واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه میآورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد ولی دنیای غرب عفاف را از زن میرباید تا او به شكل لعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین كند و شخصیت او را نابود سازد و چنین زنی دیگر معلم عاطفه نیست. بنا بر گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملتها، و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است، هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور كامل از بین نرفته است. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت میدهند. نویسنده كتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب مینویسد: با توجه به علل ذكر شده و بررسی آثار و نقوش بدست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود. از همین دو عقیده عدهای كه میگویند مذهب موجد حجاب میباشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در دگرگونی و تكمیل آن بسیار مؤثر بوده است. در واقع یكی از دلایل اساسی فراگیری حجاب در تمام ادیان و مذاهب و حتی اقوام بدوی، فطری بودن عفاف و پوشش است. داستان آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات میكند. در تورات میخوانیم: چون زن دید كه آن درخت برای خوراك نیكوست و به نظر، خوش نماست پس، از میوهاش گرفته، بخورد و به شوهر خود داد و او خورد آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند عریاناند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند...» بعد ادامه میدهد: آدم ، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا كه او مادر جمیع زندگان است و خداوند رختهایی برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.» (تورات سفر پیدایش، باب ?) شناخت شخصیت و انسانیت زن تنها در سایه حجاب متبلور میشود، این عفت و پوشش است كه زن را مقامی والا مینهد. در واقع حجاب بر خلاف نظر فمنیستها نوعی تحمیل به زن نیست بلكه زن برای استحكام شخصیت خود شدیدا به آن محتاج است. زیبایی برای زن سرمایه است، اما باید بجا مصرف شود و زكات جمال زن حفظ عفاف و حجاب است. اسلام اصرار دارد زن به جامعه بیاید منتهی با حجاب، تا درس عفت و تربیت و محبت دهد نه آموزش غریزه و شهوت. زن نیمی از پیكره یك جامعه را تشكیل میدهد و میتواند در ابعاد مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نقش آفرین باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور او را در اجتماع را صادر كرده است. و با احكام و دستورات خردمندانه در چگونگی منش و اخلاق اجتماعی زن جلوی گسترش فساد و ناهنجاریهای ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. پس حجاب عامل آزادی و امنیت زن در جامعه است نه اسارت او؛ دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی بیش از هر كس دیگری اهمیت حجاب را بعنوان سلاح زنان مسلمان دریافتهاند و بهمین منظور اولین اقدامی كه در راستای جنگ فرهنگی سعی در انجام آن دارند از بین بردن این پوشش و عفاف زنان است چون به روشنی میدانند كه اگر این گوهر ارزشمند از زنان گرفته شود، منشاء فسادها و ناهنجاریهای عظیمی در جامعه اسلامی خواهد شد. لذا دنیای غرب با دادن شعارهایی در تساوی حقوق آزادی و حضور زن در اجتماع و نیز ترویج فرهنگ مدگرایی تلاش در منحرف ساختن جوامع انسانی بویژه جوامع اسلامی داشتند و دارد تا از این رهگذر به اهداف پلید خود كه غارت منابع ملی و استیلای سیاسی و نفوذ فرهنگی است دست یابند.اسلام، زنان را به حجاب دعوت میكند و از سوی دیگر از عاطفه زن به عنوان یك محور تربیتی و مكمل استفاده میكند. در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه میآورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد از این رو اسلام اصرار دارد زن به جامعه بیاید منتهی با حجاب، تا درس عفت و تربیت و محبت دهد نه آموزش غریزه و شهوت. متأسفانه انسان شناسی غرب از جهان بینی آنها نشأت می گیرد و چون جهان بینی آنها مادی است، لذا در انسان شناسی هم سهمی از ماورای طبیعت ندارند و انسان را در قلمرو طبیعت و ماده محصور میكنند و صرفا تن شناس اند نه انسان شناس. بنابراین كسی كه به انسان شناسی از منظر جهان شناسی مادی مینگرد هرگز در جهان سیر عمودی و صعودی نخواهد داشت و متأسفانه همواره سیر افقی دارد. حجاب آنچه قابل ملاحظه است، اینست كه غرب با ادعا، و شعارهایی كه پیرامون آزادی زنان در جوامع خود دارد، دیده میشود كه تعداد زیادی از زنان غربی روز به روز به اسلام گرایش پیدا میكنند اگر این بانوان احساس آزادی كامل میكردند كه ضرورتی نداشت اسلام بیاورند و خود را محصور به حجاب كنند. پس بدون شك آنان بجهت فقدان آزادی واقعی در جوامع شان است كه به حجاب اسلامی روی آوردهاند. اسلام خواهی در غرب پیش از آنكه یك جریان اجتماعی باشد، یك خواهش و نیاز عمومی است. یك عطش عمیق به عمق چند قرن و خلاء معنویت در حوزههای عمومی جامعه مانند محیط كار، حكومت، دانشگاه مدارس، رسانهها و حتی خانواده اساسی ترین عامل این عطش عمومی است. و اینست كه مشاهده میشود جوانان غربی در اوج فناوری و پیشرفت دچار سردرگمی و بحران هویت میشوند. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]