تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834895345




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صلاحيت ها و ويژگي هاي اساسيِ مديران فرهنگي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
صلاحيت ها و ويژگي هاي اساسيِ مديران فرهنگي
صلاحيت ها و ويژگي هاي اساسيِ مديران فرهنگي نظر به اهميت اين موضوع و با اميد به اين که مسئولان ستادي و مديران فرهنگي، اهتمام و عنايت بيشتري به اين گونه ويژگي ها داشته باشند و در صدد تقويت و پرورش آنها برآيند، به طرح اين مبحث مي پردازيم. تذکر اين نکته ضروري است که در فهرست اين ويژگي ها، نظري به اولويت داشتن يکي بر ديگري و از اين رو تربيت منطقي نداشته ايم؛ زيرا همه ي اين ويژگي ها براي يک مدير فرهنگي، ضروري و لازم است. البته نظر به اين که اين ويژگي ها و صلاحيت ها در سه حيطه ي شناختي (ادراکي و احساسي عاطفي و رفتاري) قابل تنويع و تقسيم است، اين ويژگي ها را در سه حيطه ي ياد شده، مورد بررسي قرار مي دهيم.1. صلاحيت ها و ويژگي هاي شناختي1- 1. شناخت عميق از فر هنگ ديني و ميهنيمديران فرهنگي موفق، مديراني هستند که آگاهي ها و اطلاعات لازم و کافي از پيشينه ي فرهنگ ديني و ملي خود را دارند و با حوادث و وقايع گذشته و سرگذشت هاي عبرت آموز و تلخ و شيرين آن و نيز چهره ها و شخصيت هاي اسلامي و نيز آداب، سنن، قواعد و قوانين اسلامي، آشنا هستند. اطلاعات آنها در حد مسموعات نيست، بلکه خود با منابع معتبر و مهم و به صورت استدلالي و ژرف نگرانه، وقايع و حوادث و نيز شکل گيري هنجارها و قواعد سنن را دنبال کرده اند. از آنجا که يک مدير فرهنگي همواره در حفظ فرهنگ اصيل اسلامي کوشاست، به خوبي و با درايت لازم مي داند که چه چيزي را بايد به مخاطب خويش منتقل کند و از ابعاد و زواياي آن اطلاع کافي دارد. از آنجا که آموزه هاي اسلامي در يک جامعه با آداب و سنن و روحيات و افکار يک جامعه عجين شده است و فرهنگ اسلامي در واقع آميخته با فرهنگ ملي است و نيز نظر به بهره گيري مؤثر از فرهنگ ملي براي اهداف متعالي فرهنگي، هيچ گاه يک مدير فرهنگي بي نياز از آگاهي و بينش کافي نسبت به فرهنگ ملي نيست. در صدر اسلام، هنگامي که مبلغان و مروجان فرهنگي اسلامي در صدد تعليم و انتقال فرهنگ اسلامي بر مي آمدند، وضع اسف بار فرهنگي گذشته و حال خويش را بيان مي کردند و توضيح مي دادند که چگونه اسلام طريق نجاتي براي آنها بوده است و چگونه جاهليت و خرافه پرستي و توحش و اموري از اين دست را از فرهنگ آنان پاک کرده است و فرهنگي نو با محوريت توحيد و يکتاپرستي و تأکيد بر عقلانيت و انديشه و انسان دوستي را به آنان هديه کرده است.1- 2. اعتقاد کامل به کارآمدي فرهنگ اسلاميدر جوامع اسلامي کساني صلاحيت تصدّي مديريت هاي فرهنگي را دارند که به کارآمدي فرهنگ اسلامي اعتقاد و باور کامل داشته باشند و البته اين با علم و آگاهي کافي از تأثير و کارآمدي اين فرهنگ و ويژگي هاي منحصر به فرد آن امکان پذير است. متأسفانه گاه کساني که در برابر پيشرفت هاي صنعتي غرب، مبهوت و حيرت زده شده و از ارزشمندي فرهنگ اسلامي غافل گشته اند و در درون خود باور عميق به کارآمدي فرهنگ اسلامي را ندارند، عهده دار مديريت هاي فرهنگي مي شوند. اين امر خود موجب شده است که ماهيت فعاليت ها و برنامه هايي که از سوي اين گونه مديريت ها، طراحي و اجرا مي شود، از روح و جوهره ي اسلامي تهي باشد و تنها حداکثر، رنگ و لعاب و ظاهر اسلامي به خود گيرد. بدون شک اين گونه مديريت ها جز ضعف و زبوني فرهنگ اسلام چيز ديگري را تبليغ نمي کنند. کساني مي توانند پرچمدار و طراح فعاليت ها و برنامه هاي فرهنگي باشند که از عمق وجود خود، معتقد به تأثيرات ژرف فرهنگ اسلامي باشند. هر کس که اندک آشنايي با پيشينه ي تاريخ و فرهنگ اسلامي داشته باشد، مي داند که عقب افتادگي مسلمانان از زماني آغاز شد که از حقيقت اسلام فاصله گرفتند و به اسم «اسلام» و ظواهر آن دل خوش کرده اند، و هر کس که با حقيقت فرهنگ غربي آشنا باشد مي داند که با وجود خصيصه هاي مثبتي که در اين فرهنگ وجود دارد، و البته اسلام نيز پيش از آن بارها مخاطبان خود را به کسب آن صفات توصيه کرده است، مجموعاً سير و جهتي نزولي دارد و اين شربت به ظاهر گوارا چيزي جز سمّ مهلک نيست.1- 3. شناخت دقيق مخاطبانهمچنان که پيش از اين نيز گفتيم، کار فرهنگي و تربيتي در حقيقت مشابه يک کار طبيبانه و درمانگرانه است و همچنان که طبيب بايستي بيمار خويش را بشناسد تا داروي مناسبي را براي او تجويز کند، يک مدير فرهنگي نيز بايد شناخت کافي از مخاطبان خود داشته باشد. کار فرهنگي، يک کار انساني آن هم در محدوده ي وسيعي از انسان ها با نيازها و شخصيت هاي متفاوت و گوناگون است. کسي که بدون علم و آگاهي از مخاطبان خود، پاي به عرصه هاي فرهنگي مي گذارد، مانند طبيبي است که بدون شناخت بيماران خويش، مشتي دارو برايشان تجويز مي کند که چه بسا به مرگ بيشتر ايشان مي انجامد. از سوي ديگر مخاطب مديران فرهنگي، اقشار گوناگون جامعه از اقوام و گروه هاي مختلف و با سنين مختلف اند؛ بديهي است که خواسته هاي نوجوانان و برنامه هاي فرهنگي اي که بايد به آنها عرضه کرد، هيچ گاه با خواسته هاي بزرگسالان منطبق نيست. مديريت فرهنگي بايد ارزيابي دقيقي از ميزان درک و شعور مخاطبان خود داشته باشد و به اندازه ي درک و فهم و شعور و نياز آنان اقدام کند. ضرورت نياز به مخاطب شناسي از اين حيث است که مي تواند توانايي ها و استعدادهاي مخاطبان را براي به کارگيري و جلب مشارکت مؤثر آنان در برنامه ها فراهم آورد.1- 4. آگاهي از دانش و حرفه ي مديريت گرچه داشتن تجربه ي کاري مديريتي از جمله ويژگي هاي مورد نياز براي احراز پست و سمت مديريت فرهنگي است، اما روشن است که با تخصصي شدن حوزه هاي دانش بشري، امروزه لازم است که يک مدير با مجموعه اي از تئوري ها، ديدگاه ها و رويکردهاي مختلفي که در زمينه ي مباحث مديريتي ارائه شده است، آشنا باشد. در حقيقت، دانش مديريت امروز شکل تئوريک و نظام مند مجموعه ي تجارب مديران در حوزه هاي گوناگون است و بدون شک آگاهي از آنها مي تواند تجارب ديگران را همراه با تحليل و نقد در اختيار مدير قرار دهد.2. صلاحيت ها و ويژگي هاي عاطفي- احساسيدسته اي صلاحيت ها و ويژگي هايي که براي مديران فرهنگي ضروري است به حوزه ي احساسات و عواطف آنها بازگشت دارد؛ به اين معنا يک مدير فرهنگي از حيث عاطفي و به لحاظ احساسات بايد برخوردار از عواطف و احساسات خاصي باشد که او را در کار فرهنگي خويش ياري و مدد مي رساند. اين ويژگي ها نسبت به ساير ويژگي ها نقش محوريت دارند و اساساً احساسات، موتور محرکه رفتارهاي آدمي است. ذيلاً به برخي از مهم ترين آنها اشاره مي کنيم.2- 1. علاقه مندي به خدمت رساني فرهنگيمدير فرهنگي موفق، کسي است که اشتياق و علاقه وافري به خدمت در حوزه ي فرهنگ دارد. به همين سبب کار فرهنگي را نه صرفاً جهت ارتزاق و تأمين نيازهاي فردي و مادي خويش، بلکه به جهت اهميت و ارزش مندي آن پذيرفته است و خود را خادم فرهنگ مي داند. اين اشتياق و علاقه مندي سبب مي شود که او خود را در چارچوب وظايف اداري خويش محدود نبيند. او گرچه مسئوليت هاي اداري خويش را مي پذيرد، مشتاقانه در حوزه ها و حيطه هاي فرهنگي ديگر که کار براي او ممکن است گام بر مي دارد. اين روحيه همچنين مانع تسليم شدن او در مقابل فشارهاي کار مي شود (1). گذشته از اينها علاقه مندي او نه به معناي علاقه و دلبستگي غير منطقي به کار خويش، بلکه به معناي اشتياق فراوان قلبي و بخردانه نسبت به کار فرهنگي است؛ به همين جهت روحيه ي انتقادپذيري نيز دارد.2- 2. علاقه مندي به روابط انساني مؤثر و صحيحدر بحث از ويژگي هاي مديريت فرهنگي توضيح داديم که مديريت فرهنگي، بيشترين حوزه ي ارتباطات اجتماعي را پوشش مي دهد. بدين لحاظ مدير فرهنگي در حوزه اي اشتغال به فعاليت دارد که برخوردها و تضادها در آن مي تواند بسيار شديد باشد. افزون بر اين، کار با انسان ها، دشوارترين و پيچيده ترين کارهاست. انجام چنين کار دشواري جز با علاقه مندي به داشتن روابط انساني صحيح و مؤثر با ديگران امکان پذير نخواهد بود. از اين رو هيچ گاه افراد گوشه نشين، تنگ نظر پرخاشگر و عصبي و غير معتدل نمي توانند عهده دار چنين منصب خطيري شوند. يک مدير فرهنگي «نبايد فقط به مدير بودن بسنده کند و غرق در آمار و ارقام انتزاعي باشد، بلکه بايد داراي روحيه ي گروهي باشد و توانايي انطباق و قدرت پذيرش افکار، روش ها و فنون جديد را داشته باشد» (2).2- 3. احساس تعلق به فرهنگ اسلامي- مليمديريت فرهنگي از عهده کساني ساخته است که عميقاً احساس تعلق و وابستگي و دلبستگي به فرهنگ ملي و اسلامي دارند. اين احساس مطلوب، سبب مي شود که او در جهت اعتلا و تعالي فرهنگ بکوشد و نسبت به تهاجم فرهنگي دشمنان و نا اهلان به فرهنگ اسلامي و ملي حساس باشد و کمترين تعرضي را نسبت به آن پذيرا نباشد. همچنين تلاش براي نهادينه کردن هر چه بيشتر فرهنگ و کوشش در جهت پيراستن آن از آلودگي ها و تقويت نقاط قوت آن جز با اين علاقه خاطر حاصل نمي آيد. در اين صورت است که مدير فرهنگي تن به مداهنه و سازشکاري در برابر بيگانگان نداده، ميراث گرانقدر فرهنگي جامعه ي خويش را به آساني تسليم دشمن نخواهد کرد.2- 4. داشتن صبر و حلم فراوانکار فرهنگي صبر و حوصله فراوان مي طلبد و همچنان که پيش از اين توضيح داده شد، دشواري و پيچيدگي و از اين رو زمان بري فراوان کار فرهنگي، قابل قياس با هيچ گونه فعاليت ديگري نيست.«انتظار تحولات زود هنگام در کارهاي فرهنگي، مانع بزرگي در راه تلاش خواهد بود. فرهنگ عمومي يکباره پديده نيامده است که چنين نيز رنگ ببازد. فرهنگ امري ديرپاست که تغيير آن زمان مي خواهد و فقط کساني در اين راه توفيق مي يابند که از حوصله فراوان برخوردار باشند. تغييرات فرهنگي وقتي در مردم دروني مي شوند که تجربه شوند و اين نيازمند فراهم آوردن شرايط است. بنابراين اصلاح فرهنگ، کساني را مي طلبد که صبر فراوان دارند و بيش از آن که بر خوشه چيني از فعاليت خود چشم دوخته باشند، به فراهم آوردن شرايط براي استمرار فعاليت دل مشغول داشته اند.» (3)اين امر وقتي با ديد عمومي که همواره با چشمان ظاهر بين خود به پديده ها مي نگرند و منافع ظاهري و مادي خويش را در نظر مي گيرند ملاحظه شود، بيشتر جلب توجه مي کند.3. صلاحيت هاي رفتاري- حرفه اي مديران فرهنگي3- 1. تخصص و تجربه کاريمديريت از جمله اموري است که نيازمند «تخصص» و «تجزيه» مي باشد. در بحث از مديريت در فصل نخست دانستيم که مديريت آميزه اي از علم، هنر و فن است. به همين جهت يک مدير علاوه بر آنکه بايد واجد دانش هاي لازم در حوزه ي مديريتي خويش باشد. بايستي از توان و استعداد لازم براي اداره کردن سازمان و مجموعه کاري خويش نيز برآيد و اين جز به مدد تجربه و تخصص کاري فراهم نمي آيد. امروزه اين مطلب به اثبات رسيده است که صرف گذراندن دروس نظري فرد را آماده ايفاي رسالت ها و مأموريت هاي اداري نمي کند، بلکه بايد به طور عملي با کار و حرفه خويش آشنا شود. متأسفانه دو آسيب عمده در حوزه مديريت اداري، به حوزه مديريت فرهنگي نيز سرايت کرده است؛ آسيب نخست اين است که در عمل ما هيچ گونه تخصص را براي مديريت فرهنگي لازم نمي دانيم و اين مهم را کار شاق و دشواري نمي بينيم. شاهد اين امر نصب و عزل هايي است که در حوزه مديريتي در کشور ما روي مي دهد؛ البته اين سخن نه به معناي آن است که قاطبه ي مديران فرهنگي تخصص لازم را ندارند؛ خير، بلکه مفهوم اين سخن آن است که روند حاکم بر عزل و نصب ها به گونه اي است که کمتر مدير متخصصي را به ايفاي رسالت خويش اميدوار مي سازد. آسيب دوم اين است که مديريت فرهنگي در کشور ما هنوز يک مديريت تخصصي نيست. از اين رو گاه افرادي که در رده هاي بالاتر سازمان قرار مي گيرند، تخصص و تجربه و حتي دانش به مراتب کمتري از زيردستان خود دارند.به هر حال يک مدير فرهنگي، بايستي توانايي و تجربه استفاده از ابزارها، تکنيک ها، روش ها و رويه هاي عمل براي انجام يک وظيفه مشخص را داشته باشد. بديهي است که انجام اين وظايف يا فعاليت ها، مستلزم وجود معلومات تخصصي، تسلط در استفاده از ابزارها و شيوه هاي انجام کار و ارائه ي محصولات فرهنگي مي باشد.نکته ي بسيار مهم اين است که مديران فرهنگي، بايستي واجد دو دسته از مهارت ها و تخصص ها باشند:يک. مهارت هاي مديريتي به معناي عام که همان توان و تجربه لازم براي انجام فرايند مديريت (برنامه ريزي، اجرا، نظارت و ارزشيابي) است.دو. تخصص لازم در شناخت و ارزيابي محصولات فرهنگي. مهارت دسته نخست در حوزه ي سازماني مديران نمودار مي گردد؛ زيرا مديريتِ يک مجموعه ي انساني، نيازمند تمهيدات لازم براي اداره ي آن است. مهارت ها و تخصص هاي دسته دوم به حوزه ي کاري و تخصص مدير باز مي گردد؛ مثلاً يک مدير فرهنگي بايد توان ارائه ي يک طرح فعاليت فرهنگي و نقد و ارزيابي آن و نيز اجراي آن را داشته باشد، در غير اين صورت، او فقط نام مدير را يدک مي کشد.3- 2. فرهنگي بودن به معناي حقيقي کلمهاز آنجا که مدير فرهنگي مرزبان فرهنگ يک اجتماع است، بايد به معناي حقيقي کلمه خود، نسبت به فرهنگ آن جامعه تعلق خاطر داشته، رفتار خويش را مطابق با فرهنگ درست و صحيح آن جامعه تنظيم و منطبق نمايد. مثلاً در حوزه ي فرهنگ اسلامي، کسي نمي تواند مدعي مديريت در اين حوزه باشد، مگر آن که عمل و رفتار او بهره اي از اسلامي بودن و همگامي با فرهنگ اسلامي را داشته باشد؛ همچنان که در حوزه فرهنگ ملي نيز کساني مي توانند عهده دار اداره ي اين مهم شوند که علاوه بر شناخت دقيق از فرهنگ ملي نسبت به آن تعلق خاطر داشته و نسبت به نقاط قوت آن پاي فشاري عميق نشان دهند. به همين سبب يک مدير فرهنگي در کشور ما هرگز به خود اجازه نمي دهد که به زبان ارزشمند فارسي، پرچم، مرزهاي جغرافيايي، شخصيت هاي ارزشمند اين ملک و بوم و... بي اعتنايي کند، بلکه خود در پاسداشت هر چه بيشتر اين دست مؤلفه ها مي کوشد.پي نوشت ها:1. مولينير، پيتر، آموزش حرفه اي مديران فرهنگي، ص 122.2. مولينير، پيتر، آموزش حرفه اي مديران فرهنگي، ص 122.3. موسي پور، نعمت الله، «ضرورت هاي اساسي در اصلاح فرهنگ» مندرج در جامعه و فرهنگ، به کوشش محسن فردرو و ديگران، ج1، ص4.منبع: کتاب مديريت فرهنگي/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن