واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: روزی در کشورمان علم بهتر از ثروت بود و می دانستیم اگر درس بخوانیم هم آدم با سوادی می شویم، هم از طریق ارتقای شغلی ای به پول و ثروت می رسیم. اما این روزها درس خواندن منجر به موفقیت ما نمی شود و جز تلف شدن عمرمان چیزی به بار نمی آورد.
به گزارش تراز ، مدت زیادی است که اخبار رسانه ها پر از آمار و ارقام بیکاری شده است. کارشناسان هشدار می دهند که علت اصلی نا امیدی جوانان، بیکاری است و باید برای آن راه حلی پیدا شود. بیکاری جوانان شرایطی را به وجود آورده که خانواده ها از آن به عنوان مهم ترین دغدغه خود یاد می کنند. برخی کارشناسان بازار کار می گویند وضعیت بیکاری به نحوی است که اغلب خانواده ها دستکم با بیکاری یکی از فرزندان خود مواجه هستند و از این ناحیه درخواست های فراوانی به مسئولان کشور توسط جویندگان شغل ارائه می شود.نکته قابل تامل این است که بیکاری، دامن گیر افرادی که مدرک تحصیلی ندارند، نشده و آمار منتشر شده حاکی از این است که تعداد افراد فارغ التحصیل بیکار افزایش چشمگیری داشته و آنان در انتظار شغلی مناسب مانده اند.
علم بهتر است یا ثروت؟!
روزی در کشورمان علم بهتر از ثروت بود و می دانستیم اگر درس بخوانیم هم آدم با سوادی می شویم، هم از طریق ارتقای شغلی ای به پول و ثروت می رسیم. اما این روزها درس خواندن منجر به موفقیت ما نمی شود و جز تلف شدن عمرمان چیزی به بار نمی آورد.
متاسفانه آمار چشمگیر فارغ التحصیلان، کیفیت پایین تحصیلات دانشگاهی را در ایران نشان می دهد! در واقع دانشجویی که تمام وقتش را برای درسش گذاشته و فارغ التحصیل شده، باید بتواند برای خودش و چندین نفر دیگر کار ایجاد کند! اما نه تنها قادر به کارآفرینی نیست بلکه خودش هم به دسته جوانان بیکار می پیوندد و با آنها همراه می شود.
مسئله بورسیه های غیرقانونی اعطایی به برخی از دانشجویان، شاید گرم ترین مساله ای بود که ذهن بسیاری را به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معطوف کرد اما کمتر کسی از وزارت پرسید که چرا تناسب بین رشته های دانشگاهی و بازار کار وجود ندارد؟
بازار کار در انتظار اشتغالزایی
طبق آخرین سرشماری انجام گرفته، ایران دارای حدود ۲۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت در سن کار است. به بیان دیگر، ۲۳.۷ میلیون نفر از جمعیت کشور هم اکنون در شرایطی قرار دارند که به آنها نیروی فعال اقتصادی گفته می شود؛ یعنی می توانند در جریان پیشرفت کشور نقش داشته باشند و صرفا نیروی مصرف کننده نباشند.
کارشناسان عقیده دارند، این میزان از جمعیت آماده به کار می تواند فرصت مناسبی برای کشور ۷۸ میلیون نفری ایران باشد که بتواند طبق یک برنامه دقیق، از نیروی کار خود بهترین استفاده را در جریان پیشرفت داشته باشد و این ظرفیت بالقوه را به سمت فعالیت های اقتصادی و تولیدی و در نتیجه ارتقاء سطح رشد اقتصادی و رونق هدایت کند.
اما آماده نبودن زیرساخت های لازم در بازار کار ایران و ناتوانی بنگاه ها در بکارگیری این ظرفیت عظیم، وجود مسائل مربوط به تحریم های ظالمانه، واردات بی رویه انواع کالاهای غیرضروری و لوکس به کشور، تغییر مداوم مقررات مربوط به کسب و کار، دست و پاگیر بودن قوانین مربوط به فعالیت های اقتصادی و مسائلی از این دست باعث شده تا امروز نه تنها نیروی جوان کشور باعث پیشرفت نشده بلکه کشور را با نوعی بحران بیکاری و لزوم اتخاذ سیاست های فوری اشتغال زایی نیز مواجه کرده است؛ جوانانی که عمدتا دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و با کسب آمادگی نسبی در صدد ورود به بازار کار هستند.
۶ گروه از بیکارترین رشته های تحصیلی
در سال ۱۳۹۲ حدود ۵.۹ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل را مردان تشکیل داده اند که متاسفانه ۲.۳ میلیون نفر (۳۹.۰ درصد) از آنان غیرفعال هستند. همچنین حدود ۵.۱ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل به زنان اختصاص دارد که از این جمعیت نیز حدود ۳.۴ میلیون نفر جمعیت غیرفعال (۶۵.۶ درصد) بوده اند.
نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل در سال ۱۳۹۲ برای گروه مردان و زنان در کل کشور ۱۸.۹ درصد برای گروه مردان ۱۲.۸ درصد و برای گروه زنان ۳۱.۳ درصد بوده است. بیشترین نرخ بیکاری در گروه مردان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی علوم کامپیوتر (۲۲.۳ درصد)، صنعت و فناوری (۲۱.۸ درصد) و معماری و ساختمان سازی ۲۰.۸ درصد است.
همچنین نرخ بیکاری در گروه زنان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی حفاظت محیط زیست ۵۷.۷ درصد، کشاورزی، جنگلداری و شیلات ۵۶.۲ درصد و معماری و ساختمان سازی ۵۵.۵ درصد بوده است.
بر اساس این نتایج، بیشترین نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی به ترتیب به استان های لرستان ۲۹.۵ درصد، کهگیلویه و بویراحمد ۲۷.۸ درصد و فارس ۲۷.۱ درصد اختصاص دارد. همچنین کمترین نرخ بیکاری مربوط به استان هرمزگان ۶.۲ درصد است.
آمارها چه می گوید؟
طبق آمارهای موجود، تعداد جمعیت فعال اقتصادی کشور در فاصله سال های ۶۵ تا ۹۰ بیش از ۱۰ میلیون نفر افزایش یافته، اما شرایط بازار کار به نحوی بوده که امکان استفاده از این ظرفیت بزرگ فراهم نشده است.
هرچند در طی این سال ها ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از تحصیل کرده های دانشگاهی تصمیم به خانه نشینی گرفتند و وارد بازار کار نشدند، اما کارشناسان می گویند دلیل اصلی تصمیم عجیب نیمی از کل جمعیت تحصیل کرده کشور به خانه نشینی، می تواند دشواری در ورود به بازار کار و نبود عرصه اشتغال در کشور باشد؛ از اینرو بخشی از جمعیت فعال اتفاقا تحصیل کرده کشور تصمیم می گیرند تنها مصرف کننده باشند و هیچ نقشی در جریان پیشرفت اقتصادی کشور نداشته باشند.
پیش تر در گزارشی اعلام شده دوره انتظار برای ورود به بازار کار در ایران به ۱۹ ماه و بیشتر از آن رسیده که ادامه روند بیکاری و باقی ماندن شرایط نابسامان بازار کار بر افزایش دوره انتظار برای دریافت یک پیشنهاد شغلی بیشتر می شود. این مسئله به معنای هدر رفتن نیروی کار سرمایه های جوان کشور و بدون استفاده ماندن صدها هزار توان کار در جریان توسعه و پیشرفت است.
منبع: فردا
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394 ساعت 09:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]