گزارشي از روند گرايش به اسلام در غرب; پر سرعت ترين دين در حال رشد در آمريكا

واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: گزارشي از روند گرايش به اسلام در غرب; پر سرعت ترين دين در حال رشد در آمريكا
در گذشتهبه دليل تفاوت هاي فراواني كه بين اديان مختلف وجود داشت، ارايه يك تعريف جامع از دين كار آساني به نظر نمي رسيد، برخي از جامعه شناسان با شناسايي وجوه مشترك اديان سعي كرده اند به تعريف قابل قبولي در اين زمينه دست يابند. به طوري كه برخي دين را اعتقاد به موجودات روحاني تعريف كرده، ولي عده اي آن را غير قابل قبول دانسته و دين را يك نظام يكپارچه از عقايد و اعمالي دانسته است كه به اشيا» مقدس مربوط مي شوند; عقايد و اعمالي كه معتقدان خود را در يك اجتماع اخلاقي كه كليسا ناميده مي شود، گردآورده و متحد مي سازد. البته اين گونه تعاريف نمي توانند گوياي همه واقعيت دين باشند. علامه طباطبايي با عنايت به اسلام، دين را چنين تعريف مي كند: دين عبارت است از مجموعه اي مركب از معارف مربوط به مبدا و معاد و قوانين اجتماعي (عبادات و معاملات) كه از طريق وحي و نبوت اخذ مي شود.بنابراين، دين يك برنامه جامع است كه همه ابعاد وجودي انسان و گستره حيات او را در بر مي گيرد. به طور كلي، اركان دين عبارتند از: اعتقادات، ارزش ها و احكام عملي. هر ديني داراي اين سه ساحت مي باشد، ولي به دليل ساختار برخي اديان، در حوزه شريعت سعه و ضيق وجود دارد. تصريح قرآن مجيد بر اقامه قسط و عدل به عنوان يكي از مهم ترين اهداف ارسال رسل نشان مي دهد كه هيچ يك از اديان الهي نمي توانند از جنبه اجتماعي رسالت خود غافل باشند. هر چند در اسلام اين رسالت به كمال خود رسيده، اما واقعيت آن است كه قلمرو اديان موجود يكسان نيستند. برخي اديان به جنبه هاي عبادي و آييني محدود مي شوند، در حالي كه برخي ديگر، برنامه جامعي براي همه حيطه هاي زندگي (اعم از فردي و اجتماعي) ارايه داده اند. اسلام به دليل جامعيت و كمال خود نمي تواند نسبت به اوضاع اجتماعي بي تفاوت باشد. به قول استاد مطهري: اسلام يك دين زندگي گراست، نه زندگي گريز. اسلام آخرت گرايي را در متن زندگي قرار داده است. از نظر اين آيين، راه آخرت از متن زندگي و مسئوليت هاي دنيوي مي گذرد.بنابراين مي توان عنوان كرد كه بسط عدالت اجتماعي، تحكيم روابط اجتماعي، تنظيم روابط عاطفي، شكوفايي اقتصادي، ثبات و امنيت اجتماعي، بهبود رفتارهاي سياسي، شكوفايي تمدن بشري همگي از كاركردهاي دين در زندگي اجتماعي انسان هستند كه با نگاهي به موارد ذكر شده متوجه كامل بودن دين اسلام در راستاي سعادت انسان و جامعه مي شويم. من باب مثال بسط عدالت اجتماعي نشان دهنده آن است كه چشم انتظار به عدالت دوختن در حالي كه ايمان و اخلاق و باورهاي مذهبي پشتوانه آن نباشد خيالي باطل است. در باب شكوفايي اقتصادي نيز مي توان نتايجي را كسب كرد هر چند برخي از روشنفكران ديني معتقدند مسلمان بودن (و مسلمان خوب هم بودن) هيچ ملازمه اي با وجود يك جامعه پيشرفته ندارد و از اسلام، رشد و توسعه و آباداني نبايد خواست، اما نظريه مشهور ميان عالمان دين پژوه آن است كه اسلام، نسبت به مقولاتي نظير رشد و توسعه و رفاه و اصلاحات اقتصادي، بي تفاوت نيست. جامعه ديني، جامعه اي برخوردار، پيشرفته و مترقي است. اسلام با تاكيد بر انفاق مال، وجوب زكات، عدالت اقتصادي، كار و تلاش، قناعت در مصرف، مبارزه با مفاسد اقتصادي (مانند رشوه، گران فروشي، احتكار) و تحريم معاملات ربوي و... برنامه هاي ويژه اي براي بهبود وضعيت اقتصادي مردم دارد. يكي از نيازهاي اساسي بشر، امنيت است. نخستين شرط يك اجتماع سالم، امنيت و نظم عمومي مي باشد و هيچ مكتب و نظام حقوقي اي نمي تواند فارغ از مساله امنيت و فاقد سياست هاي انتظامي باشد. حكومت ها براي حفظ آرامش اجتماعي، ناچار به وضع قواعدي هستند تا روابط شهروندان به گونه اي تنظيم شود كه بدون مزاحمت و ايجاد تهديد، از امتيازهاي خويش استفاده نمايند. به نظر مي رسد علاوه بر وضع قوانين و نظارت مستمر بر اجراي صحيح آن، دين نقش برجسته اي در تامين امنيت جامعه داشته باشد. اسلام با علم به اين كه آرامش سياسي -اجتماعي بدون امنيت فكري -فرهنگي يا ذهني -رواني نمي تواند پايدار بماند در اين حوزه وارد شده و با وضع قوانيني كارآمد مشكل امنيت را به طور زيربنايي حل كرده است. از نظر روانشناختي حركات فيزيكي انسان مبتني بر حركات دروني (انديشه و فكر) است. از اين رو، حفظ نظام فكري و فرهنگي آدميان بر ايجاد نظم اجتماعي مقدم است. يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد و تحسين برانگيز اديان آسماني، آرام بخش بودن آنان مي باشد كه از طريق دستورات اخلاقي انجام مي پذيرد. ديني كه دروغ، تهمت، بدبيني، غيبت، اهانت، استخفاف، قهر و هجران، سخن چيني، حسد، كبر و... را نسبت به ديگران ناپسند مي شمارد و براي مال و آبروي ديگران حرمتي مانند حرمت جان آنان قايل است، در حقيقت آرامش دروني را -كه منشا آرامش اجتماعي است -بر زندگي انسان حاكم مي سازد. حكومت هاي بشري، در جهت تامين امنيت جاني و مالي شهروندان خود گام هاي موثري برداشته اند، اما به طور حتم نتوانسته اند امنيت فكري را براي انسان به ارمغان بياورند; زيرا منطقه قلب و فكر، از دسترس اين قوانين و نيروهاي اجرايي و انتظامي بيرون است و تنها عقايد ديني و اصول اخلاقي است كه دراين حوزه راه مي يابد و آن را امن و امان مي سازد. پر واضح است كه دربرابر اخلال در نظم عمومي جامعه، تنها اقدامات فرهنگي و توصيه هاي اخلاقي كافي نيست. يك نظام حقوقي كارآمد نمي تواند از كيفر حقوقي و مجازات هاي متناسب فيزيكي چشم پوشي نمايد، اما امنيت معناي وسيعي دارد كه شامل تمامي ابعاد زندگي و حوزه هاي سياسي و اقتصادي و حقوقي و اجتماعي و فرهنگي مي شود. آيات 11 و 12 سوره حجرات و روايات اسلامي، نشان مي دهد كه آبرو و حيثيت افراد هم چون مال و جان آن ها، بلكه از بعضي جهات مهم تر است. اسلام مي خواهد در جامعه اسلامي، امنيت كامل حكمفرما باشد; يعني نه تنها مردم در عمل به يكديگر هجوم نبرند، بلكه از نظر زبان و از آن بالاتر از نظر انديشه و فكر نيز از يكديگر در امان باشند و اين امنيتي است در بالاترين سطح كه جز در يك جامعه مذهبي و مومن امكان پذير نيست. پس (به شكرانه اين نعمت بزرگ) بايد پروردگار اين خانه را عبادت كنند. همان كس كه آن ها را از گرسنگي نجات داد و از ترس و نا امني ايمن ساخت. به گزارش فارس، همچنين دين با نگرشي كه به آدم و عالم دارد و هستي شناسي، خداشناسي، انسان شناسي و معرفت شناسي معيني كه ارايه مي كند، رويكرد جديدي به مسايل سياسي دارد. انديشه هاي ديني، گرايش هاي سياسي -اجتماعي را هدايت مي كند، چون دين در كنترل قدرت و جلوگيري از فساد سياسي نقش مهمي را ايفا مي نمايد. از منظر دين براي آن كه قدرت به استبداد و خودكامگي منتهي نشود، بايد آن را امانت الهي دانست.
افزايش علا قه سياهپوستان به اسلام
بنابراين دين اسلام به عنوان كامل ترين و بهترين دين در دنيا شناخته شده است و طبق آمار به دست رسيده و در بين ديگر اديان، اسلام پر سرعت ترين دين در حال رشد در كشورهاي غربي به ويژه آمريكا است در اين ميان اسلام از ادياني است كه از سريع ترين ميزان رشد در آمريكا به ويژه ميان سياه پوستان آفريقايي تبار اين كشور برخوردار است كه به واسطه افزايش اقدامات امنيتي عليه مسلمانان در ايالات متحده پس از يازدهم سپتامبر هنوز هم دلگرمي خود را از دست نداده و روند روبه رشدي در فرآيند گرايش آنها به اسلام مشاهده مي شود. اما آنچه به نظر مي رسد آنست كه هم اكنون اين گرايش فقط مختص سياهپوستان نيست چرا كه مشاور رئيس جمهوري ايران گفت: اسلام، پرقوت ترين و پرسرعت ترين ديني است كه در آمريكا در حال رشد است و در آينده شاهد جامعه اسلامي در اين كشور خواهيم بود. پروفسور سيد حميد مولانا در گفت و گو با مركز خبر حوزه افزود: جايگاه مسلمانان آمريكا در سال هاي اخير به مراتب در حال توسعه بوده و در اين ميان وضعيت شيعيان بهتر از ديگر مسلمانان است.وي هجرت مسلمان ها و گرايش مردم آمريكا به دين اسلام را از عوامل اين رشد و توسعه دانست و تصريح كرد: بر اساس اعلام آمارهاي رسمي و بيان دانشمندان و جامعه شناسان، وضع درآمد، تحصيل، مالكيت و دارايي مسلمانان در آمريكا از متوسط هر آمريكايي بالاتر است. سياهپوستاني كه دين خود را تغيير داده و به اسلام مشرف شده اند معتقدند كه آنها به واسطه وجود نظم در نيايش، تاكيد اسلام بر تسليم در مقابل خداوند و مهرباني و عطوفت دين نسبت به مردم مظلوم، به اسلام جذب شده اند.برخي از سياهپوستان نيز نسبت به هشدارهاي ايالات متحده درباره ظهور دشمنان جديد پس از حملات يازدهم سپتامبر بدگمان هستند چرا كه ياد تاريك كردن چهره رهبران حقوق مدني چون مارتين لوتر و مالكوم ايكس از سوي مقامات در ذهن آنها تداعي مي شود، در نتيجه اسلام را به عنوان انتخاب مناسب نسبت به مسيحيت در نظر گرفتند و اسلام به دين رايج ميان سياهپوستان آمريكا تبديل شده است.لارنس ماميا مدرس دين در كالج وسار در سخنراني خود ميان سياهپوستان آمريكايي اسلام را به عنوان ديني توصيف كرد كه نسبت به ساير اديان در آمريكا بسيار سريع رشد مي كند.وي گفت: بيش از 2 ميليون مسلمان سياهپوست آمريكايي در اين كشور زندگي مي كنند اما تعداد دقيق آنها تاكنون مشخص نشده است.لارنس ماميا افزود: از آنجا كه تعداد اين مسلمانان اندك است مقامات آنها را به عنوان تهديد تلقي نمي كنند و اكنون كه از زمان جنگ عليه ترور و تمام باورهاي نادرست گذشته است.براساس اعلام امينه مك كلود مدرس مطالعات اديان در دانشگاه دوپل شيكاگو علي رغم باورهاي مشترك، سياهپوستان آمريكايي نوعا در مساجد جداگانه از مهاجران مسلمان حضور مي يابند.اين در شرايطي است كه ائمه جمعه در آتلانتا، كه تعداد بسياري از مسلمانان سياهپوست در آن زندگي مي كنند، مي گويد كه آنها نسبت به ساير مسلمانان به ويژه مسلمانان خاورميانه و شبه قاره هند در معرض توجه كمتري برخوردار هستند.بسياري از مسلمانان سياهپوست در دوره اي به اسلام مشرف شدند كه مسئله حقوق مدني از موضوعات روز بود و مالكوم ايكس به محبوبيت سازمان "ملت اسلام" كمك كرد و به دنبال آن محمد علي مشت زن سرشناس در ميان ساير سياهپوستان به اسلام مشرف شد. اسلام هنوز هم بسياري از سياهپوستان آفريقايي را به خود جلب مي كند. اين در حالي است كه چندي پيش مسجدي كه در يكي از قديمي ترين محله هاي آتلانتا قرار دارد خبطه نماز جمعه را به توصيف قدرت تاريخ اسلام در ايالات متحده براي سياهپوستان اختصاص داده بود نادم علي روحاني اين مسجد به تشريح داستانهايي از تاريخ مسلماناني پرداخت كه از آفريقا به آمريكا سفر كرده و براي حفظ ايمان خود تلاشهاي بسياري صورت دادند.روحاني اين مسجد پس از ارائه خطبه نماز جمعه و اقامه نماز جماعت جمعه طي يك مصاحبه اظهار داشت: اسلام مسلمانان را به تمام بخشهاي دنيا ارتباط مي دهد چرا كه مومنان و پيروان دين خود را به نگرشي فراتر از نژاد امر كرده است.بر اساس اظهارات مسلماناني كه مرتب در اين مسجد حضور مي يابند، اين مسجد وحدت ميان شيعه و سني را براي مسلمانان سياهپوست مورد تاكيد قرار مي دهد و به آنها مي آموزد كه در اسلام ميان شيعه و سني تمايزي وجود ندارد. امام جمعه اين مسجد از مسلمانان مي خواهد از بزه و مخدر دوري و نسبت به خانواده خود متعهد باشند.روحاني اين مسجد در آتلانتا اظهار داشت: به علت آنكه رهبران اين مسجد نسبت به سياستهاي ايالات متحده پس از حملات يازدهم سپتامبر بدگمان هستند احتمالا آن را به سيستم استراق سمع مجهز كرده اند. مسجدالاسلام از ديگر مساجدي است كه در مناطق سياهپوستان اين شهر قرار دارد، امام اين مسجد اظهار داشت كه وي در فعاليتهاي بين اديان محلي و همچنين مدرسه اسلامي منطقه فعاليت مي كند.
آماري از گرايش غير مسلمانان به اسلام
بنابراين هدف اسلام، ساختن يك فرهنگ جهاني و انساني است. همه اقوام و ملتها مي توانند به اين دين راه يابند و هيچ قوم و طبقه خاصي امتيازي انحصاري نسبت به ديگران ندارد. از همان آغاز، مهمترين جاذبه اسلام، پشتوانه اخلاقي آن بوده است. مركز اين جاذبه، قرآن است كه با انديشه هاي لطيف و تعاليم عالي و نيرومند خود انسانها را به سوي خود جذب مي كند. درواقع اسلام، انرژيهايي در بطن خود دارد كه موجب پويايي و گسترش آن مي شود.اسلام براي مردم، حق تفكر و آزادي قايل است و ميدان ديد آنها را تا افقهاي دور پرواز مي دهد. اسلام در همه حال انسان را به تفكر و كشت حقيقت دعوت مي كند.حادثه 11 سپتامبر سال 2001 ميلادي در امريكا و تبليغات گسترده غرب عليه اسلام و مسلمانان، جستجو براي كشف حقيقت را نزد تعداد زيادي از مردم جامعه غرب به وجود آورد، آنان كه با سيل تبليغات عليه دين اسلام ازسوي دولتها و رسانه هاي غربي مواجه بودند و از سويي هم از ماهيت دروغ پردازي دولتهايشان نيز آگاهي داشتند، طي پنج سال گذشته و پس از حادثه 11 سپتامبر، تلاش خودانگيخته اي را براي شناخت و مطالعه اسلام آغاز كردند و در اين ميان تعداد زيادي از مردم اروپا و امريكا به دين اسلام مشرف شدند.آقاي دلجو حسيني كه خود نيز در اروپا زندگي مي كند در غرب بعد از حوادث 11 سپتامبر، به بررسي روند گرايش مردم غرب به اسلام مي پردازد و مي گويد: (تبليغات زهرآگين و منفي و خصمانه هميشه عليه اسلام جريان داشته است خصوصا از سال 2001 ميلادي بعد از حوادثي كه در امريكا به وجود آمد اين تبليغات تقريبا بسيار شديد شد و در بسياري جاها شكل عملي را به خود اتخاذ كرد. در بسياري از كشورها خصوصا در امريكا منجر به حملاتي به مراكز اسلامي، مساجد و به مغازه ها و حتي مراكز فرهنگي و دارايي هاي شخصي افراد خصوصا زنهاي محجبه در مكاتب، مدارس در محل كار، تبليغات در روزنامه ها و بالاخره سمينارها و داشتن ميزگرد در تلويزيون ها و تعليمات به افرادي كه معمولا مشخص بودند كه چه نوع وظيفه اي را دنبال مي كنند و از چه قماشي هستند همچنان سختگيري درمورد ورود مسلمانان به غرب و سلب شدن آزاديهاي فراوان حتي در درون منازل مردم اينها حوادث دردناك و سختي بود كه اينها با مسلمانان برخورد كردند اما ديده شد كه برعكس تمام برخوردهاي منفي و غيرانساني و غيراخلاقي در واقع به هر اندازه اي كه دولتهاي غربي تبليغات و فشار را عليه مسلمانان زيادتر مي كنند روند گرايش مردم غرب به مطالعه و گرويدن به اسلام بيشتر مي شود. در دنياي كنوني، شيوع فساد اخلاقي و نياز شديد جوامع بشري به تحول اساسي و همچنين موقعيت روشن و جاودانه قرآن از نظر هدايت و راهبري، افقهاي روشني را پيش روي انسان معاصر قرار داده است. امروز جامعيت اسلام و نشاطي كه اين دين در فرد ايجاد مي كند، بيش از پيش آشكار شده است. انساني كه خواهان ترقي و تكامل است و مي خواهد دامنه توانايي ها و موقعيت هاي خود را توسعه دهد، اينك اسلام را به عنوان پديده اي راهبردي و هدايتگرانه مي بيند كه نه تنها با خواستهاي معقول او مخالف نيست، بلكه او را براي رسيدن به طريق سعادت همراهي مي كند. هفته نامه بلژيكي WAR LOSE در مقاله اي كه اخيرا به چاپ رسانده، مي نويسد بيش از 40 هزار بلژيكي طي چند سال اخير به اسلام گرويده اند. اين مقاله با اشاره به جمعيت 450 هزار نفري مسلمانان در بلژيك كه كل جمعيت آن به 10 ميليون نفر مي رسد، مي افزايد: چنانچه روند گرويدن بلژيكي ها به اسلام با شتاب كنوني پيش برود، جمعيت مسلمانان در اين كشور تا سال 2012 به راحتي به نيم ميليون نفر افزايش خواهد يافت. بلژيكي هايي كه از مسيحيت فاصله گرفته و به اسلام گرويده اند، دليل اين گرايش خود را در اين مي بينند كه در اسلام، بين انسان و خدا واسطه اي قرار ندارد. همچنين اسلام به پاكي در زندگي معنوي، توجهي قابل تحسين دارد. اين همان چيزي است كه امروز غرب و اروپا از فقدان آن رنج مي برد.با اين حال دولتهاي غربي از روند گرايش مردم به دين اسلام ترس و هراس دارند و تلاش دارند تا دامنه تبليغات و فشار عليه مسلمانان را بيشتر نمايند. حسيني درخصوص ترس دولتهاي غربي از گرايش مردم جوامعشان به اسلام مي گويد: واقعا هر جامعه براساس عقيده به وجود مي آيد براساس خواسته هاي حيواني به وجود بيايد سرانجام در حال پاشيدن و ازبين رفتن است و كساني كه نمي توانند در چنين جوي به سر ببرند و باقي بمانند به جستجو از تلاشهاي به اصطلاح منفي از طرف مقامات و اراب كليسا هم جريان دارد و سعي مي كنند و كوشش مي كنند مكاتب خاص خود، مدارس خاص خود و تبليغات خود و به اصطلاح جاذبه اي براي مردمي كه در اين جا به سر برده نتواند فقط اسلام است كه واقعا براي مردم جاذبه دارد و اين مردم گرايششان به اسلام زياد شده است در كشورهاي غربي روز به روز و مراكز اسلامي با همه فشارها مستحكمتر مي شود حتي اطفال مسلمانان كه در مكاتب و در مدارس درس مي خوانند در مدارس غربي اينها علايق خاصي به اسلام و به دين خدا دارند ديده مي شود و كوششها جريان دارد به هر حال چيزي كه قابل يادآوري و قابل ذكر است اين است كه مسلمانان واقعا در اين سرزمينها با اينكه در اقليت هستند با اينكه زير فشار هستند و مشكلاتي هم دارند با آن هم زنده هستند و روز به روز از مردم بومي خود اين كشورها به اسلام گرايش پيدا مي كنند و ما در آينده چند سال ديگر شاهد و ناظر جوامع پيشرفته تر و بهتر و خوبتري از مسلمانان كه در خود اين كشورها و از مردم بومي اينها به وجود خواهد آمد خواهيم بود.) واقعيت اين است كه عده اي دانشوران در كشورهاي غربي و اروپايي، با كوله باري از تجربه و پس از آزمودن مكاتب مختلف، به اسلام روي آورده اند. آنها ره آورد سكولاريسم و ليبرال دموكراسي را مشاهده كرده و ناكارآمدي ساير اديان را درك كرده اند.انسان امروز در جستجوي معنا و مفهوم درستي از زندگي است. اسلام اين مفهوم را در تابلوي روشن خود دارد. آفتاب اسلام در هر زمان و بر هر نسلي بتابد، بر پايه آموزه هاي عالي قرآن و تكيه بر فرهنگ خويش، تحولي اساسي ايجاد مي كند و نسلي نو با ارزش ها و نگرش هاي مطلوب مي آفريند. در پرتو اسلام مي توان صفحات سياه بي عدالتي، نابرابري و خودكامگي را از چهره زمين زدود.
اسلا م دين زيبايي ها
پس متوجه مي شويم كه اسلام دين زيبايي هاست انسان به دليل اين كه به تنهايي نمي تواند نيازهاي خود را رفع كند، به برقراري ارتباط با ديگران نياز دارد. كاركرد دين در اين زمينه، رشد و هدايت اين ارتباط به سوي ارزش هاي متعالي و جلوگيري از تيره شدن روابط بر اثر حاكميت هواهاي نفساني و زياده طلبي هاي انساني است. ديدگاه و بينش فردي كه به قوانين دين و مذهب اعتقاد دارد در برقراري ارتباط با ديگران، با كسي كه معتقد به دين نيست و روابطش صرفا بر اساس احتياجاتش شكل مي گيرد متفاوت است. به نظر بسياري از متفكران، دين نقش عمده اي در رفع اختلافات اجتماعي و استحكام روابط انسان ها دارد. علامه طباطبايي(قدس سره) مي گويد: انسان موجودي است استخدام طلب. او اجتماع را براي تكميل استخدام انتخاب كرده است، پس همواره به دنبال كسب منافع بيشتر مي باشد. لذا اگر نيرويي پيدا كند، از پايمال كردن حقوق ديگران مضايقه نخواهد كرد. تاريخ اين حقيقت را تاييد مي كند كه پيوسته توانمندان به ضعفا تاخته و هستي آن ها را به غارت برده اند. امروزه نيز اين امر بين جامعه هاي قوي و ضعيف انجام مي گيرد. آيا انسان مي تواند اين اختلاف را از راه قوانيني كه وضع مي كند رفع نمايد؟ پاسخ منفي است; زيرا انسان، اجتماع را با غريزه فطري و شعور دروني خود براي خود مي خواهد و هرگز انسان شعور دروني خود را از دست نخواهد داد. چگونه ممكن است شعور غريزي انسان كه خود منشا بروز اختلاف و فساد است، منشا رفع اختلاف گردد؟ علاوه بر اين، قوانين بشري بر افعال و اعمال اجتماعي مردم نظارت دارند، نه بر شعور دروني و احساسات نهاني انسان ها و اين در حالي است كه اختلاف از خودخواهي و احساسات نهاني سرچشمه مي گيرد. در نتيجه، تنها روشي كه مي تواند صفات دروني انسان و اعتقاد او را ضمانت نموده و اصلاح كند، روش دين است كه به هر سه جهت اعتقاد، اخلاق و اعمال رسيدگي مي نمايد.روابط انسان ها هم چون حيوانات تنها بر اساس غرايز پي ريزي نشده است، بلكه غير از كيفيات غريزي، عامل ديگري نيز در ايجاد، استحكام و تداوم روابط افراد نقش دارد و آن گرايش و تمايل اجتماعي انسان است. تقويت اين گرايش باعث ايجاد پيوند مي گردد و زمينه هاي استحكام آن را فراهم مي آورد. عاملي كه انسان را از سودجويي و خودمحوري بر حذر مي دارد و اين انگيزه را در او به وجود مي آورد كه منافع عمومي جامعه را بر نفع شخصي خود ترجيح دهد، همان ايمان و تقواي الهي است. به تعبير قرآن، اگر تمام آن چه در زمين است بين انسان ها تقسيم گردد، هيچ تضميني وجود ندارد كه بين آن ها انس و الفت حاكم شود. تنها نظر به خداست كه مي تواند قلوب انسان ها را متوجه يك هدف متعالي كند.
چهارشنبه 20 آذر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابتکار]

[مشاهده در: www.ebtekarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]