تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عاقل‏ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه‏ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816136137




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی نامه شاعران پارسی گوی (این قسمت: شاطرعباس صبوحی)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


ادبیات و هنر؛
زندگی نامه شاعران پارسی گوی (این قسمت: شاطرعباس صبوحی)
شاطر عباس متخلص به صبوحی، تولد او را به سال ۱۲۷۵ در شهر قم، اقامتگاهش را تهران، نام پدر او را کربلایی محمد علی و نام جدش را مشهدی مراد نوشته‌اند،



به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز؛ شاطر عباس متخلص به صبوحی، تولد او را به سال ۱۲۷۵ در شهر قم، اقامتگاهش را تهران، نام پدر او را کربلایی محمد علی و نام جدش را مشهدی مراد نوشته‌اند،   دربارۀ سیما و قد و قامت و اخلاقش چنین گفته‌اند: قامتی متوسط به حد اعتدال داشت، چهارشانه، دارای موی مشکی، ابروان پر پشت و دیدگانی فراخ و گشاده بود. کلفتی لبان و خوش‌ترکیبی بینی و چشمان درشت، روی هم رفته چهره‌ای بسیار جذاب به او بخشیده بود آنچنان که نظرها را بسوی خود جلب می‌کرد.  

    صبوجی صدایی بم و مردانه و گیرا داشت. راجع به خلق و خویش گفته‌اند: خوش مشرب، مصاحبتش دلپذیر و مطبوع بود. اغلب فکور و اندیشناک به نظر می‌رسید. در هنگام کار، همیشه پیراهنی تمیز و پاک به تن می‌کرد و پیشبندی لطیف می‌بست. ولی در بیرون از محل کار سرداری ماهوت آبی کمرچین در بر می‌نمود. زلفانش انبوه و تا پشت گردنش افتاده بود.   در شرح حالش آمده است: از شاعران خوش قریحه، خوش ذوق و با استعداد کافی در غزل و رباعی بوده است. اشعارش، بسیار روان و ساده و در خور فهم عموم طبقات می‌باشد. شاطر عباس غیر از غزلیات آثار دیگری از قبیل مسمطات، رباعیات و دوبیتی از خود یادگار نهاده است. از جزئیات زندگی این شاعر اطلاع دقیقی در دست نیست. وفات شاطر عباس صبوحی به سال ۱۳۱۵ در تهران اتفاق افتاد.   ظاهراً معروفیت او بیشتر بدان سبب است که چنان که گفته‌اند از سواد خواندن و نوشتن بی‌بهره بوده و با این حال طبعی موزون داشته و اشعاری عاشقانه می‌سروده است.   این مجموعه به کوشش یکی از همراهان گنجور با استفاده از دو چاپ جداگانه: یکی تهیه شده به اهتمام حبیبی کهدر و دیگری چاپ انتشارات منوچهری به کوشش احمد کرمی گردآوری شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.   آثار شاطر عباس عبارتند از: غزلیات، غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده، دوبیتی‌ها، مخمس   نمونه ای از اشعار وی را در ذیل ملاحظه فرمایید؛     گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود
آنچنان جای گرفته است که مشکل برود

پایم از قوت رفتار، فرو خواهد ماند
خنک آن کس که حذر کرد، پی دل برود

گر همه عمر، نداده است کسی دل به خیال
چون بیاید به سر کوی تو، بی‌دل برود

کس ندیدم که در این شهر، گرفتار تو نیست
مگر آنکس که به شب آید و غافل برود

ساربان! تند مران، ورنه، چنان می‌گریم
که تو و ناقه و محمل، همه در گل برود

سر آن کشته بنازم که پس از کشته شدن
سر خود گیرد و اندر پی قاتل برود

باکم از کشته شدن نیست، از آن می‌ترسم
که هنوزم رمقی باشد و قاتل برود

گر همه عمر صبوحی خوش و شیرین باشد
این سخن ماند ندانم که چه با دل برود   *****   من اگر رندم و قلّاشم، اگر درویشم
هر چه ام، عاشق رخسار تو کافر کیشم

دست کوتاه از آن زلف درازت نکشم
گر زند عقرب جرّاره، هزاران نیشم

خواهمت تا که شبی تنگ در آغوش کشم
چه غمم گر خطری صبح درآید پیشم

دشت، آراسته از لاله رخان، دوش به دوش
من بیچاره گرفتار خیال خویشم

دل ز عشق رخت ای دوست، کجا برگیرم
برود عمر عزیز ار به سر تشویشم

من، همان شاطر عشقم که به تو شرط کنم
گر کشم دست ز دامان تو، نادرویشم   *****   و در آخر یکی از شاهکار‌های این شاعر گرانمایه را تقدیم میکنیم   دو چشم مست تو، خوش می‌کشند ناز از هم
نمی‌کنند دو بد مست، احتراز از هم

شدی به خواب و به هم ریخت خیل مژگانت
گشای چشم و جدا کن سپاه ناز هم

میان ابرو و چشم تو، فرق نتوان داد
بلا و فتنه ندارند امتیاز از هم

کس از زبان تو، با ما سخن نمی‌گوید
چه نکته‌ایست که پوشند اهل راز از هم

شب فراق تو بگسیخت در کف مطرب
ز سوز سینهٔ من، پرده های ساز از هم

به باغ سرو صنوبر چو قامتت دیدند
خجل شدند ز پستی، دو سر فراز از هم

پری رخان چو گرفتار و درهمم خواهند
گره زنند به زلف و کنند باز از هم

تو در نماز جماعت مرو که می‌ترسم
کُشی امام و بپاشی صف نماز از هم

دلم به زلف تو، مانند صعوه می‌ماند
که اش به خشم بگیرن د دو شاهباز از هم

تو بوسه از دو لبت دادی و صبوحی جان
به هیچ وجه، نگشتیم بی‌نیاز از هم    





 



۳۰/۰۱/۱۳۹۴ - ۱۴:۲۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن