واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
در حالي كه بسياري از كودكان آنقدر خوششانس هستند كه به بهترين دوست خواهر يا برادر خود تبديل ميشوند، اما دعواي گاه و بيگاه بين خواهرها و برادرها امري عادي است به طوري كه آنها گاهي رفيق و دوست هم هستند و گاهي از يكديگر متنفرند. اغلب، رقابت بين خواهرها و برادرها حتي قبل از تولد فرزند دوم آغاز ميشود و با بزرگ شدن بچهها ادامه مييابد به طوري كه آنها بر سر هر چيزي با هم به رقابت برميخيزند. همينطور كه كودكان به مراحل مختلف پيشرفت دست مييابند، نيازهاي آنها ميتواند روي چگونگي ارتباطشان با يكديگر تاثير زيادي بگذارد. ديدن يا شنيدن دعواي ميان فرزندانتان ميتواندناراحتكننده باشد. خانهاي كه پر از درگيري است براي همه خيلي استرسآور است. دانستن اينكه چگونه ميتوان از ادامه اين درگيريها جلوگيري كرد، كار سختي است؛ حتي گاهي والدين نميدانند كه درگير شدن در اين دعواها اصلا به صلاح است يا نه. اما شما ميتوانيد گامهايي براي بهبود صلح و صفا در خانه برداريد و به كودكانتان كمك كنيد كه محيطي صميمانه در منزل ايجاد كنند. چرا بچهها دعوا ميكنند؟ دلايل مختلفي ميتواند موجب دعواي خواهرها و برادرها با هم شود. بيشتر كودكان، درجهاي از حسادت يا رقابت را تجربه ميكنند و همين ميتواند باعث دامن زدن به جر و بحثها و دعوا و مرافعه شود. اما عوامل ديگري هم ميتواند در دعواي كودكان با هم موثر باشند و حتي در تشديد اين دعواها نقش بازي كنند. اين عوامل شامل موارد زير است: 1 ـ نيازهاي كودك: تغيير نيازها، نگرانيها و شخصيت كودك، روي ارتباط او با ديگران تاثير ميگذارد. مثلا، كودكان نوپا به طور طبيعي محافظ اسباببازيها و لوازم شخصي خود هستند و ياد گرفتهاند كه از خواستههاي خود حمايت كنند. پس اگر خواهر يا برادر اين كودك، اسباببازي او را بردارد، كودك عصباني شده و به اين صورت عكسالعمل نشان ميدهد. كودكان سنين مدرسه، اغلب عقيده محكمي در مورد عدالت و برابري دارند پس ممكن است متوجه نشوند كه چرا با خواهر يا برادر آنها كه سن و سال متفاوتي دارد به طور متفاوت رفتار ميشود يا به طور متفاوتي از او مراقبت ميشود. نوجوانان، داراي حس استقلال و فرديت هستند و ممكن است از اين كه مجبور به كمك در كارهاي خانه يا مراقبت از خواهر يا برادر كوچكتر يا حتي گذراندن وقت با آنها شوند چندان راضي نباشند. همه اين اختلافات و تفاوتها ميتواند باعث شود كه كودكان با هم دعوا كنند. 2 ـ طبيعت فردي: طبيعت و خلق و خوي كودكان شما ـ شامل مزاج، خلق و خو و وفقپذيري ـ و شخصيت منحصر به فرد آنها نقش مهمي را در چگونگي رفتارشان با ديگران بازي ميكند. مثلا اگر يك كودك خوابيده باشد و كودك ديگر مدام وراجي كند، اغلب آنها با هم درگير ميشوند يا در مثال ديگر، كودكي كه مرتبا به والدينش ميچسبد و خواستار عشق آنهاست ممكن است از دست خواهر يا برادرش كه اين صحنه را ديده و ميزان مشابهي از توجه را طلب ميكند ناراحت شود. 3 ـ نيازهاي خاص كودكان بيمار: گاهي به دليل نيازهاي خاص كودك، همچون بيماري يا مشكلات عاطفي يا مشكلات يادگيري، ممكن است او نيازمند زمان بيشتري از طرف والدين باشد. كودكان ديگر ممكن است از اين اختلاف بين خود و خواهر و برادرشان ناراحت شده و براي جلب توجه والدين كاري كنند بدون ترس از اين كه براي كودك چه رخ خواهد داد. 4 ـ استفاده از مدلها: روشي كه والدين مشكلات و عدم توافقات را حل ميكنند الگويي قوي براي بچههاست. پس اگر شما و همسرتان در هنگام دعواها، با احترام و نه با خشم و عصبانيت عمل ميكنيد، در واقع اين شانس را به كودك خود دادهايد كه در هنگام درگيري با خواهر و برادرش از اين روشها پيروي كند. اگر كودكان شما مرتبا ببينند كه شما فرياد ميزنيد، در را به هم ميكوبيد يا با صداي بلند با هم جر و بحث ميكنيد آنها هم اين عادات بد را گرفته و همينگونه رفتار ميكنند. در هنگام شروع دعوا چه بايد كرد؟ اگر چه دعوا بين خواهر و برادرها امري عادي است، اما در خانه، اين رفتار در مورد ديگران خوشايند نيست و يك خانواده، تنها مقدار مشخصي از دعواها را ميتواند تحمل كند. پس شما بايد چه كنيد وقتي دعوا شروع ميشود؟ تا جايي كه ممكن است، درگير دعوا نشويد و در آن دخالت نكنيد. فقط اگر خطر آسيب فيزيكي وجود دارد خود را درگير كنيد. ممكن است در ابتدا كودكان انتظار داشته باشند كه به كمك آنها بشتابيد يا آنها را از هم جدا كنيد و چندان تمايلي به حل مشكلاتشان آنها توسط شما ندارند. اين خطر هم وجود دارد كه به طور غيرعمدي به يك فرزندتان نشان بدهيد كه هميشه از فرزند ديگر حمايت ميكنيد كه ميتواند باعث دلخوري بيشتري شود و كودكي هم كه تحت حمايت والدين قرار گرفته شايد احساس كند كه ميتواند هر كاري را انجام دهد، زيرا همواره به وسيله والدين نجات پيدا ميكند. اگر نگران كلماتي كه فرزندانتان به هنگام دعوا به كار ميبرند هستيد، بايد سعي كنيد خودتان نيز از كلمات مناسب استفاده كنيد تا كودكانتان احساس خوبي داشته باشند. اين مساله با دخالت كردن و جدا كردن كودكان در دعوا متفاوت است. حتي ميتوانيد آنها را به حل مشكلات خود تشويق كنيد. اگر هم در دعوا قدم ميگذاريد بايد سعي كنيد تا مشكلات را با همكاري فرزندانتان حل كنيد، نه اين كه مشكل را به طور كامل برايشان برطرف كنيد. اگر در دعوا حضور پيدا ميكنيد بايد چند نكته را در نظر بگيريد: كودكانتان را از هم جدا كنيد تا آرام شوند. گاهي بهترين راه اين است كه آنها كمي از هم فاصله بگيرند تا بلافاصله شروع به تكرار درگيري نكنند. به عبارت ديگر، دعوا ميتواند دوباره تعديل شود. اگر ميخواهيد كه اين دعوا را به يك تجربه قابل يادگيري تبديل كنيد، صبر كنيد تا احساسات آنها كمي تعديل شود. سعي نكنيد توجه خود را روي اين نكته متمركز كنيد كه كدام كودك مقصر است. بايد بدانيد كه هر دو دعوا را شروع كرده و هر كه در درگيري شركت كرده، مسوول است. سعي كنيد يك موقعيت برنده ـ برنده ايجاد كنيد تا هر كودك در انتها چيزي به دست آورد. اگر هر دو بر سر يك اسباببازي دعوا ميكنند شايد بتوان يك بازي را ترتيب داد كه هر دو باهم با آن وسيله بازي كنند. به خاطر داشته باشيد، كودكان در حين مشاجره مهارتهاي مهمي را هم كه آنها را براي زندگي آماده ميكند ياد ميگيرند مثل اين كه چگونه براي نظرات ديگران ارزش قائل شوند، يا چگونه توافق و مذاكره كنند و چگونه به كنترل عصبانيت خود بپردازند. كارهاي سادهاي كه ميتوانيد براي جلوگيري از دعواهاي روزمره انجام دهيد عبارتند از: قوانين پايهاي براي رفتارهاي قابل قبول وضع كنيد. به بچهها بگوييد كه حق ندارند ناسزا بگويند. يكديگر را با القاب بد خطاب كنند، فرياد بزنند يا در را به هم بكوبند. از آنها بخواهيد كه به قوانين احترام بگذارند و آنها را از نتايج شكستن اين قوانين آگاه كنيد. اين موارد به كودك ميآموزد كه مسوول اعمالش است، بدون توجه به موقعيت يا احساسي كه دارد و هر تلاشي براي بحث در مورد اين كه حق با چه كسي بوده را متوقف كنيد. دلايل مختلفي ميتواند موجب دعواي خواهرها و برادرها با هم شود. بيشتر كودكان، درجهاي از حسادت يا رقابت را تجربه ميكنند و همين ميتواند باعث دامن زدن به جر و بحثها و دعوا و مرافعه شود به كودكان اجازه ندهيد كه باعث شوند همواره فكر كنيد كه همه چيز بايد عادلانه و كاملا مساوي باشد. برخي اوقات يكي از بچهها به دليل شرايط خاصش به كمك بيشتري از بقيه نياز دارد. سعي كنيد توجه مستقيمي نسبت به نيازها و علايق تكتك بچهها نشان بدهيد. مثلا اگر يكي از آنها بيرون رفتن را دوست دارد با او به پيادهروي برويد يا او را به پارك ببريد و اگر ديگري تمايل به نشستن و مطالعه دارد، وقتي را هم به او اختصاص دهيد. مطمئن شويد كه هر كدام از فرزندانتان مكان و زمان مشخصي براي انجام كارهاي خود دارد. بازي كردن با اسباببازيهايش، بازي كردن با دوستانش بدون حضور خواهر يا برادرش و لذت بردن از فعاليتها بدون داشتن شريك و سهم 50 درصدي. به كودك خود بگوييد و در عمل هم نشان دهيد كه عشق، محدوديت ندارد. به آنها اجازه دهيد كه بفهمند كه مهم هستند و مورد عشق و علاقه شما و در امنيت كامل هستند و نيازهايشان برآورده خواهد شد. به عنوان يك خانواده با هم تفريح داشته باشيد؛ با هم فيلم نگاه كنيد، توپ بازي كنيد يا هر كار ديگر. به هر حال يك راه آرام و همراه با صلح و شادي براي اين كه فرزندانتان وقتشان را با هم بگذرانند و با هم ارتباط برقرار كنند ايجاد كنيد. اين كار ميتواند به كم شدن تنشهاي بين آنها كمك كرده و شما را هم وارد ماجرا كند. از آنجايي كه توجه والدين موضوعي است كه بسياري بچهها بر سر آن دعوا ميكنند، فعاليتهاي شاد خانوادگي ميتواند باعث كاهش درگيريها شود. اگر فرزندانتان مرتبا سر موضوعات مشابهي دعوا ميكنند (مثل بازي كامپيوتري يا برنامه تلويزيوني) يك برنامه زماني براي استفاده از اين موارد در طول هفته قرار دهيد. اگر دعوا بين بچههاي سنين مدرسه، مداوم است نشستهاي خانوادگي هفتگي برگزار كنيد و در آن قوانين را در مورد دعوا تكرار كرده و موفقيتهاي قبلي را در كاهش درگيريها مرور كنيد. زمانهايي كه كودكان احتياج به جدا بودن از هم دارند را تشخيص بدهيد. سعي كنيد گاه و بيگاه قرارهاي جداگانه براي بازي و فعاليت با هر كدام از فرزندانتان ترتيب دهيد و وقتي يكي از بچهها در حال بازي است، ميتوانيد وقتتان را با ديگري سپري كنيد.به خاطر بسپاريد كه گاهي كودكان براي جلب توجه والدين با هم دعوا ميكنند. در اين مورد، سعي كنيد بيرون برويد. وقتي شما محل را ترك ميكنيد، انگيزه دعوا را از بين ميبريد. وقتي كنترل خود را از دست داده و تحملتان كم ميشود، اوضاع را به همسر خود واگذار كنيد زيرا در اين حالت، صبور بودن بسيار مهم است. اما در برخي خانوادهها، دعواي بين خواهرها و برادرها خيلي جديتر از مسائل روزمره است و موجب مشكلات روحي و رواني خاص براي آنها ميشود. در اين حالت بهتر است از يك متخصص روانشناسي كمك بگيريد. اگر ديديد كه اين دعواها موجب آسيب جدي روحي يا جسمي به يكي از اعضاي خانواده شده، اعتماد به نفس او را كاهش داده يا موجب افسردگي او شده حتما با پزشك مشورت كنيد. الهه عيوضزاده منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 671]