واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: نوروز حاجيفيروز اولين دزدي سال را من انجام ميدهم «ابرار خودم سامبولي بليكم، ابرار خودم سرتو بالا كن، ابرار خودم بز بز قندي، ابرار خودم چرا نميخندي...» درست كه اين روزها سر همه چهارراهها و پشت چراغهاي طولاني شهر، آدمهايي با لباسهاي قرمز خود را شبيه او ميكنند اما اين وسط يك نفر هست كه با وجود داشتن تحصيلات بالا و كار در يك ارگان بزرگ دولتي، به خاطر عشقش به اين شخصيت، از خود مايه گذاشته و ميخواهد نگذارد اين كاراكتر براي هميشه بميرد. آقاي نويري، معروف به حاجي فيروز ايران، از تلاشش براي حفظ يك سنت كهن ميگويد
حاجي فيروز و خواجه پيروز قدمت كاراكتر حاجي فيروز در ايران به زمان ساسانيان برميگردد؛ شخصي در دربار بوده كه با انجام حركات مختلف، توليد صداهاي عجيب و ميميكهاي خاص صورت، وظيفه شاد كردن درباريان را بر عهده داشته است. اين فرد از ميان سياهپوستاني انتخاب ميشد كه اندام نرمي داشتند تا بتواند با حركات موزون و بذلهگويي هنرنمايي كند. در آن زمان چيزي به نام تقويم وجود نداشته، بههمين دليل با كارهايي مثل علامت زدن روي سنگها و شمردن روزها، از آمدن بهار مطلع ميشدند و اين شخصيت سياه، با نزديك شدن بهار و عيد به كوچه و خيابان ميرفته و با داريهاي كه ميزده، حركات موزون و بذلهگوييهايش، به مردم شهر نويد عيد نوروز را ميداده و همه با ديدن او متوجه نزديكي بهار ميشدهاند. سالها بعد خواجه پيروز نامي بوده كه با وجود داشتن پوست سفيد، براي شاد كردن دل مردم در ايام عيد، خودش را سياه ميكرده؛ در واقع نام حاجي فيروز، از خواجه پيروز نشات گرفته است. گداهاي حاجيفيروزنما در نوروز 1387 همراه خانوادهام در حال سفر به شمال كشور بوديم. در جاده آبعلي، يكسري جوان بودند كه هر كدام كاري ميكردند؛ يكي CD ميفروخت، يكي شيشه ماشين پاك ميكرد و.... از دور چند جوان را ديدم كه خودشان را به شكل بدي سياه كرده بودند، كلاهي گذاشته بودند كه هيچ شباهتي به كلاه حاجي فيروز نداشت و با لباس قرمزي كه به تنشان گريه ميكرد، مشغول گدايي بودند! از ماشين پياده شدم رفتم سراغشان و با اصرار راضيشان كردم به صحبتم گوش كنند. گفتم:« شما داريد گدايي ميكنيد؟ ميدانيد داريد با اين كار، يك شخصيت با ارزش باستاني ما را با زير سوال ميبريد؟!» گفتند:« زندگي خرج دارد و اصلا به تو مربوط نيست.» آن روز تا مقصد فقط گريه كردم و غصه خوردم. مادرم ميگفت الكي غصه ميخوري اما من 11 سال است كه به براي از بين نرفتن كاراكتر حاجي فيروز خودم را سياه ميكنم و برايش زحمت كشيدهام. حالا چنين افرادي با اين كارها، شخصيت حاجي فيروز را لگدمال ميكنند و باعث ميشوند مردم با ديدن آن، ياد گدايي بيفتند و كار امثال من را هم با ديد تمسخر و گدايي ببينند! درصورتي كه هيچوقت نديديم پاپانوئل گدايي كند بلكه هميشه يك گوني داشته و به دادن كادوهاي زيبا و نيكوكار بودن شهرت دارد. حاجي فيروز ما هم هرگز گدايي نميكرده بلكه با شاد كردن دل مردم، هديه معنوي به آنها ميداده است. اولين دزد سال نو منم وقتي در جايي مشغول اجراي نمايش هستم، شادي را در چشم مردم ميبينم؛ يك پيرمرد با ديدن حاجي فيروز ياد دهه 40 ميافتد، جوانترها ميگويند تا به حال حاجي فيروز را به درستي نميشناختيم، بچههاي كوچك هم با صداي داريه و... شاد ميشوند. چند سال پيش هنگام تحويل سال نو، در همدان اجرا داشتم. روي سن رو به مجري برنامه گفتم: «سيد جان، پدر من (حاجي فيروز) چند هزار سال زندگي كرد و همهاش دزدي ميكرد اما يكبار دست در جيب مردم نكرد، از ديوار خانه كسي هم بالا نرفت!» پرسيد:« پس چه چيزي دزديده؟!» گفتم:« دل مردم را ميدزديد» بعد گفتم هر كسي كه من دلش را امروز دزديدم دست بزند. كل 2 هزار نفر در سالن دست زدند. در واقع نخستين دزد سال نو، منم! سياهي چهره و قرمزي لباس حاجي فيروز در گذشته هنگام زمستان، داخل ظرفهاي مسي زغال ميانداختند و آتش درست ميكردند و كرسي به راه ميانداختند. دود ناشي از زغالها، خواه ناخواه بعد از مدتي همانطور كه بر در و ديوار مينشست، روي چهره افراد خانواده هم تاثير ميگذاشت و پوستشان را تيرهتر ميكرد. پس چهره سياه حاجي فيروز، استعاره از زمستان است. با آمدن نام بهار، نخستين چيزي كه به ذهن ميآيد گل است و هميشه نخستين چيزي كه بعد از شنيدن گل بهنظر ميآوريم، رنگ قرمز است. گل قرمزي كه سمبل عشق و علاقه است، بنابراين قرمزي لباس و لب حاجي فيروز در كنار سياهي چهرهاش، نشاندهنده رخت بربستن زمستان و آمدن بهار است. با آمدن نام بهار، نخستين چيزي كه به ذهن ميآيد گل است و هميشه نخستين چيزي كه بعد از شنيدن گل بهنظر ميآوريم، رنگ قرمز است. گل قرمزي كه سمبل عشق و علاقه است، بنابراين قرمزي لباس و لب حاجي فيروز در كنار سياهي چهرهاش، نشاندهنده رخت بربستن زمستان و آمدن بهار است گريم من را همسرم انجام ميدهد كه 40 دقيقه طول ميكشد تا 40 دقيقه بعد از اجرا هم مشغول پاك كردن گريمم هستم. تهيه كرمهاي گريمي كه مخصوص سياه كردن حاجي فيروز در بازار است، حدود 900 هزارتومان هزينه برميدارد و فقط 3 تا 4 بار قابل استفاده است. به همين دليل، يك مدت با گواش خودم را سياه ميكردم اما پوستم را اذيت ميكرد. يك روز خانمم خط چشم خودش را با پد روي صورتم زد و ديديم چقدر خوب جواب ميدهد. درست مانند يك بازيگر كه در نقشش خلاقيت جديدي ابداع ميكند، اين هم ابتكار من بود. بارها مردم من را بهخاطر اجراهايم تشويق كردهاند اما چندين بار هم دل من شكسته است. در حال اجراي برنامهام در جشنواره چابهار بودم كه ديدم يك بچه به پدرش اصرار ميكند كه ميخواهم با حاجي فيروز عكس بگيرم. پدرش گفت:« اين گداي سياهسوخته به چه دردي ميخورد كه ميخواهي باهاش عكس بگيري!» از قديم ما ايرانيها 3 شخصيت ماندگار داشتهايم؛ حاجي فيروز، عمو يادگار و ننه سرما كه انگار همهشان در حال فراموش شدن هستند! گاهي داستانهايي از ننه سرما و عمو يادگار براي بچههايمان تعريف ميكنيم اما متاسفانه جاي حاجي فيروز را پاپانوئل پر كرده! اين، يكي از دلمشغوليهاي من است كه هر سال خودم را به شكل حاجي فيروز درآورم تا بلكه بتوانم كمكي كنم كاراكتر حاجي فيروز زنده بماند. دليل ماندگاري پاپانوئل، تكرار هر ساله آن است و اگر يك سال نباشد، همه سراغش را ميگيرند. دلم را شكستند اما ادامه دادم بارها مردم من را بهخاطر اجراهايم تشويق كردهاند اما چند بار هم دل من شكسته است. در حال اجراي برنامهام در جشنواره چابهار بودم كه ديدم يك بچه به پدرش اصرار ميكند كه ميخواهم با حاجي فيروز عكس بگيرم. پدرش گفت:« اين گداي سياهسوخته به چه دردي ميخورد كه ميخواهي باهاش عكس بگيري» و بچه را برد! آن روز واقعا بغضي گلويم را گرفت كه ميخواستم براي هميشه قيد اين كار را بزنم. وقتي رفتم گريمم را پاك كنم، بدون آنكه كسي بفهمد، گريه ميكردم چرا اين آدم، شخصيت من را پايين ديد اما همان روز فكر كردم كه در مقابل اين يك نفر، 999 نفر هستند كه شخصيت حاجي فيروز را دوست دارند و اجراي من باعث شاديشان ميشود؛ پس به خاطر دل آنها ادامه ميدهم. در زمان ساسانيان چيزي به نام تقويم وجود نداشته، بههمين دليل با كارهايي مثل علامت زدن روي سنگها و شمردن روزها، از آمدن بهار مطلع ميشدند و اين شخصيت سياه، با نزديك شدن بهار و عيد به كوچه و خيابان ميرفته و با داريهاي كه ميزده، حركات موزون و بذلهگوييهايش، به مردم شهر نويد عيد نوروز را ميدادهمنبع : مجله زندگی ایده آل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]