واضح آرشیو وب فارسی:الف: شمعدونی، یادآور کدام خانواده ایرانی است؟
بخش تعاملی الف- محمد رجب زاده، 23 اردیبهشت 94
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۱
سالهاست که سریالها و مجموعه های طنز تلویزیونی در صدا و سیما، همچون تیغه دو لبه ای در عمق وجود فرهنگی مخاطبانشان نفوذ می کنند. گاهی با لبه شادیآفرینشان مختصری از فشارهای روحی مخاطب را میزدایند و موجبات نشاط خانواده ها را فراهم می آورند؛ و گاهی متاسفانه با لبه مخرب خود در ازای ایجاد چند لبخند گذرا بر روی لبان بییندگان خود، زخمهای ناپیدایی را بر پیکره فرهنگی جامعه وارد میکنند.آنچه که در بیشتر این مجموعه ها به عنوان راهکار اصلی ایجاد خنده (نه شادی) به کار گرفته می شود، مسخره کردن و اهانت به دیگران است؛ و این دست آویز آنجایی بیشتر مخرب است که این استهزاء و اهانت و بی ادبی، بین اعضای یک خانواده و خصوصاً بین زن و شوهر نمایان می شود.ظاهراً استفاده از چنین شیوه سبکی به راحتی در بسیاری از مجموعه های به اصطلاح طنز قدیمی تا سریال های طنز جدید قابل مشاهده است، گویا روشی است بسیار ساده و کم هزینه، به گونه ای که بسیاری از این مجموعه ها تولید و پخششان در یک روز انجام می شود. نویسنده محترم، صبح دیالوگهای مربوطه را تهیه می کند، بازیگران تا بعد از ظهر نقشهای خود را بازی می کنند و تا ساعت ۱۰ شب هم تدوین می شود و بالاخره چیزی برای روی آنتن رفتن آماده شده است.اما در این بین مجموعه هایی همچون ساخنمان پزشکان و شمعدانی بسیار حائز اهمیت هستند، چرا که تمام سکانسهای آنها فقط و فقط بر اساس مسخره نمودن اعضای خانواده برنامه ریزی شده است؛ و مهمتر آنکه محور اصلی تمام این به سخره گرفتن ها، تصاویر و گفتگوهای پر از سبک گوئی، روابط بسیار عجیب و غریب بین زن و شوهر و یا به عبارتی پدر و مادر است. در تمام سکانسها تا زن یا مرد مورد تمسخر همسرش قرار نگیرد و یا توسط فامیل همسرش مورد اهانت قرار نگیرد، قرار نیست که خنده ای اتفاق بیفتد. در سریال ساختمان پزشکان که محل بحث این نوشتار نیست، اگرچه تمسخر دیگران محور اصلی دستمایه های خندیدن است اما از همه مشهودتر، تضعیف جایگاه همسری زن و شوهر است که باید در لحظه به لحظه فیلم، در عمق دریافتهای مخاطب رسوخ کند.در سریال شمعدانی که جدیداً مدتی است در حال پخش است به راحتی دیده می شود که این مجموعه نیز تداوم همان مجموعه های قبلی است فقط با بازیگران متفاوت. از ابتدا تا انتهای هر قسمت جز کودنی مرد خانواده و بی لیاقتی و بی کفایتی او در تدبیر امور مربوط به او چیز دیگری دیده نمی شود. در مقابل چنین شخصیتی، قاعدتاً چیزی جز بی ادبی و نگاههای عاقل اندر سفیه همسرش و فرزندانش نسبت به او چیز دیگری جلب توجه نخواهد کرد. در واقع قرار است که مخاطب به ازای این رفتارهای سبک حاکم بین اعضای خانواده به آنها بخندد. البته آنچه که در این مجموعه وجه ممیزه آن شده است به نمایش درآوردن رفتارهای سبک و بی ادبانه فرزندی خردسال است که نسبت به دیگران در کمال بی ادبی برخورد می کند؛ به عبارت دیگر تا قبل از این پای همه اعضای خانواده و پدر بزرگ و مادر بزرگ به اینگونه رفتارهای ناپسند باز شده بود و این بار یک قدم جلوتر رفته و رفتارهای یک کودک خردسال هم به این مجموعه رفتارها اضافه شده است.البته این پاسخ تکراری و کلیشه ای از دست اندرکاران چنین مجموعه هایی بارها شنیده شده است که: هنرمند طنزپرداز می خواهد با بزرگ کردن و یا شاخص نمودن بعضی از نکات مثبت و یا منفی، مخاطبش را متوجه مطلبی کند؛ اما عزیزان باید به چند نکته توجه کنند.اول: چرا همیشه نکات منفی دست مایه طنز قرار میگیرد؟ چرا یک بار احترام مضاعف به دیگران، راستگویی ساده و بی پیرایه کودکان، به دنبال حقیقت بودن بی ملاحظه و...و دهها خصلت مثبت انسانی را دست مایه یک برنامه طنز قرار نمیدهید؟دوم: اینکه باید در ارتباط درست و واقعی بین این عزیزان با عامه مردم شک کرد. آقایان باور کنند که در بیشتر قریب به اتفاق خانواده های ایرانی، چنین روابط سخیف و سبکی بین اعضای خانواده حاکم نیست که شما اینفدر بر روی این مسئله تمرکز کرده اید و میخواهید به عنوان چشم بینای جامعه به آن بپردازید. معلوم نیست که شما عزیزان با چه گروهی از مردم بیشتر در رفت و شد هستید که چنین استنباطی از قاطبه مردم دارید. البته اگر همه مردم این مرز و بوم را به عنوان ساکنین این کشور قبول داشته باشید و تنها عده کمی که بیشتر هم پایتخت نشین هستند به عنوان نماد خانواده های ایرانی برای شما ملاک نباشند.سوم: فرض کنید برای نشان دادن مضرات سیگار، به جوانی یک نخ سیگار بدهید تا بکشد. چند سرفه میکند و شما میگویید ببین چقدر بد است. حال این کار را هر روز و بارها تکرار کنید و بگویید ببین جوان سیگار بد است. شما که او را کم کم به بوی بد و طعم تلخ سیگار عادت میدهید. سریالهای شما هم همینگونه است. شما عزیزان میخواهید چه چیزی را در قالب مثلاً طنز به خانواده های ایرانی آموزش دهید. وقتی در هر قسمت از مجموعه شما حداقل صد مرتبه خانم خانه همسرش را، فرزندان والدینشان را و همه و همه فقط یکدیگر را مورد اهانت و تمسخر قرار میدهند، شخصیت و جایگاه طرف مقابلشان را خدشه دار میکنند و...و هر قسمت نیز بارها تکرار پخش دارد، آیا نتیجه اش جز این است که زشت ترین رفتارهای اخلاقی و اجتماعی (جدا از مسائل دینی) به عنوان یک رفتار اجتناب ناپذیر و کاملاً عادی جلوه گر میشود؟اگر از مباحث مفصل مربوط به اثرات روانی، اجتماعی و ...اینگونه مجموعه ها بگذریم و از طرفی مجموعه های موفق خارجی و داخلی همچون خانه سبز، کلاه قرمزی، خندوانه و یا بخشهایی از برنامه های شبکه نسیم را نیز در پیش رو داشته باشیم، آیا وقت آن نرسیده که نویسندگان و کارگردانان مجموعه های طنز نیز دیگر از این سبک و سیاق ضعیف و بی محتوا دست بردارند و با کمی زحمت بیشتر مبدع و پایه گذار سبکهای جدید و جذاب و با محتوای مجموعههای طنز باشند؛ که مطمئناً زحمتشان مورد رضای حق و مردم خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]