واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: بررسی فیلمهای حاضر در بیست و ششمین جشنواره فجر از سویه ژانر و گونه سینمایی، این نکته را برجسته میکند که همچنان رویکرد فیلمسازان ایرانی مانند سالهای گذشته متمرکز بر اجتماع و مسائل برخاسته از آن است. به گزارش خبرنگار مهر، یکی دیگر از رسوم نانوشته که جشنواره فیلم فجر در طول این 25 سال برگزاری برای مطبوعات و رسانهها به ارمغان آورده، بررسی ژانر یا گونه فیلمهای سینمایی شرکتکننده در این رویداد است. بررسی ژانری فیلمها قبل از به نمایش درآمدن، هر چند میتواند خیلی دقیق نباشد ـ به واسطه نامفهوم بودن خلاصه داستان و یک خطی که از فیلمها منتشر میشود تا قصه لو نرود ـ ولی میتواند از این وجه مورد توجه قرار بگیرد که رویکرد کمی فیلمسازان در جشنواره پیش رو متمرکز بر چه نوع قصه و فیلمهایی شده است. این رویکرد میتواند حاصل سیاستگذاریهای جشنواره سال گذشته، توجه هیئت داوران به مضامین خاص، توجه مخاطب به برخی موضوعات و ... باشد. طبعاً با پایان گرفتن جشنواره این بررسی میتواند سمت و سویی دیگر پیدا کند، چرا که بیش از هر چیز با دیده شدن این آثار، به آسیبشناسی ژانری آنها پرداخته میشود که مبحثی جداست. به علاوه باز هم فهرست ترینها در بررسی گونه فیلمهای شرکتکننده در جشنواره میتواند جذابیت خاص خود را داشته باشد و برخی کمبود یا فقدان توجهها به گونههای خاص را برجسته کند و چه بسا با متوجه کردن نگاه به آنها، اقبال عمومی را شامل حالشان کند. چراغی در مه به هر حال جشنواره فیلم فجر در فاصله سه روز تا بیست و شش سالگی همچنان که تنوع در مضامین و ژانرها را مورد توجه قرار داده ولی ذکر این نکته لازم است که همچنان و مانند دیگر سالها این تنوع تعادل ندارد و گونه اجتماعی و ملودرام باز هم بر قله ایستاده، بدون آنکه رقیبی داشته باشد. توجه به این نکته مهم است که با توجه به تلفیق چند گونه سینمایی در بسیاری فیلم ها، برخی فیلم ها علاوه بر رویکرد عام به ژانر اجتماعی و ملودرام، ناخنکی به دیگر گونه ها هم می زنند و در این میان سهم ژانر اجتماعی در این احتساب ناخواسته بیشتر هم می شود. ملودرام اجتماعی: همانطور که اشاره شد، گونه اجتماعی و ملودرام همچون سالهای گذشته پر استقبال ترین در فجر بیست و ششم و البته همچنان هم موردتوجه منتقدان و سینما دوستان و البته مخاطب عام است. گونه ای سهل الوصول که به نظر می آید حتی حضور تک سکانسی از اجتماع کوچک شهر و روستا و یا حتی مشکلات روزمره مردم می تواند برچسب این ژانر را بر پیشانی فیلم الصاق کند. مجید مجیدی که در آثارش علاوه بر گرایش پررنگ اجتماعی، به مفاهیم معنایی هم توجه دارد در فیلم جدید خود "آواز گنجشکها" به زندگی یک کارگر مزرعه شترمرغ می پردازد که از کار اخراج میشود و برای پیدا کردن کاری دیگر به تهران میآید. به نظر می آید تعامل این فرد با اجتماعی جدید و بزرگ که وارد آن می شود، گرایشات اجتماعی فیلم را پررنگ می کند. رضا کریمی در فیلم "انعکاس" به زوجی جوان می پردازد که هر کدام بی اراده در معرض آزمون سخت اثبات وفاداری قرار میگیرند. آنها تنها دو را پیش رو دارند و انتخاب نهایی هر کدام انعکاسی را در زندگی مشترکشان رقم خواهد زد. فیلمی که به نظر می آید با متمرکز شدن بر زندگی یک زوج بر بستر اتفاقات پیش رو، به عنوان یک فیلم ملودرام بر بستر اجتماع بتواند مطرح شود. خسرو معصومی در فیلم "باد در علفزار می پیچد" در عین پرداختن به همان سه مولفه مشترک دوگانه قبلی خود (عشق، قاچاق چوب و طبیعت شمال) یک رابطه عاطفی را بر بستر ملودرام اجتماعی همچنان دنبال می کند. اجتماعی که فقر و معضل قاچاق چوب، پررنگترین حضور آن است. فیلم درباره دختر جوانی به نام شوکاست که به علت فقر خانواده مجبور میشود به ازدواج با پسری عقبافتاده تن دهد اما شاگرد خیاط دل در گرو عشق او دارد. فیلم "به همین سادگی" سیدرضا میرکریمی درباره دلمشغولی های یک زن سنتی خانواده است که قرار است برشی جزئی نگرانه از زندگی روزمره او ترسیم شود. مفهوم زن و حضور او در خانواده به عنوان نماد اجتماع کوچک، گرایش اجتماعی و ناخواسته ملودراماتیک فیلم را برجسته می کند. در فیلمهای قبلی میرکریمی مذهب در کنار مفاهیم معنایی حضوری ثابت داشت و می توان این نکته را ندیده درباره فیلم جدیدش گفت که وجه سنت و مذهب را در لایه های درونی فیلم به طور حتم می توان جستجو کرد. فیلم درباره زنی است که قرار است همسرش در یک مسابقه بینالمللی معماری شرکت کند و به همین دلیل تصمیم میگیرد محیطی آرام در خانه ایجاد کند. مانی حقیقی هم در "کنعان" سراغ زندگی بحرانزده یک زوج معاصر رفته است. وجهی که در نگارش "چهارشنبه سوری" هم به عنوان نویسنده لحاظ کرده بود و این بار آن را به تصویر درآورده است. حضور دو زوج، مربعی از روابط را در این فیلم برجسته می کند که با توجه به بحران جدایی و البته اهمیتی که حقیقی برای درگیر کردن و بخصوص گریاندن مخاطب در این فیلم دارد، باید توقع یک ملودرام اجتماعی خوش ساخت را از کار جدید او داشت. مصطفی رزاق کریمی که سابقه مستندسازی دارد، در اولین فیلم خود "حس پنهان" بر زندگی زوجی جوان متمرکز شده که ناخواسته وارد بحران می شوند. سویه های ملودرام اجتماعی می توانند مولفه های بارز این فیلم محسوب شوند. سیامک شایقی که در فیلم و مجموعه های خود همواره اجتماع را به عنوان قطبی تعیین کننده مورد توجه قرار داده، در "خواب زمستانی" به زندگی سه خواهر می پردازد که درگیر مشکلات مالی می شوند و می توان همان دو وجه را برای فیلمش متصور شد. "ستایش" محمدرضا رحمانی، "محیا" اکبر خواجویی، "تنها دو بار زندگی می کنیم" بهنام بهزادی بروجنی، "قرنطینه" منوچهر هادی، "سایاب" محمدعلی سجادی و "صد سال به این سالها" سامان مقدم از دیگر فیلم هایی هستند که گرایشات اجتماعی و ملودراماتیک آنها قابل پیش بینی است. استشهادی برای خدا معناگرا: به نظر می آید هر چه درباره بیهودگی خلق ژانر جدیدالتأسیس معناگرا گفته شده، این گونه سینمایی همچنان حضوری پررنگ دارد و گریزی از نقش آن در تقسیم بندی گونه فیلم های سینمایی نیست. این نکته را هم باید از موهبات همان توجهات اجباری به این گونه و اختصاص یک بخش مجزا در جشنواره امسال و سال های گذشته به فیلم های معناگرا دانست که جای خود را هر چند به غلط پیدا کرده است. در این گونه که ارتباط با مفاهیم معنوی و معنایی در آن حرف اول را می زند، آثار بیشتری نسبت به دیگر گونه های سینمایی حضور دارند. "جعبه موسیقی" فرزاد موتمن درباره پسربچهای است که بر اساس یک اتفاق با فرشتهای آشنا میشود و این آشنایی ماجراهایی به همراه دارد. همین یک خطی میتواند حضور مولفه های این گونه فیلم ها را در فیلم اثبات کند. ضمن اینکه موتمن هنوز در حال تجربهگرایی است و در "شبهای روشن"، "باجخور" و "هفت پرده" گونهای خاص را تجربه کرده است. "در میان ابرها" سیدروح الله حجازی در زمان جنگ دوم آمریکا و عراق می گذرد که منجر به سقوط صدام شد و رابطه یک زن عراقی و مرد ایرانی شکل دهنده داستان است. فیلمی که با حضور در بخش سینمای معناگرا به عنوان یکی از سه نماینده سینمای ایران، به مفاهیم معنایی و معنوی پرداخته است. "شب" و "هر شب تنهایی" رسول صدرعاملی با موضوع زائران حرم امام رضا (ع)، "فرزند خاک" محمدعلی باشه آهنگر، "حقیقت گمشده" محمد احمدی با نگاه به زندگی سه خانواده که تقدیر باعث ارتباط بین آنها میشود، "استشهادی برای خدا" علیرضا امینی درباره بازگشت مردی بعد از 20 سال به زادگاهش برای حلالیت گرفتن از همسر سابق، "خاک آشنا" بهمن فرمانآرا درباره یک نقاش که در گریز از هیاهوی به روستایی در کردستان پناه برده و به خلق آثار خود مشغول است و "سهم گمشده" حسن نجفی درباره پسربچهای آذربایجانی که برای شفا گرفتن به ایران میآید از دیگر آثار این گونه جدید هستند. کودک و نوجوان: ژانر کودک و نوجوان که هر سال درباره مهجور ماندن و کاهش آثار این حیطه مورد تحلیل، بررسی و آسیب شناسی قرار می گرفت، امسال کمیتی بیشتر را به خود اختصاص داده اند. با ذکر این نکته که در این میان سهم فیلم های درباره کودک همچنان بیشتر از فیلم های برای کودک است. "هامون و دریا" ابراهیم فروزش که سابقه ساخت فیلم های نوجوانانه و کانونی دارد، درباره نوجوانی دوتارنواز است که همراه مادربزرگش در روستایی زندگی میکند و بین او و دختر عمویش عشقی فرازمینی جاری است. "کتونی سفید" محمدابراهیم معیری روایتگر قصه ورود معلمی جدید به مدرسهای در یکی از شهرهای جنوبی است. "نشانی" فریدون حسن پور درباره نوجوانی است که در دبیرستان شبانهروزی درس میخواند و متوجه میشود میتواند به پدرش دسترسی داشته باشد. او راهی بسیار دشوار برای رسیدن به هدف انتخاب می کند. "سبز کوچک" غلامرضا رمضانی درباره زندگی نوجوانی یازده ساله به نام محمد است که با نوشتن داستانی در میان مدارس مقام اول را کسب میکند. محمد قرار است در جشن نیمه شعبان جایزه خود را دریافت کند، ولی به دلایلی مجبور است با پدرش همراه باشد. کمدی: نکته جالب درباره این گونه سینمایی که در صورت خوش ساخت بودن و سهل الوصول نبودن می تواند مخاطب خاص و عام را در کنار هم راضی نگه دارد، کم توجهی به این ژانر در جشنواره بیست و ششم است. امسال تنها دو فیلم "همیشه پای یک زن در میان است" کمال تبریزی و "دایره زنگی" پریسا بخت آور نماینده فیلم های کمدی در جشنواره فجر هستند. احضارشدگان تبریزی که سابقه ساخت کمدی های موفق و پرفروش مانند "مارمولک" و "لیلی با من است" را دارد، این بار به سراغ تجربه این ژانر بر بستر مسائل و مشکلات یک زن و شوهر رفته است. پریسا بخت آور هم در عرصه تلویزیون ساخت مجموعه های طنز را در پرونده دارد و به نظر می آید در عرصه سینما هم به این قالب و البته ساختار وفادار مانده است. وحشت: ژانر وحشت که در سینمای ایران سابقه چندانی ندارد، جشنواره فجر گذشته را با دو فیلم "اقلیما" و "پارکوی" سپری کرد. امسال تنها فیلم "احضارشدگان" آرش معیریان در جشنواره بیست و ششم فجر حضور خود را به عنوان فیلمی ترسناک اعلام می کند. انیمیشن: انیمیشن بلند "سفر به سرزمین دور" ساسان پسیان نیز تنها فیلم حاضر از این گونه در جشنواره بیست و ششم فجر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 474]