واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تعریف چند مفهوم بنیادی در اقتصاد
به یاری خدای متعال موسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان قصد دارد با ایجاد بخش مجزای اقتصاد، در خدمت شما کاربران محترم باشد.بد ندیدم که در اولین مطلب مربوط به این بخش، تعاریفی از چند مفهوم بنیادی و اولیه ارائه دهم. به علاوه در صورت لزوم در مطالبی که در آینده تقدیم میگردد تعاریف دیگری تقدیم خواهد شد. بنابراین قبل از هر چیز تعریفی از خود اقتصاد خواهید خواند و بعد چند تعریف از مفاهیم دیگر در ادامه می آید. اقتصادیکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است . در آیه "و اقصد فی مشیک " نیز اقتصاد به همین معنی آمده است . از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه "اقتصاد " درباره آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در عرف منظور از "اقتصاد " ،غالبا همین معنی بوده است .در تعریف، اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخل و خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل economy قرار گرفته است . به هر حال برای "اقتصاد " که اقتصاددانان از آن بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است . ارسطو : علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه آدام اسمیت : اقتصاد، علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل است استوارت میل : اقتصاد، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع آلفرد مارشال : اقتصاد، عبارت است از مطالعه بشر در زندگی شغلی و حرفه ای در تعریف دیگر : علم اقتصاد بررسی کردار های انسان در جریان عادی زندگی اقتصاد یعنی کسب درامد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی استاما شاید ساده ترین و بهترین تعریف اقتصاد، علم تخصیص امکانات محدود به خواسته های نامحدود باشد.تورمتورم (Inflation) از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول، در آمدهای پولی و یا قیمت است. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود.تورم، روند فزآینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است. هر چند طبق تئوریهای مختلف، تعاریف متفاوتی از تورم صورت میگیرد، اما، تمامی آنها به روند فزآینده و نامنظم افزایش در قیمتها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در قرن نوزدهم میلادی متداول شد. قبل از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان دادن افزایش حجم اسکناسهای غیرقابل تبدیل به طلا به کار برده میشد.نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولا شاخص قیمت مصرف کننده است.هر چند طبق تئوریهای مختلف، تعاریف متفاوتی از تورم صورت میگیرد، اما، تمامی آنها به روند فزآینده و نامنظم افزایش در قیمتها اشاره دارند.بیکاریبیکار به شخصی گفته می شود که حاضر است کار کند ولی شغلی پیدا نمی کند.بنابراین اگر فردی فارغ التحصیل شده است و می گوید می خواهم یک سال استراحت کنم و به دنبال کار نمی رود،بیکار تلقی نمی شود.شخص بیکار باید جویای کار نیز باشد تا از نظر اقتصادی بیکار تلقی گردد.در بعضی از کشورها،بیکار به کسی گفته می شود که در مراکز کاریابی ثبت نام کرده باشد و برای او شغلی پیدا نشده باشد.رشد اقتصادیرشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در یک سال پایه،رشد اقتصادی محسوب میشود.علت این که برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمتهای سال پایه استفاده میشود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی، ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تأثیر افزایش قیمتها (تورم) حذف گردد.توسعه اقتصادی باید بین دو مفهوم "رشد اقتصادی“ و "توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی،مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی،مفهومی کیفی است. "توسعه اقتصادی" عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی،انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی،رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن،نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد،نگرشها تغییر خواهد کرد،توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته،و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. به علاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه،حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه به دلیل وابستگی آن به انسان،پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد. توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد: اول،افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر)،و دوم،ایجاد اشتغال،که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است.در کشورهای توسعهیافته،هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده،بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر استعلت این که برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمتهای سال پایه استفاده میشود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی، ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تأثیر افزایش قیمتها (تورم) حذف گردد.رکود اقتصادیرکود در تعریف اقتصادی به دو دوره سه ماهه پیاپی رشد منفی در اقتصاد یک کشور اطلاق میشود.دورهای که کاهش معنی دار در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت ایجاد شود. این دوره معمولاً حداقل بین ? ماه تا یکسال است. به این ترتیب رکود بر این اساس به معنای کاهنده بودن رشد تولید ناخالص داخلی واقعی است.بهره وریبهرهوری که یکی از مفاهیم اقتصاد است اینگونه تعریف میشود: "مقدار کالا و یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی و یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت".به دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقاء رفاه جامعه.بهره وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده اطلاق میشود.سرمایه گذاریسرمایه گذاری ( Investment ) عبارت است از هر گونه فدا كردن ارزشی در حال حاضر (كه معمولاً مشخص است) به امید به دست آوردن هر گونه ارزشی در زمان آینده (كه معمولاً اندازه یا كیفیت آن نامعلوم است). به عبارتی سرمایه گذار در حال حاضر، ارزش مشخصی را فدا می كند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی كه مورد نظرش است بدست آورد؛ مثل پرداخت وجهی بابت خرید سهام به امید بدست آوردن سودهای مشخصی از آن در آینده.بازار بورس اوراق بهاداربورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است،که در آن سهام شرکت ها و اوراق مشارکت،تحت ظوابط و مقررات خاص،مورد معامله قرار می گیرد. تنظیم برای تبیانریحانه حمیدی فر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1047]