تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820160354




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مراحل توسعه رقابتي در يك كشور


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مراحل توسعه رقابتي در يك كشور مرحوم حسين عظيمي كشورهاي مختلف در جهان امروز در مراحل مختلفي از توسعه صنعتي قرار گرفته‌اند و هر يك از اين مراحل شرايط و وضعيت‌هايي را به‌وجود مي‌آورند كه ممكن است براي فعاليت يك بنگاه مناسب يا نامناسب باشد. اين وضعيت‌ها مي‌توانند آثار تعيين‌كننده‌اي بر سطح بازدهي بنگاه‌ها داشته باشند و اين بازدهي است كه در نهايت سطح رفاه ملي در يك جامعه را تعيين مي‌كند. به عبارت ديگر سطح رفاه ملي در يك كشور تابعي است از اين نكته كه آن كشور با چه درصدي از بازدهي از عوامل توليدي‌اي كه در اختيار دارد استفاده مي‌كند. اين بازدهي نيز به نوبه خود، در سطح ملي، تابعي است از شرايطي كه براي كار و فعاليت بنگاه‌ها در سطح ملي فراهم آمده است. اين شرايط نيز خود تا حد قابل توجهي تابع مرحله‌اي است كه توسعه ملي از ديدگاه مزيت رقابتي در سطح جهاني به دست آورده است.1 - رفاه ملي 2 - بازدهي عوامل توليد3 - شرايط ملي فعاليت براي بنگاه 4 - مرحله توسعه رقابتي كشور در صحنه بين‌المللي در اين راستا لازم است كه به نكات اساسي زير توجه شود:1 - تجارت بين‌المللي در صورتي در ارتقاي سطح رفاه ملي موثر است كه از يك‌طرف صادرات كشور در بخش‌هايي از منابع صورت گيرد كه در اين بخش‌ها جامعه با بازدهي بيشتر عوامل توليد نسبت به ساير فعاليت‌هاي اقتصادي مواجه است، از طرف ديگر واردات كشور بايد معطوف به بخش‌هايي از فعاليت اقتصادي باشد كه بازدهي دروني عوامل در اين بخش‌ها نسبت به ساير بخش‌ها در سطح پايين‌تري قرار مي‌گيرد.2 - سرمايه‌گذاري بين‌المللي دوطرفه كشور نيز بايد با ملاحظه دقيق مطلب بيان شده در بند فوق مورد عنايت قرار گيرد. به عبارت ديگر سرمايه‌گذاري كشور در خارج از مرزهاي سياسي در صورتي براي كشور مفيد است كه در خارج از كشور داراي بازدهي بيشتري نسبت به داخل كشور باشد و سرمايه‌گذاري خارجي در درون كشور نيز بايد معطوف به بخش‌هايي باشد كه داراي بازدهي نسبي بالاتر است.3 - قدرت و ظرفيت اقتصاد يك كشور را به نحو عمده مي‌توان از وضعيت صنايعي در كشور كه در مواجهه با رقابت بين‌المللي هستند مشاهده كرد. معمولا بدون توان صادراتي در اين صنايع و بدون قدرت و ظرفيت مقابله با رقابت خارجي در بخش‌هايي از اقتصاد، كمتر مي‌توان به حصول رشد اقتصادي سالم و پويا در اقتصاد اميدوار بود.4 - براي تحول در مباني توليدي يك كشور بايد جهت‌گيري‌هايي اساسي زير را بسيار مهم و حياتي تلقي كرد: آيا يك كشور به‌طور مشخص، برنامه‌ريزي شده و منسجم در جهت اصلاح و بهبود وضعيت رقابتي خود در سطح جهاني كوشش مي‌كند؟آيا يك كشور به‌طور مشخص، برنامه‌ريزي شده و منسجم در جهت حركت به سطوح بالاتر هرم عوامل مزيت رقابتي تلاش مي‌كند؟ آيا يك كشور به‌طور مشخص برنامه‌ريزي شده و منسجم در تلاش پايه‌گذاري صنايع جديدي كه در صحنه بين‌المللي قابليت توفيق دارند در سطوح بالاتري از بازدهي صنايع موجود ملي هستند، مي‌باشد؟ در هر صورت و به هر صورت مقدمه‌اي بر اين نكات در ابتدا بايد به بررسي اين مسئله پرداخت كه مراحل مختلف مزيت رقابتي در يك كشور كدامند و ويژگي‌هاي عمده هر مرحله كدام است. ذيلا با تفصيل بيشتري به اين نكات پرداخته مي‌شود.مراحل توسعه رقابتيتجارب و مطالعات موجود نشان مي‌دهد كه يك كشور مي‌تواند در شرايط فعلي جهاني در يكي از چهار مرحله از مراحل توسعه رقابتي باشد:مرحله متكي بر عوامل توليد ارزان، مرحله متكي بر سرمايه‌گذاري فراوان و سنجيده، مرحله متكي بر نوآوري .حركت از يك مرحله به مرحله بعدي معمولا حركتي تدريجي و منسجم است و علي‌الاصول گذر از يك مرحله به مرحله ديگر بدون تجربه مرحله مياني استثنايي است. در عين حال در هر مرحله در يك كشور مي‌توان صنايع و بخش‌هاي محدودي از فعاليت را كه مربوط به مرحله‌اي ديگر است نيز در اختيار داشت ولي فضاي عمومي يك مرحله كاملا قابل تشخيص است. به علاوه عبور از يك مرحله در رسيدن به مرحله ديگر را نبايد نتيجه‌اي الزامي تلقي كرد. يك كشور مي‌تواند دهه‌هاي متمادي در يك مرحله باقي بماند و امكان رسيدن به مرحله ديگر را نيابد. در عين حال در صورت توفيق‌گذر از يك مرحله و رسيدن به مرحله ديگر نيز نبايد اين گذر را قطعي و غيرقابل بازگشت تلقي كرد. هميشه اين امكان وجود دارد كه كشور در اثر كاركردهاي نامناسب يا حوادث مهم ناسازگار به مرحله پيشين بازگردانده شود. در هر حال ذيلا و در جهت شناخت بيشتر اين مراحل، ويژگي‌هاي هر مرحله را به صورت مختصر مطرح مي‌سازيم.مرحله يك – مرحله متكي به عوامل و نهادهاي توليد ارزان و فراواندر اين مرحله، مزيت رقابتي صنايع بين‌المللي كشور اساسا و عمدتا متكي بر مزيت در عوامل اوليه توليد از قبيل، نيروي كار ارزان، منابع طبيعي فراوان و شرايط آب‌وهوايي مناسب است. پس در اين مرحله هنوز ظرفيت‌هاي انساني و علمي – فني در جامعه كمتر مورد توجه قرار گرفته يا شرايط لازم براي ظرفيت‌سازي در اين زمينه‌ها و با استفاده از چنين ظرفيت‌هايي فراهم نيامده است. ويژگي‌هاي اصلي چنين اقتصادي عبارتند از:1 - دامنه صنايع و بخش‌هايي از فعاليت اقتصادي كه مي‌توانند در سطح بين‌المللي رقابت كنند بسيار محدود است. 2 - صنايع كشور عمدتا با اتكا بر قيمت پايين‌تر قدرت رقابت مي‌يابند، آن‌هم در صنايعي كه نيازمند تكنولوژي ساده، ارزان و در دسترس است. 3 - تكنولوژي‌هاي به كار گرفته شده در كشور اساسا وارداتي است و روش‌هاي انتقال تكنولوژي هم عمدتا عبارتند از: ورود كالاهاي سرمايه‌اي خارجي ، تقليد صرف از خارج ، سرمايه‌گذاري خارجي ، ايجاد پروژه‌هايي كه به‌طور كامل توسط خارجي‌ها اجرا شود. 4 - تعداد بسيار محدودي از صنايع كشور با مصرف‌كننده نهايي در دنياي خارج در تماسند (بازاريابي و فروش به عهده خارجي‌هاست). 5 - تقاضاي داخلي براي كالاهاي صادراتي كشور بسيار محدود است. 6 - اقتصاد به شدت نسبت به دوره‌هاي تجاري جهان و تغييرات نرخ‌هاي ارز، حساس است و لذا در مخاطره اين حوادث است. 7 - اقتصاد به شدت در مخاطره رقابت ساير ملل داراي مزيت‌هاي همسان است و ممكن است به سرعت مزيت خود را از دست بدهد. 8 – در صورتي كه مزيت ناشي از منابع طبيعي باشد، مي‌توان سال‌ها سطح زندگي بالايي را در همين مرحله براي جمعيت تامين كرد ولي مباني و نهادهاي جامعه براي رشد پايداري بازدهي بسيار ضعيف باقي مي‌ماند. 9 – تقريبا همه كشورها در مقطعي از زمان در اين مرحله بوده‌اند. 10 - تقريبا همه كشورهاي توسعه‌نيافته در همين مرحله هستند.11 - به همين گونه تمامي كشورهاي با برنامه‌ريزي مركزي در همين مرحله‌اند. 12 - بعضي ملت‌هاي ثروتمند مانند كانادا و استراليا نيز عمدتا در همين مرحله‌اند. 13 - تعداد بسيار محدودي از ملت‌ها موفق شده‌اند از اين مرحله گذر كنند. 14 - صنايع داخلي كشور در اين مرحله از طريق جايگزيني واردات مي‌توانند به شدت رشد كنند. 15 - اگر حمايت‌هاي سنگين دولتي وسيله ايجاد صنايع باشد نهايتا كشور در اثر كاهش بازدهي دچار زيان مي‌شود.مرحله 2 – مرحله متكي به سرمايه‌گذاري و انباشت سرمايه1 - اساس اين مرحله اين است كه يك ملت و بنگاه‌هاي آن مايلند و مي‌توانند به صورت بسيار جدي و قاطع وارد فرآيند سرمايه‌گذاري شوند. 2 - هدف بنگاه‌ها در سرمايه‌گذاري عبارت‌است از ساختمان كارخانجات مدرن، كارا، با مقياس‌هاي توليد انبوه و با استفاده از بالاترين تكنولوژي موجود در سطح جهان. 3 - بنگاه‌ها علاوه بر دنبال كردن سرمايه‌گذاري‌هاي فوق به دنبال اهداف زير هم هستند: دسترسي به سطوح پيچيده‌تر تكنولوژي توليد و كالاي سطوح بالاتر از طريق دريافت ليسانس، سرمايه‌گذاري مشترك و ساير طرق كه باعث مي‌شود بتوان در صنايع پيشرفته‌تر در سطح جهان رقابت كرد. 4 - البته تكنولوژي‌هاي مورد بحث معمولا يك نسل از تكنولوژي پيشرفته عقب است چرا كه پيشتازان جهان تمايلي به فروش تكنولوژي پيشتاز را ندارند. 5 - در عين حال بايد توجه داشت كه در اين مرحله فقط تكنولوژي‌هاي مورد بحث به كار گرفته نمي‌شود بلكه اصلاح هم مي‌شود. توان بنگاه‌هاي يك كشور براي به‌كارگيري و اصلاح تكنولوژي پيشرفته براي حصول به اين مرحله اساسي و الزامي است. در اين مرحله است كه حتي مدل‌هاي خاص كالا در كشور طراحي مي‌شود. 6 - علاوه بر موارد فوق همه افراد، بنگاه‌ها و كشور در اين مرحله مايل به سرمايه‌گذاري براي حصول به اهداف زير هستند. عوامل سازنده، مزيت را به سطوح بالاتر ارتقا دهند. زير بناي نويني فراهم آورند. 7 - در اين مرحله كاركنان به سرعت آموزش فني و حرفه‌اي مي‌بينند، ماهر مي‌شوند، تكنيك‌ها گسترش مي‌يابند، هر چند هنوز دستمزدهاي آنان پايين است. 8 – بنگاه‌ها در اين مرحله حداقل برخي از كانال‌هاي بازاريابي بين‌المللي را براي خود ايجاد مي‌كنند. 9 - رقابت داخلي بين بنگاه‌ها بسيار شديد است و موتور محركي براي سرمايه‌گذاري مي‌شوند. 10 – اتحاديه‌هاي صنفي در اين مرحله بسيار مهمند و مشوق تكنولوژي جديد و سرمايه‌گذاري مي‌شوند.11 - كمپاني‌ها به شدت خطرپذيرند و در فضايي جدي از رقابت داخلي كار مي‌كنند. 12 - مزيت نسبي اين مرحله متكي‌است بر: بهبود عوامل توليد، استراتژي بنگاه، ساختار صنعت و رقابت.هر چند هنوز در اين مرحله كشور از مزاياي مرحله قبلي هم استفاده مي‌كند.13 - با توجه به نكته فوق موسسات كارآمد تحقيقات و آموزش در اين مرحله ضرورت اساسي دارد. 14 - مشخص است كه ويژگي اصلي اين مرحله اقتصاد يك كشور توليد بهترين كالاها و به‌كارگيري بهترين روش‌ها نيست، بلكه تمايل و توان سرمايه‌گذاري صحيح معيار اصلي است. 15 - در اين مرحله نيز هنوز بنگاه‌ها در زمينه كالاهاي حساس قيمتي و نسبتا استاندارد رقابت مي‌كنند. 16 - طراحي محصول اكثرا معطوف به خواست بازار خارجي است. 17 - طراحي محصول حداقل يك مرحله از بهترين طراحي‌هاي جهان عقب است. 18 – تكنولوژي ساخت تقريبا در سطح جهاني است ولي پيشرفت دروني آن ضعيف است. 19 – دامنه صنايع با قدرت رقابت گسترده‌تر مي‌شود. 20 – ورود به صنايع مهم كشور مشكل‌تر مي‌شود (حفاظ‌ها بلندتر شده‌اند.)21 - برخي صنايع كشور، وضعيت پيشرو و رهبري را مي‌گيرند و بقيه به دنبال آنها مي‌آيند. 22 - تقاضاي داخلي در اين مرحله عمدتا تقاضاي كالاهاي مشكل پسند و متنوع و... نيست چرا كه هنوز استاندارد زندگي كشور بالا نيست و دامنه بزرگي از صنايع نوين وجود ندارد. 23 - در برخي صنايع صادراتي، ممكن است هيچ تقاضاي داخلي وجود نداشته باشد. 24 - مزيت رقابتي و بهبودي آن در اين مرحله بيشتر در اثر «فشار عرضه» است تا «كشش تقاضا» 25 - با اين همه صنايعي كه در اين مرحله مي‌توان در آنها موفق شد، صنايعي است كه مي‌تواند متكي بر تقاضاي وسيع داخلي شود. (مثال كشتي‌سازي ژاپن در مرحله بعد كره) يا در بخشي از تقاضاي داخل كه توسط رقباي بين‌المللي فراموش شده (مثل بازار تلويزين سياه و سفيد ژاپن). 26 - صنايع مرتبط و حامي در اين مرحله عمدتا توسعه نيافته است و لذا توليد عمدتا متكي به تكنولوژي خارجي، كالاهاي سرمايه‌اي خارجي و حتي قطعات خارجي است. 27 - تكنولوژي ساخت هر چند پيشرفته است ولي باز هم از جهان عقب است و كشور دچار وابستگي است. 28 – اين مرحله زمينه را براي صنايعي كه داراي ويژگي‌هاي عمده زير هستند، فراهم مي‌كند. صنايعي كه صرفه‌جويي مقياس وسيعي دارند. نيازهاي سرمايه‌اي قابل توجه دارند، ولي هنوز هزينه كار در آنها قابل توجه است. توليدات‌شان استاندارد شده ولي محتواي خدماتي آنها كم است. تكنولوژي لازم آنها به سهولت منتقل مي‌شود و منابع متنوع براي خريد تكنولوژي در آنها وجود دارد. 29 – پيشرفت در اين مرحله داراي آثار زير است: اشتغالزايي قابل توجه و لذا افزايش دستمزد و افزايش تدريجي هزينه كار. شروع از دست رفتن مزيت رقابتي در صنايعي كه شديدا به قيمت حساسند. اقتصاد هنوز به سيكل‌هاي جهاني و تحولات نرخ ارز حساس است و در مخاطره (هر چند حساسيت نسبت به مرحله قبل كم شده است.) شكست در برخي از صنايع و از دست رفتن ناگهاني مزيت نسبي در برخي ديگر الزامي است. 30 – نقش دولت در اين مرحله بسيار اساسي و حساس است، به‌ويژه در زمينه‌هاي زير:هدايت سرمايه به صنايعي خاص. تشويق خطرپذيري در صنايع و بنگاه‌ها. فراهم آوردن حمايت موقتي براي تشويق ورود بنگاه‌هاي جديد به بازار و ايجاد رقابتي داخلي و همين‌طور ايجاد كارخانجات كارا. تشويق جدي براي دريافت تكنولوژي خارجي. تشويق جدي صادرات. 31 - نقش بسيار مهم ديگر دولت در اين مرحله عبارت است از رهبري سرمايه‌گذاري در ايجاد بهبود در عوامل توليد. هر چند بنگاه‌ها هم بايد شروع به همكاري در اين زمينه‌هاي كلان نمايند. 32 - موفقيت اين مرحله مستلزم وجود فضا و خواست ملي خاصي است كه بر سرمايه‌گذاري و رشد بلند مدت تكيه دارد و اين خواست‌ها را بر مصرف جاري و توزيع مناسب‌تر درآمد اولويت مي‌دهد. 33 - سياست‌سازي موثر در اين مرحله در گرو اين است كه چارچوب سياسي قدرت تصميمات جدي و مهم را داشته باشد، به علاوه چارچوب سياسي بايد نگرش بلندمدت داشته باشد و بتواند در اين مسير باقي بماند. لذا در اين مرحله بسيار اساسي است كه ساختار سياسي داراي ويژگي‌هاي زير باشد: دولت نسبتا مطمئني از ديدگاه سياسي. تداوم در شخصيت‌هاي اصلي اداره كننده جامعه. قدرت مبارزه با منافع خاص گروهي. 34 - حصول به اين مرحله هميشه ممكن بوده است. ولي بعد از جنگ، به علت جهاني شدن و خواست‌هاي ملي كشورها حصول به اين مرحله بيشتر از گذشته امكان‌پذير شده است. 35 - با اينكه تعداد معدودي از كشورهاي توسعه نيافته توانسته‌اند به اين مرحله دست يابند، در دوره پس از جنگ فقط ژاپن و كره در اين زمينه موفق شده‌اند. تايوان، سنگاپور، هنگ‌كنگ، اسپانيا و تا حدي برزيل نيز علائمي نشان مي‌دهند كه در اين مسير هستند.مرحله 3 – مرحله متكي بر نوآوري1 - در اين مرحله، هر چهار جزء الماس ملي به صورت كامل وارد عمل شده‌اند. 2 - دامنه صنايعي كه كشور مي‌تواند در آنها رقابت موفقيت‌آميز داشته باشد گسترش مي‌يابد و صنايع سطوح بالاتر مطرح مي‌شود. 3 - هر چند صنايعي كه براي اين كار انتخاب مي‌شوند بستگي به شرايط و تاريخ كشور دارند. 4 - تقاضا مداوما پيچيده‌تر و مشتري‌ها مشكل‌پسندتر مي‌شوند. در اين زمينه عوامل زير موثرند: درآمدهاي شخصي افزايش يابنده، سطوح بالاتر آموزش، مطلوبيت افزايش‌يابنده رفاه، نقش شديدا موثر رقابت داخلي بنگاه‌ها، رشد صنايع پيشرفته كشور در زمينه‌هاي خاص. 5 - رقابت داخلي شديد مي‌شود و به نوآوري وسيع مي‌انجامد. 6 - صنايع جانبي و حامي در سطح و استاندارد بين‌المللي در كشور گسترش مي‌يابد. 7 - صنايع جديد رقابتي از بطن صنايع حامي و مرتبط ايجاد مي‌شود. 8 – هزينه كار بالا مي‌رود و مزيت نسبي متكي بر عوامل ارزان از دست مي‌رود. بالا رفتن قيمت ارز (پول ملي) نيز همين شرايط را تشديد مي‌كند. 9 – كمبودهاي موضعي عوامل يا برخي از عوامل خود باعث نوآوري مي‌شود. 10 – پيچيدگي و پيشرفت فني دانشگاه‌ها و ساير تاسيسات تحقيقاتي و زيربناها به حد مطلوب مي‌رسد. 11 - سيستم‌هاي ايجاد عوامل توليد سطح بالا در جامعه ايجاد مي‌شود. 12 - كمپاني‌ها نه‌تنها تكنولوژي و... از خارج مي‌گيرند، بلكه خود توليد‌كننده اينها هم هستند. 13 - شرايط مناسب تقاضا، مبناي قوي ارائه كالاها و داده‌هاي لازم، عوامل پيچيده و سطح بالاي توليد، وجود صنايع مرتبط و حامي همگي اجازه مي‌دهند كه بنگاه‌ها نوآوري كنند و اين قدرت را حفظ كنند و يك فرآيند «هم‌افزا» تشكيل دهند. 14 - كمپاني‌ها هنوز روي هزينه رقابت مي‌كنند ولي ديگر متكي بر عوامل ارزان توليد نيستند بلكه به بازدهي بالا ناشي از سطوح بالاي مهارت و تكنولوژي پيشرفته وابسته‌اند. 15 - صنايع حساس به قيمت و فعاليت‌هاي كمتر پيچيده كم‌كم به ملت‌هاي ديگر واگذار مي‌شود. 16 - كمپاني‌ها در سطح بين‌المللي به رقابت مي‌پردازند. 17 - كمپاني‌ها استراتژي‌هاي بين‌المللي كه در درون خود پرورش داده‌اند دارند. 18 – كمپاني‌ها شبكه‌هاي خدمات و فروش بين‌المللي دارند. 19 – كمپاني‌ها داراي نام معتبر بين‌المللي هستند. 20 – كمپاني‌ها فرامليتي مي‌شوند و براي استفاده از مزيت‌هاي بين‌المللي بسيج مي‌شوند. 21 - اين مرحله با سرمايه‌گذاري وسيع بنگاه‌ها در خارج كشور همراه مي‌شود. 22 - موقعيت بهبود يابنده در خدمات پيچيده به صورت بين‌المللي ويژگي ديگر اين مرحله است (مانند مهندسي، بازاريابي، تست كردن و... و تبليغات).مرحله قبلي فقط در خدماتي كه به هزينه كار وابسته است مانند حمل بار بين‌المللي مي‌توانند تخصص بيابند. 23 - تقاضاي داخلي خدمات پيچيده‌تر خود به خود پايگاه گسترش اين صنايع مي‌شود. 24 - اقتصاد كشور قدرت مقاومت فراواني در مقابل نوسانات ماكرو و حوادث خارجي دارند. صنايع كمتر در مخاطره شوك‌هاي هزينه‌اي و تحولات نرخ‌هاي ارز هستند چون آنها براساس تكنولوژي و كالاهاي متمايز شده رقابت مي‌كنند و داراي بنگاه‌هاي جهاني هستند. 25 - نقش دولت در اين مرحله كاملا متفاوت است. فلسه دخالت و نوع دخالت تغيير مي‌كند. تخصيص سرمايه، حمايت، كنترل‌هاي از طريق جواز دادن، كمك‌هاي صادراتي و ساير اشكال دخالت‌هاي مستقيم در اين مرحله بي‌ارتباط و غيرموثر مي‌شوند. دخالت‌هاي دولت بيشتر حالت غيرمستقيم پيدا مي‌كند (در زمينه‌هايي مانند عوامل توليد بيشتر پيچيده و تخصصي، بهبود كيفيت تقاضاي داخلي، تشويق شكل‌گيري فعاليت‌هاي اقتصادي جديد، حفظ رقابت داخلي و....).26 - انگليس در نيمه اول قرن نوزدهم به اين مرحله رسيد، آمريكا، آلمان و سوئد در اواخر قرن قبل يا اوايل قرن جديد به اين مرحله رسيدند. ايتاليا و ژاپن در حول و حوش دهه 1970 به اين مرحله رسيدند.مرحله 4 - مرحله متكي بر ثروت1 - اين مرحله اساسا متكي بر ثروتي است كه در مراحل قبل در كشور ايجاد شده است. 2 - مشكل اين مرحله اين است كه انگيزه‌هاي سرمايه‌گذاران، مديران و افراد به صورتي تغيير مي‌كند كه حفظ فرآيند سرمايه‌گذاري و نوآوري مشكل مي‌شود و لذا بهبودهاي لازم كمتر صورت مي‌گيرد. به اين صورت هدف‌هاي جديدي تعيين مي‌شوند (اقتصادي و اجتماعي) كه معمولا متناقض با رشد پايدار اقتصاد مي‌شوند. 3 - در اين مرحله بنگاه‌ها به دلايل مختلف مزيت‌هاي نسبي در صحنه بين‌المللي را از دست مي‌دهند: محدود كردن رقابت (كه بيشتر متكي بر حفظ موقعيت موجود يا بهبود آن است). افول انگيزه شركت‌ها براي سرمايه‌گذاري. قدرت‌ شركت‌هاي بزرگ براي حفظ خود از طريق فشار بر دولت و دريافت سياست‌هاي مناسب خود. اداره‌كنندگان به جاي نوآوران به مقامات بالاي مديريتي مي‌رسند. اعتقاد به رقابت نه‌تنها در كمپاني‌ها بلكه در اتحاديه كارگري نيز افول مي‌كند و هر دوي اينها كمتر حاضر به پذيرش خطر مي‌شوند. تمايل به برهم‌ريزي نرم‌هاي موجود باعث كاهش نوآوري مي‌شود. كاركنان به سطوح بالاي دستمزد مي‌رسند و داراي آرزوهاي ديگري مي‌گردند كه انگيزه كار در كمپاني را تضعيف مي‌كند. رابطه صنعتي كاركنان – مديران شكننده مي‌شود چون هردو طرف به دنبال حفظ وضع موجود خودشان و حقوق مكتبسه خود هستند. پرستيژ كار در صنعت به ضرر صنعت و به سود ساير بخش‌ها ضعيف مي‌شود. كوشش براي آموزش‌هاي كاربردي ضعيف مي‌شود. استانداردهاي آموزش همراه با كاهش دقت جامعه و خانواده افول مي‌كند. نرخ سرمايه‌گذاري در تجهيز منابع تضعيف مي‌شود. تمايل به «ماليات بر ثروت» انگيزه سرمايه‌گذاري در صنعت را ضعيف مي‌كند. با توجه به تجمع وسيع سرمايه در دوره‌هاي قبلي، ممكن است انگيزه تجمع سرمايه به انگيزه حفظ سرمايه تغيير كند. كاهش نرخ نوآوري سرمايه‌گذاري صنعتي را تضعيف مي‌كند. سرمايه‌گذاري مالي تقويت مي‌شود. ادغام‌هاي گسترده كمپاني‌ها به منظور و با انگيزه‌هايي‌ كه اكثرا نوآوري را تضعيف مي‌كند گسترش، مي‌يابد. 4 - همه اينها به از دست رفتن مزيت‌هاي سطح بالاي رقابتي مي‌انجامد. ابتدا اين پروسه روشن نيست ولي به تدريج در يك صنعت و سپس از طريق مكانيسم هم‌افزايي گسترش مي‌يابد. 5 - ابتدا مزيت در صنايع اساسي و محصولات نهايي از دست مي‌رود. بعد در صنايع قطعه‌سازي و بعد در صنايع توليد كالاهاي سرمايه‌اي. 6 - اين فرآيند مداوما به اقتصاد از طرق مختلف (اشتغال، تورم و...) ضربه مي‌زند و رقابت خارجي در كشور موفقيت بيشتري مي‌يابد. 7 - كمپاني‌ها خواستار حمايت دولتي مي‌شوند، اين حمايت را مي‌گيرند و شرايط باز هم بدتر مي‌شود. 8 - زمينه و حوزه كمپاني‌هاي رقابتي بين‌المللي كشور محدود به چهار حوزه زير مي‌شود:الف – صنايعي كه متكي بر تقاضاي ويژه وسيع داخلي ناشي از ثروت هستند (مانند خدمات مالي، كالاهاي بسته‌بندي شده براي خانه و گذران اوقات فراغت).ب – صنايعي كه در آنها مزيت رقابتي حاصل از يك پروسه طولاني سرمايه‌گذاري در علوم پايه، در هنر، در شكل‌هاي ويژه بسيار تخصصي نيروي كار، تعداد زياد متخصصين ويژه در يك زمينه خاص، هزينه‌هاي ويژه دفاعي و... دارد. نمونه اين صنايع عبارتند از: بيوتكنولوژي، خدمات آموزشي، كالاهاي فضايي، صنايع دفاعي و... پ - صنايعي كه «پيش‌كسوتي» بودن آنها بسيار مهم است (مثلا در صنايعي كه مارك بسيار مهم است نظير سيگار). ت – صنايعي كه در آنها مزيت‌هاي عوامل عمومي حفظ مي‌شود. 9 – سهم خدمات در توليد ملي به شدت رشد مي‌كند (البته هر جا رشد سهم خدمات باشد مربوط به افول نيست، نوع خدمات مهم است).10 – در هر حال در اين مرحله، ‌افول شروع مي‌شود. دامنه صنايع رقابتي محدود مي‌شود، حفظ اشتغال مشكل مي‌شود. حفظ بازدهي بالا مشكل مي‌شود (صحنه ملي در اين شرايط حاصل جمع تضادها مي‌گردد). از يك طرف، ملتي است ثروتمند با ثروتمندان به نام، اهداف بسيار مهم اجتماعي، سرمايه‌گذاري وسيع در خارج و... از طرف ديگر، ملتي است كه به نظر مي‌رسد هدف خود را از دست داده است، بيكاري و كم‌كاري گسترده مي‌شود، سطح متوسط زندگي در حال ركود است. هزينه‌هاي خدمات اجتماعي جامعه ديگر به راحتي قابل تامين نيست. ماليات بر ثروت ممكن است خيلي زياد شود... 11 - انگلستان اقتصادي است كه مدتي قبل به اين مرحله رسيده است و برخي از كشورهاي ديگر از دهه 80 وارد اين مرحله شده‌اند.منبع: تهران امروز




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن