند. اين نگاهي است كه ميگويد:«چه كسي نمي خواهد با لوچ كار كند؟ ما كسي را مي خواستيم كه انگليسي باشد ، ما كسي را كه با مسائل جامعه و سياست آشنا باشد مي خواستيم و كسي را كه يك طرفدار فوتبال باشد، مي خواستيم. در فرانسه همه مي دانستند كه او طرفدار فوتبال است.» مي پرسم «آيا قبل تر هيچ فيلمي از او ديده بودي؟» حالا او طوري به من نگاه مي كند كه يعني «چطور مي توانستم نديده باشم؟ من خيلي فيلم از لوچ ديده ام.» ريف راف ، آهنگ كارلا، زمين وآزادي ، زندگي خانوادگي و بادبر مرزغزارها مي وزد را ديده ام.» او آن ها را مرور مي كند. غير قابل باور است . زندگي خانوادگي در مورد يك نوجوان باردار است كه با شوك الكتريكي به همه چيز پايان مي دهد.اين يكي از تلخ ترين فيلم هايي است كه او ساخته است. به كانتونا مي گويم كه من خودم عاشق لوچ هستم، اما حتي من هم نتوانستم اين فيلم را كامل ببينم و از سينما بيرون آمدم. او لبخند مي زند و به من مي گويد«اين فيلمي بزرگ است.» كانتونا در دوران بچگي خيلي اهل فيلم ديدن نبوده و ترجيح مي داده در خيابان ، كوچه و مدرسه فوتبال بازي كند. پدرش ، يك پرستار بيمارستان رواني به او گفته بود اين براي آينده اش كافي نيست.«او به من مي گفت باشد، تو توانايي هاي زيادي داري، اما حالا بايد سخت كار كني. كار،كار ، كار.» مثل لوچ، كانتونا در يك خانواده ي كاري بزرگ شد. او در پاريس متولد شد ، اما خانواده اش خيلي زود به مارسي رفتند. او معتقد است بازي هاي امروزي به تماشاگران خيانت بزرگي كرده اند.«طرفداران واقعي فوتبال از قشركلاسيكي مي آيند. حالا آن ها نمي توانند بيايند و بازي را تماشا كنند. بنابراين شايد وقتي بازي به طرفدار نياز خواهد داشت، به مشكل جدي برخورد كنيم و آن زمان مي فهمند چه اشتباهي كرده اند؛ مردمي كه مي آمدند دلايلي داشتند كه امروز نمي آيند.» منبع : گاردين (27 مارس 2009) منبع:نشريه صنعت سينما شماره84 /خ  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن