تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دور...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815133182




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره «فرار» دختران از خانه به قصد ازدواج


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: «اگه چشمات بگن آره، واسه من كاري نداره» ، «بي‌تو هرگز»، «درياي عشق ساحل ندارد»،«مي‌خوامت با همه مصيبت‌هات» و... برخي از جمله‌هايي است كه عشاق هنگام ابراز عشق و ارادت خود به معشوق به زبان يا روي كارت‌هاي تبريك و نامه‌هاي پر سوز و گداز مي‌آورند. عشق چيزي نيست كه سن و سال و محدوده زماني مشخصي را شامل شود. ممكن است هنگام پيري سر بجنباند يا اين‌كه در دوره جواني به رسوايي برسد. يكي از پديده‌هايي كه درباره عشق‌هاي جواني ديده مي‌شود، مقاومت خانواده‌ها در مقابل ازدواج دختران و در نتيجه «فرار دختران از خانه» است. اين مساله آنقدر همه‌گير است كه هر هفته پرونده‌اي با چنين موضوعي را به اتاق بازپرس‌هاي قضايي در شعبه‌هاي مختلف دادسراهاي كشور ارسال كند. در مطلبي كه مي‌خوانيد، از زبان رحمان طوفاني، بازپرس دادسراي ناحيه 2 تهران به بررسي اين موضوع و مسائل و مشكلاتي كه در چنين مواردي رخ مي‌دهد پرداخته‌ايم. بر اساس قوانين كشورمان دختر براي ازدواج حتما به اجازه پدر و در صورت فوت پدر به اجازه «جد پدري» نياز دارد. اگر پسري نيز به دختري علاقه داشته باشد، بايد حتما رضايت پدر او را براي ازدواج جلب كند. اما در برخي موارد پدر دختر بنا به دلايل گوناگوني با ازدواج دخترش موافق نيست. در چنين مواردي ممكن است عاشق دلسوخته و علاقه‌مند بي‌سروصدا و بسادگي از كنار اين موضوع بگذرد و به دنبال زندگي خودش برود، اما ممكن است بنا به دلايل مختلفي نتواند از معشوق چشم‌پوشي كند. به گفته رحمان طوفاني، بازپرس دادسراي ناحيه 2 تهران، قانون در چنين مواردي راه‌حلي را پيش پاي اين دختران و پسران گذاشته است. آنها با قرار گرفتن در چنين شرايطي مي‌توانند به دادگاه خانواده مراجعه و با ارائه دادخواستي از دادگاه تقاضاي صدور اجازه ازدواج كنند. در چنين مواردي قاضي دادگاه به بررسي وضعيت دختر و پسر مي‌پردازد. در صورتي كه آنها از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي همتراز يكديگر و اصطلاحا «هم‌كفو» هم باشند، اجازه ازدواج را صادر خواهد كرد. البته پسر نيز بايد از لحاظ اجتماعي، اخلاقي و مالي مشكلي نداشته باشد. مثلا سابقه‌دار نباشد، خانه‌اي براي سكونت همسرش داشته باشد و با داشتن شغل يا درآمد بتواند يك زندگي را اداره كند. ارائه مدرك تحصيلي يا مدركي مبني بر اجاره منزل و داشتن شغل مناسب، از نكاتي است كه دادگاه نسبت به بررسي آن اقدام مي‌كند. البته در چنين مواردي دادگاه پدر دختر را هم مي‌خواهد تا شنونده دلايل احتمالي او براي مخالفت با اين ازدواج باشد. طبق گفته اين بازپرس اگر شأن دختر از پسر پايين‌تر باشد، معمولا دادگاه مخالفتي با اين ازدواج ندارد، اما اگر شان دختر بالاتر از پسر باشد، در اين خصوص تصميم‌گيري با حساسيت‌هاي بيشتري همراه است. نكته مهم اين است كه دادگاه بايد به يقين برسد كه اين ازدواج از روي هوي و هوس نيست كه در مدت كوتاهي پس از شكل‌گيري آن منجر به طلاق شود. شايد عده‌اي تصور كنند وجود چنين قوانيني سبب محدود شدن دختران و دوشيزگان مي‌شود، اما وقتي درخصوص فلسفه اين مساله از رحمان طوفاني سوال مي‌كنم، پاسخ مي‌دهد: فلسفه چنين تصميمي ‌به درك قانون از وضعيت دختران بازمي‌گردد. معمولا دختر خانم‌ها بعد از ازدواج با فردي كه مناسب زندگي آنها نيست، با مشكلات زيادي مواجه مي‌شوند. اين مساله در مورد دختران دبيرستاني زير 20 سال بسيار شايع است. آنها اغلب تصميم‌هاي خود را بر اساس «احساس» مي‌گيرند و فريب افراد كلاهبردار و سودجو را مي‌خورند و به همين دليل با خريدن يك هديه، گرفتن شاخه‌اي گل و شنيدن چند حرف عاشقانه تصور مي‌كنند مرد ايده‌آل خود را پيدا كرده‌اند، اما دختران جوان بعد از ورود به دانشگاه، به دليل قرار گرفتن در فضايي كه امكان معاشرت با افراد مختلف را دارند، به درك اجتماعي بالاتري مي‌رسند و ديگر بسادگي گول حرف‌هاي افراد فريبكار را نمي‌خورند. طوفاني در ادامه تاكيد مي‌كند: مراجعه به موارد واقعي نشان مي‌دهد هيچ‌گاه پدر، بدخواه دخترش نيست و در اغلب ازدواج‌هايي كه به طلاق منجر مي‌شود، پدر به دليل شناخت درستي كه از خواستگار دخترش داشته مخالف ازدواج دخترش بوده است. فرار دختران از كجا آغاز مي‌شود؟ در مواردي كه تلاش‌هاي دختر و پسر جوان براي كسب موافقت پدر دختر به نتيجه نمي‌رسد، يكي از راه‌هايي كه پسران در پيش مي‌گيرند «فراري دادن دختر از خانه» است. نكته قابل توجه از نظر اين بازپرس اين است كه برخي مراجع تقليد اجازه پدر را شرط صحت عقد نمي‌دانند و اگر عقدي بدون اجازه پدر صورت گيرد نيز از نظر آنها صحيح است. البته قانون ما نظرغالب را قبول كرده و به همين دليل از نظر قانون حتما بايد اجازه پدر براي ازدواج دختر باكره وجود داشته باشد. اگر هم دختري بكارت خود را بنا به هر دليلي از دست داده باشد، براي ثبت قانوني ازدواج خود بايد با حضور در مرجع قانوني و دريافت برگه معاينه به پزشك معتمد قانون مراجعه كرده و با اثبات اين مساله براي دادگاه، اقدام به ازدواج كند. طبق گفته طوفاني در مرجع قانوني نيز در خصوص اين مساله كه اين دختر جوان كجا و در چه شرايطي بكارت خود را از دست داده پرس و جويي نمي‌شود و فقط در اين مورد تصميم‌گيري مي‌شود. اما دختران جوان بايد در چنين مواقعي آگاه باشند كه زمينه براي سوءاستفاده از آنها بسيار زياد است و اگر پسري آنها را تشويق به فرار كرد، از طرفي هيچ مجازاتي در انتظار پسر جوان نيست، ولي آسيب‌هاي مختلفي در كمين اين دختر جوان قرار دارد. موضوعي كه طوفاني در تشريح آن مي‌گويد: «دختر و پسري كه فرار كرده‌اند در صورتي كه رابطه‌اي ميان آنها ايجاد نشود، مرتكب جرمي‌ نشده‌اند. اگر اين رابطه شرعي نباشد مجازات‌هاي مربوط به ايجاد رابطه نامشروع در انتظار آنهاست، اما در اغلب موارد پسر عنوان مي‌كند طرفدار مرجع تقليدي است كه وي ازدواج دختر بدون اجازه پدر را مجاز شمرده است. ضمن آن‌كه در اين موارد ممكن است دختر و پسر، كاغذي را نشان دهند كه در آن درباره ازدواج موقت با هم به توافق رسيده‌اند. در چنين مواردي پدر دختر نيز نمي‌تواند شكايتي از پسر مورد نظر داشته باشد. پدر فقط مي‌تواند پس از اطمينان از فرار كردن دخترش، با اعلام شكايت در دادسراي جنايي مفقود شدن دخترش را اعلام كند و پس از آن، دختر در صورت شناسايي دستگير و به خانواده‌اش بازگردانده مي‌شود. در اين موارد مجازات خاصي نيز در انتظار پسر نيست، زيرا دختر به عنوان فردي عاقل و بالغ خودش مسوول اعمال خودش است و وجود يك صيغه‌نامه نيز نشان مي‌دهد رابطه جنسي غيرمشروعي ميان آنها وجود نداشته كه اين مساله متضمن مجازات باشد. در چنين مواردي نيز قضات معمولا تحقيق‌هاي پيچيده‌اي انجام نمي‌دهند، چون پاي آبروي افراد در ميان است و حيثيت افراد و خانواده‌ها از نظر قانون امري مهم است كه اگر قرار باشد درخصوص آن كنجكاوي زيادي صورت گيرد، ممكن است آبرو و حيثيت افراد زيادي در خطر بيفتد. به همين دليل در برخي پرونده‌ها دختري پس از 15 بار فرار، باز هم دستگير و به خانواده تحويل داده مي‌شود. نكته جالب توجه ديگر اين‌كه در چنين مواردي، خانواده‌ها پس از اطلاع از روابط جنسي ميان دختر خود با پسر مورد نظر، اجازه ازدواج مي‌دهند تا آبروي خانواده حفظ شود، هرچند در اغلب موارد، اين ازدواج‌ها به طلاق‌هاي زود هنگام منجر مي‌شود. وقتي فرار، طعم خلاف مي‌گيرد فرار دختران و پسران به خودي خود، از نظر قانون جرم تلقي نمي‌شود اما اقدامات بعد از فرار جرم‌زاست. تجربه‌هاي اين بازپرس قضايي مي‌گويد، اغلب موارد اين فرارها زمينه‌هاي مجرمانه دارند يا در ادامه به جرم‌هاي خاصي منجر مي‌شوند. مثلا پسري با دختري رابطه دارد و بعد از گرفتن چند عكس از او، تهديدش مي‌كند كه اگر با او همراه نشود، عكس‌هاي دختر را براي خانواده‌اش مي‌فرستد يا آن را در محل كار يا زندگي دختر توزيع مي‌كند. در چنين مواردي پسر مرتكب جرم شده و مجازات سختي در انتظار اوست. اگر فردي هم به شكل حرفه‌اي اقدام به فراري دادن دختران جوان كرده، از اين طريق از آنها سوء‌استفاده كند، باز هم مشمول مجازات‌هاي سختي خواهد شد. يكي از جرائمي‌ كه در اين زمينه اتفاق مي‌افتد، «قوادي» است. طبق ماده 135 قانون، جمع يا مرتب كردن 2 نفر يا بيشتر براي زنا يا لواط قوادي ناميده مي‌شود و اغلب دختران فراري، طعمه خوبي براي چنين افرادي هستند. قوادي نيز جرمي ‌است كه با 2 بار اقرار يا شهادت 2 مرد عادل اثبات مي‌شود و مجازات حد آن، 75 تازيانه و تبعيد از 3 ماه تا يك سال براي مردان و تا 75 تازيانه براي زنان است. البته در كنار قوادي معمولا جرائم ديگري مانند شرب خمر يا مصرف مواد مخدر نيز رخ مي‌دهد كه اين جرائم نيز از نظر قضات مجازات‌هاي خود را دارد. فرار دختران و پسران به‌خودي‌‌خود از نظر قانون جرم تلقي نمي‌شود اما اقدامات بعد از فرار جرم‌زاست جز اين موارد در اغلب موارد اين فرار‌ها منتهي به كارهايي همچون دزدي، خريد و فروش مواد مخدر يا كارهاي خلاف ديگر به شكل دو نفره يا چند نفره مي‌شود و در چنين مواردي اگر اين كارها به شكل مشترك توسط دختر و پسر فراري صورت گيرد، براي هر دو مجازات به همراه دارد. بخش تلخ ماجرا جايي است كه دختران جوان پس از گذران چند روز و گاهي چند هفته با پسر جوان از سوي او رها مي‌شوند. در چنين شرايطي اتفاق‌هاي ناگوار يكي پس از ديگري به سراغ آن دختر مي‌آيد. دختري كه پولي در جيب ندارد و جايي هم ندارد، طبق گفته طوفاني «مورد مطالبه همه مردان» است. حتي اگر او پولي هم به همراه داشته باشد، اين پول پس از مدت كوتاهي تمام مي‌شود يا اين‌كه توسط ديگران دزديده مي‌شود. در چنين شرايطي، مردان مختلف براي او دندان تيز مي‌كنند؛ ضمن آن‌كه در چنين شرايطي، هيچ مردي در راه رضاي خدا به اين دختر كمك نمي‌كند و اگر هم چنين چيزي را دختر بشنود، نبايد باور كند مگر اين‌كه زني بخواهد به او كمك كند او را در خانه‌اش پناه دهد كه اين مساله تا حدود كمي قابل باور است. از طرف ديگر، در جامعه ما هيچ كس به دختري كه نمي‌شناسد، كار نمي‌دهد و چنين دختراني حتي امكان استفاده از هتل يا مسافرخانه را هم ندارند. در چنين شرايطي، وقتي دختر در چنين موقعيتي قرار مي‌گيرد، اگر تمايلي به بازگشت به خانه نداشته باشد، فقط «راه خلاف» براي او باز است و بايد به جاي يك زندگي شرافتمندانه تن به بزهكاري بدهد. يكي از مسائلي كه در چنين مواردي در انتظار اين دختران است، افتادن به دام باندهاي خلافكاري است كه به گفته طوفاني، در آنها حس شرافت و شخصيت جاي خود را به ددمنشي داده است . نتيجه نيز در اغلب مواردكشته شدن دختران، سوزاندن جسد آنها و از بين بردن همه نشانه‌هايي است كه بتواند به شناسايي اين دختران بينجامد. شكل خوشبينانه‌تر ماجرا آشنايي اين دختران در پارك‌ها با زنان خلافكار و همكاري با آنها در فروش مواد مخدر است. در برخي موارد نيز طبق گفته‌هاي اين بازپرس قضايي، چنين دختراني در دام باندهاي فساد مي‌افتند و به ابزاري براي ايجاد ارتباط‌هاي نامشروع تبديل مي‌شوند. ولگردي جرم است نكته مهمي‌ كه در اين ميان وجود دارد، «نحوه دستگيري» چنين دختراني است. يك دختر فراري از خانه ممكن است به جرم ولگردي يا گدايي دستگير شود. از نظر قانون، فرار كردن دختر جرم نيست مگر اين‌كه او ولگرد بشود يا پس از فرار، مرتكب اعمالي مانند: دزدي، رابطه نامشروع، فروش مواد مخدر و... شود. از نظر قانون نيز ولگرد به كسي گفته مي‌شود كه جا و مكان مشخصي نداشته باشد. فرد ولگرد كسي است كه اعمالي خلاف شأن و شخصيت خود انجام مي‌دهد و براي مردم مزاحمت ايجاد مي‌كند و كارهايي انجام مي‌دهد كه هدف نهايياش سلب آسايش از مردم است و قانون براي چنين افرادي مجازات تعيين كرده است. طوفاني به اين مساله نيز اشاره مي‌كند كه در برخي موارد، دختران به دليل ضرب و شتم ناپدري و نامادري يا ديگر اعضاي خانواده مجبور به فرار مي‌شوند. مراجعه به بهزيستي يا مراكز قانوني ديگر و حتي شكايت از اعضاي خانواده در دادسرا از راه‌حل‌هاي پيشنهادي اين مقام قضايي براي دختران است، اما طوفاني توصيه مهم‌‌تري دارد كه آن را اين‌گونه بيان مي‌كند: «هميشه بايد علاج واقعه را قبل از وقوع آن كرد. بايد خانواده‌ها محيطي را به وجود بياورند و صميميتي را در جمع خود ايجاد كنند كه اگر پسري به دختر آنها پيشنهاد دوستي داد، دختر با يكي از اعضا مشورت كند. در حال حاضر، نوجوانان ما خيلي بيشتر از گذشته به «درك كردن» نياز دارند و مسائلي مانند: پول، امكانات رفاهي، داشتن خودرو و... جاي درك كردن را نمي‌گيرد. متاسفانه دختران نوجوان دبيرستاني خيلي در معرض اين مساله هستند و خانواده‌ها بسادگي مي‌توانند با زبان خوش در موقعيت‌هاي بحراني دختران خود را آرام كنند و مانع از بروز فجايع مختلف در اين زمينه شوند.»




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 931]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن