واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب هنر - ما هيچ، ما نگاه
كتاب هنر - ما هيچ، ما نگاه
بزرگمهر حسينپور:براي اينكه پي به اوضاع وخيم كتابهاي كاريكاتور، كارتون و كميكاستريپ در ايران ببريم تلاش خاص و پيچيدهاي نياز نيست. فقط كافي است به چند كتابفروشي معتبر برويم و به موضوعات طبقهبندي شده كتابها سركي بكشيم و گشتي در رديفهاي مختلف و قفسههاي متعدد بزنيم و دنبال بخش مربوط به اين زمينه يعني كاريكاتور و كميك بگرديم. البته اگر گردندرد گرفتيم و سرمان گيج رفت و نشاني از اين دلستان! نديديم چندان عجيب نيست كه بر ما هرآنچه ميرود لايقمان است.
ديگران چه ميكنند؟
كاريكاتور و كارتونهاي مطبوعاتي و نمايشگاهي و مجموعه كتابهاي كميكاستريپ اصولا از ريشه و پايه از غرب وارد شرق شده است و هر تلاشي براي اينكه نشانههاي آن را در تپههاي سيلك كاشان و آثار بهجا مانده از تمدن بينالنهرين پيدا كنيم بينتيجه ميماند. لذا وقتي كه قبول كنيم اين هنر، هنري وطني نيست و قواعد آن نيز از جاي دگر و در فضايي ديگر تعريف شده و وارد ايران شده است، پس بايد آن قوانين و قواعد را علاوه بر هنرش درك كنيم و ياد بگيريم. در دنياي غرب بين هنر كاريكاتور (كاريكاتور چهره) و كارتون و كميكاستريپ يك دنيا فاصله قائل ميشوند. در صورتي كه ما در ايران اغلب اين كلمات و حيطهها را زياد فرق چنداني برايشان در نظر نميگيريم و اختلاف چنداني برايشان تصور نميكنيم. كميكبوكها يا همان كتابهاي كميكاستريپ (كه اميدوارم حالا حالاها فرهنگستان ادب پارسي تلاش و زحمت نكشد و واژهاي برايش تعيين نكند!) هويتي كاملا جداگانه از كاريكاتور دارند. اصولا اين نوع كتابها فيلمهاي تصويري و بيصدايي هستند كه روي كاغذ جريان پيدا ميكنند. تمامي آنچه كه براي يك فيلم سينمايي ميشود تعريف كرد، ميتوان جايگزينش را به نوعي در اين نوع كتابها تصور كرد و به نوعي آن را در اين كتابها گنجاند. لذا براي خلق چنين آثاري كمپانيها و شركتهاي بزرگي هميشه سرمايهگذاريهاي زيادي ميكنند و چنان جدي و دقيق به اين جنس از كتابها ميپردازند كه گويي پروژهاي سينمايي را در دست تدارك دارند. شعور پرداختن اينچنيني خود دركي عميق و سطح آگاهي بالا ميطلبد. زيرا در اولين نگاه شايد اينطور به نظر برسد كه چنين كتابهايي فقط جنبه سرگرمي دارند و براي گذران وقت كودكان طراحي ميشوند. اما قطعا اين كمپانيها دقيقتر و عميقتر مسئله را ديدهاند كه نهتنها يك سرگرمي نيست بلكه ميتواند عميقترين تاثيرات را بر مخاطب كه نهتنها خردسال و نوجوان، بلكه بزرگسال و ميانسال و مسن! داشته باشد.همانطور كه ميدانيم دليل اثبات اين تاثيرات عميق بر مخاطب دهها و صدها كميك بوكي است كه ساليانه از آنها فيلمهاي سينمايي تهيه ميگردد و براساس آنها سريالها و انيميشنهاي كوتاه و بلند ساخته ميشود و چه تيشرتها و مجسمهها و عروسكها و بازيهايي كه ساليانه از كاراكترها و نقشهاي اصلي آنها ساخته نميشود و به فروشهاي بينالمللي نميرسد. اين قصه ديگراني است كه روح كميكبوكها را درك كردهاند و ميدانند كه اين جنس از كتابها چه كردهاند، چه ميكنند و چه خواهند كرد.
ما چه ميكنيم؟
ما اصولا مثل همه كارهايي كه نميكنيم اين كار را هم نميكنيم. زيرا نه ماجرا را فهميدهايم و نه تلاشي براي درك درست اين بخش از هنر كه تمام دنيا را فرا گرفته است انجام دادهايم. تمام اين جنس از كتابها در تمام دنيا احتياج به يك حركت تيمي و گروهي دارند و براي اين شيوه از بيان، برنامهريزي بلندمدت انجام ميدهند. تمامي مراحل خلق داستان و شخصيتها، كادربنديها، اتودها، قلمگيريها و رنگها همگي بين متخصصان اين حرفه تقسيم ميشود و فردي مانند كارگردان تمامي اين پروسهها را هماهنگ كرده و بررسي ميكند. عموما فيلمنامهنويسان بزرگ سينما اغلب تمايل به خلق و نوشتن چنين كتابهايي دارند و هرچند نوشتن اين جنس از كتابها تخصص و درك فضاي خاص تصوري خود را ميطلبد اما آنقدر اين حيطهها جذاب هستند كه افرادي اينچنين همواره تشنه بختآزمايي خود در اين حيطهها هستند. در ايران متاسفانه ما هنوز چنين ماجرايي را تجربه نكردهايم. اينكه يك تيم حرفهاي و كاناليزه شده دور هم جمع شوند و براي چنين امري با صبر و حوصله هر تجربهاي كه دارند را با هم قسمت كرده و تلاشي نه كوتاه، كه بلندمدت انجام دهند را هنوز شاهد نبودهايم. در كشور ژاپن دهها كتاب كميك كه به «مانگا» مشهور هست روزانه چاپ و در تيراژهاي ميليوني توزيع ميشود. در تمامي جايگاههايي كه دقيقهاي انتظار كشيده ميشود مانگايي در گوشهاي آويزان است تا «انتظار» فرد را پر كند. از ايستگاههاي مترو گرفته تا wcها! در اين كشور يعني ژاپن مانگا يا كتابهاي كميكاستريپ به حالت توليدي رسيده است.يعني شركتهاي بزرگي با عواملي بسيار زياد فقط و فقط در حال توليد انبوه كردن اين جنس از كتابها هستند و رقابت به قدري شديد است كه اغلب جنس بنجل هم وارد بازار ميشود و خيلي وقتها داستانها و قصههاي اين كميكها بسيار سطحي، بيمعني و عامهپسند ميشوند. حتي سطح طراحيها و ترامگذاريها هم بيشتر وقتها خيلي باسمهاي، تكراري و سخيف به نظر ميرسد. اما به هر حال در دل اين همه توليد آثار بسيار گرانبها و قدرتمندي نيز يافت ميشود كه آنقدر عميق از لحاظ معنا و آنقدر قدرتمند از لحاظ طراحي و رنگ هستند كه مخاطب را به حيرت وا ميدارند. و البته تا چنين توليد و تجربهاي و حمايتي نباشد دستيابي به چنين ايدهآلي بعيد به نظر ميرسد. به هر حال نبودن روحيه تيمي در كشور ما و درك نكردن اهميت اين جنس از كتابها توسط مردم و مسوولان (كه البته معمولا مسوولان خيلي دير هميشه سلسله مراتب اهميت را اصولا درك ميكنند) اصليترين معضل اين وادي محسوب ميگردد.
من چه ميكنم؟
سالها پيش (حدود سال 81) وقتي در مجله گلآقا مجموعه كميكاستريپ دلمه را ميكشيدم هيچوقت فكر نميكردم اين مجموعه ضعيف و كج و كوله، اينقدر مورد استقبال مخاطب قرار گيرد. و اگر لطف و محبتها و تشويقهاي كيومرث صابري و البته دخترشان پوپك صابري نبود شايد آنقدرها ادامه پيدا نميكرد كه تبديل به كتابي شود و نهايتا وارد بازار شود. حكايت تلخي است. آن زمان دلم براي مخاطب تشنهام سوخت. وقتي ديدم در اين شهر بيقلندر چطور قلندر شدهام و در اين بازار بيكميكاستريپي اين كارها اينچنين مورد استقبال قرار ميگيرد تصميم گرفتم تا جايي كه توان دارم مخاطب مهربان، ساده و صميميام را تنها نگذارم. با كمترين دستمزد شروع به خلق اين جنس از داستانها كردم. گروه نداشتم. تيمي هم نبود و اگر بود از لحاظ مالي، مجله توان پرداخت هزينهاش را نداشت. با ورود مجله چلچراغ به گود مطبوعات و درك مديرمسوول مجله عرضه جديدي براي كميكاستريپ مطبوعاتي باز شد. از لحاظ آماري، آماري صورت گرفت كه به لطف مجله حدود پنجسال هر هفته كميكي در مجله چاپ شد و اين اتفاق كمنظيري در مطبوعات ايران بود. چاپ دو كتاب از آثار اين سالها «كتاب ساندويچ» و «از قد و قمبيلهاي قلمي بيقال و قيل» حاصل تلاش بخشي از اين سالهاست. طبق معمول مخاطب تشنه به سمت اين كتابها رفت و در عرض دو سال چهاربار هر دو كتاب چاپ مجدد خورد. انگيزه چاپ كتابهاي كميكاستريپ به خاطر علاقه مخاطب كه عشق و علاقه خودم به اين حيطه آنقدر مرا درگير و مجذوب اين جنس از كارتون كرده است كه برنامههاي بلندمدتي در اين زمينه طراحي و پيشبيني كردهام كه اوليناش همان تشكيل يك تيم قدرتمند براي خلق آثاري ماندگار ادامهدار است.
يکشنبه 21 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]