واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار سه شنبه 12 بهمن 1389 تعداد مشاهده : 159 سليمي: فضاي انقلابي در اين اثر ديده نميشود خبرگزاري فارس: عليالله سليمي گفت: انقلابيون در اين اثر ديده نميشوند و مساجد حضور چنداني ندارند و تنها از حزب توده، ماركسيست و امثال اين گروهها سخن به ميان آمده است. به گزارش خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا»، نشست نقد و بررسي كتاب «نيلوفر و ماه» نوشته منيرالسادات موسوي، عصر روز گذشته با حضور مريمالسادات موسوي،منتقد، ميترا صادقي، نوسينده و منتقد، منيرالسادات موسوي نويسنده كتاب و عليالله سليمي دبير نشست در سراي اهل قلم برگزار شد. عليالله سليمي، دبير نشست در ابتداي سخنان خود با معرفي نويسنده و آثار وي گفت: كتاب «نيلوفر و ماه» در 18 داستان كوتاه با موضوع انقلاب و 191 صفحه از سوي نشر «چامه» در سال جاري منتشر شد. وي ادامه داد: اغلب داستانهاي اين كتاب از فضاي تشكيلاتي برخوردار هستند و به سالهاي پيش از انقلاب بازميگردند و شخصيتهاي اصلي و محوري آنها خانمها هستند كه با وجود تفاوت در موقعيتهاي زماني اما به هم نزديك هستند و با خوانش چند داستان از اين كتاب خواننده آماده ذهني براي ديگر داستانها دارد. زنان اين داستان با آرمانگرايي وارد تشكيلات ميشوند كه در ادامه كه علاوه آن اهداف به زندگي به نوع ديگري و از دريچهاي ديگر نگاه ميكنند و در عين ورود به تشكيلات دنيا و دغدغه شخصي خود دارند و نقطه شروع داستان هنگامي است كه افراد نميتوانند با اين فضا خود را تطابق دهند. به گفته سليمي، هنگامي كه بيان ميشود داستانهاي كتاب در مورد انقلاب است، مضمون محوربودن نخستين مسئلهاي است كه به ذهن خطور ميكند، به اين معنا كه محتوا در اولويت قرار دارد، طبيعي است در چنين داستانهايي ما انتظار بازي زياد نويسنده با فرم را نداريم، اين درحالي است كه در سالهاي اخير نويسندگان در بسياري از داستانها به اين مسئله حساسيت نشان دادند كه حتي يك فرم مشترك را در دو داستان تكرار نكنند، به اين معنا كه اگر كتابي 18 داستان دارد آن را با 18 تكنيك جدا بيان كنند كه اين نكته هم به رخ كشاندن توانايي خود به خواننده و هم تجربه است. وي ادامه داد: علاوه بر مضمون محور بودن داستانهاي كتاب «نيلوفر و ماه»، اما از فرم هم غافل نبوده، اما توجه به فرم در اين كتاب نوسان دارد و نويسنده در كارهاي پيشين خود نشان داده با جهان داستان آشنايي كامل دارد و به استفاده از شگردهاي مختلف آشنا است و نوشتن داستان انقلاب بسيار دشوار است، چرا كه بايد به مؤلفههايي كه هستند وفادار بود و از سويي ديگر خيالانگيز بودن داستان را به رخ بكشاند و همواره مرز ميان خيال و واقعيت را به بازي گيرد، معتقدم اين هنر نويسنده است كه تا چه حد بتواند به آن نزديك شود چرا كه هر چقدر نويسنده بخواهد به تخيل خود اجازه پرواز دهد داستانها از باورپذيري فاصله خواهند گرفت و ما در داستان انقلاب بيشتر دنبال مستندات تاريخي هستيم و دست نويسنده در اين نوع كارها بسته است در حالي كه نويسنده سعي كرده از اين مرحله عبور كند و براي ما داستان روايت كند و از خاطره فاصله گيرد. سليمي در ادامه خاطرنشان كرد: معتقدم جاي شخصيتها در سالهاي پس از انقلاب جاي خاصي نيست و نميتوانيم آنها را در سالهاي پس از پيروزي انقلاب رديابي كنيم، زيرا معمولاً آنها به زندگي برميگردند و دانشجويان و افراد شهرستاني با تفكر دنياي آرمانخواهانه قصد انجام فعاليتهاي انقلابي را داشتند كه گروههاي چپ ماركسيستي اولين كساني بودند كه آنها را جذب ميكردند و پس از مدتي دچار يأس و سرخوردگي ميَشدند و از اين گروه بيرون ميآمدند و شخصيتهاي داستان اين ويژگي را دارند كه هرجا احساس ميكنند تشكيلات تعلقات خاطر آنها را ميگيرد از آن خارج ميشوند. سليمي با بيان اينكه مساجد يكي از پايگاههاي انقلابيون در آنها سالها بود، اظهار داشت: انقلابيون در اين اثر ديده نميشوند و مساجد حضور چنداني ندارند و تنها از حزب توده، ماركسيست و غيره سخن به ميان آمده است، تشكيلات افراد در اين داستان دانشجويي است و مكان مشخصي ندارد و جغرافياي شهر در اين داستانها پررنگ نيست و بيشتر خانههاي قديمي است و حتي محل اين خانهها را هم توضيح نميدهد و معتقدم يك بعدي به موضوع انقلاب نگريسته است و ويژگيهاي شخصيتها و دانشجوي شهرستان قشر متوسط است، بر حسب علائق شخصي و آرمانخواهانه جذب گروههاي ماركسيستي آنها را شده و سپس سرخورده ميشدند و نميتوانند همه جا را بهشت كنند و بعدها خود تشكيلاتي راهاندازي نميكنند و جذب زندگي ميشوند، اين ويژگي اثر است نه نقطه منفي كار و آن را ارزشگذاري نميكنم. وي در پايان خاطرنشان كرد: فردي كه دستي بر داستان دارد ميداند خلق داستان مختلف طاقتفرساست است، چرا كه هر يك جهاني دارند و بايد همه اجزاي آن با هم هماهنگ باشند و خلق هر داستان ميتواند مدتها ذهن و انديشه نويسنده را به خود معطوف كند و نويسنده براي تكتك كلمات فكر كرده است و انتظار 18 داستان كاملاً خوب توقع بيجايي است كه نويسنده اين كتاب اين ريسك را انجام داد. منيرالسادات موسوي نويسنده كتاب، داستانهاي «همراه نازنين» و «ضلع سوم، آتش» را از مجموعه «نيلوفر و ماه» را براي حاضران قرائت كرد و گفت: هيچ دفاعي ندارم و از تعريف دوستان آنقدر به شوق آمدم كه كار بعدي خود را هر چه سريعتر به پايان رسانم. انتهاي پيام/و/13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]