واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به رمان «جاده جنگ» نوشته منصور انوري
خبرگزاري فارس: رمان«جاده جنگ»با برگزيده شدن در دوره چهاردهم جايزه «كتاب فصل»، هشمتين دوره جايزه «قلم زرين» و چهارمين دوره جايزه جلال كه گرانترين جايزه تاريخ ايران در حوزه كتاب است، ركورد كسب جوايز، از نظر ارقام را شكسته است.
نوشتن درباره رمان«جاده جنگ» نوشته منصور انوري، نسبت به بقيه آثاري داستاني كه اين روزها در كشور منتشر ميشود، به مراتب سختتر است، چرا كه اين اثر به گفته نويسنده قرار است در 14 جلد به سرانجام برسد و اكنون فقط 5 جلد از آن توسط انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.
ويژگي خاص رمان جاده جنگ اين است كه از چندي پيش مزه شيرين موفقيت در جشنوارههاي ادبي را با برگزيده شدن در دوره چهاردهم جايزه «كتاب فصل»و هشمتين دوره جايزه «قلم زرين» چشيده و در نهايت با برگزيده شدن در چهارمين دوره جايزه جلال آلاحمد كه گرانترين جايزه تاريخ ايران در حوزه كتاب با 110 سكه تمام بهار آزادي است، ركورد كسب جوايز ادبي، از نظر ارقام جوايز را شكست.
در يك نگاه كلي، داستان اين اثر، از روز سوم شهريور 1320 و ماجراي هجوم روسها از شمال شرقي خراسان به ايران و اشغال ايران توسط متفقين آغاز ميشود و با پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران به پايان ميرسد. البته در جلدهاي مياني اين مجموعه واقعه 15 خرداد 1342، فعاليت مبارزاتي گروههاي اسلامي، تظاهرات مردمي، پيروزي انقلاب اسلامي، خرابكاريهاي گروهكهاي ضد انقلاب در كردستان هم به تصوير كشيده ميشود.
نويسنده درباره تقسيم حوادث داستاني در جلدهاي 14 گانه اثر خود به نكته اشاره كرده كه 7 جلد نخست اين اثر به جريان حضور روسها در ايران اختصاص دارد و در جلدهاي بعدي حادثه 15 خرداد 1342، مبارزات و پيروزي انقلاب اسلامي و چگونگي آغاز و پايان جنگ تحميلي مد نظر قرار ميگيرد. 4 جلد آخر اين رمان به حوادث جنگ تحميلي ميپردازد.
قهرمانان اصلي داستان دو شخصيت مرئي و نامرئي هستند كه در واقع اين دو شخصيت دوست هستند و وقتي روسها به ايران حمله ميكنند شخصيت نامرئي به نام "مرگان" در ابتداي هجوم متفقين به مدت 9 ساعت و به تنهايي در تنگه باجگيران اين جاده با آنها مبارزه كرده است. اين شخصيت كه نامرئي است شروع به ضربه زدن به منافع روسها ميكند. شخصت مرئي هم يك سرجوخه ژاندارمري با نام سيدرضا شريفي است كه به يك افسر زن تاجيك كه در ارتش روسيه خدمت ميكند علاقمند ميشود. اين خانم كه عاليه نام دارد دانشجوي پزشكي است كه در ارتش خدمت ميكند و بعد با هم فرار ميكنند. سيدرضا سال 35 سال از كشور خارج ميشود و به اين بهانه، در قسمتي از رمان حضور ندارد و دوباره در روزهاي آغاز جنگ تحميلي در حالي كه پيرمردي است به ايران برميگردد و به خرمشهر ميرود و مجددا به داستان بازميگردد. در مجموع، شخصيتپردازي نامريي و انتخاب نام مَرگان براي قهرمان اين رمان كه مانند روح در تمام نقاط حاضر بوده و حس مرگآور براي سربازان روسي به همراه داشته، يكي از نقاط مثبت رمان جاده جنگ است. علاوه بر اين دو شخصيت مرئي و نامرئي، در حدود 100 شخصيت ديگر هم در اين مجموعه وجود دارد كه به فراخور زمان وارد صحنه ميشوند.
اغلب موضوعات رمان جاده جنگ واقعي و مستند است. فقط در ابتداي رمان به دليل كمبود اسناد اين رقم كاهش يافته ولي با اين حال 50 تا 60 درصد واقعيت اين دوره باز هم واقعي است و به همان صورتي كه در تاريخ آمده دراين رمان آمده است. در واقع استخوانبندي اصلي رمان واقعي و مستند است و ميتوان اين رمان را خلاصهاي از نيم قرن حوادث و رويدادهاي ايران دانست. فضاي اصلي اين رمان هم كل كشور است اما با توجه به حوادثي كه در دوره جنگ جهاني دوم و با تجاوزات روسيه به خراسان روي داد اين رمان از خراسان شروع ميشود و به خراسان هم ختم ميشود. درباره عنوان رمان جاده جنگ هم، نكته اصلي اشارهاي است به استفادهاي كه متفقين در زمان جنگ جهاني دوم از موقعيت استراتژيك ايران كردند و مهمات و ادوات نظامي را براي كمك به روسها از اين جاده شاهرود به روسيه فرستادند و عملا اين جاده به پل پيروزي متفقين در اين جنگ منجر شد. بعدها دوباره اين جاده نقش مهمي در دوره انقلاب ايفا كرد. در واقع اين جاده كنايه و نمادي است از اينكه جنگ هيچ گاه تمام نميشود و ادامه دارد.
شباهتهايي ميان رمان «جاده جنگ» نوشته منصور انوري و رمان«برباد رفته» نوشته مارگارت ميچل ديده مي شود كه به نظر ميرسد به دليل موقعيتهاي زماني و مكاني و همچنين ادبيتر بودن رمان بر باد رفته، نويسنده رمان جاده جنگ سعي كرده به عنوان الگوي نگارشي خود گوشه چشمي هم به رمان به يادمادني مارگارت ميچل داشته باشد.
رمان جاده جنگ نثر ساده و بي آلايش دارد:
«در مقابل سرهنگ افشارلوف سروان بهرامي، با همان سر و وضع آراسته، اما مغموم و متفكر، نشسته و از پنجره به بيرون خيره شده بود. در اتاق آنها كه نسبتاً بزرگ و مجهزتر از بقيه اتاقهاي هتل بودف چند افسر ارشد ديگر در حال بازي با ورق بودند. دود سيگار فضاي اتاق را انباشته بود و سر و صداي آنها از لابهلاي پردههاي دود به گوش ميرسيد...» ( ص 215)
اگرچه مجموعه جاده جنگ سوژه اصلي و يكساني را در تمام جلدها دنبال ميكند، اما هر جلد از داستان مستقلي برخوردار است كه ميتوان درباره هر يك از آنها به صورت مستقل نظر داد. منصور انوري در رمان جاده جنگ از زواياي گوناگون به حوادث تاريخي پرداخته كه در كتابهاي ديگر كمتر به چشم ميخورد.
او توانسته به خوبي آنها را در اين مجموعه انعكاس دهد و جذابيتهاي بسياري را براي مخاطب ايجاد كند. البته اغلب رمانها از آغازي تكراري برخوردارند كه اين تكرار در رمان جاده جنگ ديده نميشود. به ويژه نقطه آغاز جلد سوم كه زيبا و نوآورانه و با وصف فضاي قهوهخانههاي جاده مشهد- قوچان كه پاتوق روسها بوده، نوشته شده و نويسنده پرداخت مناسبي از افراد حاضر در اين قهوهخانهها و گرايشهاي آنها ارايه داده است. با اين حال، اگرچه اين اثر از روايت خطي برخوردار است، اما به دليل برخي از ريزهكاريها مانند برگشت به عقب و زندگي شخصيتهاي قصه در طول رمان، برخي از حوادث به عنوان خرده داستان روايت شدهاند. يادآوري اين نكته هم خالي از لطف نيست كه داستاننويس معمولا امري ذهني را توصيف ميكند، اما به امور عيني نيز نيازمند است.
گزارشهاي دقيق و برخي از توصيفهاي انوري در رمان جاده جنگ گوياي مطالعه حاشيهاي است. در مجموع، رمان جاده جنگ در سبك كلاسيك نوشته شده است و به دليل به تصوير كشيدن برهههاي تاريخي كشور در قالب مجموعهاي به هم پيوسته، براي بزرگسالان، تاريخخواني و براي جوانان جذابيت قهرمانان را همراه دارد.
----------------------------------------
نويسنده: علي الله سليمي
---------------------------------------
انتهاي پيام/و
دوشنبه|ا|19|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]