تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبرى اسلامى).
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805291697




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شرح كامل تهديد به قتل شدن ايمان مبعلي


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شرح كامل تهديد به قتل شدن ايمان مبعلي هواداری جلوی ماشین او را می‌گیرد و درخواست عکس و امضای یادگاری می‌کند، بعد از اینکه مبعلی خواسته‌اش را اجابت می‌کند، ناشناس سوار ماشین BMW شده تا دقایقی همراه ستاره‌اش باشد، بعد از گذشت مسافتی کوتاه ... خیلی راحت در محل تمرین، سوار خودروی ایمان شد و اسلحه را روی پیشانی او گذاشت تا پول بگیرد.

بازیکن سرشناس استقلال وقتی تمرین تیمش به پایان رسید، سوار بر ماشین BMW گرانقیمتش شد تا استادیوم آزادی را به مقصد خانه ترک کند.مبعلی وقتی از درب اصلی استادیوم خارج شد، فردی را کنار اتوبان دید که پرچم آبی در دست گرفته و خواهان امضا و عکس یادگاری بود. مبعلی که اولین فصل حضورش در استقلال را سپری می‌کند و در این مدت کوتاه فهمیده به واسطه پوشیدن پیراهن تیم پرطرفدار تهرانی در کانون توجه قرار گرفته، فکر کرد او از هوادارانی است که می‌خواهد با ستاره محبوبش عکس بگیرد.به همین دلیل از ماشین پیاده شد و عکس گرفت و از او پرسید چطور می‌خواهی به خانه بروی؟ مقصدت کجاست؟ اگر مایل هستی تا مسیری تو را برسانم! فرد ناشناس که از قبل برنامه‌ریزی کرده بود، با کلی تشکر و عذرخواهی روی صندلی BMW نشست و گفت: واقعاً فکر نمی‌کردم ستاره‌های فوتبال این‌قدر مهربان باشند! هنوز مسافت زیادی طی نشده بود که فرد ناشناس گفت: «من پول می‌خواهم و مشکل مالی دارم چون بچه‌ام در بیمارستان است!»مبعلی در جواب گفت: من از کجا تو را بشناسم، مدارک بیمارستان بچه‌ات را نشان بده خودم تمام مخارج را بر عهده می‌گیرم. فرد ناشناس که خودش را به عنوان هوادار جا زده بود، در این لحظه چهره واقعی‌اش را نمایان کرد و اسلحه‌ای را از کیف دستی‌اش درآورد و مبعلی را تهدید کرد اگر پول ندهد، شلیک می‌کند!مبعلی که کاملاً ترسیده بود، گفت: پول زیادی ندارم! ولی تهدیدها جدی‌تر شد. ناشناس ادامه داد: نمی‌دانم، برایم هر طور هست باید جور کنی. مبعلی با یکی از دوستانش تماس گرفت، اما او جوابی نداد! ناشناس تقاضای همان مبلغ همراه مبعلی را کرد. 250 هزار تومان گرفت و گفت: بعداً می‌آیم سراغت! کسی که بچه‌اش در بیمارستان است، چیزی متوجه نیست و به سیم آخر می‌زند!ناشناس بعد فشنگ اسلحه را به مبعلی نشان داد تا ثابت کند اسباب‌بازی نیست. بعد هم پیاده شد و رفت!مبعلی که دقایقی منگ در ماشین نشسته بود، باور نداشت چنین اتفاقی افتاده و کاملاً مبهوت در این اندیشه بود که چگونه نجات یافته است.ایمان مبعلی خیلی خوش‌شانس بود که از دست سارقی مسلح نجات یافت، بازیکن محجوب جنوبی استقلال نزدیک بود مهربانی و دلسوزی‌اش کار دستش داده و اتفاقی شوم برایش بیفتد.هواداری جلوی ماشین او را می‌گیرد و درخواست عکس و امضای یادگاری می‌کند، بعد از اینکه مبعلی خواسته‌اش را اجابت می‌کند، ناشناس سوار ماشین BMW شده تا دقایقی همراه ستاره‌اش باشد، بعد از گذشت مسافتی کوتاه اسلحه‌ای  از کیف  ناشناس بیرون آمده و  قصد اخاذی دارد.با ایمان تماس گرفتیم تا او خود این ماجرا را تعریف کند، مبعلی که هنوز باور ندارد و خیال می‌کند یک فیلم جنایی دیده است، گفت: تمرین تازه تمام شده بود که فردی جلوی مرا گرفت او را سوار ماشینم کردم و می‌خواستم جایی او را پیاده کنم که راحت بتواند به خانه برود، او خودش  را در نقش هواداری متعصب جا زده بود بعد از اینکه مسافت کمی را طی کردیم او رو کرد به من و گفت: اگر من از تو تقاضای پول بکنم تا بتوانم بچه‌ام را که در بیمارستان است جراحی کنم قبول می‌کنی یا نه؟!من جواب دادم شما را نمی‌شناسم اما اگر مدرک پزشکی داشته باشی تمام هزینه بیمارستان بچه‌‌ات را پرداخت می‌کنم، ناشناس بعد گفت: اگر به زور بخواهم  چی؟ بعد هم اسلحه‌ای را از جیبش بیرون آورد، ترسیدم و با او شروع به حرف زدن کردم، او پول می‌خواست و گفتم الان مبلغ زیادی ندارم، 250 هزار تومان همراهم است، او ول‌کن نبود و ادامه داد: زنگ بزن یکی برایت پول بیاورد ، به سیم آخر زده‌ام، از هیچی نمی‌ترسم.بعد با یکی از دوستانم که در اکباتان ساکن است تماس گرفتم، موبایل را روی آیفون گذاشتم تا صدا پخش شود، دوستم نبود و سارق باور کرد که می‌خواستم پول بدهم، او درخواست 150 هزار تومان کرد، گفت چند روز است پول ندارد: فعلاً این مبلغ را بده تا خرجی داشته باشم و بعداً دوباره برای پول بچه‌ام می‌آیم!سارق می‌خواست پیاده شود و از او پرسیدم اسلحه‌ات واقعی نیست، خشاب آن را کشید و فشنگ‌ها را خارج کرد، واقعی واقعی بود، خیلی ترسیده بودم، نمی‌توانستم باور کنم و فکر می‌کردم فیلم جنایی است، صدای اسلحه ترسناک بود و خدا رحم کرد که زنده ماندم.منبع: خبر آنلاين





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن