واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كنترل زندگی به این معناست كه قدرت را به دست گیرید و باور داشته باشید كه این زندگی متعلق به شماست و قادرید برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی كنید و هیچ فرد دیگری نمی تواند این كار را برایتان انجام دهد. شما نسبت به زندگی خود مسئول اید، زیرا این زندگی متعلق به شماست و ادارة آن به شما بستگی دارد نه شخص دیگر. در صورتی می توانید در این مسیر قرار گیرید كه قدرت ابتكار را به دست بگیرید، نسبت به خودتان آگاه باشید و خود را بپذیرید. برای بسیاری، این شیوه تفكر، جدید و در عین حال جالب توجه است. به خصوص زمانی كه به روشنی مشاهده می كنند كه آنچه در زندگیشان وجود دارد، نتیجة مستقیم كارهای خودشان است. مسئولیت پذیری در زندگی به معنای قضاوت كردن دربارة آن نیست، بلكه بهتر است، واقعیت ها را مشاهده و سهم خود را در این مكاشفه پیدا كنیم. مسئولیت پذیری در زندگی به معنای قضاوت كردن دربارة آن نیست، بلكه بهتر است، واقعیت ها را مشاهده و سهم خود را در این مكاشفه پیدا كنیم. بی تردید انسان ها و وقایع اطراف تأثیراتی بر زندگی شما خواهند داشت، اما این فقط شما هستید كه تصمیم می گیرید كدام یك از این عوامل تأثیر گذارتر باشند، چه در جنبه های مثبت و چه در جنبه های منفی. به عبارت دیگر شما هستید كه به آن تأثیرات معنایی دوباره می بخشید. همه چیز به شما بستگی دارد، اگر كارتان را دوست ندارید، اگر ارتباط شما با دیگران مطلوب نیست، اگر چاق اید، اگر شاد نیستید، همه و همه به شما مربوط می شود؛ شما قربانی شرایط نیستید. شما آزادید كه شرایط را خود انتخاب كنید. برای آن كه بتوانید زندگی تان و خودتان را تغییر دهید بهتر است به سه پرسش ذیل پاسخ دهید: می خواهید چه كسی باشید؟ می خواهید چه كارهایی انجام دهید؟ می خواهید چه چیزهایی داشته باشید؟ می خواهید چه كسی باشید؟ یك قلم و كاغذ بردارید، چند دقیقه فكر كنید و اسامی اشخاصی را كه به آنها احترام می گذارید و مورد قبول شما هستند، بنویسید. در این فهرست نام هر كسی را می توان وارد كرد؛ یك دوست، یكی از اعضای فامیل، یك همكار و مانند آن. محدودیتی ندارید. حتی می توانید یك فرد خیالی را در این فهرست بیاورید. حالا در مقابل هر نام، ویژگی های خاص او را كه موجب تحسین شما شده است یادداشت كنید. سپس در فهرست دیگری كلیه ویژگی های این افراد را مجموعاً بنویسید، به طوری كه تكراری نباشد. سپس بررسی كنید كه آیا این ویژگی ها همان صفاتی است كه آرزو دارید داشته باشید؟ چه تعدادی از این ویژگی ها را دارا هستید و چه تعدادی را مایل اید كه داشته باشید؟ آیا آرزو دارید همة این ویژگی ها را داشته باشید؟ آیا از تصور خود در حالتی كه این ویژگی ها را داشته باشید لذت می برید؟ می خواهید چه كارهایی انجام دهید؟ از خود بپرسید به چه كارهایی علاقه مندید. كارهای مورد علاقه خود را، اعم از تفریحی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی، معنوى، مذهبى و جز آن، مشخص سازید. سپس اولویت آنها را مشخص كنید. می خواهید چه چیزهایی داشته باشید؟ از خود بپرسید كه واقعاً مایلید چه چیزهایی داشته باشید. سعی كنید این تمایل را به صورت واضح مشخص كنید و بین نیازهای ضروری، خواسته ها و آرزوهای خود تمایز قائل شوید. نیاز، یك ضرورت است، چیزی كه نبودن آن به انسان لطمه می زند، مانند نیازهای فیزیولوژیك، محبت، توجه، احترام، امنیت، دانستن، فهمیدن و مانند آن. اما خواسته لزوماً ضروری نیست. مانند؛ داشتن یك ماشین یا لباس گران قیمت و آرزو یك هدف، میل و خواستی است كه فرد برای زندگی خود درنظر گرفته است كه ممكن است دست یافتنی یا دست نیافتنی، واقعی یا غیرواقعی باشد ولی از آنجا كه به زندگی فرد انگیزه و جهت می دهد و او را به سوی هدف رهنمون می سازد، ارزشمند است. به شرط آنكه فرد به امكانات و توانمندی های خود واقف باشد و هدف گذاری های واقع بینانه ای داشته باشد. نیاز، یك ضرورت است، چیزی كه نبودن آن به انسان لطمه می زند، اما خواسته لزوماً ضروری نیست. بلکه ممكن است دست یافتنی یا دست نیافتنی، واقعی یا غیرواقعی باشد. بنابراین پس از بررسی های فوق، ضرورت و اهمیت خواسته خود را مشخص و آنها را اولویت بندی كنید.برای آن كه بتوانید خود و زندگی خود را از نو خلق كنید لازم است به این نكات توجه كنید: بایدها را از زندگی خود حذف كنید. بایدها موقعیت های مشروطی هستند كه از بیرون بر ما تحمیل شده اند. چه كاری باید انجام دهم؟ چه چیزی باید بخواهم؟ چه چیزی باید داشته باشم ؟ و ... چه كسی باید باشم؟ بایدها را موقتاً كنار بگذارید. توجه داشته باشید، پرداختن به برخی بایدها در زندگی ضروری و لازم است، ولی این نكته مهم است كه تا چه اندازه تحت نفوذ آن قرار دارید. افكار خود را دوباره ارزیابی كنید. افكار شما، شامل باورهایی هستند كه دربارة خود، دیگران، زندگی و آینده دارید و آن را كاملاً حقیقی و موجه می دانید. بسیاری از باورهای امروز شما، حاصل اندیشة اطرافیان شما هستند. متأسفانه بعضی از این باورها به دلیل آنكه به شما تلقین شده اند و منشأ درونی ندارند و استدلال و منطقى پشت آنها وجود ندارد، نه تنها در زندگی به شما كمك نمی كنند، بلكه شما را با تعارض و سردرگمی روبه رو می سازند. برخی باورهای بیهوده ای كه شما راتحت تأثیر قرار می دهند به این قرار است: برای انجام كار، وقت كافی ندارم. نمی توانم تغییر كنم، این شخصیت من است. اگر برخواسته هایم متمركز شوم، انسان خودخواهی هستم. مردمی كه خوشبین هستند، واقع گرا نیستند. برای خوشحال بودن باید پول، عشق و چیزهای زیادی داشت. در این زندگی محكوم هستیم كه كارهایی انجام دهیم كه دوست نداریم. و ... زمامداران موفقیت اما چگونه تغییر را آغاز كنید: اگر خواهان تغییر جدی هستید و می خواهید جایگاه بهتری نسبت به آنچه در حال حاضر دارید داشته باشید بهتر است افكار، كلمات و اعمالتان را تغییر دهید، حتی اگر در این مسیر زحمات زیادی را تحمل كنید. برای آن كه به خلق مجدد خود و زندگیتان بپردازید به شیوة زیر عمل كنید: از فهرست خواسته های خود كارهایی كه می خواهید انجام دهید، چیزهایی كه می خواهید داشته باشید یا فردی كه می خواهید باشید(كه در تمرینات قبلی آماده كرده اید)، یك مورد را انتخاب كرده، مراحل زیر را برای آن انجام دهید: 1- دربارة آن انتخاب(خواسته) فكر كرده و آن را ارزیابی كنید: هر آنچه در اطراف شما وجود دارد، با یك طرح اولیه شروع شده است. به اتاقی كه در آن نشسته اید توجه كنید، پنجره، زمین، در،كامپیوتر و ... تمام اینها زمانی یك ایده در ذهن فردی بوده است. پس اولین قدم برای خلق و نوآوری، فكركردن است. اما باید تصویری روشن و مشخص از آنچه می خواهید، در ذهن داشته باشید. برای داشتن این تصویر روشن لازم است نیازهای عاطفی خود را درمورد خواسته هایتان كشف كنید، به عبارتی دریابید چه عاطفه درونی و چه نیاز درونی در پس خواسته هایتان وجود دارد. برای مثال: اگر خواهان خرید اتومبیل اید، می توانید برای پی بردن به نیاز درونی خود سؤالاتی از این قبیل از خود بپرسید: می خواهم اتومبیل بخرم. چرا؟ ... برای آن كه قادر باشم دور شهر بگردم، چرا؟ برای این كه محتاج دیگران نباشم. چرا؟ برای اینكه مستقل باشم. چرا؟ برای آنكه بتوانم هر زمان كه دلم می خواست تردد كنم. چرا؟ می خواهم كنترل زندگی در دستم باشد و ... برای داشتن یک تصویر روشن لازم است نیازهای عاطفی خود را درمورد خواسته هایتان كشف كنید، و دریابید چه عاطفه درونی و چه نیاز درونی در پس خواسته هایتان وجود دارد. برای هر خواسته مادی یك پشتوانة عاطفی و یك نیاز درونی وجود دارد. این نیاز را كشف كنید. بسیاری مواقع كشف آن نیاز درونی سبب می شود خواسته های خود را بهتر شناخته و به واقعی یا غیرواقعی بود نشان و نیز ضروری یا غیرضروری بود نشان پی ببرید. این روش به شما كمك می كند تصورات خود را شفاف تر سازید و خواسته های حقیقی و غیرحقیقی خود را كشف كنید. ضرورت های خود را بشناسید تا بتوانید اولویت بندی مناسبی برای نیازها، خواسته ها و آرزوهاى حقیقی خود قائل شوید. 2- پس از ارزیابی خواسته خود، آن را بر روی كاغذ آورده، ودربارة آن صحبت كنید: پس از آن كه تصویر روشنی از آنچه می خواهید به دست آوردید و نیازهای درونی خود را به طور حقیقی كشف كردید خواسته خود را بنویسید و آن را اعلام كنید. به نظر می رسد وقتی دربارة خواستة خود صحبت می كنید، خواسته هایتان به سمت حقیقی شدن پیش می روند. درست مثل آنكه به جهان اعلام می دارید قرار است چه اتفاقی رخ دهد. در بسیاری موارد نیز آگاهی یافتن دیگران دربارة خواسته های شما و یاری رساندن آنها سبب می شود در مسیر آنچه كه خواهانش هستید گام بردارید. اظهار قاطعانة یك خواسته، آن را به صورت یك هدف در آورده و به واقعیت نزدیك می سازد. 3- خواستة خود را به مرحله عمل درآورید: گام های كوچكی بردارید. آخرین مرحلة خلق و نوآورى، عمل كردن است. بعد از اینكه درباره خواسته هایتان به طور شفاف و مشخص اندیشه كردید، آن را به روی كاغذ آورده و دربارة آن صحبت كردید، قدم های محسوسی بردارید. فعالیت های خود را گام به گام به سمت خلق چیزی كه می خواهید آغاز كنید. همیشه انتظار گام های بلند را نداشته باشید، گام های كوچك ولی پیوسته در بسیارى مواقع ، به شكل مطلوبی شما را به نتیجه می رساند. استمرار، پشتكار و توكل به خدا را از یاد نبرید. تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]