تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836324336
پرواز بر فراز آشيانه سيمرغ (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پرواز بر فراز آشيانه سيمرغ (2) خاطره اسدي جوان ترين بازيگر«هفت دقيقه تا پاييز»است به سيمرغ فکر نمي کنم خيلي از ما هنوز اسدي را براي بازي سرخوشانه در فيلم «ديشب باباتو ديدم آيدا»ي رسول صدرعاملي مي شناسيم. او در جشنواره امسال به غيراز اين فيلم در «هيچ» هم بازي کرده بود که به جشنواره راه پيدا نکرد. چطور به «هفت دقيقه تا پاييز» دعوت شدي؟پارسال وقتي فيلم برداري فيلم «شبانه روز» تمام شد با من تماس گرفتند و به اين کار دعوت شدم. آن موقع تمرين هم کرديم ولي به دليل مشکلات مالي کار متوقف شد تا امسال که دوباره کارکليد خورد ولي با يک گروه ديگر.من آنقدر اين نقش را دوست داشتم که وقتي گفتند کارمتوقف شده خيلي ناراحت شدم. باورتان نمي شود ولي زماني که ظرف هم مي شستم باز به نقش مريم فکرمي کردم،در واقع با آن زندگي مي کردم. اميدوارم آن را خوب بازي کرده باشم. مريم چه ويژگي هايي داشت که تا اين اندازه دوستش داشتي؟من در هفت دقيقه تا پاييز نقش زني را بازي کردم که برخلاف باقي نقش هايم،هم سن و سال خودم است؛زني که يک خانواده سه نفره دارد و مادريک پسر چهارساله است.اين حس مادرانه که تو براي فرزندت همه کارانجام مي دهي خيلي برايم جذاب بود.درطول قصه مريم درشرايطي قرار مي گيرد که خيلي تلخ و ناراحت کننده است. به نظرت حضورجوان ها درجشنواره امسال چطوراست؟چون ما تا همين چند روز قبل فيلم برداري داشتيم خيلي در جربان خبرها نبودم؛حتي نمي دانم کدام فيلم ها با چه بازيگراني به جشنواره راه پيدا کرده اند!به همين خاطر نظرخاصي ندارم ولي فرصت دادن به جوانان درجشنواره فجر تشويق خوبي براي آنهاست. فکرمي کنيد در هفت دقيقه تا پاييز بازي کدام بازيگرها بيشتر به چشم بيايد؟به نظرم همه بازيگران. خيلي سخت است که بخواهم از بين آنها يک نفر را نام ببرم. همکاري با کارگرداني مثل عليرضا اميني چطوربود؟خيلي خوب.چون او دربازي خيلي دست بازيگر را باز مي گذاشت،راهنمايي کوچکي مي کرد و ما هم آن را اتود مي زديم و اجرا مي کرديم. بازي کنار بازيگراني مثل هديه تهراني و حامد بهداد براي شما که بازيگرجوان تري هستيد تجربه خوبي بود؟خيلي،وقتي در دل کار بوديم همه چيزخيلي خوب پيش مي رفت و همه گروه به خصوص آقاي اميني راضي بودند. من تجربه بازي درکنارحامد بهداد را در«شبانه روز» داشتم. او پارتنر بسيارخوبي است و خيلي به بازيگر مقابلش کمک مي کند. خانم تهراني هم که من براي اولين بارکنارشان قرارگرفتم واقعاً عالي بودند. آن قدر انرژي خوبي داشتند و گرم بودند که اصلاً آدم احساس نمي کرد کنار هديه تهراني است. همان طورکه خودت گفتي اکثر نقش هايي که بازي کرده ام کوچک تراز سن خودت بوده و مريم اولين نقشي است که همسن يا حتي بزرگ تر از سن واقعي ات است. چقدر ازاين بزرگ شدنت درسينما راضي هستي؟خيلي زياد.دلم نمي خواهند هميشه در يک قالب باقي بمانم و دوست دارم همه سني را بازي کنم.اينکه فکر کنند تو فقط مي تواني نقش دخترهاي نوجوان را بازي کني خيلي بد است. چند درصد فکر مي کني يک سيمرغ نصيبت شود؟اصلاً فکرنمي کنم؛به خاطراينکه هيچ ذهنيتي ندارم.نه باقي فيلم ها را ديده ام و نه حتي فيلم خودم را. در هفت دقيقه تا پاييز همه تلاشم را کردم تا فقط نقشم را خيلي خوب بازي کنم و به جشنواره و سيمرغ فکر نمي کردم. هميشه همين طور بوده؛ حتي زماني که براي فيلم «ديشب باباتو ديدم آيدا» کانديدا شدم، اصلاً باورم نمي شد. حالا فکر مي کني نقش مريم اين ويژگي را دارد که نظر داوران را جلب کند؟مريم نقش خيلي جذابي است؛به قول معروف بالا و پايين زياد دارد. من هم اميدوارم برايش اتفاق خوبي بيفتد.تشانه اين فيلم با فيلم ديگر حاشيه ساز مي شودنفوذي را بگيريد محمد علي آهنگر که خاطرتان هست؛ همان کارگرداني که در جشنواره بيست و ششم با «فرزند خاک»ش همه را غافلگير کرد. او امسال هم قراراست برگ برنده ديگري رو کند به نام «بيداري روياها».او فيلمنامه اين فيلم را مانند کارقبلي اش با همکاري محمدرضا گوهري نوشته اما حکايت اين دو فيلم که تم مشترکشان به بحث تفحص شهدا و... برمي گردد مربوط مي شود به سال ها قبل؛يعني چيزي حدود ده سال قبل. اين دو طرح سريالي اپيزوديک را با اين محوريت به تلويزيون مي دهند که کارمورد تصويب قرار نمي گيرد،بعد از مدت ها اپيزودي از اين فيلمنامه تبديل به فرزند خاک شد و اپيزود بعدي هم همين بيداري روياهاست.فيلم داستان رزمنده اي است که خانواده اش گمان مي کنند او به شهادت رسيده اما بعد ازسال ها خبر مي رسد که او جزو اسرا بوده و قراراست به زودي به ايران برگردد،اين در حالي است که همسراو مدت هاست که به عقد برادرشوهرش درآمده و طبق قوانين اسلامي او بايد با توجه به اينکه همسرسابقش زنده است،ازهمسرجديدش جدا شود و... آهنگردراين فيلم به روايت اين داستان ملتهب پرداخته؛داستان جسورانه اي که قطعاً به هنگام نمايش،حرف و حديث هاي زيادي را به همراه خواهد داشت.اين فيلم گذشته از فيلمنامه و کارگرداني اش، بازي هاي خيره کننده اي هم دارد. بازي هايي که متعلق است به هنگامه قاضياني و امين حيايي. اما در کنار حاشيه ها و بحث هاي احتمالي که به واسطه موضوع جسورانه آن احتمالاً حول اين فيلم به وجود خواهد آمد، «بيداري روياها» با حاشيه اي بيروني نيز درگير است و اين حاشيه به تشابه داستان اين فيلم با فيلم «نفوذي» احمد کاوري و مهدي فيوضي برمي گردد.«نفوذي» پروژه اي است به تهيه کنندگي و مشاوره جمال شورجه؛البته پروانه ساخت اين فيلم در ابتدا به نام شورجه صادر شد و فيلم با کارگرداني او جلوي دوربين رفت اما درادامه شورجه کارگرداني را به کاوري و فيوضي واگذار کرد که البته اين واگذاري هم با حاشيه هاي زياد رو به رو شد چرا که اين دو،مجوز کارگرداني نداشتند اما همه چيز به همين تشابه داستان برنمي گردد. قصه زماني جالب مي شود که شنيده مي شود جمال شورجه چند سال قبل قرار بود تهيه کننده همين «بيداري روياها»ي آهنگر باشد که اين امر ميسر نمي شود و... اينها که گفته شد همه در حد شنيده هاست. بايد نشست و ديد که اين دو فيلم واقعاً به هم شبيه هستند و اگر هستند اين تشابه تصادفي است يا...من بازيگري را دوست دارم رضا يزداني و اولين تجربه جدي بازيگري«خيلي بايد حواسم جمع باشد چون حرفه اصلي من نيست»؛ رضا يزداني لا به لاي صحبت هايش روي اين جمله تأکيد دارد؛خواننده اي که حالا بازيگر هم محسوب مي شود و اين چاشني احتياط را ازاين جهت درميان صحبت هايش حس مي شود.بازيگرـ خواننده اي که فيلم او در جشنواره فيلم فجر حضور دارد؛«سيم آخر» اپيزودي از فيلم «طهران، تهران». با او به سراغ فيلمش رفتيم؛ «روزاول که درباره سوژه اين فيلم صحبت مي شد،قرار بود سه اپيزود باشد و سه دوره تهران مرور شود. قرار بود اپيزودها را هم به ترتيب آقاي داريوش مهرجويي، سيف الله داد و مهدي کرم پور بسازند که از سه نسل متفاوت بودند.حتي عنوان اين فيلم هم «تهران، در جست و جوي زيبايي» بود.اما با فوت آقاي سيف الله داد همه چيز تغيير کرد؛ فيلم به «طهران، تهران» تغيير نام داد و قرار بر اين شد تا فيلم از دو اپيزود تشکيل شود که اولي را آقاي داريوش مهرجويي بسازند و دومي را آقاي کرم پور و هر دو تقديم کنند به آقاي سيف الله داد».رضا يزداني که دراين گروه موسيقي با اسم «امير» ايفاي نقش کرده از نحوه ورود به بازگيري هم برايمان گفت: «ابتدا قرار بود کارن همايون فر موسيقي اين فيلم را بسازد. آقاي کرم پور، به پيشنهاد ايشان من را دعوت کردند و صحبت هاي اوليه انجام شد و بعد هم...». بازيگري در زندگي رضا يزداني اتفاق افتاد؛ «اين کار تجربه خيلي خوب و شيريني بود. من بازيگري را دوست دارم. اميدوارم دراين مسيرهم موفق باشم.قبل از پيشنهاد آقاي کرم پورهم چند تا کار به من پيشنهاد شده بود اما دلم نمي خواست با کارهاي ضعيف وارد اين عرصه شوم. البته قراربود در سربازهاي جمعه آقاي کيميايي هم نقش يکي از سربازها را داشته باشم که به دليلي نشد.بقيه پيشنهاد ها هم يا داستان هاي خوبي نداشتند يا تيم ضعيفي پشت آن بود که به همين خاطرقبول نکردم. خيلي بايد حواسم جمع باشد چون حرفه اصلي من بازيگري نيست».اما تعريف هاي رضا يزداني از کار تمامي نداشت؛«ما دراين کار گروه خيلي بزرگي داشتيم؛ برزو ارجمند، فرهاد قائميان، سروش صحت، رعنا آزادي ور، طناز طباطبايي و ديگر عزيزاني که در کنار ما بودند. از موسيقي اي که آن را در فيلم هم مي بينيم بسيار راضي هستم. کارن همايون فر آن را ساخته به همراه ترانه انديشه فولادوند. بايد بشنويد تا بفهميد من چه مي گويم!»برگ برنده مسؤولان سينمايي؟فيلم پرخرج بالاخره اکران مي شودقراربود سال گذشته ملک سليمان در جشنواره فيلم فجر باشد و مسؤولان وقت سينما هم اصرار عجيبي براي رساندن فيلم به جشنواره داشتند و حتي دبيرجشنواره هم درنشست خبري خود مدعي شد که اين فيلم به جشنواره بيست و هفتم مي رسد اما اين فيلم که قرار بود برگ برنده مسؤولان باشد به دليل طولاني شدن مراحل فني پرطمطراقش که در کشور هنگ کنگ انجام مي شد به جشنواره نرسيد و به اين شکل اين برگ هيچ گاه رو نشد.بعد از پايان جشنواره مجتبي فرآورده،تهيه کننده فيلم اعلام کرد که قصد دارد ملک سليمان را پيش ازجشنواره بيست و هشتم اکران کند و به همين منظور اکران ويژه اي در سينما فرهنگ با عنوان جشن رونمايي برگزار شد اما در ادامه، مسؤولان و تهيه کننده فيلم تصميم گرفتند براي پر رونق تر شدن جشنواره بيست و هشتم فيلم را نگه دارند و حالا ملک سليمان در بخش مسابقه اين دوره از جشنواره پذيرفته شده است؛فيلم تاريخي ـ مذهبي ديگري به کارگرداني شهريار بحراني که قراراست با توجه به به کارگيري تکنيک هاي مدرن در خلق جلوه هاي بصري حرکتي مدرن در سينماي ايران باشد.عده اي که فيلم را ديده اند معتقدند که اين صحنه ها که مربوط به مرئي شدن و تسخير اجنه و شياطين و معجزات حضرت سليمان (ع) است قابل قبول از کاردرآمده است که البته بايد نشست و ديد که لئولو طراح جلوه هاي ويژه اين فيلم که درکارنامه اش فيلمي چون «ببرغران، اژدهاي پنهان» را دارد براي اين فيلم چقدر مايه گذاشته و آيا ملک سليمان بدون تبليغ هاي جنجالي مايه مباهات سينماي ايران خواهد شد يا خير. همان عده اي که فيلم را ديده اند معتقدند که امين زندگاني در نقش سليمان نبي بازي قابل قبولي داشته و اگرنام او را در روزهاي پاياني دربين کانديداي سيمرغ بهترين بازيگر مرد ديديد چندان تعجب نکنيد. اين نقش را قبل ازاين قراربود حسين ياري بازي کند که دقيقاً سه روز مانده به شروع فيلم برداري او از اين پروژه کنار کشيد و امين زندگاني جايگزينش شد. منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 247
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها