واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: شکل گیری یک خانواده پویا و سالم به عنوان مهم ترین و کوچک ترین نهاد اجتماعی به عوامل برون و درون خانوادگی متعددی وابسته است که ریشه در نوع تربیت زن و مرد و نگرش آنها به زندگی دارد. اساس تداوم یک زندگی مشترک، حرکت کردن در مسیر صحیح و مطابق با هنجارهای اجتماعی به منظور پاسخ به نیازهای مشترک طرفین بوده و به دنبال آن با تولد فرزندان، نیاز به اداره خانواده با یک مدیریت صحیح و منسجم بیش از پیش احساس می شود. هنگامی كه زنان، خود را درگیر مسئولیتهای بیش از حد توانشان میكنند، اگرچه با كوشش و تحمل فراوان از عهده آنها برمیآیند، اما انجام این امور همواره با احساس تنش و اظهار گله و شكایت از وضع موجود، از طرف آنها همراه است. اغلب ما زنان در روابطمان با نزدیكان نقش مسئولیتپذیری را ایفا میكنیم و میپنداریم كه به این ترتیب همهچیز بر وفق مراد است. چنین میانگاریم كه حل همه مشكلات دیگران بر عهده ماست. در مورد كوچكترین كنش اطرافیان چه مثبت و چه منفی، واكنش نشان میدهیم. این طیف احساسی ما از دلخوری و رنجیدگی شروع میشود و تا عصبانیت شدید و حتی افسردگی و نومیدی ادامه مییابد. وقتی هم متوجه میشویم كه كوشش ما در راه كمك به دیگران مؤثر واقع نشده، حاضر نیستیم دست از كوشش برداریم. بجای متوقف كردن این روند، كوشش خود را دو برابر میكنیم و تنها نتیجهای كه به دست میآوریم، عصبانیت بیشتر است؛ چرا كه مسئولیت فردی را برعهده گرفتهایم كه به هیچوجه قصد اصلاح خود را ندارد! در حقیقت برای ارائه رابطه و جلوگیری از جدایی، چه سختیهایی را به جان میخریم و چقدر تلاش میكنیم، در حالیكه باید امكان بدهیم تا فرد مشكلاتش را خودش برطرف كند! زنان اغلب با پذیرش مسئولیت بیش از حد توان خود و به عبارتی قربانی كردن «من» به نفع «ما» به این تنش خاتمه میدهند. این روش نامناسب و ناخوشایند كه باعث بر هم خوردن تعادل در روابط میشود، به شدت حیرتانگیز است. در جامعه ما در مورد ارتباط مردان با نزدیكانشان هیچگونه وظیفه احساسی و عاطفی در نظر گرفته نشده است، در صورتی كه زنان، همیشه تشویق میشوند بجای آنكه انرژیشان را صرف حل مشكلات خود كنند، مسئولیت حل مشكلات دیگران را بر عهده بگیرند. آیا بر عهده گرفتن مسئولیت حل مشكل دیگران زیانبار است؟ نه، همیشه چنین نیست. در طول نسلها زنان عهدهدار چنین وظیفهای بودهاند. حمایت، كمكرسانی، پرستاری و مهیا كردن رفاه و آسایش دیگران، ایجاب میكند كه با آنان روابط برقرار كنیم و همدردی، ایثار و عشق خود را به آنان نشان دهیم. مشكل هنگامی پیش میآید كه بخواهیم بیش از حد در مورد مشكلات دیگران واكنش نشان دهیم و تصور كنیم همه مسئولیتها بر عهده ماست در حالیكه در واقع چنین نیست. باید بیاموزیم كه بیش از حد، آماده به خدمت نباشیم! اگر چه این پیشنهاد، ساده به نظر میرسد، اما برای كسانی كه پیوسته آماده كمك كردن و نجات دادن دیگران هستند و آن را امری جدی میشمارند، دشوارترین كار است كه از آنان خواسته شود حاضر به خدمت نباشند! چگونه میتوان برای خدمتگزار نبودن كوشید و چطور میتوان برای كمك به سایر اعضای خانواده شتاب نداشت؟ برای آنكه بیاموزیم چگونه حاضر به خدمت نباشیم، باید در ارتباط خود با نزدیكان، طریق اعتدال را در پیش بگیریم و بدانیم كه چه زمانی باید آماده كمك به آنان باشیم و چهموقع باید آنها را به حال خود رها كنیم و اجازه دهیم تا آنها به تنهایی مشكلات خود را سر و سامان دهند. فردی كه میخواهد از بار مسئولیتهای خود در قبال دیگران بكاهد و از حالت یك حاضر به خدمت دائمی رها شود، باید پیش از هر چیز درك كند كه مسئولیت حل همه مشكلات دیگران نیست! در واقع هیچیك از ما حتی نمیتوانیم كلیه مشكلات خود را حل كنیم، چه رسد به حل مشكلات دیگران! بنابراین، وقتی احساس افسردگی و یا خستگی مفرط بر اثر پذیرش مسئولیت بیش از اندازه میكنیم، بهترین كاری كه میتوانیم انجام دهیم این است كه تنها بر مشكلات و مسائل خود تمركز كنیم و برای حل آنها بكوشیم. اما چنین موضوعی در قالب خانواده به صورتی مجزا شکل می گیرد. وجود مشارکت و همکاری در میان اعضای خانواده می تواند بار سنگین مسئولیت را از دوش خانم خانه بردارد و به سلامت روان او کمک کند. تقسیم وظایف دکتر امان قرایی مقدم، جامعه شناس درخصوص مشارکت و تقسیم وظایف بین اعضای خانواده می گوید: رضایت از موقعیت فردی در نظام خانوادگی، پیش زمینه اصلی برای دستیابی به یک زندگی خانوادگی موفق است و این اصل که یک نفر مسئولیت انجام اکثر نقش ها را برعهده داشته باشد تا سایر اعضای خانواده به راحتی زندگی کنند، دیدگاهی آسیب زا است. این جامعه شناس معتقد است، تقسیم کار و مشارکت درون خانواده، شرط اصلی رسیدن به رضایت فردی و رسیدن به سرمایه اجتماعی است. مطابق با پژوهش های انجام گرفته در اکثر خانواده ها، روابط موزائیکی و تفکر فردگرایانه جایگزین اصل مشارکت و تعاون شده و مسئولیت پذیری جمع گرایی کمرنگ شده است. انتظارات و مسئولیت ها دکتر زارع ابراهیم آبادی، روانشناس تقسیم کار بر اساس جنسیت بدین معنا که وظیفه اصلی زنان انجام کارهای خانه و امور مربوط به فرزند است را نه تنها به نفع سلامت جسم و روان زنان و مادران و نظام خانوادگی نمی داند، بلکه ترویج چنین فرهنگی را عامل اصلی تربیت فرزندانی متوقع و وابسته معرفی می کند. همگی در خانه مسئولیم این روانشناس معتقد است، انتظار داشتن از فرزندان به منظور همکاری در امور منزل بدون ارائه الگوهای صحیح از دوران کودکی، بیهوده خواهد بود. مادری که با گسترش نظام فرزندسالاری، هیچ گاه از مشکلات و مسئولیت های سنگین خود در خانواده سخن نمی گوید و وظیفه مشخصی را برای هر یک از اعضا تعیین نمی کند، قربانی بی مسئولیتی اطرافیان خود خواهد شد و انتظارات فرزندان نیز با گذشت زمان بیشتر و منطق و انعطاف پذیری آنها در قبال انجام تکالیف کمتر خواهد شد. این در حالی است که فشارهای روانی و آسیب هایی که این شیوه به دنبال خواهد داشت، جبران پذیر نخواهد بود و شادابی روح و روان و جسم هر یک از اعضای خانواده مستلزم مشارکت معنوی و اجتماعی دیگر افراد خواهد بود. بخش خانواده ایرانی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]