واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار چهارشنبه 29 آبان 1387 تعداد مشاهده : 88 7 كتاب، 7 نگاه جام جم آنلاين: امروز دومين دوره كتاب سال شعر جوان كه براي نخستينبار به نام جايزه كتاب سال شعر قيصر امينپور نامگذاري شده است، در مراسمي كه در خانه هنرمندان ايران برگزار خواهد شد به برگزيدگان اهدا ميشود. در نخستين دوره انتخاب كتاب سال شعر جوان كه سال 1385 برگزار شد كتابهاي «نقلهاي كوچك رنگي» سروده راضيه بهرامي، «زيباييام را پشت در ميگذارم» ازآيدا عميدي و «گريههاي امپراتور» سروده فاضل نظري بهترتيب بهعنوان برگزيدگان رتبههاي اول تا سوم معرفي شدند. امسال كتابهاي شاعران زير 30 سال كه در سالهاي 85 و 86 سروده شدهاند در فراخوان اين جايزه شركت داده شدند و در پايان 7 كتاب «ترانه ماهيها» سروده كبري موسوي، «خورشيد در عباي تو پيچيده است» سروده مرتضي حيدري آلكثير، «من زندان توام يونس» سروده فاطمه حقورديان، «رنگها و سايهها» سروده مهدي مظفري ساوجي، «خوش به حال آهوها» سروده پانتهآ صفايي، «من گرگ خيالبافي هستم» سروده الياس علوي و«هر لبت يك كبوتر سرخ است» سروده غلامرضا طريقي، آثاري هستند كه به مرحله نهايي اين جايزه راه يافتهاند. «جامجم» در آستانه انتخاب كتاب سال شعر جوان جايزه قيصر امينپور از 7 شاعر و منتقد جوان كشور خواست تا بر اين كتابها نگاهي مختصر بيفكنند و آنچه ميخوانيد حاصل اين فراخوان است. «رنگها و سايهها» سروده مهدي مظفري شاهكليد سينا عليمحمدي رنگها و سايهها به عنوان دومين مجموعه مستقل شعر مهدي مظفري ساوجي و يكي از هفت نامزد دريافت جايزه قيصر امينپور در نگاه اول، مجموعهاي ساده نشان ميدهد، اما هرچه شعرهاي اين مجموعه را دقيقتر ميخواني و جلوتر ميروي، در پشت سادگيهاي زباني و فرمي شعرها، با زباني رمزآميز و نمادين روبهرو ميشوي كه در كليت كتاب و شعرها، شاعر توانسته بخوبي از اين زبان و فضا براي درگير كردن مخاطب بهره بگيرد. در همان شعر ابتدايي كتاب كه با عنوان «شاه كليد» نامگذاري شده، مظفري اگرچه خيلي زود اما به صورت غير مستقيم اين هشدار را ميدهد كه براي ارتباط با «رنگها و سايهها» نياز به شاهكليدي است كه در پشت كلمات ساده و تصويرهاي نه چندان انتزاعي و پيچيده او نهفته است: در را كه ميگشايد/ حتي مجال تعارف نميدهد... / اشتباه آمدهاي شايد / ! در را ميبندد / پنجرهها را / پردهها را ميكشد روي صورت ماه كه ميخندد بر من/ بعد /پيش از آنكه آخرين چراغ پذيرايي را/ خاموش كند/ شمعي ميافروزد /در شمعدان شكسته/ كنار عكس كودكيام / حالا اثر انگشتانش را بايد / پاك كند / از دستگيرهها / از كليدها / و هيچ سرنخي از خود / نميگذارد بر جا / شمع را كه بر ميدارد / خانه تاريك ميشود / ناگاه براي خوانش و درك اين دست شعرها كه زباني رمزي و تاويل پذير دارند و تعدادشان نيز در كتاب كم نيست، مخاطب بايد رويكردي به سمت معناي باطني و پنهاني در متن داشته باشد آنچه كه اهل تئوري به آن علم هرمنوتيك ميگويند. در همين مثال بالا و در سطر اول شاعر سخن از كسي يا چيزي ميگويد كه در را ميگشايد و بيهيچ تعارفي وارد اتاق ميشود و در را ميبندد و.... مظفري به زيبايي و با كلماتي ساده و البته بشدت استعاري نحوه سرودن شعر و ميزباني شاعر از شعر را در اين اثر به مخاطبش ارائه ميكند ؛ شعر به قول زندهياد قيصر امينپور ميهماني است كه براي آمدن به خانه تو هيچ گاه وقت قبلي نميگيرد و هنگامي كه در را باز ميكند و بر تو وارد ميشود، ديگر از آن راه گريزي نيست و تنها بايد نشست و به ناگاهي شعر و نا آگاهي شاعر از آن تن داد. براي ارتباط با شعرهاي مظفري در مجموعه رنگها و سايهها آشنايي با ساختار دلالتآميز كلمات، سطرها و در نهايت شعرهايش به عنوان يك پيكره منسجم نكتهاي مهم مينمايد و همچنين پذيرفتن انطباق بين تأويل و ساختار متن نيز ضروري است ؛ همان طور كه در ابتدا و پيشاني كتاب نيز در همين رابطه هوشمندانه از حضرت شمس و مولانا نقل قول شده است: رنگها بيني به جز اين رنگها/ گوهران بيني به جاي سنگها/ سايههايي كه بود جوياي نور/ نيست گردد چون كند نورش ظهور به بيان ديگر همان طور كه مولانا هنگامي كه به سراغ رنگ ميرود آن را با مفهومي كلان و عرفاني به نور به عنوان متر و معيار ادبيات عرفاني ارتباط ميدهد مظفري ساوجي نيز در شعرهايش سعي ميكند از رنگهاي سفيد و سياه پيرامونش به نوعي عرفان مدرن و پنهان برسد: مثل بومي كه يك جا / پاشيدهاند رنگها را بر آن / بسته ماندهام / پنجرهاي بر ديوار / مينويسم و چشمم / گره ميخورد با بهار... شعر مظفري مانند همين مثال بالا شعر شوريدگي است، شعر عصيان عليه هر آن چيزي است كه قصد دارد انسان را محدود كند؛ حتي او هر چيزي كه انسان را تنها به زمين وصل ميكند و در همان قالب و نظم زندگي روزمره قرار ميدهد ؛ نميپسندد و به همين دليل است كه كلمات و تصاويري دور مانند ماه ، خورشيد ، برف و... اينقدر در شعرهايش نزديك هستند و بسامد بسيار بالايي دارند و به تكرار نيز مورد استفاده قرار گرفتهاند و اين تكرار آنقدر آشكار و گاه يكنواخت ميشود كه اين نكته را به ذهن منتقد ميرساند كه مظفري بايد براي گسترده كردن دايره كلامي و تصويري خودش در آينده فكري جدي كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]