تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830776185




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

- اینجا هیجانِ جستجوست در کتاب و کلمه


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: یک روز در نمایشگاه کتاب اینجا هیجانِ جستجوست در کتاب و کلمه تهران - ایرنا - عادت تحمل 10 روز ترافیک در اردیبهشت و حوالی مصلی برای ما تقریبا 10 ساله شده است. ترافیکی که از علاقه و شوق مردم سرزمین حافظ و سعدی نسبت به یار مهربان حکایت دارد.


به گزارش روز جمعه خبرنگار فرهنگی ایرنا ، فرقی نمی کند از شمال می آیید یا جنوب و یا از شرق و غرب. همین که به سمت مرکز تهران و حوالی مصلی برسی حتما تابلوهایی که برای راهنمایی علاقه مندان به نمایشگاه کتاب در محدوده مصلی نصب شده را می بینی. نمایشگاه بین المللی کتاب هر چند در 28 سال برگزاری خود هنوز هم مستاجر مصلای امام خمینی (ره) است اما شور و شوق حضور علاقه مندان به کتاب و حجم زیاد بازدیدکنندگان کمتر این نقطه ضعف را به یاد می آورد که، چرا هنوز یار مهربان ما بعد از پشت سرگذاشتن نزدیک به سه دهه از عمرش نتوانسته مکان ثابتی را برای خود دست و پا کند. حالا ما هم بررسی این موضوع را به مجال دیگری واگذار می کنیم و می رویم تا شمه ای از آنچه بر یک روز نمایشگاه کتاب می رود را برای شما روایت کنیم.
امروز نمایشگاه بین المللی کتاب سومین روز فعالیت خود را پیگیری می کند و تقریبا غرفه ها و شرایط به حالت عادی رسیده است. دیگر خبری از بی نظمی و نیمه کاره بودن برخی غرفه ها نیست و هر روز هم به تعداد بازدیدکنندگان افزوده می شود.
من طبق عادت همه ساله از در شماره 12 در خیابان قنبرزاده وارد حیاط مصلی می شوم در بدو ورود حضور پسران نوجوان و دانش آموز که به دستور ناظم مدرسه با نظمی خاص در حال ورود به شبستان مصلی و بخش ناشران عمومی هستند برایم جالب به نظر می رسد. قدمهایم را تندتر می کنم تا با آنها وارد شوم. آقای ناظم در جلوی در ورودی تاکید می کند که بچه ها بعد از بازدید از ناشران عمومی سر وقت در مقابل در ورودی شبستان حاضر شوند تا به محل ناشران کودک و نوجوان در قسمت شمالی مصلی بروند. ظرف یک چشم به هم زدن دیگر خبری از صف و نظم نیست و بچه ها به سرعت پراکنده می شوند. من هم که هوای گفت و گو با این آینده سازان به سرم زده بود دست خالی مشغول می شوم به تماشای غرفه ها و قدم زدن در میان ناشران عمومی بپردازم.
امسال برخلاف ادوار گذشته ترتیب غرفه های ناشران عمومی به جای «الف» از «ی» آغاز می شود یعنی ناشرانی که نامشان با حرف «ی» شروع می شود در ابتدای در ورودی شبستان قرار دارند. از مدیر انتشارات یساولی می پرسم که چه قدر از این موضوع استقبال کرده اند؟ به سرعت جواب می دهد؛ «همیشه شعبان یک بار هم رمضان. همیشه ما آخر سالن بودیم حالا یک بار هم ما را تحویل گرفتند و آورده اند جلوی سالن. اشکالی دارد؟»
من هم با خنده سرم را به نشانه تایید تکان می دهم و به راهم ادامه می دهم. تقریبا در میانه سالن اصلی شبستان سمت چپ غرفه نسبتا بزرگ که عموما جلوی آن شلوغ هم است نظرم را جلب می کند برای این که ته و توی ماجرا را دربیاورم بعد از کلی عذرخواهی و هل دادن مردم به جلوی غرفه می رسم، حدود 4 تا 5 خانم و به همین تعداد آقا ایستاده اند و با سرعت در حال پاسخگویی به مردم هستند. اینجا تقریبا به همه سوالات پاسخ داده می شود . این را یکی از همین افراد این غرفه گفت و گفت: ما از آدرس انتشاراتی ها گرفته تا نام کتاب و هر سوالی راجع به نمایشگاه باشد را پاسخ می دهیم. وقتی از حجم سوالات و یا تعداد آنها می پرسم می گوید؛ هی وقت می کنیم ناهار بخوریم. بعد خیلی زود به سراغ فرد دیگری می رود فکر کنم اصلا متوجه نشد که من چه کاره هستم و برحسب عادت به دو تا از سوالاتم جواب داد و به سراغ نفر بعد رفت.
حالا تقریبا به بخش انتهایی سالن شبستان رسیده ام اینجا بیشتر در قرق اغذیه فروشی و بستنی فروشی ها است که اتفاقا از آنها هم خوب استقبال شده به طوری که برای خرید مثلا یک بستنی ساده هم باید احتمالا 5 الی 10 دقیقه ای وقت گذاشت. این استقبال در جایی بسیار مهم تر در نماز اول وقت هم وجود دارد به طوری که همین نماز ظهر امروز خیلی ها به دلیل کمبود جا عطای نماز اول وقت را به لقایش بخشیده اند و حالا باید دید که آیا مسوولان نمایشگاه فکری به حال بزرگ تر کردن نمازخانه مصلی خواهند کرد یا خیر؟
از اینجا به بعد برای این که اتفاقات بیشتری را رصد کنم به در شماره 1 که به خیابان شهید بهشتی منتهی می شود می روم، ابتدای ورودی این طرف همان ون های معروف به صف ایستاده اند تا مردم را به سمت نمایشگاه و برعکس هدایت کنند. البته در کنار این ون ها، خودروهای دیگری هم وجود دارد که اتفاقا کار آنها هم هدایت است، اما از نوع دیگر. یعنی اگر چند دقیقه ای گوشه ای بایستی و از دور افراد سوار بر این ون ها را نگاه کنی متوجه می شوی که هر از گاهی از ماشین پیاده می شوند به برخی از مردم چیزی می گویند، بعد آنها هم دستی به سر و روی خود می کشند و می روند و این داستان تا شب چندین بار تکرار می شود.
تفاوت در ورودی شهید بهشتی با قنبرزاده علاوه بر این موضوع در این است که اینجا ابتدا باید از غرفه های غذای جسم عبور کنی تا به غذای روح برسی. شاید برای شما خوانندگان این سطور مانند من جالب باشد که بخواهید بدانید غذای روح این روزهای مردم ما بیشتر چه ژانری از کلمات است برای همین به سراغ برخی از انتشاراتی ها می روم و از آنها می پرسم که این روزها بیشتر چه کتاب هایی فروخته اند؟
با ناشران چشمه، ثالث، سوره مهر، نی، سروش، ماهی، آموت و اخوان این سوال را مطرح می کنم که تماما به سه ژانر شعر، رمان و فلسفه و ادیان رای می دهند. به نظر می رسد طبع لطیف مردممان در این روزهای بهاری خیلی گل کرده است من هم به تاسی از مردم چند بیتی از شعرهایی که از بر بوده ام را زمزمه می کنم؛ «هوشم نه موافقان و خویشان برده اند / این کج کلهان مو پریشان برده اند/ گویند چرا تو دل به ایشان دادی / والله که من ندادم ایشان بردند»
حالا تقریبا تمام سالن های شبستان را از هر دو راهرو تا انتها رفته و برگشته ام چیزهای دیدنی زیادی وجود دارد از پیرمرد خسته ای که کیلومترها راه از استان های جنوبی کشور به تهران برای خرید کتاب آمده تا مادرانی که کودکان خود را در میان این همه هیاهو آرام روی شانه های خود خوابانده اند. البته دیدنی هایی هم در خارج از محدوده شبستان و در کنار فضاهای سبز وجود دارد مثلا جوان هایی که ترجیح داده اند بیایند بنشینند روی چمن ها، زیر سایه درخت ها. من درخت ها را که نگاه می کنم یاد یک خاطره دور می افتم. تقریبا مطمئنم که همه ما از درخت های نمایشگاه کتاب خاطره داریم پس این نمایشگاه ناب را از دست ندهید و به جای خواندن و دیدن گزارش های مختلف نمایشگاه از سایت ها و شبکه های تلویزیونی بیایید از این غذای روح بهره کافی را ببرید. باقی دیدنی های من از نمایشگاه کتاب هم باشد برای گزارش بعدی.
فراهنگ**9246**9132**1601**



18/02/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن