واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خوراک ادبي عامه پسند يا جدي؟!
سومين نشست از سلسله نشستهاي نقد آموت پنجشنبه، پنجم اسفندماه برگزار شد.در اين نشست به بهانهي انتشار رمان «شب آفتابي» نوشتهي نسرين ثامني، ادبيات عامهپسند با حضور «محمدرضا گودرزي» نويسنده و منتقد، «رسول يونان» شاعر، نويسنده و منتقد، «حميدرضا اميدي سرور» نويسنده و منتقد و «ميثم نبي» نويسنده و منتقد (بهعنوان کارشناس مجري) نقد و بررسي شد. محمدرضا گودرزي: مهم اين است که بر چه مبنا و بر چه روشمندي جلو برويم. در بحث مطالعات فرهنگي، هر متن ادبي يک دلالت فرهنگي دارد، در نتيجه بر اثر بررسي آن ميتوانيم يک وجه جامعه و بازتاب فرهنگ را در آن ببينيم. از اين نظر، مثلا کار «فهيمه رحيمي» يا «نسرين ثامني» يا «فتانه حاج سيدجوادي» بسيار مهمتر از هر گونهي ديگر است، بهخاطر اينکه بازتاب فرهنگ، آداب و يکسري گرايشهاي عموميتر جامعه را منعکس ميکنند. متخصصان مطالعات فرهنگي بررسي ميکنند که در اين جامعه در آن مقطع چه گرايشهايي مطلوب بوده است.هيچ هنرمندي وجود ندارد که دغدغهي مخاطب نداشته باشد. وقتي ما بهعنوان نويسنده، متني را مينويسيم بهطور تلويحي، مخاطبي را در ذهنمان متصور هستيم. خود آن متن هم گوياي مخاطبانش است. اگر نحوهي برخورد با نثر، طرح يا عناصر ديگر داستان در کتاب، پيچيده باشد، مخاطبان خاصتر پيدا ميکند و هرچه سادهتر باشد، مخاطبان تلويحياش گستردهتر ميشود. پس هم خوانندگان، نويسندگان خود را تعيين ميکنند و هم نويسندگان، خوانندگان خود را تعيين ميکنند.من به روش ساختارگرايي، آثار عامهپسند را بررسي کردم تا ببينم عناصر تکرارشونده در اين نوع ادبيات کدامها هستند. در اين شيوه، با پيدا کردن عناصر تکرارشونده ميتوان به عناصر ثابت رسيد. من 23 کارکرد يا خويشکاري را در ادبيات عامهپسند پيدا کردم که با اين کارکردها ميتوان 20هزار اثر عامهپسند نوشت.نميتوان گفت از نظر ارزش ادبي و فرهنگي، ادبيات عامهپسند و ادبيات جدي يکسان هستند؛ اما اين به معناي نفي آن يکي نيست که در برابر انتشار آثار عامهپسند گارد بگيريم که مثلا مانع ادبيات جدي است. هر کدام وظيفهي خودشان را انجام ميدهند. چاپ آثار عامهپسند در چرخهي نشر، سودآور است و هر کتابي چون يک کالاست و هر کتابي عرضه و تقاضايي را دنبال ميکند. چاپ آثار عامهپسند راه را براي انتشار آثار جدي هموار ميکند. وقوع حادثهي چشمگير مثل عشقي پرشور، اما آميخته با سوءتفاهم و برخورد با موانع يا مرگ مشکوک، تحريک احساسات خواننده و جلب ترحم و ايجاد دلسوزي براي شخصيت اصلي و علاقمند کردنش به رخدادهاي زندگي، پرداختن به موضوعات عاطفي و توجه به نيازهاي جوانان، تقسيمبندي شخصيتها به خوب و بد و بزرگنمايي شخصيتهاي منفي، ايجاد معما، ايجاد حال و هوا با توصيفهاي غمبار، روايت داناي کل، پذيرش گفتمان غالب فرهنگي و تأييد موقعيت وضعيت موجود، تأييد تقابلهاي فقر ـ ثروت، بد ـ خوب و ملموس کردن رخدادهاي رمان، استفاده از روانشناسي عاميانه و همهفهم، جانبداري از جوانها در مشکلاتي که با خانوادهها دارند، انتخاب پايان خوش و ... از جمله شاخصههاي رمانهاي عامهپسند است. رسول يونان:بعضي رمانها سن دارند. گاهي وقتها رمانهاي عامه پسند از حرکتهاي اجتماعي و نيازهاي جامعه نشات ميگيرند. بعضي نيازها در سطح حرکت مي کنند. رمان عامهپسند ما هم در سطح حرکت ميکند. همين طور برعکس، بعضي جامعهها داستانساز هستند. جوامع آمريکاي لاتين داستانساز هستند. ولي جامعه ما بيشتر خاطرهساز است. به نظر من بعضي وقتها دوستان با عينک زرد به رمانهاي عامهپسند نگاه ميکنند. اين حرکت غيرمنصفانه است.نويسندههاي عامهپسند در ايران کتابخوان هاي زيادي را تربيت کردهاند. آنهايي که سنشان بالاست ميدانند روزنامه کيهان و اطلاعات با پاورقيهايشان فروش کردند.بايد با احترام از نويسنده هاي عامه پسند در ايران ياد کنيم.برخي ميگويند ادبيات عامهپسند، سطح ادبيات ما را پايين آورده است. و توضيحشان اين است که توقع مشتري را اين ادبيات پايين ميآورد. دعوا که نداريم، خوب شما بياييد و سطح توقع مشتري را بالا ببريد. شما سطح ادبيات را بالا بکشيد. آيا ميخواهيد با چاپ 1000 نسخه کتابي که به زعم خودتان هنري است و 100 نسخهاش را مفت بخشيدهايد و 900 تايش زير پله خانه پدرخانمتان است، اين کار را انجام دهيد؟اگر ادبيات عامهپسند نباشد، کتاب جدي محکوم به فناست.نويسندگان عامهپسند آدم هاي کتابخوان بسياري به دنياي ما اضافه کردند که شايد نويسندگان جدي کمتر توانستند اين کار را انجام دهند. نويسندگان عامهپسند دست به خلق قهرماناني ميزنند که مردم دوستشان دارند. به همين دليل هم بيشتر مورد استقبال واقع ميشوند. حميدرضا اميدي سرور:ادبيات عامهپسند را صرفا به دليل اين که عامه مردم ميخوانند به اين نام ميخوانيم که متاسفانه در يک سير زماني بار منفي پيدا کرده است. زماني به نويسندگان اين نوع ادبيات چون به شکل پاورقي منتشر ميشد، ميگفتند نويسندگان پاورقينويس و پس از گذر زماني، از لفظ پاورقينويس، معنايي استخراج کردند که گويا نويسندهاش، ادبيات سطح پاييني را ارايه ميکند.اگر ما ميخواهيم ادبيات عامهپسند را بررسي کنيم، بايد اين نوع ادبيات را با شرايط خودش بررسي کنيم. براي نقد ادبيات عامهپسند بايد با رويکرد جريانشناسانه به اين موضوع نزديک شويم. بر خلاف بسياري از دوستان که معتقدند نمي توان ادبيات عامهپسند را بررسي کرد، معتقدم ميتوان اين نوع ادبيات را بررسي کرد و در آن به نتيجه هم رسيد.عامهپسند نيز مانند سينماي عامهپسند، خوراک روز ميخواهد.دور از انصاف است که گفته ميشود نبايد به ادبيات عامهپسند نزديک شد. اين برخورد نادرست با ادبيات عامهپسند سابقه تاريخي هم دارد.يک باور نادرست هم اين است که بسياري از روشنفکران گمان ميکنند عدم استقبال مردم از ادبيات جدي به دليل حضور ادبيات عامهپسند است؛ در حالي که اينطور نيست. اين دو جريان متفاوتند و مخاطبان خاص خودشان را دارند. يعني ما اگر همين امروز ادبيات عامه پسند را حذف کنيم، فردا نميآيند ادبيات جدي را بخوانند. اين دو عرصه از همديگر کاملا تفکيک شده اند. امکان دارد کسي از ادبيات عامه پسند به ادبيات جدي برسد اما کسي از ادبيات جدي به ادبيات عامه پسند نمي رسد.فرآوري: مهسا رضاييبخش ادبيات تبيانمنابع: خبرگزاري دانشجويان ايران، خبرگزاري کتاب ايران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 627]