واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: اسدالله امرایی معتقد است پیوستن به قانون جهانی کپیرایت در نهایت به سود صنعت نشر کشور است اما تصمیم برای پیوستن به این قانون به حاکمیت برمیگردد.
به گزارش تراز ،این مترجم درباره سود و ضرر پیوستن ایران به قانون جهانی کپیرایت گفت: سود و ضرر پیوستن به قانون کپیرایت به این بستگی دارد که شما از چه زاویهای به آن نگاه کنید. در کپیرایت شاید پرداخت هزینه حق نشر ناچیزترین مسئله باشد، چون مبلغ پرداختی برای خرید حق نشر بسیار پایین است، اما وقتی شما تابع کپیرایت میشوید باید الزامات آن را بپذیرید که در اینصورت بحثهای جدیتری بهوجود میآید؛ بخصوص در زمینه ممیزی.او اظهار کرد: با پیوستن به کپیرایت وقتی شما اثری را میخرید جلو ترجمههای مکرر آن اثر گرفته میشود و نویسنده و ناشر در انتخاب مترجم اثر مخیرند. معمولا اگر تابع کپیرایت باشیم تکلیف ممیزی روشن است و شما نمیتوانید ممیزی داشته باشید، مگر مواردی که خود نویسنده آن را بپذیرد که معمولا در ادبیات خلاقه کمتر پیش میآید.امرایی در ادامه گفت: بحث پیوستن به قانون کپیرایت به هیچ وجه شخصی و فردی نیست بلکه مسئلهای حاکمیتی است. بنابراین حاکمیت و دولت باید پیوستن به قوانین بینالمللی کپیرایت را بپذیرند تا شما ملزم به مراعات آن شوید. هر چه هم که ما بگوییم باید به کپیرایت جهانی بپیوندیم تا زمانی که دولت کنوانسیون برن را نپذیرد، عملا معنا و مفهومی دربر نخواهد داشت.او با بیان اینکه موافق پیوستن ایران به قانون کپیرایت است و با آن مشکلی ندارد، اظهار کرد: به نظرم پیوستن به این قانون به سود ماست. فکر میکنم اگر بخواهیم به سمت نشر حرفهای برویم پذیرفتن کپیرایت جزو الزاماتی است که باید بپذیریم، اما کپیرایت مسئله شخصی و خصوصی نیست، بلکه بحثی حاکمیتی است که از این طریق باید وارد آن شد.امرایی گفت: خود من همواره از مولفان خارجی برای ترجمه آثارشان اجازه میگیرم و اگر هم اجازه ندهند کارشان را ترجمه نمیکنم. حتی برخی از ناشرانی که اثر را برای آنها ترجمه میکنم شاید برای پرستیژ یا عرضه کارهایشان در خارج از کشور کپیرایت این آثار را میخرند. این ناشران در ایران در حال زیاد شدن هستند. مبلغی هم که برای حق کپیرایت میپردازند بسیار جزیی است که این مبلغ شاید از مبلغی که در هر چاپ برای تبلیغات و هدیه استفاده میشود هم کمتر باشد.این مترجم درباره این مسئله که گفته میشود پیوستن ایران به قانون کپیرایت به این خاطر که در حال حاضر بخش عمدهای از کتابهای ما از آن سوی مرزها به این طرف میآیند، در واقع نوعی محدودیت است، گفت: به نظر من این موضوع تأثیر چندانی ندارد و این استدلال را خیلی استدلال درستی نمیدانم، چون میدانم که وقتی برای ترجمه و انتشار اثری با ناشر و مولفی خارجی صحبت میکنید و برای آنها توضیح میدهید که تیراژ کتاب در کشور ما چقدر پایین است، میپذیرند که پول نگیرند. از طرف دیگر اگر ما این قانون را رعایت نکنیم از نظر آنها نوعی دزدی صورت گرفته است.امرایی در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند با پیوستن به قانون کپیرایت ما نیز میتوانیم از حق و حقوق آثار فرهنگی و هنریمان در خارج از مرزها حراست کنیم، در حالیکه در حال حاضر این امکان وجود ندارد، گفت: من تا به حال با نویسنده یا صاحب اثر ایرانی برخورد نکردهام که خارج از ایران اثرش را بدون اجازه منتشر کرده باشند. معمولا نویسندگان ایرانی خارج از کشور آثارشان را طبق قوانین همان کشور که در آن زندگی میکنند، چاپ میکنند. نویسندگان دیگری هم که در ایران حضور دارند طبق قراردادی که با ناشران خارجی میبندند حق و حقوق خودشان را میگیرند. بنابراین من کمتر مشاهده کردهام که حق و حقوق صاحبان آثار ایرانی در خارج از کشور رعایت نشود. ناشران خارجی تا جایی که من برخورد کردهام اگر اثری را ببینند که توانایی فروش داشته باشد بر روی آن سرمایهگذاری میکنند و برایش قرارداد میبندند.این مترجم با بیان اینکه پیوستن به قانون کپیرایت میتواند کمککننده باشد، گفت: وقتی قانون کپیرایت نباشد اتفاقی که میافتد این است که از طرف وزارت ارشاد، دولت یا نهادهای دولتی و نیمهدولتی اثری به یک ناشر خارجی سپرده میشود تا ترجمه و منتشر کنند. برای این کار پول پرداخت میشود و بعد کتاب خریداری میشود و در نهایت به صورت رایگان در سفارتخانهها و دیگر نهادها هدیه داده میشود. این کار شبیه همان کاری است که در بخش دیگری از نشر کشور وجود دارد، یعنی عدهای با هزینه شخصی اقدام به چاپ اثری میکنند که بعد از چاپ فروش نمیرود و صاحب آن مجبور است کل آن را هدیه بدهد.
يكشنبه 10 خرداد 1394 ساعت 12:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]