واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: موضوعاتي هستند كه در نگاه اول تكراري و فاقد جذابيت امروزي تصور ميشوند، اما قدرت اجرا و كارگرداني، همواره ثابت كرده كه ايده را نبايد با موضوع يكي پنداشت. يك موضوع واحد ميتواند با 2 نوع اجرا 2 تاثير كاملا متفاوت داشته باشد. بعضي داستانها به نظر بيش از اندازه ساده و دم دستي يا كليشهاي و دستمالي شده ميآيند، اما تنها هنگام تبديل شدن به فيلمنامه كامل و پس از ساخته شدن ميتوان به درستي درباره آنها به قضاوت نشست. مجموعه داستاني «ترانه مادري» از اين نمونه است. داستانش ساده است و بداعت آنچناني امروزي ندارد، بهگونهاي كه شايد كمتر تهيه كنندهاي در نگاه اول راغب به توليد اين قبيل موضوعات باشد، اما آنچه اين مجموعه را متفاوت از تصور اوليه ميكند، ايده بكري است كه براي اجرا دارد. شايد بتوان اين ايده را تمركز بر خلق شخصيتهاي امروزي به جاي كليت داستاني نو دانست. سازندگان اين مجموعه به فراست دريافتهاند كه دنياي ملموس و امروزي متشكل از آدمهاي امروزي است و گرنه وقايع و اتفاقات زندگي از گذشته تا امروز تغيير چنداني نكردهاند، بلكه مواجهه انسانها با شرايط عوض شده است. در واقع ترانه مادري پايه جذابيت خود را بر روابط انساني قرار داده است. ارتباط فرخنده با كيان، كيان با پناهي، پناهي با رستمي، بهرام و پدرش و نيز بهرام و پويا و... و از همه مهمتر، روابط مجموعه اين شخصيتها با مادر كه نقش آن را هما روستا بازي ميكند. كمتر سابقه داشته كه مجموعه داستاني غير اپيزوديك بيش از يك نويسنده داشته باشد و اين در حالي است كه در تيتراژ اين برنامه نام مسعود بهبهانينيا را به عنوان سرپرست نويسندگان مشاهده ميكنيم. اتفاق خوشايندي است كه فارغ از خلاف معمول بودن، خوب هم جواب داده است و ثمره آن را در فيلمنامه منسجم و ملموس مجموعه شاهديم. به عنوان نمونه تباني رستمي و پناهي براي فريب كيان در صحنهاي كه سعي ميكردند به هر شكل ممكن سند را از چنگ او در بياورند و نزد خودشان نگه دارند، با زيركي كيان جذابيت دراماتيك مناسبي پيدا كرد كه شايد براي خيليها بيش از حد نياز يك صحنه معمول در ميان روند وقايع اصلي ماجرا باشد؛ اما همين اهميت قائل شدن براي صحنههاي كوتاه به نظر ساده و اجراي ايده مند آن است كه ميتواند اثر را به آن سطح از موفقيت كه در مقدمه مطلب اشاره شد، نائل كند. وقتي روابط بيش از حوادث اهميت داشته باشند، جز اين اگر باشد جاي اشكال خواهد داشت. فيلمنامه از عناصر صحنه هم استفاده مناسبي كرده كه يك نمونه بسيار خوب، لباس سوغاتي كيان براي بهرام است كه در ابتداي سكانس گفتگوي پدر و پسر نقش پيش زمينه را ايفا ميكند، هنگام بحث موضوع اصلي ميشود و با پايان سكانس هم نقش فيلمنامهاي آن تمام نميشود و در قسمت بعدي مجموعه ميبينيم كه هديهاي كه بهرام براي پويا آورده همين لباس سوغاتي پدر است. ترانه مادري، تركيب مناسبي ميان بازيگران جوان و تازه كار و بازيگران محبوب سالهاي قبل بهوجود آورده كه جداي از همخواني با نياز برنامه به خودي خود جذاب است. هما روستا، الهام پاوه نژاد و فاطمه گودرزي ستارههاي محبوب سالهاي گذشتهاند و بازيگران نقشهاي بهرام، پويا و پناهي نمونههايي از بازيگران جوان و مستعد امروزي. دانيال حكيمي هم اين وسط حكم خاكستري ميان اين كنتراست زيبا را داراست. تقريبا همه بازيگران اين مجموعه خوب بازي ميكنند و از اين مهمتر نوعي يكدستي در شيوه بازيشان مشاهده ميشود كه قابل توجه است. همه، وقف نقش خودشان هستند و تلاش نميكنند بيش از آن كه بايد ديده شوند. اين وحدت بازي احتمالا نتيجه كار محمد حاتمي در بازيگرداني مجموعه است كه طبعا كار سادهاي هم نميتوانسته باشد. سعيد سهيليزاده، كارگردان ترانه مادري بهگونهاي روابط گسترده شخصيتهاي مجموعه را موازي با هم و به نوبت و بهاندازه روايت ميكند كه مخاطب نه از آنچه مي بيند خسته ميشود كه مثلا دلش بخواهد رابطه ديگري را به جاي آنچه در حال نمايش است دنبال كند، نه از ديدن يك صحنه آنقدر ارضا ميشود كه انگيزهاي براي پيگيري بيشتر آن در ادامه نداشته باشد و نه ميتواند صحنه و رابطه بعدي را پيشبيني كند؛ در نتيجه لحظه به لحظه با اثر همراه ميشود و با پايان يافتن هر قسمت هم از وقتي كه صرف تماشاي مجموعه كرده راضي خواهد بود؛ چرا كه ترانه مادري مخاطبش را جذب ميكند، با خود همراه ميكند، به هيجانش ميآورد، ميخنداند، در تعليق نگهش ميدارد، او را به تفكر وامي دارد اما با اين همه، آزارش نميدهد. نه هنگام تماشا و نه پس از آن. ترانه مادري با مخاطبش مهربان است. مثل مادري كه ترانه زمزمه ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]