واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چاپ آخر/4
اینجا اصلاً فضای کتابخوانی مهیا نیست... نه تاریکه، نه دود گرفته
الان اینجا اصلاً فضای کتابخوانی مهیا نیست... نه تاریکه، نه دود گرفته... ما عمری تو کافههای کتاب خوندیم که اونطوری بوده! به بچههای کافه گفتم یه سه چهار تا لاستیک بیارن آتیش بزنیم... خدا بخواد تا فردا شرایط برای کتابخوانی مهیا میشه!
خبرگزاری فارس-محمدرضا شهبازی: نمایشگاه کتاب با چند میلیون بازدیدکننده، چند ده هزار جلد کتاب و چند میلیارد هزینه آنقدر خبر در متن و حاشیه خود تولید میکند که خیلیهایش اصلا به چشم نمیآیند و بخت دیده شدن پیدا نمیکنند. این سری مطالبی که میخوانید هم از جمله همان بدبختهای بیاقبالی بودهاند که تا حالا به چشم نیامدهاند و امسال برای اینکه دو زار مورد توجه قرار بگیرند لباس طنز پوشیدهاند. اینکه در نیمه شب هم منتشر میشوند برای این است که اخبار و گفتوگو و گزارشهایی با موضوع کتاب و کتابخوانی وقتی لباس طنز میپوشند به چشم خیلیها زشت و بدقواره و حتی توهین کننده میآیند، چرا که ساحت کتاب و کتابخوانی اجل از این قرتی بازیهاست! پس همان بهتر که در تاریکی شب و زیر نور کم رمق ماه بیایند و بروند و جز به چشم اهلش نیایند و خاطری را نیازارند و به بادکنکی سوزن نزنند و نقاب از رویی برندارند و... و البته که آنها که باید بخوانند میخوانند. این چهارمین شماره از سری مطالبی است که اگر عمری بود قرار است به شماره پانزده هم برسند، خدا را چه دیدید! *** گفتگوی «چاپ آخر» با یک کارشناس کتاب و کتابخوانی خیلی روشنفکر: مصلی مناسب نمایشگاه نیست چون سقفش خیلی بلند است! چاپ آخر: سلام و تشکر بابت اینکه وقتتون رو در اختیار ما قرار دادید. به نظر شما مکان مصلی برای برگزاری نمایشگاه مناسب است؟ کارشناس روشنفکر: خواهش میکنم. نخیر به هیچ وجه. چاپ آخر: چرا؟ کارشناس روشنفکر: ببینید من از ساعات اولیه آغاز بکار نمایشگاه اینجا وایسادم و دارم سیگار می کشم. چند نفر از دوستانم هم در جاهای دیگه دارند همین کار رو انجام میدن، اما شما کوچکترین اثری از دودگرفتگی میبینید؟! چاپ آخر: خب نه، اما چه ربطی داره؟ کارشناس روشنفکر: همین دیگه. سقف مصلی انقدر بلنده که شما هرچقدر هم اینجا سیگار بکشید امکان نداره فضا رو دود بگیره... چاپ آخر: من متوجه نشدم... کارشناس روشنفکر: اجازه بدید. تازه فقط اینکه نیست. اینجا انقدر نورگیره که اشعه آفتاب از هزار طرف وارد میشه... چاپ آخر: خب روزه دیگه. آفتاب دراومده، ماه رفته خونهشون! کارشناس روشنفکر: باشه آقا! روز باشه... مسئولین باید به فکر باشن. الان اینجا اصلاً فضای کتابخوانی مهیا نیست... نه تاریکه، نه دود گرفته... ما عمری تو کافههای کتاب خوندیم که اونطوری بوده! چاپ آخر: آهان، از اون نظر... کارشناس روشنفکر: بله پس چی؟ البته من به بچههای کافه گفتم یه سه چهار تا لاستیک بیارن آتیش بزنیم... خدا بخواد تا فردا شرایط برای کتابخوانی مهیا میشه! خبر/ نرم افزار نمایشگاه کتاب رسید نرم افزار نمایشگاه کتاب همزمان با افتتاح این دوره از نمایشگاه رونمایی شد. به گزارش چاپ آخر، در این نرم افزار که هر سال رونمایی میشود اطلاعات مفیدی مانند اینکه نمایشگاه در مصلی برگزار میشود، ناشران عمومی در شبستان مصلی هستند، دو ایستگاه مترو نزدیک مصلی است و... تعبیه شده است. علاقه مندان برای کسب اطلاعات جزئیتر باید شخصا به نمایشگاه تشریف آورده و در اونجا از این و اون سوال کنند! همچنین در این نرم افزار سخنان بزرگان جهان درباره اهمیت کتاب، 200 شعر که در آنها کلمه کتاب به کار رفته است و همچنین اطلاعات عمومی مفیدی مانند طول بلندترین پل دنیا، سنگین ترین کیک تولد دنیا و بزرگترین سیب زمینی به عمل آمده در دنیا وجود دارد. وجود یک بازی با محوریت کتاب و کتابخوانی هم از ویژگیهای نرمافزار امسال است. در این بازی شما بعنوان یک نویسنده باید سعی کند هر جوری شده با حق التالیف کتابتان امورات زندگی خود را بگذرانید. معاونت فرهنگی وزارت ارشاد قول داده است به برندگان این بازی 5 هزار تومان بن خرید کتاب اهدا کند. مشاوره «چاپ آخر» سوال: سلام. بنده داموری ساموتا هستم از ژاپن. یک شرکت تولید رباتهای انسان نما دارم. میخواستم ببینم در نمایشگاه کتاب شما برای شرکت بنده امکان فعالیت هست؟ پاسخ: راستش اگر شرکت تولید دستگاه واکس اتوماتیک داشتید خیلی راحتتر میشد برایتان یک کاری در نمایشگاه کتاب دست و پا کرد. اما عارضم که... بعله... یعنی... آهان! اگر شما لطف کنید در رباتهاتون امکان سوال پرسیدن پیرامون کتاب و کتابخوانی و سر تکان دادن همراه با لبخند در هنگام شنیدن پاسخ اون سوالها رو هم تعبیه کنید، احتمالا مسئولان بخش سرای اهل قلم نمایشگاه برای پر کردن صندلیهای سالنشون میتونن با شما همکاری کنن! انتهای پیام/و
94/02/17 - 00:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]