محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842111660
فردوسیپور: بعد از خواندن «کوری» همه جا را سفید میدیدم
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بخش اول
فردوسیپور: بعد از خواندن «کوری» همه جا را سفید میدیدم
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 15:03 | شماره خبر : 1931089248159834297 تعداد بازدید: 0
پ پ
عادل فردوسی پور همیشه نشان داده که آدم متفاوتی است. برای گزارشگر بودن و بین گزارشگرها حداقل اینکه حاضر نمی شود برای اجرا روی سن و صحنه برود و تا حالا هیچ پیشنهاد و رقمی وسوسه اش نکرده.
عادل فردوسی پور همیشه نشان داده که آدم متفاوتی است. برای گزارشگر بودن و بین گزارشگرها حداقل اینکه حاضر نمی شود برای اجرا روی سن و صحنه برود و تا حالا هیچ پیشنهاد و رقمی وسوسه اش نکرده.
شاید به زبان راحت بیاید، باید جای او باشی و ببینی که مقاومت کردن و خم نشدن در مقابل عدد ها چه شانه های ستبری می خواهد اما او بدون اینکه سر و صدایی داشته باشد، با همه حرف ها و ادعاهایی که هیچ وقت دست از سر یک سلبریتی در مقیاس او برنخواهند داشت، اینطوری است.
زندگی اش را در فوتبال خلاصه کرده و در دوشنبه شب های تک بعدی عادل فردوسی پور؛ اما از همان اولین روزهایی که سر و کله اش در شبکه سه پیدا شد تا جا را برای خیابانی تنگ کند، وجوه دیگری هم داشت که به ذهن هواداران آوانگارد فوتبال خوش می آمد. اینکه می گفتند سینما برایش جدی است و همینطور ادبیات.
بالاخره این یک حقیقت بود که او از تحریریه روزنامه ابرار ورزشی و از تالار ابن سینای دانشگاه صنعتی می آمد. مهندس عادل فردوسی پور به انگلیسی مسلط بود و اخبار و گزارش های روز دنیا را از منابع اصلی پیگیری می کرد و گزارش گزارشگران انگلیسی را گوش می کرد و با آمدنش انگار پنجره های جدیدی به روی دوستداران فوتبال باز شده بود؛ دوستدارانی که از نویسندگان شناخته شده مجله فیلم تا ساده ترین بچه های دورترین شهرستان ها را دربر می گرفت.
در همه این سال ها محبوبیت او شیب منفی نداشته و با وجود همه بحران هایی که از سر گذرانده، با وجود همه غرغرهایی که هر از چندگاهی فضای مجازی را درمی نوردد که «نودرو به افول است» که «عادل در پایان راه است» که «دیگر تحمل اش را نداریم»؛ او در پانتئون مشاهیر جزو پرلایک ترین هاست، اگر نفر اول نباشد.
اگرچه حالا دیگر بسیاری می دانند که علاقه او به سینما بیشتر همان سر زدن به سالن جشنواره در دهه فجر و تجدید دیدار با منتقدهاست و اینکه فیلمی از کاهانی یا فرهادی ببیند؛ همان علاقه افراطی برای به کار بردن ترکیب های «پایان تلخ» و «تلخی بی پایان».
حالا دیگر همه می دانند که او خودش را نثار فوتبال کرده و دیگر نه مجال اش را دارد و نه ذوق اش را که فیلمی در دی وی دی پلیر بگذارد و پلی کند؛ همانطور که خواندن برایش خلاصه شده به روزنامه های نحیف ورزشی و ورق زدن چندتا نشریه وطنی و خارجی. البته نوشتن هنوز هم برایش یک وسوسه است. بدون اینکه دیده شدن یا نشدن مقاله های نه چندان نبوغ آمیزش در ورلدساکر خاطرش را بیازارد. بدون اینکه حتی به روی خودش آورده باشد که ترجمه کم و بیش شلخته اش برای کتاب «فوتبال علیه دشمن» چندتا نقد مثبت گرفته یا چه حجمی از تعارف و رفاقت برای تعریف از آن خرج شده است.
او در ادامه مسیر دوباره کتابی را ترجمه کرده که این بار ارتباطی هم با فوتبال ندارد. کتابی که برای فروش رفتنش هم بعید است عادل روی فن کلاب تماما فوتبالی اش حسابی باز کرده باشد.
اینکه عادل فردوسی پور همچنان می خواهد راه خودش را برود و از سرنوشتی که انگار برای گزارشگران مقدر شده تا تمام شوند و به مصرف کردن شهرت شان در بیزنس های بی ربط بیفتند طفره برود، اتفاق خجسته ای است.
باید بابت این خاص بودن از او تشکر کرد. باید دعا کرد که همین کتاب هایی که نام او را بر جلد خود دارند، بتوانند فروش حقارت بار کتاب در ایران را چند هزارتای ناقابل بالا ببرند که خودش بتواند در آینده مترجمی حرفه ای شود و کتاب پشت کتاب، اندوخته اش را بیشتر کند.
دستش درد نکند. در میان همه فعالیت های بیهوده یا منفعت طلبانه ای که در زندگی یکی چون او می تواند بیفتد، اضافه کردن دو سه تا کتاب ترجمه به کتابخانه جمع و جور جوان ها خودش غنیمتی است. حتی اگر بگوید شخصا وقت خواندن ندارد. حتی اگر از کوری ساراماگو جلوتر نیامده باشد.
گفتگویی که می خوانید را احسان رضایی، همکارمان انجام داده که در روزهای بعد هم تصاویر آن در برنامه کاغذ رنگی شبکه چهار سیما پخش خواهد شد؛ برنامه ای با محوریت کتاب که دیدنش را توصیه می کنیم.
اهل کتاب خواندن هستی؟
- اگر بخواهم از خودم تعریف کنم و بگویم آره، می پرسید چه کتاب هایی و من در جواب می مانم. البته از بچگی کتاب زیاد می خواندم، یعنی یک زمانی، فکر می کنم در دوره راهنمایی، تمام کتاب های عزیز نسین را خواندم. نمی دانم چرا، ولی به آنها علاقه داشتم و تمام کتاب هایش را گرفتم و خواندم.
از کجا می گرفتی؟ کتابخانه می رفتی؟
- نه، کتابفروشی.
شهرتان کتابفروشی داشت؟
- من در تهران بزرگ شدم؛ بعد از آن دوره، وارد دبیرستان شدم و یک مقدار حجم کتاب خواندنم کم شد و بیشتر کتاب های درسی می خواندم و بعد هم دانشگاه که اکثر کتاب های ورزشی، فوتبالی، بیوگرافی و اتوبیوگرافی بازیکنان و ... را می خواندم و در کنارش هر از چندگاهی اگر کتاب خوبی هم به دستم می رسید، بدم نمی آمد و یک ورقی می زدم اما اینکه به طور مرتب کتاب خوانده باشم، نه.
آخرین کتابی که خواندی، کدام کتاب بود؟
- کوری را خواندم و خیلی هم با آن حال کردم. کتاب فوق العاده ای بود. بعد از آن دو کتاب دیگر از ساراماگو گرفتم که مرا خلی نگرفت. البته شاید برای این بود که خیلی تحت تاثیر کوری قرار گرفته بودم، به طوری که یک زمانی حتی وقتی در خیابان هم راه می رفتم، احساس می کردم همه چیز سفید است، یعنی آنقدر روی من تاثیر گذاشته بود و فکر می کنم با وجودی که خیلی کار داشتم، آن را دو یا سه روزه خواندم.
چه زمانی آن را خواندی؟
- فکر می کنم اواخر سال گذشته بود.
کار ترجمه هم انجام می دهی؟
- در مورد ترجمه باید بگویم کاری است که یک وسوسه - البته اگر نخواهیم بگوییم کرم - در آدم ایجاد می کند و با وجودی که سخت است ولی جذاب هم هست. من بعد از ترجمه کتاب «فوتبال علیه دشمن» که کا رخیلی سختی بود و سال 89 ترجمه اش تمام شد، دیگر کار ترجمه ای انجام ندادم. یک مقدار درگیر درس و فوتبال بودم و البته کتابی هم ندیده بودم که وسوسه شوم برای ترجمه کردنش ولی همیشه با وجود سختی کار و به دلیل جذابیت فراوان کار ترجمه، فکر می کردم خیلی سریع کتاب بعدی را شروع می کنم.
هر چه تلاش کردم این اتفاق خیلی هم سریع نشد اما این میان یک فاصله ای ایجاد شد و در این فاصله، نظارت ترجمه یک کتاب دیگر را انجام دادم که یک دایره المعارف فوتبال بود. یکسری از بچه های شریف زحمت این کتاب را کشیدند و من هم ناظر بودم. بعد باز هم یک وقفه ای ایجادشد و بعد از آن یک کتاب دیگر به دستم رسید؛ «هنر شفاف اندیشیدن» این کتاب جدیدی است که ترجمه کرده ام.
چه ارتباطی به فوتبال دارد؟
- هیچ ربطی به فوتبال و مدیریت ندارد و بیشتر روانشناسانه است. در مورد خطاهایی است که انسان در طول زندگی انجام می دهد و متوجه آنها نیست.
مثلا چه خطاهایی؟
- تصمیماتی که می گیرید، اشتباهاتی که می کنید و اینکه احتمالات را در نظر نمی گیرید.
به نظرت جالب است؟
- حتما اینطور بوده که رفتم سراغش؛ برای خودم که اینطور بود.
چه اتفاقاتی افتاد که به سمت ترجمه رفتی؟ اینکه زبان تخصصی تدریس می کنی میتواند دلیل علاقه ات به ترجمه باشد؟
- من زبان تخصصی مهندسی صنایع تدریس می کنم که یک مقدار با ترجمه متفاوت است. ترجمه زمان زیادی می برد و از نظر مالی هیچ انتفاعی ندارد؛ در حقیقت کسی که به سراغ ترجمه می رود، بیشتر به دلیل علاقه و عشق است. وقتی کتاب ترجمه شده ات را می بینی، حس عجیبی دارد که یک حس خیلی خوب و منحصر به فردی است. من خودم یادم است زمانی که سال 89 منتظر بودم کتابم از زیر چاپ دربیاید و آن را ببینم، استرس زیادی داشتم.
یعنی واقعا برای عادل فردوسی پور هم این همه حس خوب دارد؟
- آره، خیلی لذتبخش است.
این حس با روی آنتن بودن قابل مقایسه است؟
- ترجمه حس خیلی بهتری دارد. من که خیلی دوست دارم و حال خوبی پیدا می کنم وقتی کتابی را ترجمه می کنم.
می خواهی بگویی روی آنتن اینقدر لذت نمی بری که وقت کتاب ترجمه کردن؟
- راستش خودم که این حس را دارم. وقتی داری کتاب ترجمه می کنی، احساس می کنی یک کار ماندگارتر انجام می دهی. حس ماندگاری کتاب نسبت به برنامه نسبتا خبری، ماندگارتر است. فکر کن این کتاب برای مدت های طولانی می ماند. همیشه هم تازه است. اگر کتاب خوبی هم باشد، بیشتر لذت دارد. کتاب «فوتبال علیه دشمن» به نظرم کتاب خیلی خوبی است. البته خود سایمون کونپر این کتاب را خیلی خوب و متفاوت نوشته.
داستانش حرف ندارد و به بهترین شکل روایت شده است. من خیلی از آدم ها را دیدم که اصلا اهل فوتبال نبودند یا فوتبال را دوست نداشتند ولی این کتاب را دوست داشتند. برای اینکه این کتاب بیشتر اجتماعی سیاسی است تا اینکه فوتبالی باشد. او قصه ای از اتفاقات را روایت کرده که بخشی از سرگذشت شان در قالب فوتبال است.
درباره حواشی فوتبال است؟
- بله، نگاه جامعه شناسانه و متفاوتی نسبت به فوتبال دارد. با یکسری از فصل های آن می توان همذات پنداری کرد، انگار همین اتفاقی است که در جامعه خود ما هم رخ می دهد، به همین دلیل من آن را دوست داشتم. وقتی کتاب را می خوانی واقعا انگار همه چیز جلوی چشمت هست. من کتاب را خواندم و با خودم گفتم باید ترجمه اش بکنم.
دقیقا چه شد که این کتاب را انتخاب کردی؟
- تقریبا ماه رمضان سال 88 بود و من خیلی به دنبال کتابی برای ترجمه کردن بودم. چند اتوبیوگرافی هم پیدا کردم و خواندم ولی آنها خیلی من را نگرفت. ولی باید حتما این کار ار می کردم. تصمیمم را گرفته بودم و باید انجامش می دادم. بعد در اینترنت جستجو کردم و با کتاب های آنجا هم خیلی ارتباط برقرار نکردم تا اینکه از یکی از دوستانم که انگلیس بود سوال کردم؛ او یک نسخه خیلی قدیمی از این کتاب را به من داد.
یک مقدار تحقیق کردم و دیدم خیلی کتاب خوبی است و کار را شروع کردم. این طرف هم ترجمه نشده بود و کسی هم نمی دانست. البته چون تجربه اولم بود، خیلی دوباره کاری آن زیاد شد و در کتاب دوم یک مقدار این دوباره کاری ها را کم کردم. مثلا در کتاب اول یک پاراگراف می خواندم، بعد می نوشتم و اگر قسمتی را هم متوجه نمی شدم، خیلی برای ان تحقیق نمی کردم و یکجورهایی می خواستم کار را سَمبل کنم ولی در دور دوم سعی کردم حتی یک کلمه هم کم و زیاد نشود و کاملا وفادار به متن، نوشتم و این شد که کار خیلی طول کشید.
چقدر طول کشید؟
- ماه رمضان سال 88 فکر می کنم اوایل پاییز بود که کار را شروع کردم و چون از کسی هم در ترجمه آن کمک نگرفتم و حجم کتاب هم زیاد بود، دور اول یک ماه و نیم طول کشید ولی دوباره کاری آن خیلی زیاد شد؛ یعنی دور دوم که حدود دو ماه طول کشید، یک بار دیگر با کمک آقای هوشنگ گلمکانی کل کتاب را خواندیم و چک کردیم و مطابقت دادیم. من از آن راضی بودم. خیلی سعی کردم که در این ویرایش، متن و نوشته روان باشد.
چرا دیگر سراغ کتاب فوتبالی نمی روید؟
- بعد از اینکه دایره المعمارف فوتبال را نظارت کردم، کتاب فرگوسن را خواندم اما مطمئن بودم که ترجمه های آن زیاد و سریع به بازار می آید. شاید من آن سرعت را نداشتم. الان هم دو سه ترجمه آن چاپ شده، البته نمی دانم از آن استقبال شده یا نه.
یک کتاب دیگر هم از همین نویسنده، بعد از اینکه کتاب اولش را ترجمه کردم، گرفتم که با همکاری یک دکتر آمار آن را نوشته بود، ولی احساس کردم به خوبی این کتاب نیست. البته بعد از چاپ ترجمه اولم، کلی حواشی برای حق کپی رایت ایجاد شد. یک کتاب دیگر هم از «سید لو» نویسنده گاردین گرفتم، یعنی زمانی که برای پوشش بازی های المپیک، لندن بودم، به دنبالش رفتم، گفتندن سپتامبر سال بعد می آید. سفارش دادم و بعدا برایم آوردند. کتاب بدی نیست؛ ولی شاید بعدا!
پس ما منتظر یک کتاب فوتبالی دیگر باشیم؟
- بدم نمی آید. هنوز این وسوسه در من وجود دارد اما حالا این یکی چاپ شود، ببینیم چه بازتابی دارد.
ماجرای حواشی کپی رایت که گفتی چیست؟
- خودتان که می دانید ما اینجا کپی رایت نداریم، یعنی اصلا عضو کنوانسیون رعایت حق نشر نیستیم اما چون این کتاب هم در رسانه های کشور خودمان و هم خارج از ایران، بازتاب داشت، نویسنده شاکی شد که چرا این کار را کردید؟ البته بعد از آن من خودم ایمیل ایشان را پیدا کردم و داستان را گفتم ولی گفت من با تو مشکلی ندارم، ولی این حق ماست که بخواهیم این مسئله را دنبال کنیم که البته اتفاقی هم نیفتاد. یعنی معلوم بود که اتفاقی نمی افتد. بعد وقتی می خواستم ترجمه این کتاب جدید را شروع کنم، گفتم الان من ایمیل بزنم به این آقای دوبلی چی بگم؟ بعد هم بی خیال شدم.
بعضی از مترجم ها این کار را انجام می دهند، یعنی با نویسنده تماس می گیرند و توضیح می دهند که این کار شما را دوست داریم و می خواهیم آن را چاپ کنیم؛ بعضی از نویسنده ها استقبال می کنند و بعضی هم می گویند شما حق این کار را ندارید که معمولا مترجم ها کار خودشان را می کنند.
- من هم امتحان می کنم و اگر بد شد تقصیر را به گردن شما می اندازم! چون شاید بعدا نفهمد که این اتفاق افتاده و کتابش در ایران ترجمه و چاپ شده ولی وقتی خودمان تماس بگیریم، می فهمد و شرش بیشتر می شود. الان داریم چاپ می کنیم و کسی هم سراغی نمی گیرد. ببین الان صادقانه گفتم که تماس نگرفتم که بعدا مدعی نشوید! (هفته نامه تماشاگران امروز/ احسان رضایی)
ادامه دارد...
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 15:03 | شماره خبر : 1931089248159834297 تعداد بازدید: 0
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
صفحات پیشنهادی
کراهت خواندن نماز مستحبی بعد از نماز صبح
پاسخ آیت الله سیستانی پاسخ می دهد کراهت خواندن نماز مستحبی بعد از نماز صبح آیتالله سیستانی به پرسشی درباره کراهت خواندن نماز مستحبی بعد از نماز صبح پاسخ گفته است به گزارش خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران آیتالله سیستانی به پرسشی درباره کراهت خواندن نماز مستحبی بعد از نماسوشا بعد از حضور در کمیته اخلاق؛ همه چیز را گفتم!
همه چیز را برای محمدزاده گفتم سوشا بعد از حضور در کمیته اخلاق همه چیز را گفتم دروازهبان پرسپولیس گفت درباره اتفاقات رخ داده در قطر واقعیتها را گفتم به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز سوشا مکانی پس از خروج از کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گفت من در این جلسه واقعیتها را گفتاوباما: نتانیاهو تا بعد از توافق هستهای با ایران به کاخ سفید دعوت نخواهد شد
اوباما نتانیاهو تا بعد از توافق هستهای با ایران به کاخ سفید دعوت نخواهد شدرئیسجمهور آمریکا میگوید دیدار رو در رو با نخست وزیر رژیم صهیونیستی را تا زمان رسیدن به توافق هستهای با ایران به تاخیر میاندازد به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس «باراک اوباما» دنویسنده و روزنامهنگار انگلیسی در گفتوگو با فارس: دولت بعدی انگلیس هم حامی اسرائیل و دنبالهرو آمریکا خواهد ب
نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی در گفتوگو با فارس دولت بعدی انگلیس هم حامی اسرائیل و دنبالهرو آمریکا خواهد بود اسلامهراسی پای ثابت همه دولتهای لندن استکریس بمپری در گفتوگو با فارس ضمن اشاره به حمایتهای همه احزاب سیاسی انگلیس از اسرائیل و آمریکا گفت سیاسیون این کشور در مسائلدورتموند در همه حال خطرناک است دانته: بعد از اشتباه مقابل پورتو، گواردیولا حمایتم کرد
دورتموند در همه حال خطرناک استدانته بعد از اشتباه مقابل پورتو گواردیولا حمایتم کردمدافع ملیپوش و برزیلی بایرن مونیخ میگوید بعد از اشتباه در بازی با پورتو پپ گواردیولا از او حمایت کرد به گزارش خبرگزاری فارس دانته یک روز پس از قطعیشدن مقام قهرمانی تیمش در رقابتهایمونیز: تحریمها 6 ماه بعد از توافق جامع برداشته می شود/ باید به همه جای ایران دسترسی داشته باشیم
مونیز تحریمها 6 ماه بعد از توافق جامع برداشته می شود باید به همه جای ایران دسترسی داشته باشیم وزیر انرژی آمریکا میگوید که تخفیف تحریمهای ایران در روزهای پس از توافق احتمالی این کشور و 1 5 به طول خواهد انجامید و سخت است که این دوره زمانی کمتر از 6 ماه باشد روز نو وزیر انحجت الاسلام احمدی: یک نفر بعد از این همه تبهکاری دوباره بخواهد بيايد؟/جبران تخریب 8 ساله آن آدم، یک قرن طول مي
حجت الاسلام احمدی یک نفر بعد از این همه تبهکاری دوباره بخواهد بيايد جبران تخریب 8 ساله آن آدم یک قرن طول ميکشد یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت تا آنجایی که شنیده ام رییس جمهوری قبلی یکهزار میلیارد تومان به دانشگاه پیام نور داد تا دانشگاه آزاد اسلامی را از رونق بیاندازنداستقبال از مشارکت همه کشورهای دوست در حل بحرانهای منطقه/ برگزاری نشست بعدی معاونان در آیندهای نزدیک در سوریه
در اولین اجلاس سه جانبه معاونین وزرای خارجه ایران سوریه و عراق مطرح شد استقبال از مشارکت همه کشورهای دوست در حل بحرانهای منطقه برگزاری نشست بعدی معاونان در آیندهای نزدیک در سوریه اولین اجلاس سه جانبه معاونین وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران جمهوری عراق و جمهوری عربی سوریه امبعد از جلسه با مسئولان فولاد قاضی: به خاطر آرامش فولاد حاضرم قراردادم را فسخ کنم/تا 24 ساعت آینده همه چیز مشخص
بعد از جلسه با مسئولان فولادقاضی به خاطر آرامش فولاد حاضرم قراردادم را فسخ کنم تا 24 ساعت آینده همه چیز مشخص می شودمهاجم تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت امروز در جلسه با مسئولان باشگاه اعلام کردم حاضرم قراردادم را به خاطر آرامش تیم فسخ کنم ولی آنها این موضوع را قبول نکردند به گزکاخ سفید: ایران به توافقات ژنو پایبند بوده است /بعد از توافق، پول هنگفتی به ایران داده نمی شود
کاخ سفید ایران به توافقات ژنو پایبند بوده است بعد از توافق پول هنگفتی به ایران داده نمی شود مدیر ارتباطات کاخ سفید بار دیگر پایبندی ایران به مفاد توافق موقت ژنو را تأیید کرد اما گفت نگرانیهای واشنگتن درباره رفتار ایران بعد از توافق هستهای احتمالی هم ادامه خواهد داشت به گزارپرچم سفيد رياض بعد از 82 روز تجاوز
پرچم سفيد رياض بعد از 82 روز تجاوز نویسنده احمد كاظمزاده عربستان بعد از نزديك يك ماه حملات هوايي گسترده به يمن كه عمدتاً اهداف و مناطق غيرنظامي را مورد هدف قرار ميداد و به همين علت بخش بيشتر نزديك به 5 هزار كشته و زخمي ناشي از اين حملات را غيرنظاميان تشكيل ميمیدان جنگ سیاه و سفید بعد از گذشت دوران برده داری + فیلم
میدان جنگ سیاه و سفید بعد از گذشت دوران برده داری فیلم حرف های مارتین لوترکینگ در این روزها در شبکه ها و فضای مجازی دست به دست می شود به گزارش گروه صوت و فیلم باشگاه خبرنگاران حرف های مارتین لوترکینگ در این روزها در شبکه ها و فضای مجازی دست به دست می شود شاید بالتیمور آغاهمه کاراکترهای دوست داشتنی سریال های طنز
روده بُر کننده ها همه کاراکترهای دوست داشتنی سریال های طنز محبوبیت کاراکتر مالک بیمارستان با بازی جواد رضویان و همه گیر شدن تکیه کلام های او بهانه ای شد برای مرور 20 شخصیت به یادماندنی کمدی های شبانه از داود برره پاورچین تا زهتاب در حاشیه روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمی احمد رنجپیام حسین هدایتی بعد از مزایده پرسپولیس(عکس)
پیام حسین هدایتی بعد از مزایده پرسپولیس عکس شناسهٔ خبر 2565369 - چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۳ ۰۶ مجله مهر > دیگر رسانه ها حسین هدایتی پس از مزایده باشگاه پرسپولیس تصویری از قیمت پیشنهادی خود برای خرید این باشگاه را منتشر کرده استنشست «عصر شعر و ترانه» بعد از 4 ماه تعطیلی
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۷ نشست ویژه عصر شعر و ترانه بعد از چهار ماه تعطیلی روز سوم اردیبهشتماه برگزار میشود به گزارش ایسنا نود و یکمین نشست همگرایی شاعران ترانهسرایان و اهل موسیقی که حدود چهار ماه برگزار نمیشد روز پنجشنبه سوم اردیبهشت ماه از ساعت 15 در فرهنگسرایتشویق به روابط نامشروع، ازدواج سفید و زنای رایگان در یک مجله!
یکی از نشریات زرد در حمایت از اقدام شنیع زنای رایگان ازدواج سپید و هجمه به دین اسلام مطلبی نوشت یکی از نشریات زرد مرتبط با نشریات شبه اصلاحطلب در یادداشتی شنیع به قلم یکی از شبه روشنفکرهای ضددین به حمایت از زنای رایگان ازدواج سفید و تبلیغ روابط جنسی نامشروع پرداختمستوری و مستی همه کس نتوانند
جام جم نوا خبر مستوری و مستی همه کس نتوانند مستوری و مستی همه کس نتوانند پنج شنبه 10 اردیبهشت 1394 02 20 | کد خبر 1923982152671787903 | بازدید 0 جام جم نوا هنوز هم باور نیست ز بدعهدی ایام در گوشهای نشستهام و به نوای سحرانگیز تاری گوش میدهم که در-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها