واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: «فرزاد مؤتمن» گفت: براس ساختن فيلم دشوار «صداها» در بهترين شرايط، در آرامش كامل و بدون دغدغه فيلمم را ساختم و عقيده دارم فيلم بدي هم نشده است.به گزارش خبرنگار سينمايي فارس نشست فيلم «صداها» پس از نمايش اين فيلم با حضور عوامل آن در سينماي رسانههاي جمعي برگزار شد و آرش افشار اجراي اين جلسه را برعهده داشت. در ابتداري اين نشست، «منيژه حكمت» يكي از تهيهكنندگان «صداها» گفت: اصراري ندارم بگويم صداها حتما فيلم متفاوتي است بلكه سعي كردم تا حد امكان فيلم خوبي را تهيه كنم و از مطبوعاتي هم كه هميشه در اين ميانه يار و ياور من بودند سپاسگزارم. «فرزاد مؤتمن» كارگردان اين فيلم با آرزوي روزها و شبهايي خوش در جشنواره فيلم فجر براي خبرنگاران گفت: «صداها» فيلم كوچكي است كه سعي ميكند پيشنهادي به سينماي ايران بدهد و آن اين است كه واساخت بعضي آثار محدودتر ميتوان آثاري ساخت كه تماشاچي داشته باشد. البته در صورتي كه سينما راه را براي ساخت اين آثار باز كند. اگر مطبوعات و نويسندگان سينمايي از اين نوع آثار حمايت كنند ساخت اين فيلمها نيز ادامه پيدا ميكنند ولي در صورت عدم حمايت مطبوعات روز و حال من و ساير فيلمسازان ديگر مثل من مثل زمان ساخت فيلم «شبهاي روشن» ميشود كه بعد از آن تا سالها، نتوانستم فيلمي را بسازم كه مطابق ميلم باشد و يك كار دوست داشتني را به سينما ارايه دهم. قطعا ساخته شدن اين نوع فيلم متكي به حمايت مطبوعات است. «سعيد عقيقي» نويسنده فيلمنامه «صداها» در پاسخ به اين سوال كه اين فيلم تا چه حد به ايده اوليه او نزديك است و سطح فيلم در چه حد است، گفت: من نميتوانم درباره فيلمي كه خودم در ساخت آن نقش داشتهام صحبت كنم. تنها همين كه فيلمي متفاوت به آثار سينماي ايران اضافه شده مايه خشنودي است. اهميت در مضمون يا موضوع فيلم نيست كه به چه شكل است. بلكه نكته مهم «صداها» اين است كه به تماشاگر احترام ميگذارد و تماشاگر حس ميكند در نظر گرفته شده. البته همه در سينماي ايران تلاش خود را براي كار ميكنند اما مهم اين است كه تماشاگر در فيلم دست كم گرفته نشود و فيلم براي تماشاگر باشد. «فرزاد مؤتمن» درباره عنوانبندي «صداها» كه در آن نام عوامل فيلم خوانده ميشد، گفت: اولين باري نيست كه در طول تاريخ سينما از صدا در تيتراژ فيلم استفاده ميشود. در شب برهنه اثر ژولداسن تحقير اثر ژان لوك گدار و فارنهايت 451 اثر فرانسواتوروپو صدا در عنوانبندي فيلم وجود دارد. در اين فيلم هم با توجه به اهميت صدا در فيلم تصميم گرفتيم كه عنوانبندي فيلم تنها با صدا باشد ولي تهيهكنندگان فيلم فكر كردند شايد اين موضوع براي تماشاگران عادي غريب باشد و به همين خاطر تركيبي از صدا و نوشته را در تيتراژ به كار برديم. وقتي از رضا كيانيان پرسيده شد كه چرا هميشه در نقشهايش سايه خودش را تكرار ميكند گفت: من خودم هستم كه در نقشهايم تكرار ميشوم و همه بازيگران هم همينگونهاند ضمن اينكه امروز براي اولين بار اين فيلم را ديده ام و از آن بسيار خوشم آمده. منيژه حكمت در مورد دليل تهيه اين فيلم توسط او و علي واجب فني گفت: همه من و دغدغههايم را در سينما ميشناسند از سالها پيش در سينما بودهام و به اشكال مختلف در آن حضور داشتهام. سينما مال ماست. اگرچه به دليل سياستهاي متفاوت گاهي سينما نيز متفاوت ميشود. دغدغه من اين است كه نمايي از سينمايي را كه دوست داريم در فيلمها بياوريم. «حكمت» در ادامه با انتقاد از بنياد سينمايي فارابي گفت: زماني كه ميخواستيم اين فيلم را بسازيم پس از 6 ماه رفت و آمد در بنياد سينمايي فارابي و حك و اصلاحات متعدد فيلمنامه وقتي فيلم را كليد زديم مديريت فارابي گفت كه نميخواهد چنين فيلمي در برنامه كار اين بنياد باشد و ما در شرايط سختي قرار گرفتيم خوشحالم كه تهيهكننده ديگري نيز به ياري ما آمد و همه گروه در نهايت با كمكي همدلانه كار فيلمبرداري را به پايان رساندهاند. البته بنياد سينمايي فارابي با ما بازي كرد ولي اهالي سينما هميشه براي فيلم متفاوت به ما كمك ميكنند. «علي واجد سميعي» نيز در اين مورد، افزود: كارهاي متفاوت از ديد تهيهكننده و كارگردان كمي ريسك دارد و معمولا كمتر كسي ميپذيرد چنين آثاري را تهيه كند. اما ما اين ريسك را پذيرفتيم و اين در حالي بود كه بنياد سينمايي فارابي آن را نپذيرفت. عقيده هم دارم كه اين فيلم گليمش را از آب بيرون خواهد كشيد. مؤتمن در ادامه اين نشست در پاسخ به سوالي در مورد استفاده از آيفن در اين فيلم گفت: ورود به هر فصل از داستان در لوكيشن جديد با حركت 160 درجه دوربين و نمايي از آيفن آغاز ميشود و اين چيزي است كه در فيلمنامه بود و بايد آن را اجرا ميكرديم. چون موضوع اصلي فيلم درباره زندگي در موتيفهاي بسته و عصبيت ناشي از آن است. به خاطر همين در اول هر فصل با چرخش دوربين محيط معرفي و بعد از آن ارتباطاتي كه منشاء آن بيشتر با آيفن يا صداست آغاز ميشود. «رويا نونهالي» در اين نشست در پاسخ به سوالي در مورد روش بازي خود در اين فيلم گفت: مانند هر بازيگري دوست دارم نقشهاي متفاوتتري را بازي كنم. اين نقش از ديد من متفاوت بود و اگر از ديد شما بينندگان هم متفاوت است خوب است. البته اگر توانسته باشم تفاوت را در اجرا به خوبي منتقل كنم. «فرامرز هوتهم» بازيگر اين فيلم در مورد ويژگي خاص تدوين اين فيلم گفت: مهمترين نكته در زمان مونتاژ براي من اين بود كه با وجود لوكيشن محدود بتوانيم ريتم كار را به شكلي حفظ كنيم كه تماشاگر خسته نشود. چون اين خطر از ميانه فيلم به بعد آن را تهديد ميكرد به همين خاطر سعي كردم تعادلي در ريتم سكانسها حفظ كنم كه اين اتفاق نيفتد. «امير واجد سميعي» سازنده موسيقي اين فيلم هم در اين نشست، گفت: من و فرزاد موتمن خيلي زياد راجع به موسيقي اين فيلم صحبت كرديم و سناريو را از يك سال قبل از ساخت فيلم خوانده بودم. مهمترين مسئله در موسيقي فيلم براي من اين بود كه ابزاري كه اين موسيقي ابزاري براي انسجام و اتحاد بيشتر موضوعات فيلم باشد چون تنوع صداي فيلم هم زياد بود نخواستيم تنوع زيادي در ساختن فيلم و موسيقي وجود داشته باشد تا اين صداها بهتر شنيده شود. «سعيد عقيقي» نويسنده فيلمنامه «صداها» در پاسخ به سوالي در مورد حذف بعضي از كاراكترها كه ميتواند باعث بهتر شدن فيلم بشود، گفت: در داستان و روايت مدرن مسئله فقط داستان نيست بلكه روايت اهميت بيشتري دارد. داستان ما تنها در مورد يك زن قاتل نيست بلكه روايتي راجع به يك ساختمان سه طبقه است و تاثيري كه اين قتل روي همه ساكنان اين ساختمان ميگذارد. فيلم از انتها به ابتدا روايت شده و اگر ميخواستيم برعكس اين موضوع كار كنيم بايد همه چيز به شكلي متفاوت روايت ميشد. هر واقعه از جايي كه تازه تمام شده ديده ميشود و همانگونه كه گفته شد مسئله فقط آدمها و داستان زن قاتل نيست ميتوان يك يا چند شخصيت را حذف كرد اما در آن صورت بخشي از روايت حذف مي شد يا تغيير پيدا مي كرد به خاطر همين نوع روايت است كه سكانس انتهايي فيلم بسيار تاثيرگذار شده و بيننده است كه بايد تفاوت بين فضا و روايت را تشخيص دهد البته جنايت پيرنگ داستاني فيلم باقي ميماند اما روايت چيز ديگري است. «فرزاد موتمن» در مورد دكورهاي فيلم «صداها» نيز گفت: قصه در 3 طبقه يكسان از يك ساختمان اتفاق ميافتد و شبيه بودن بيش از حد اين طبقات مسئله ترس از فضاي بسته و يكنواختي را تشديد ميكند و تنها تفاوت اين 3 ساختمان در نورپردازي و وسايل موجود در آنها به همراه آدمهاي آنهاست. همچنين تاكيد بسياري داشتيم كه هيچ چيزي از پنجرهها ديده نشود تا خفگي و بسته بودند فضا بهتر منتقل شود. تنها در صحنه ورود شخصيت پگاه آهنگراني به يكي از فصلهاي فيلم در نمايي پنجره را ميديديم كه اين البته در فيلمنامه بود ولي با وجود اصرار بعدي سعيد عقيقي در حذف آن خواستم تا راه نفس كشيدن نيز به ذهن تماشاچي بدهم و از حذف آن ترسيدم. آتوسا قلمفرسايي طراح صحنه فيلم هم با استفاده از رنگهاي سرد و وسايل زمخت به خوبي توانست فضاهاي مورد نظر را خلق كند. وقتي از موتمن در مورد سينماي او و همچنين جديدترين ساختهاش بيداري سوال شد گفت: به خدا من سينمايي ندارم. و تنها عمله سينما هستم. تفاوت بين آثارم تنها تفاوت بين فيلمنامههاي آن است كه ضعيف و قوي هستند. حتي گاهي براي فيلمهاي ضعيفم زحمت بيشتري ميكشم. ولي فيلمنامه خوب من را به حركت در ميآورد. هميشه بهترين كارهايم را با سعيد عقيلي كردهام كه با ديالوگها و شخصيتهايش به من كمك كرد و بهترين نويسندهاي است كه او را ميشناسم. در مورد ديداري هم نظري نميدهم و خود تماشاچيها خواهند فهميد كه كدام فيلم من با عشق ساخته شده و كدام يك براي گذران زندگي. مؤتمن در پايان با تشكر از تهيهكنندگان فيلم گفت: مدام در مورد آثاري مانند «صداها» ميگويند اين فيلمها سخت است و تماشاچيان اين را نميپسندد و اين موضوع تهيه كننده را ميترساند. شانس زيادي داشتم كه در اولين دفتري كه به آن مراجعه كردم با جواب مثبت رو به رو شدم تهيه كنندگان فيلم هم چيزي كم نگذاشتند و من در بهترين شرايط در آرامش كامل و بدون دغدغه فيلمم را ساختم و عقيده دارم فيلم بدي هم نشده. خاطرات خوبي در ساخت اين فيلم دارم و اميدوارم در زمان نمايش نيز سود خوبي نصيب تهيهكنندهها شود تا آنها نااميد نشوند و فيلمنامه ديگري هم از طرف من قبول كنند. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 511]