تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836409290




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روحانی شهید ولی الله داوودی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روحاني شهيد:ولي الله داوودی
روحاني شهيد ولي الله داوودي
 خدايا! من‌ عاشقم‌، عاشق‌ تو هستم‌ و مي‌ خواهم‌ پل‌ رسيدن‌ من‌ به‌ تو، شهادت‌ در راهت‌ باشد؛  صدا كن آينه را تا از پژواك صدايت ناله از دل برخيزد. بر كنج زاويه عشق، عكس رخت موج مي زند. شباهنگ جان در طراوت هستي، آهنگ وجود سر مي‌دهد و سروش آفرينش در سال 1349 در شهرستان بابل حيات را براي خانواده اي بزرگ منش به ارمغان مي آورد . مهتاب روي پرجوش و خروش داشت و در ميان چمن زاران سبز شمال، ترانة شادي مي خواند. عطر گل شب بو در حياط خانه مي پيچيد. ولي الله -آن كودك تيزپا- در خزان زرد و سرخ به مدرسه رفت و ايام خوش پنج سالة دبستان را سپري كرد، و وارد مدرسه راهنمايي بابل شد. بعد از يكسال آواز مردي از جنس آفتاب از آن سوي ابرها در گوشش ندا داد: در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي و او كه نكته دان عشق بود، ره منزل ليلي در پيش گرفت و وارد حوزة علميه مهدي موعود قم شد . مثل كبوتر، از شامگاه جنون تا صبحگاه سبز انتظار، ياد معشوق را در دفتر دل مشق مي كرد . در حوزه بود كه پرتو نورخدا را در خرابات جماران ديد و از كلام پير ميكدة عشق، به نوش داروي درد هجران رسيد. او كه در عشق ديدار مرادش مي سوخت، سه بار از سر شوق راهي جبهه‌ها شد . غواصي بود كه تا اعماق درياي عشق فرو مي رفت. سرانجام، آرام جانش در وصال شيرين يار رقم خورد و پرده حجاب دنيا را كنار زد و بي اختيار مرگ سرخ را به آغوش كشيد .و مرغ جانش به تاريخ 4/10/65 در منطقة ام الرصاص به پرواز درآمد. پيكر مقدسش پس از سال‌ها انتظار، در رجعتي سبكبالانه در روستاي زاهدكلا در كنار ديگر شهيدان، به خاك سپرده شد. «روحش با مولايش اميرمؤمنان محشور باد. «بهترين مداوا» فرزندم در جبهه غواص بود. يادم هست روزي براي مرخصي به منزل آمده بود ديدم پاهايش پر از زخم و جراحت است. گفتم: چي شده؟ گفت: كفش غواصي برايم خيلي تنگ است، اين جراحت‌ها براي آن كفش‌هاست. سريع پايش را پانسمان كرديم، ماندنش در خانه زياد طول نكشيد و دوباره اعزام شد. در فكر اين بودم كه وقتي بازگشت فكر اساسي براي مداواي پاهايش بكنم، ولي الله برگشت اما او مداوا شده بود و پيكر نازنيش ديگر از هيچ زخمي رنج نمي‌برد. «به نقل از برادر شهيد» 
روحاني شهيد ولي الله داوودي
برگ هایی از وصیت نامه شهیدخدايا! تو را شكر مي‌كنم‌ كه‌ به‌ من‌ پدر و مادري‌ نيكو عطا فرمودي‌ كه‌ رنجها براي‌ بزرگ‌ شدنم ‌كشيدند و وسيله‌ تحصيلم‌ را فراهم‌ آوردند و اجازه‌ام‌ دادند كه‌ براي‌ سومين‌ بار هم‌ به‌ جبهه‌ بيايم‌. اما اي‌ خداي‌ من‌! بعد از اين‌ همه‌ كوشش‌ آنها، من‌ نتوانستم‌ حتي‌ خدمت‌ كوچكي‌ هم‌ براي‌ آنها انجام‌ دهم‌ و آنها حتي‌ آرزو داشتند كه‌ در پيري‌ عصاي‌ دستشان‌ بشوم‌.خدايا! اين‌ سومين‌ بار است‌ كه‌ به‌ جبهه‌ مي‌آيم‌ و هميشه‌ آرزو داشتم‌ در سبيل‌]راه[ تو عاشقانه‌ بسوزم‌ و دست‌ و پا بزنم‌ تا به‌ وصالت‌ برسم‌. خدايا! من‌ عاشقم‌، عاشق‌ تو هستم‌ و مي‌ خواهم‌ پل‌ رسيدن‌ من‌ به‌ تو، شهادت‌ در راهت‌ باشد؛ پس‌خدايا! از تو عاجزانه‌ خواستارم‌ كه‌ تقديرم‌ را طوري‌ قرار دهي‌ كه‌ اين‌ دفعه‌ آخرين‌ باري‌ باشد كه‌ قلم‌ به‌ دست‌ گرفته‌ ومطالبي‌ به‌ نام‌ وصيت‌ نامه‌ مي‌نويسم‌، آمين‌ يا رب‌ العالمين‌نوشته حسن رضایی گروه حوزه علمیهمنبع برگرفته از پرونده شهید در ستاد کنگره شهدای روحانی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن