واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سینمای ما- آيا فيلمهاي «عيار14»، «محاكمه در خيابان»، «بدرود بغداد»، «آل»، «طهران،تهران»، «بيپولي»، «بيست»، «آواز گنجشكها» در سينماي ايران توليد نشدهاند؟ آيا توجه به فيلمهاي «پرسه در مه»، «كيفر»، «نفوذي»، «به رنگ ارغوان» و ... در حد چند نامزدي منطقي است؟ يكبار ديگر قصه تمامنشدني داوريها در بزنگاه جشن خانه سينما سؤالهايي را در ذهن به وجود ميآورد كه گرچه عدم پاسخگويي به اين سؤالها امري متداول شده و البته يكسوي ماجرا - كه دبيران و برخي افراد جالب(!) قرار دارند - حاضر به انجام درست كارهاي خود نيستند، اما دغدغه - و نه رسالت و از اين عنوانهاي شعاري-ژورناليستي و البته براي حافظه كند تاريخي سينماي ايران ايجاب ميكند كه بنويسيم و بپرسيم. فكر نميكنم كسي ترديد داشته باشد كه با تجمع فيلمهاي يكساله اخير در جشن امسال كار براي هيئت داوران دشوار شده بود، پس ميتوان نتيجه اخلاقي گرفت كه سهلانگاري دوستان در خانه سينما ميتواند -توانست- بخشي از سينماي رو به جلو و پيشروي سينماي ايران را تشويق كند و در عين حال نقش صنفي خود را به عنوان ميزاني براي نمايش ديدگاه تخصصياش داشته باشد. اما يكبار ديگر مشخص نبودن معيارها و در عين حال بي سياستي دبير و داوران جشن خانه سينما كه به راحتي هر چه ممكنتر؛ رابطههاي سينمايي و غيرسينمايي اشخاص را در كانديداها و درنهايت برگزيدههاي جشن خانه سينما مشخص ميكند، نشان ميدهد كه تا چه اندازه جشن سينماي ايران كه در برههاي اهميت جدي براي اهالي سينما داشت, تبديل به جشني فرمايشي شده است كه حتي عنوان آن در مطالب و خبرها به جاي «جشن سينماي ايران» به «جشن خانه سينما» تبديل شده است. به راحتي فيلمهاي نامزد شده جشن خانه سينماي امسال قابل بحث و سؤال هستند، اما تنها ذكر عنوان چند فيلم ميتواند نشان دهد كه در جشن خانه سينما چه گذشته است. آيا فيلمهاي «عيار14»، «محاكمه در خيابان»، «بدرود بغداد»، «آل»، «طهران،تهران»، «تنها دوبار زندگي ميكنيم» ، «انتهاي زمين»، «بي پولي»، «بيست» ، «آواز گنجشكها» در سينماي ايران توليد نشدهاند؟ آيا توجه به فيلمهاي «پرسه در مه»، «كيفر»، «نفوذي»، «به رنگ ارغوان» و ... در حد چند نامزد منطقي است؟ چگونه «سنتوري» نامزد بهترين كارگرداني شده؛ اما هيچ شاخصه ديگري بين نامزدها ندارد؟! تقسيمبندي خيلي جالبي هم در معرفي برگزيدهها رخ داده است؛ در بخشهاي اصلي نظير بهترين كارگرداني، بهترين بازيگران فيلمهايي حاضر هستند كه جزو بخشي از سينماي ايران هستند كه به دلايل متعدد موردپسند ديدگاههاي دولتي نيستند، اما در بخش فني هيئت انتخاب- داوري (صنوف) فيلمهايي را مورد عنايت قرار دادهاند كه عمدتا توسط سرمايههاي بنيادسينمايي فارابي و يا جريانهاي مستقيم دولتي تهيه شدهاند! آيا اين نشان نميدهد بيش از همه اين اعلام نامزدها يك بده بستان مديريتي است و فرمايشي؟ يا حتي در صورتي كاملا «بدبينانه»، توجه به برخي فيلمها در رشتههاي فني معاملهاي جهت دريافت بدهكاري معاونت امور سينمايي به خانه سينماست؟ چگونه است كه بخشي از مهمترين فيلمهاي دو سال اخير به طور كلي و نه حتي در يك رشته نامزدي ندارند؟ مگر غير از اين است كه داوران جشن خانه سينما متخصصان امور صنفي خود هستند؟ مگر ميشود كانديداهاي بهترين فيلم يا كارگرداني تنها در يك بخش حاضر باشند؟ يا مثلا فيلم «وقت بودن» اگر در بخش بهترين فيلمنامه و كارگرداني كانديد مي شود، هيچ بخشي از جنبه فني آن حائز اهميت نيست؟ در واقع تناقضهاي فراواني در فهرست اعلام شده (گرچه فهرست منتخب صنوف مختلف بوده باشد) اين نكته را يادآوري ميكند كه «خانه سينما» و «جشن سينماي ايران» مسير اصلي استقلال خود را از دست دادهاند. در دورهاي كاملا بله قربان گوي مديريت دولتي سينما ميشود، در دورهاي ديگر بر سر مصالح معامله ميكند و در دورهاي ديگر بر سر نزاعها پا در ميدان جنگي تمام عيار ميگذارد. آيا اين تمام قدرت و نگاه تخصصي جامعه اصناف سينمايي كشور است؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]