واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن-رویکرد اخیر روابط عمومی مجموعه تلویزیونی "حلقه سبز" در جوابیه دادن به منتقدان و معترضان بیش از هر چیز وارد شدن به یک بازی است که نمیتواند نتیجه را به نفع مجموعه رقم بزند. اعتراض گسترده به مضامین فیلمها و مجموعههای پخش شده واکنشی تازه نیست و البته محدود به ایران و سینمای وطن هم نمیشود. اما وقتی اعتراضها قدمی فراتر نهاده و به جزئیات، شخصیتپردازی، خاستگاه کاراکترها و ... بسط پیدا میکنند، می توان گفت به پدیده ای مخصوص به خود رسیده ایم. این پدیده که هر از گاهی بنا به مضامین فیلم ها و مجموعه ها رخ مینماید، به نوعی همزمانی هم بازمیگردد. پخش مجموعه ماورایی "اغماء" در ماه رمضان به جهت مضمون ماورایی و عینی کردن حضور شیطان و همچنین نمایش برخی کارهای تخصصی پزشکی در اتاق عمل، مورد انتقاد جامعه پزشکان و البته پایگاههای دینی قرار گرفت. انتقادها وقتی دامنهدار شد، نیاز به تحلیل و بررسی آسیبشناسانه را برای مسئولین تلویزیون ایجاد کرد و جلسات متعدد با حضور کارشناسان مسائل دینی درباره تعابیر دینی و نص صریح قرآن درباره حضور شیطان در میان مردم و چگونگی آن برگزار و از تلویزیون پخش شد. هر چند وجه انتقادهای پزشکی مطرح شده اینچنین مورد پاسخگویی روشن قرار نگرفت یا نیاز به آن احساس نشد و تنها برخی عوامل در گفتگوهای خود به برخی موارد برای روشن شدن شبهات اشاره کردند. با تمام شدن ماه رمضان و پایان پخش مجموعه های مناسبتی، مجموعه پر سر و صدای ابراهیم حاتمیکیا روی آنتن شبکه سه رفت که هم به جهت حضور این فیلمساز و هم مضمون کار، به نوعی جنجال برانگیز بود. "حلقه سبز" با موضوع ماورایی ممانعت یک روح از اهداء اعضا بدن خود به بیماران و ترویج فرهنگ اهداء اعضاء ساخته و از تلویزیون پخش شد. مجموعه بنا به دلایل کمی و کیفی از همان ابتدا نتوانست مخاطب خود را پیدا کند و همان تعدادی هم که قسمت اول را به دلیل پخش تیزرهای متعدد، مشاهده حمید فرخ نژاد در گریمی متفاوت و مهمتر از همه نام حاتمیکیا دیدند، از قسمت دوم دست از همراهی برداشتند. این درست که "حلقه سبز" موضوعی حساس را دستمایه کار خود قرار داده و انتخاب قالب فانتزی برای دراماتیک کردن آن هم به این حساسیت افزوده، اما به نظر میآید نکته مهمتر در جذاب نشدن این قصه ماورایی است که نمیتواند مخاطب را به روابط فانتزی جذب کند و او را به همراهی وادارد. مسیری که به نظر می آید تنها نقاط احساسی آن مورد بزرگنمایی ناملموس قرار گرفته و حاصل هم دلزدگی مخاطب از این رابطه ناملموس و باورناپذیر است. وجه فرعیتر استقبال نشدن از این مجموعه را میتوان به زده شدن مخاطب از فضای بیمارستان، اتاق عمل و کارهای پزشکی، حضور نداشتن بازیگران آشنا و حرفهای و البته حرکتی کند قصه بر مسیرهای قابل پیش بینی و تکراری نسبت داد. اینچنین است که "حلقه سبز" با وجود تبلیغات فراوان، سه بار پخش در هفته و هزاران حمایت دیگر نتوانسته محبوب خانواده ها شود. اما اعتراضهای این مجموعه در پی پس زدن مخاطب، وجهی است که بیشتر از خاص و حساس بودن موضوع محوری یعنی پدیده اهداء اعضا میآید و مجموعه بیشترین ضربه را از نوع نگاه به این پدیده و انعکاسی که از این موضوع در میان مخاطبان ایجاد کرد، پذیرفت. در حالی که با تلاش متولیان امر پیوند، روند اهداء اعضا بدن پس از مرگ مغزی رشدی مناسبی داشته و برگزاری مراسم جشن نفس در سالروز تولد حضرت فاطمه (س) سبب شده بود رشدی بیسابقه در مشارکتهای مردمی برای اهداء اعضا به وجود آید، از آغاز پخش مجموعه "حلقه سبز" این روند با افت قابل توجه رو به رو شده است. آمار پشیمانی از ثبت نام برای اهداء عضو که پیش از این به یک مورد در هر دو ماه هم نمیرسید، در این مدت به یازده نفر رسیده و کارشناسان معتقدند "حلقه سبز" در این سیر منفی تأثیرگذار بوده است. اعتراض به پخش این مجموعه در مجلس شورای اسلامی، نظرات کارشناسی پزشکان درباره سیر پزشکی غلط و غیرواقعی در مجموعه، طرح خواستههایی چون توقف پخش این مجموعه و پخش نکردن آن از شبکههای ماهواری و ... امواج منفی ایجاد شده نسبت به مجموعه را شدت بخشید تا جایی که عوامل پروژه را به جای یک راه حل منطقی و کمی حق دادن به معترضان و منتقدان به پاسخگویی واداشت. واکنشی که به نظر می آید وارد شدن به یک بازی نگرانکننده حداقل برای "حلقه سبز" است. به عنوان مثال مجموعه "مدار صفر درجه" با واکنشهای مشابه و به نسبت گستردهتر در همان روزهای آغاز پخش مواجه شد که به علت نشانه رفتن اهداف سیاسی و دینی ایران حتی حساستر هم بود. ولی حسن فتحی کارگردان هوشمند مجموعه از وارد شدن به بازی جوابیه و بیانیه صادر کردن پرهیز و تلاش کرد به این شیوه فضای مسموم اطراف مجموعه را آلودهتر نکند و اینچنین بود که "مدار صفر درجه" (البته به جهت ارزشهای بالقوه خود که زیر سایه انتقادها پنهان مانده بود) در فضایی آرام دیده شد و توانست هم مخاطب را راضی و هم تیر منتقدان را بیاثر کند و عکس ادعای آنان را به اثبات برساند. هر چند جوابیه مجموعه "حلقه سبز" از سوی روابط عمومی کار در سربرگ حک فیلم فرستاده شده، ولی این نکته قابل صرفنظر کردن نیست که همه خروجیهای این کار پای کارگردان آن نوشته میشود. فیلمسازی که تا چندی پیش وارد این حیطهها نمیشد و حتی انتقادهای مستقیم را هم با سکوت پاسخ می داد. اما حاتمی کیا این روزها بازتابی دیگر دارد. چه به لحاظ کیفیت آثارش، چه به جهت نوع انعکاس خبری کارهایش و چه به جهت منش حرفهای و شخصی که از او سراغ داریم. حاتمیکیایی که وقتی در جشنوارهای مورد تقدیر قرار گرفت به جای دو دقیقه فرصت که برای حرف زدن داشت، تنها نگاه کرد ... همه را نگاه کرد! در جوابیه ای که روابط عمومی مجموعه "حلقه سبز" ارائه کرده به سه نکته پرداخته شده که آموزشی نبودن این مجموعه برای پزشکان جوان، تحقیقات مکتوب و میدانی مجموعه در مورد پیوند اعضا از سال 81 و ایمان نداشتن عوامل این مجموعه به نصیحت کردن و نتیجه گیری های شعاری و تکراری را شامل می شود. اینها نکاتی است که می تواند از مختصات تفکری مجموعه محسوب شده و به نوعی توضیح آن چیزی است که باید در روح اثر جاری باشد نه در بندهای یک جوابیه که لحنی موثر هم برای تأثیرگذاری بر مخاطب ندارد. به این دلیل که از انگشت گذاشته شده روی ناآشنایی معترضان و مخاطبان مجموعه با مقوله هنر آن هم به این دلیل که از حریف خود که ناآشنایی عوامل مجموعه با مسائل پزشکی و پیوند را مورد نقد قرار داده، به اصطلاح کم نیاورد و ... وارد شدن به این بازی هم چیزی جز فرستادن مکرر توپ از این زمین به زمین دیگر و در نهایت مسموم کردن فضای اطراف مجموعه نمیتواند باشد. کاری که به نظر نمیآید در این مقطعی به نفع "حلقه سبز" تمام شود. کاش حاتمیکیا مانند همیشه سکوت میکرد، صبر پیشه میکرد و در یک کلام مانند گذشته خودش بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]